پاسخ : سینمای وحشت | (بحث و تبادل نظر)
»» I Spit on Your Grave 3 Vengeance is Mine 2015 : واقعيت اينه که شما اگه حقيقت رو ميخواين؛ خودتون بايد دست به کار بشين. کسي بهتون نميده.
تف به قبرت (این عنوان بامسما تره!) شمارهي اول (2010) قرار بود بازسازي يه فيلم انتقامي كالت پرطرفدار آمريكايي با همين اسم و رسم باشه و تف به قبرت دومي قرار بود جوابي باشه به محبوبيت بازسازي موفق كالت پرطرفدار آمريكايي كه در سال 2010 ساخته شده بود يعني وقتي اولي جواب داد و استقبال شد چرا دومي نه و نهايتا تف به قبرت 2105مي (شمارهي سوم) قرار بود بعد از شكست دومي (2013) موفقيت 2010 رو تكرار كنه حتي قصه و شخصيت ... با همون انگيزهي انتقام و يه قبر جديد برگشتن ولي تا وقتي اين زنجيره وابستگي ظاهري (يه قصهي انتقام ديگه بدون پشتوانهي فكري يا بهتر بگم ايدهي جديد) به قسمت اول داره همه محكوم به شكستند.
يه ذره بيشتر: براي مبارزه با هيولا بايد هيولا شد؛ اين خلاصهي سري I Spit on Your Grave هايي كه تا به حال ساخته شدن براي قسمت اول با بازسازي تكليف مشخص ميشه و قابل هضم. ولي براي دو قسمت بعد با تكرار همه چيز به كليشه تبديل ميشه. نه حرف جديدي براي هيولا شدن داره نه حرفي در اجرا. نه تئوري جديد براي انتقام تعريف ميكنه (بلانسبت ر.ج كنيد به سهگانهي انتقام چانووكپارك يا همين Blue Rain متاخر و دسم دستي) نه در اجرا چيزي رو تغيير ميده (بلانسبت ر.ج كنيد به بازگشتناپذير گاسپارنوئه). انگار اين سري هم بايد بره توي ليست پروژههايي مثل Saw, … دنبالههايي كه فقط بد نيستن بلكه به نظرم اصن غلط از آب درميان.
»» The Green Inferno 2013 : چرا اينا اينکارو باهامون ميکنن؟ اونا فکر ميکنن ما دشمن شونيم.
اين فيلم – زباله تقريبا همون هولوكاست آدمخوار (Cannibal Holocaust 1979) يا محترمانهتر و مجلسيش، اداي احترام به همون كيفيت فيلمهاي ايتاليايي و بيموويهاي ارزون (چيپ) و پركنتراست 1(BBB) و حال بهمزن دهه هفتادي از جمله هولوكاست آدمخواره. البته اين مدل آمريكايي (سفيد پوستي) كارتونيتر و حرافتر از مدل ايتاليايي از آب دراومده و زبونم لال يه جاهايي سياسي هم شده و از اون جايي كه اينجا آمريكاست محدوديت و درجهبندي باعث شده همين مقدار خشونت كارتوني و اغراق شده هم خوب از آب درنياد و هميشه يه مرز و يه كنترلي در نمايش خشونت وجود داشته باشه و دوربين حجب و حيا به خرج بده! خلاصه اينكه هيچ وقت "شور"ش در نيومده. در حالي كه اگه قراره اداي احترام باشه بايد همه چيز شور باشه. يه مقدار توضيحش سخته بايد يه تعداد فيلم ايتاليايي اين سبكي ديد. لطفا رجوع كنيد به همون دهه.
حالا بگذريم كه اصلا چيزي به معناي خشونت پركنتراست معني نداره خشونت خودشه و هيچوقت به كنتراست و اغراق نيازي نداره. اون فيلمي كه اين شكلي از آب درمياد خشن نيست بلكه كارتوني از خشونت رو تحويل مخاطب ميده كه خلاصه شدش ميشه يه جملهي فرنگي؛ جاست فور فان. بخاطر همين "فاصله"اي كه تعمدا رعايت نميشه، شخصا هيچوقت اين جور فيلمها رو دوست نداشتم.
