او کارگردان بی نظیر، تهیه کننده و فیلمانه نویسی مشهور در عالم سینماست .
که طرفداران بیشماری دارد، برخی از فیلم های تارانتینو را میتوان چندین بار تماشا کرد و از آنها لذت برد.
سبک او سرشار از انرژِیست، با وجود اینکه تمامی آثار تارانتینو فوق العاده است.
اما در زیر به 5 فیلمی اشاره شده که هر کس باید حداقل یک بار قبل از مرگ آنها را تماشا کند.[/
"Reservoir Dogs"
"بزرگترین فیلم مستقل تمام زمان"، از نظر بسیاری از منتقدان. این فیلم جرم و جنایت به طور چشمگیری نمایش می دهد. حوادثی که قبل و بعد از دزدیدن یک الماس اتفاق می افتد. هشت نفر، شش نفر از خلافکار ها با استفاده از نام مستعار (استفاده از رنگ های مختلف برای نامگذاری) برخی بر این باورند که نام مستعار رنگ موازی رتبه بندی خاص قرون وسطایی است. این فیلم به خوبی پذیرفته شده ، و بررسی های بزرگ که از آن شده عنوان بسیاری از نشانه های تارانتینو، از جمله منابع فرهنگ عامه، یک داستان غیر خطی، ناسزا فراوان، و جرم و جنایت خشونت آمیز گنجانیده شده است .
"Pulp Fiction"
کوئنتین تارانتینو، جری لوئیس سینمای امروز است. تارانتینو مانند کسی است که برایش اهمیتی ندارد با پیانو، در یک کنسرت راک، آهنگی گریه آور بنوازد . فیلم او " قصه های عامه پسند"، یک کمدی است درباره خون، جرات ،خشونت ، س- ک- س ، مواد مخدر، مبارزات متفاوت، سر به نیست کردن جسد مردگان و یک ساعت چرمی که دست به دست در بین اعضای یک نسل منتقل می شود. تارانتینو ساموئل ال جکسون، جان تراولتا، اوما تورمن، بروس ویلیس، وینگ رامس، و هاروی کایتل در این فیلم جرم حماسی به بازیگری پرداخته اند. او حتی به عنوان جیمی ، یک شخصیت است که به اندازه کافی نقش خود را خوب ایفا کرده است. سه داستان مجزا اما مرتبط در این فیلم که در مورد رویداد های مختلف که به نحوی در یک راه عجیب و غریب متصل تمرکز وجود دارد. این است که تا بحال یکی از مهم ترین فیلم های سال 1990 شناخته شده است.
"Django Unchained"
"جانگوی رها شده" 5 جایزه را از آن خود کرده است . این یک فیلم غربیست که از زمان زیادی برخوردار است. فیلم به دنبال یک برده آزاد شده که او به سفر در سراسر کشور برای نجات همسر خود از صاحب بی رحم مزرعه ای مه همسرش به عنوان برده در آن مکان مشغول به خدمت است . این فیلم پنجم تارانتینو بود که بازیگرانی همچون ساموئل ال جکسون ، جیمی فوکس، لئوناردو دی کاپریو، کریستوف والتز، و کری واشنگتن دعوت به فیلم خود کرد. با توجه به باکس آفیس موجود، بیش از 421 میلیون دلار،که باعث می شود آن را بالاترین فیلم پرفروش خود را در تمام کارگردانیش نام برد.
"Kill Bill"
بیل را بکش یک فیلم از قبل برنامه ریزی شده بوده ، اما هنگامی که زمان فیلم بیش از حد افزایش یافت، آن را به دو پارت تقسیم کردند. در سال 2003، "بیل را بکش: پارت 1" منتشر شد و "بیل را بکش: پارت 2" تشریح شده در سال 2004 فیلم یک شخصیت شناخته شده اوما تورمن درنقش عروس را ایفا می کند . او یک عضوی از یک تیم آدمکش بوده که بعد از گذشت اتفاقاتی تصمیم به انتقام گرفتن از اعضای گروه را دارد . کسانی که سعی به کشتن او و قتل عام مردم در مراسم عروسی اش بوده اند. این فیلم رتبه 85 بر اساس بررسی 218 منتقد است.
"Inglourious Basterds"
این فیلم قبل از "جانگوی رها شده" منتشر شد، پرفروش ترین فیلم تارنتینو بوده ،فروش بیش از 321 میلیون دلار در سراسر جهان. نشان دهنده دو فرقه مختلف که هدفشان ترور کردن رهبر نازی می باشد . طرف دیگر داستان دختری جوان که مالک سینمایی است توسط یک سرباز یهودی در آمریکا مراسمی را برنامه ریزی میکند در حالی که مالک سینما نقشه ای دیگر در سر دارد. در جشنواره فیلم کن، این فیلم برنده یک جایزه و هشت نامزد شد.
