با دانش مرسوم و چیز هایی که تابحال می دانیم و ادب به ما آموخته مشکلات و بیماری های ذهنی و روانی موضوعات خوبی برای سیتکام نیستند اما چیز مرسومی در مورد کمدی ماریا بمفورد وجود ندارد .
طرفداران استند آپ های او و پروژه های عمیق و تاریک مانند استند آپ سال 2012 او یعنی Maria Bamford: The Special Special Special که در اون ماریا بمفورد 45 ساله استند آپ رو داخل اتاق حال خانه ی شان و در حالی که پدر و مادر خودش تنها حضار بودن ضبط کرد . و باید دونست که اون نمی ترسه جاهای تاریک زندگیش و بسیار شخصیش رو بازگو کنه در کارش . پس وقتی بمفورد اعلام کرد که داره سیتکامی می سازه برای نت فلیکس که بر اساس چطور پیش بردن کارش تو هالیوود و وا داشتنش به رفتن به بیمارستان روانی برای درمان یک اختلال دو قطبی ؛ قطعا انتظار یک چیز متفاوت از او رو دارید . و لیدی داینامایت که می گذره بین دورانش در حال تلاش برای ستاره ی هالیوود شدن و بستری ـش در بیمارستان روانی در شهر خودش دولوث ایالت مینه سوتا می تونه معرفی خوبی باشه به توانایی او در فاصله انداختن بین پوچی و مزخرف گویی حال خوب کن و واقعیت دپرس کننده در یک چشم به هم زدن .
بمفورد :
نقل قول:
من می خواستم داستان رو بگم در مرود یه جور شکست و تخریب از لحاظ روانی ولی زیادم تخریبش نکنم (تم کار تیره نشه ) . من می خواستم از یه طریق خیلی خیلی خنده داری نشون بدم که اون راهروهای بیمارستان چقدر دپرس کنندس . فقط کم بودجه بودن اونجا ها رو . من بودم و دیدم امکاناتشونو که مثلا مبلشون شکسته ، ممکنه که اونجا یه پازل باشه ولی نصف قطعاتش گم شده . اونا درخت ها رو قطع می کنن به خاطر این که کسی خودشو دار نزنه .پس تنها جایی که شما می تونین قدم بزنین یه سطل سیگار صنعتیه کنار یه مرد اسکیزوفرنی . و جفتتون خیلی مضطربین و دورش به سرعت راه می رین .
و بعد او ادامه داد :
نقل قول:
من نمی دونم که این چقدر سالمه ... ولی الان که بهش نگاه می کنم ، خیلی خنده داره
سریال از این نمی ترسه که ساختمان و اساس یک سیتکام درباره ی زندگی یه کمدین رو داشته باشه بلکه سریال دقیقا همین هم هست . دوستان او بیشتر دارن اون حس تنفر از خود ماریا رو تقویت می کنن به جای این که مانند سیتکام های معمول به او امید بدهند و او را در رهایی از مشکلاتش یاری کنند .Patton Oswalt و Brian Posehn در سریال به عنوان پلیس های دوچرخه سوار طاهر میشن و به بمفورد میگن که بازی استن آپ هاش رو انجام نده . Oswalt می گه : " لوئیس (سی کی ) قراره خیلی عصبانی بشه . "
تایپ های معمول مشاغل مربوط به بازیگری مثل منیجر خسته و همیشه غمگین تا ایجنت کوسه وار ( که Fred Melamed و ستاره ی سابق برنامه ی SNL یعنی Ana Gasteyer اونا رو بازی می کنن . ) هر دوشون کلیشه های مرسومی هستند .
هر چند طرفدران ماریا بمفورد می دونن که سریال بیشتر در صدای بمفورد هست - به طرز شگفت آوری عجیب و متفاوت ، به شکل بی رحمی صادق و خوش بین به رغم هر آنچه بر او اتفاق افتاده - او مستقیما در پروسه ی نوشتن سریال دخیل نبوده . وی در ای باره می گوید :
" من ممکنه اونجا رفته باشم حدود دو تا چهار ساعت تو هفته . یه ساندویچ بستنی خوردم و نشستم دور میز ، می خندیدم و به حرفاشون گوش می کردم . چند تا ایده می دادم و به سوالا جواب می دادم . اتاق نویسنده ها مثل یک خونواده ی کوچیک می مونه ، می دونین ؟ یه فضای امنه . و من نمی خواستم برم اونجا و این جوری باشم که ' حدس بزنین چی شده . آخر هفته من چند تا ایده داشتم ' این یه همکاری گروهی بود . پس امیدوارم صدای بقیه ی افراد هم شنیده بشه ."