-----------------------------------
1. BBB » Blood , Beast , B-Movie |
پاسخ : سینمای وحشت | (بحث و تبادل نظر)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
paisen94
توضیحاتِ کامل و خوبی بود
ممنون:Smiley17:
به شخصه از فیلم ترسناکایی که دوربین میگیرن دستشون متنفرم مثل paranormal activity یا V.H.S
فیلمهایی که بیشتر به واقعیت نزدیکترن مثلاً قاتل روانی داخلشه یا شکنجه کردن، جالبترن
به شخصه حرف شمارو قبول ندارم..مساله ی روح زدگی و جن گیری اصلا غیر واقعی نیست ..حتی تو فیلم هایی که از عروسک استفاده شده همش واقعی هست ..حتی چند عروسک در موزه ها به خاطر نیروی شیطانیشون نگهداری میشه و اصلا غیر واقعی نیست.:Smiley17: و دوربین و اشعه و لیزر ها تنها ابزاری هستن که میتونن ارواح رو نمایش بدن:Smiley36:
پاسخ : سینمای وحشت | (بحث و تبادل نظر)
من یه زمانی عاشق فیلم های ترسناک و دلهره آور بودم.(ترسناکه دلهره آور! نه چندش خون بالا آور!!)
ولی الان نمیدونم به خاطر بالارفتن سنه ، کم شدن جرات و یا آدم شدنه! هرچی هست دیگه دلو دماغ(جرات) دیدن اینجور فیلمهارو ندارم فک کنم آخرین فیلم ترسناکی هم که تصمیم دارم ببینم اوج خون باشه که بعد اون کلا میزارمش کنار البته تا وقتی یه چیز درست و درمون بیاد بیرون که به واسطه ی بازیگراش یا امتیاز منتقداش ارزش پیرتر شدن رو داشته باشه!
به هر حال فقط میخوام بگم با این همه فیلم ترسناکی که از دوران طفولیت و نوجوانی تا جوانی باهاشون زندگی کردم فقط و فقط کینه ها بودن که منو تا سرحد قهوه ای شدن ترسوندن و البته حلقه ها!!
پاسخ : سینمای وحشت | (بحث و تبادل نظر)
الان داشتم فیلم Conjuring 2 رو نگاه میکردم.
بد نبود، شاید به نسبت اکثر فیلمهای ترسناک موجود، خیلی بهتر بود و روند داستان قابل قبولتر بود، اما با توجه به قسمت اولش، من توقعم بیشتر بود، یه مقدار کلیشه ای هم بود...
یعنی به نظر من ایجاد دلهره و ترس با عناصری که توی دهها فیلم دیگه ازش استفاده دیگه نمیتونه خیلی جالب باشه...
یه نکته دیگه که به ذهنم میرسه اینه که (به نظر من) ادعای واقعی بودن داستانش فقط برای جذابتر کردن فیلم هست و خیلی احتمالش کم هست که واقعا از روی داستان خاصی ساخته شده باشه.
من به قسمت 1 این فیلم قبلا 8/10 داده بودم، و به قسمت دومش 7/10 میدم.
پاسخ : سینمای وحشت | (بحث و تبادل نظر)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
P!NK
الان داشتم فیلم Conjuring 2 رو نگاه میکردم.
بد نبود، شاید به نسبت اکثر فیلمهای ترسناک موجود، خیلی بهتر بود و روند داستان قابل قبولتر بود، اما با توجه به قسمت اولش، من توقعم بیشتر بود، یه مقدار کلیشه ای هم بود...
یعنی به نظر من ایجاد دلهره و ترس با عناصری که توی دهها فیلم دیگه ازش استفاده دیگه نمیتونه خیلی جالب باشه...
یه نکته دیگه که به ذهنم میرسه اینه که (به نظر من) ادعای واقعی بودن داستانش فقط برای جذابتر کردن فیلم هست و خیلی احتمالش کم هست که واقعا از روی داستان خاصی ساخته شده باشه.
من به قسمت 1 این فیلم قبلا 8/10 داده بودم، و به قسمت دومش 7/10 میدم.
این داستان کاملا واقعیه همونطور که دیدید آخر فیلم عکس اضلی این خانواده نگون بخت نشون داده میشد در ضمن نسخه اصلی صدای عوض شده ی جنت نیز در انتهای فیلم پحش شد جیمز ون دوسال برای ساخت این فیلم در تمام مراسم جنگیری شرکت میکرد و این اتفاقات دور از ذهن در دنیای ماورایی نیست .
پاسخ : سینمای وحشت | (بحث و تبادل نظر)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Constantin
این داستان کاملا واقعیه همونطور که دیدید آخر فیلم عکس اضلی این خانواده نگون بخت نشون داده میشد در ضمن نسخه اصلی صدای عوض شده ی جنت نیز در انتهای فیلم پحش شد جیمز ون دوسال برای ساخت این فیلم در تمام مراسم جنگیری شرکت میکرد و این اتفاقات دور از ذهن در دنیای ماورایی نیست .
