خلاصه داستان اين قسمت : در حالی که Gloria و Winnie به پی بردن به حقیقت نزدیکتر می شوند Emmit در تلاش است تا اوضاع را به سامان رساند.Nikki و Ray نیز خود را آماده انتقام می کنند.در همین حال Varga افتضاحی را جمع و جور می کند.+
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
خلاصه داستان اين قسمت : در حالی که Gloria و Winnie به پی بردن به حقیقت نزدیکتر می شوند Emmit در تلاش است تا اوضاع را به سامان رساند.Nikki و Ray نیز خود را آماده انتقام می کنند.در همین حال Varga افتضاحی را جمع و جور می کند.+
I dont care how long I gonna live. whether it's in a week or twenty years, there's horrible pain and sadness ahead
سلام
قسمت خیلی خوبی بود حال کردیم بعد از 6 قسمت .
دوستان یه چیز خنده دار از بس این فصل حوصله ادمو سر میبرد من اوایل این فصلش همش با گوشیم ور میرفتم درست بعضی جاهارو نگرفتم چی شد میشه توضیح بدید
این وارگو دقیقا از کجا با این ها اشنا شد ؟ و فازش چیه ؟
اون پیرمرده که اولش کشته شد با همون زنه پلیسه بود چه ربطی به برادرش داشت اخه
اِمیت استاسی و شریکش سای میرن از یکی که همین وارگا باشه 1 میلیون دلار وام میگیرن الان اومده و میگه که اون پوله وام نبوده بلکه سرمایه گذاری کردن. الان شده شریک امیت استاسی که تا اینجا که نشون دادن میخوان یه جورایی کارشونو گسترش بدن.
اون پیرمرده بابای ناتنی اون زن پلیسه بود. اسمش اِنیس استاسی بود. حالا اون دو تا برادرا یکیشون اسمش رِی استاسی ـه اون یکی اِمیت استاسی. ربطشون فقط تو فامیلیشونه که یکیه. رِی یکی رو میفرسته که بره خونه برادرش دزدی، این دزده آدرس رو گم میکنه اشتباهی میره خونه بابای زن پلیسه که اون داستانا بوجود میاد و... همین