Ana Gasteyer ستاره ی سابق برنامه ی SNL می گوید :
نقل قول:
همه ی افراد داخل سریال خنده دارن . و Karen یه شخصیت خارق العادس . نقش رویایی هر بازیگره . - بدجنس و بامزه تو راه درستش . ما همه یه کران تو دنیای واقعی دیدیم . - صنعت پیش رویی که زنا باید خ/ا/ی/ه در می اوردن برای این که توش دووم بیارن . این دقیقا جایی ـه که اون (کارن ) ازش اومده .
بخش های لس آنجلس لیدی داینامایت ایده ای رو بیان می کنه که هالیوود تنها می تونه به چشم یه بیگانه و غریبه بهش نگاه کنه چه برسه به دید از درون یک مشکل روانی . ماریا در قسمت اول رو به دوربین میگه :
نقل قول:
من یه زن 45 ساله ام که مشخصه آفتاب سوختم . و من یه برنامه دارم ! چه فرصت دیر - در - زندگی بزرگی !
گاستایر :
نقل قول:
چیزا دارن یواش یواش تغییر می کنن . و ما داریم فرصت های بیشتر و بیشتری می بینیم برای کمدین های زن خنده دار و با صداقت . من خودم یه طرفدار پر و پا قرص کار های ماریا م . اون حسابی باهوشه و اون به نوعی برند اوریجینال جدیدی از کمدیه . و بازی کردن مقابل اون واقعا لذت بخشه .
یک چیز واقعی دیگه که بمفورد برای سریال از اون استفاده کرده : چند سال قبل اون یه صندلی پارک رو یه جایی رویروی خونش توی لس انجلس نصب کرد . با این ایده که حسی از جامعه رو توی شهری که حتی شناختن همسایت هم آسون نیست پرورش بده . و این برای ماریا ی تخیلی توی سریال چندان خوب پیش نمی ره ولی برای مریا ی واقعی اون صندلی با قدرت سرجاش وایستاده .
بمفورد در مرود صندلیش میگه :
" این همه رو پیش هم برمی گردونه ! این یه تصویر درست از محلّمونه . معتادای شیشه ای هستن که می شینن روش و شیشه می کشن . بعضی وقتا زوجای نوجونی هستن که روش می شینن و همدیگه رو می بوسن یا علف می کشن . یا بعضی وقتا یه بچس که روش با گچ چیزی می نویسه . اگه به مردم یه جایی برای نشستن بدی ، اونا ازش استفاده می کنن . من دوست دارم پشت پنجره بشینم و بگم که 'کی اونجاست ؟'و اگه که جرئتشو داشتم میرم و سلام می کنم . عین نگاه کردن پرنده ها می مونه . "
هر چند که یکم وسوسه کنندس مقایسه ی این حالت تنفر از خود لس انجلسی و درمان بی ثباتی روانی فرانک با سریال You're the Worst شبکه ی FXX - و یا سریال های مشابه نیمه اتوبیوگرافیک که اون ها هم توسط استندآپ کمدین ها ساخته شدن از سریال Louie تا سریالMaster of None عزیز انصاری - لیدی داینامایت موفق میشه که خودش رو از اونا جدا کنه به کمک خالق نابغه و روشن فکر خودش . خیلی از سریال ها ،در حقیقت ، تلاش می کنن تا بالانسی ایجاد کنن بین لحظات خنده دار با نوعی ناامیدی وجودی ، تعداد کمی پیدا می شن که بخوان اون نوع کار خطرناک رو انجام بدن و همزمان یک تخریب و فروپاشی عصبی رو بخوان به طور جدی بررسی کنن .
به راحتی میشه گفت این سریال از خاص ترین و پرکشش ترین سریال های سال ـه تا به اینجا ولی جدای از این ها بمفورد امیدواره که ، با همه ی خوشی ها و روشنی ها و تیرگی ها و ناخوشی هایی که سریال نشون میده ، لیدی داینامایت در نهایت موضوع اصلیش رو با بخش های برابری از احترام و بی احترامی پیش می بره . و اگر این طور نیست ، او (ماریا ) پیشاپیش معذرت می خواد .
ماریا بمفورد :
نقل قول:
من می خواستم برای جاهای تیره و دارک کار حسابی به ته تاریکی برم فقط ، می دونین دیگه ، دقایقی از سکوت که می گذرن این طوریه که واقعا هست - این لحظه های غیر قابل تحمل . ولی کی می دونه که این واسه ی تلویزیون خوب هست یا نه . منظورم اینه که ، مردم از این بیماری ها می میرن . من یکم درمورد اون موضوع نگران بودم . پس من امیدوارم که کار به اندازه ی خنده دار بودنش با اخترام در اومده باشه . و اگه این طور نیست ، معذرت می خوام ،معذرت می خوام ،معذرت می خوام ،معذرت می خوام از الان برای هر کاری که کردم و هر کاری که انجام خواهم داد .