Kill Bill Volume 2کارگردان فیلم های " دلیجان " و " کلمانتاین محبوبم " و " جویندگان " در قسمت دوم فیلم تارانتینو حضوری محسوس دارد . در دقایق آغازین فیلم ، تارانتینو یکی از نماهای جاودانی فورد را تقلید می کند ، که نمای بیابان وسیع و خالی از خلال چارچوب دری باز است که فورد در پایان " جویندگان " نشان داده بود . کلیسایی که قرار است مراسم ازدواج " عروس " آنجا صورت گیرد ، یگانه خانه در بیابانی وسیع است و " عروس " در لحظه ای کوتاه در چارچوب در آن ظاهر می شود . این احتمال هم هست که چشم بند چرمی " ال درایور " ( دریل هانا ) یادآور چشم بندی باشد که فورد در سال های پایانی عمر به چشم داشت ، اما نباید فراموش کرد که می تواند نشانه ارجاعات دیگری هم باشد.
00000000000000000000000000000000000000000000000000 0000
Jackie Brown سومین فیلم بلند کوئنتین تارانتینو ساخته شده به سال ۱۹۹۷ است. در مقایسه با سایر کارهای تارانتینو، جکی براون فیلم معمولی و سادهای است که بدون نقص و خوب (اگر کمی طولانی بودنش را فراموش کنیم) ساخته شده است ولی اثر درخشان و فوقالعادهای در کارنامه او بهشمار نمیرود. فیلمی متوسط که نام کارگردان بزرگی (پس از اکران داستانهای عامهپسند) را یدک میکشد، ساخته شده براساس داستان پلیسی متوسطی که نام نویسنده معروفی را بر خود دارد.
Death Proofفیلم های تارانتینو همیشه معروف بوده اند به غافلگیر کردن بیننده. چیزی که در این فیلم به خوبی به انجام نمی رسد. در مصاحبه های مربوط به این فیلم تارانتینو تاکید می کند که این ماجرا از آنجا برایش جالب بوده که هر آن امکان اتفاق افتادنش در واقعیت وجود دارد در حالی که من به این جمله به هیچ وجه ایمان ندارم (شاید چون در آمریکا زندگی نمی کنم!).
البته ضد مرگ به عنوان یک فرم سینمایی دارای نکات جالب و کم نظیری هم هست. تارانتینو سعی کرده فیلمش را از همان ابتدا (همان تیتراژ اولیه که حتی آرم کم کم فراموش شده تکنی کالر را هم می توان در آن رویت کرد!) به شکل فیلمهای دهه شصت و هفتاد هالیوود بسازد که خب حتی این هم در غیاب یک داستان گیرا به هیچ دردی نمی خورد. Sin Cityدر سال 2005 تارانتینو کارگردانی فیلم Sin City را به عهده گرفت، تا فیلم سازی دیجیتال را تجربه کند. (به عنوان کارگردان میهمان)
پیشنهاد ساخت شهر گناه در ابتدا توسط رابرت رودریگز به میلر داده میشود که او به دلیل عدم اطمینان از نتیجه کار با آن مخالفت میکند. رودریگز تصمیم میگیرد بخش کوتاهی از داستان را بهعنوان پیشدرآمد کارگردانی و برای میلر نمایش دهد تا نظرش را جلب کند. نتیجه کار که سه دقیقه ابتدایی فیلم را تشکیل میدهد آنچنان درخشان از آب درمیآید که میلر بلافاصله موافقت خود را برای ساخت فیلم اعلام میکند.Grindhouse
هم بهمانند همراهیکننده خودش «ضد مرگ» آمیزهای از خون، خشونت، صحنههای چندشآور، و ادویه *** هست که بهراستی تعریف آنچه که اسمش رو گذاشتن، یعنی Grindhouse، رو برای آدم از اول یکبار دیگه مرور میکنه! مثل ساخته دیگر رابرت رادریگز، Desperado، جناب Tarantino نقشی رو در نزدیک انتهای فیلم بهعهده گرفته تا خلف وعده نکرده باشه.
فیلم های تارانتینو همیشه سرگرم کننده، شما را مجبور به فکر می کند، و مرزهای جنجال آفرین اغلب با داستان های خود و استفاده از خشونت، مواد مخدر، اظهارات نژادی، و ناسزا ایجاد شده، اما بنا به همه این دلایل همین موضوع طرفداران او عاشق کار خود کرده است طرفداران مشتاقانه در انتظار کار های دیگر تارنتینو هستند"