Fargo | احتمالا بعد از فصل 3 هر چند سال یکبار شاهد آمدن فصل دیگری باشیم .

http://picoup.ir/images/19853674976565644618.jpg بر اساس حرف های نواه هاولی خالق سریال اگر فصل سوم فصل پایانی سریال نباشد ، ممکن است تیم سازنده راه لوئیس سی کی را پیش بگیرند و فصل های جدید را تا وقتی ایده ای که ارزشش را داشته باشد به ذهنشان برسد به تعویق بیندازند . هاولی ممکن است همانند اوئیس سی کی بعد از فصل سوم عمل کند و هر وقت ایده ی درست به ذهنش رسید فصل جدیدی از آن بسازد : نقل قول: ... هر بار که وسط پخش کارمون هستم نمی دونم که قراره یه دونه دیگه هم ازش باشه . می دونم که شرکت های بزرگ بعد از یه موفقیت همینجوری میکروفونو نمی ندازن پایین و میدونو ترک کنن . ولی یکی از مسائلی که من بخاطرش احترام زیادی برای John Landgraf و FX قائلم اینه که ما اولین فصلو انجام دادیم و موفقیت بزرگی بود و ما یه دونه دیگه نمی ساختیم مگه اینکه حس می کردم که می تونه باهاش (فصل اول) برابری کنه یا ازش جلو بزنه . در مورد این فصل هم همینطور بود . توقعات خیلی بالا ـئه و من فکر نمی کنم که باید ده سال از یه چیزی(سریالی) باشه تا اونو عالی کنه . اگه معمولا مثلا شما 5 فصل رو بگیری تو 5 سال ؟ من احتمال سه فصل رو تو 5 سال دارم . با توجه به این که بین فصل 1 و 2 ، 16 ماه فاصله بود و بین فصل 2 و این فصل پیش رو 18 یا 20 ماه . پس ... من نمی دونم . منظورم اینه که باید عملی بشه . ولی مسئله ی دیگه اینه که ممکنه شما با خودتون بگین که " خیله خب . خوبه . سه فصل داشتیم . نسبتا راحت بودن . " و بعد شما اون کاری که لوئیس سی کی کرد رو می کنید و می گید :" سلام ، چهار سال بعد شد ، من یه فصل دیگه دارم !" و بعد شما می سازینش . اگه این یه مجموعه ی دنباله دار و یا یه مینی سریال به اون معنا نیست می تونین اونو تبدیل به یه رویداد کنین و هر وقت خاستین برگردین و به اون جدول زمانی تلویزیون وابسته نباشین . همچنین هاولی توضیحاتی در مورد فصل سوم می دهد : نقل قول: من می خواستم که بیشتر هم عصر و معاصر با ما باشه ... همیشه یک حس خطر و تهدیدی هست که دور و بر ما می چرخه و من با خودم فکر کردم که این ایده جالب نمیشه که Minnesota-nice ( یه نوع لقب و استریو تایپ هست از مردم مینه سوتا که اونا رو اکثرا مردمانی مودب ، با اخلاق و خانواده دوست نشون میده ) زیر نوعی تهدید بود ؟ این ایده که ما تو این دنیای مدرن هستیم و اون منطقه یجورایی جدا افتاده بود برای مدت خیلی زیادی . اتان و جوئل کوهن اون جا رو سیبری ای با زستورانای خونوادگی توصیف کردن . اونجا این جامعه ی به شدت دوستانه توسط مردمی که جدا افتادن ساخته شده و اون جا این تواضع دینی وجود داره که نمیزاره مردم از احساسات خودشون بگن و به جاش از شما راجب احساساتتون می پرسن . این چی میگه تو دنیای مدرنی که همه از غذاهاشون عکس می گیرن و هر فکری که دارن رو همون لحظه ای که به ذهنشون می رسه با بقیه به اشتراک میذارن ؟ چه بلایی سر Minnesota-nice میاد اگه مردم با مانیتور ها ارتباط بر قرار کنن به جای همدیگه ؟ هنوز سایر اطلاعات مربوط به فصل سوم به طور کامل منتشر نشده اند اما آیا واقعا فصل سوم آخرین فصلی ست که از فارگو تا چند سال بعدش می بینیم ؟ منبع : +