برچسب "بر اساس داستانی واقعی" که به فیلم زده شده را می توان نوعی حقه به حساب آورد.جواز ساخت فیلم با داستانی گرفته شده که پایه های آن بر حقیقت سست است.افراد نام برده شده در فیلم واقعی هستند،بررسی های ماوراءالطبیعه ای هم صورت گرفته و به تبع آن جن گیری نیز انجام شده،اما مرز واقعیت در فیلم تا همین جاست و بقیه وقایع خیالی هستند.سازندگان فیلم تعمدا تلاشی برای مستند بودن تمام وقایع فیلم نمی کنند و ارواح و دیوها را به نوعی واقعی جلوه می دهند که در نتیجه آن مخاطب نیز به جای کنجکاوی در تمایز واقعیت و خیال با آن ها همراه می شود.
منبع: سایت "نقد فارسی"
------------------
این رو هم خودم اضافه کنم که مثلا یه فیلم توی ایران ساخته میشه به اسم "اژدها وارد می شود" و اون هم در ابتدا ادعای واقعی بودن میکنه، در حالی که واقعی نیست، این فقط یک سبک ساخت فیلم هست که بیننده رو بین واقعیت و خیالات نگه میداره.
پاسخ : سینمای وحشت | (بحث و تبادل نظر)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
P!NK
برچسب "بر اساس داستانی واقعی" که به فیلم زده شده را می توان نوعی حقه به حساب آورد.جواز ساخت فیلم با داستانی گرفته شده که پایه های آن بر حقیقت سست است.افراد نام برده شده در فیلم واقعی هستند،بررسی های ماوراءالطبیعه ای هم صورت گرفته و به تبع آن جن گیری نیز انجام شده،اما مرز واقعیت در فیلم تا همین جاست و بقیه وقایع خیالی هستند.سازندگان فیلم تعمدا تلاشی برای مستند بودن تمام وقایع فیلم نمی کنند و ارواح و دیوها را به نوعی واقعی جلوه می دهند که در نتیجه آن مخاطب نیز به جای کنجکاوی در تمایز واقعیت و خیال با آن ها همراه می شود.
منبع: سایت "نقد فارسی"
------------------
این رو هم خودم اضافه کنم که مثلا یه فیلم توی ایران ساخته میشه به اسم "اژدها وارد می شود" و اون هم در ابتدا ادعای واقعی بودن میکنه، در حالی که واقعی نیست، این فقط یک سبک ساخت فیلم هست که بیننده رو بین واقعیت و خیالات نگه میداره.
اتفاقا یکی دیگه هم همین حرف رو زده بود ( نقد اول ) . بالاخره باید تفاوتی بین مستند زنده یا فیلم وجود داشته باشه. طبیعی هست یک اتفاق واقعی توی فیلم یه کم بهش اب و تاب داده بشه چون یک فیلم قراره ساخته بشه . خیلی از وقایع واقعی مثل تایتانیک اگه عین خودش ساخته بشه آیا جذابیتی که با اب و تاب در فیلم نمایش داده شده رو خواهد داشت؟ پس به نظرم فقط همین که اون اتفاق افتاده باشه مهمه و اینکه مستند با فیلم تفاوت داره .
پاسخ : سینمای وحشت | (بحث و تبادل نظر)
جدیدترین ساخته Darren Aronofsky که عنوان !mother رو یدک میکشد، یک هارور فیلم است
پاسخ : سینمای وحشت | (بحث و تبادل نظر)
"نه. The Shape of Water یک هارور فیلم نیست. این تکه ای از داستان افسانه شاه پریان است - مجموعه افسانه ای در اوایل دهه 1960 آمریکا."
پ ن: همچنین طبق توییت دیگری که دل تورو کرد، فیلم رسما ریت R گرفت
پاسخ : سینمای وحشت | (بحث و تبادل نظر)
http://picoup.ir/images/32240798673030543448.jpg
Dee Rees در حال برنامه ریزی برای یک هارور سیاه با Jason Blum تهیه کننده میباشد.
این فیلم بدون عنوان قرار است است که با بودجه ای کم و در یک لوکیشن با بازیگران کوچک بگذرد که با الهام از تجربیات خود ریس زمانی که او و همسر او اولین بار به خانه جدیدشان در یک شهر کوچک حرکت کردند، میباشد. این فیلم در مناطق روستایی آمریکا میگذرد و آخرین فیلم ساخته شده او با عنوان Mudbound هم در مناطق روستایی میسیسیپی میگذرد که زندگی یک خانواده سیاهپوست و یک خانواده سفیدپوست را پس از جنگ جهانی دوم دنبال میکند