قسمت زیبایی بود و لذت بردم
توهمات ریک واقعا جالب بود. اون فشاری که روی اون هست اگه روی هرکدوم ماها بود خودکشی میکردیم! البته آخر این قسمت ریک دیگه از اون فاز اومد بیرون و به فکر انتقام و محافظت از گروهش میوفته. حالا هم که دریل رو در کنارش داره و اون دختره هم نمیفرسته بره دیگه... تیم خوبی تشکیل میدن
باید بیشتر از دریل نشون بدن. ستاره ی این سریاله. اون جایی که با داداشش صحبت میکرد، همونجایی که پیرهنش رو پاره کرد توجه کردید؟ بغض کرده بود. خیلی قشنگ بازی میکنه
گاور نر هم این کارو کرد که بگه تازه شروعه کاره. میخواست بگه میتونم به همین راحتی امنیت اینجا رو به گند بکشم. میخواست بگه منتظر بدتر از اینش باشید. هدفش از این کار همین بود. اونجا هم ساکن وایستاده بود به خاطر این بود که بگه خیلی bad ass تشریف دارم! صحنه ی جالبی بود
در مورد تیر اندازی هم کاملا طبیعی بود. اون فشار روحی و عصبی که اون لحظه روی آدمه باعث میشه دقتت خیلی بیاد پایین فقط الکی و از روی ترس شلیک کنی. واکر که هد شات میکنن چون روی یه ریتم خاصی حرکت میکنه و آرومه و میدونن واکر اسلحه نگرفته سمت مخشون! ولی قضیه درگیری مسلحانه خیلی فرق داره
من 10 میدم
به نظر من دلیل این که ریک لوری رو میبینه اینه که لوری به زامبی تبدیل شده چون اگه دقت کرده باشید توی قسمت قبل ریک به پیرمرده گفت پشت تلفن لوری و شین بوده و چون شین به زامبی تبدیل شده بوده پس لوری هم به زامبی تبدیل شده و دلیل دیگه اینه که ریک به پیر مرده گفت میدونم دیدن لوری فکر و خیال است ولی حتما این فکر و خیالات دلیلی داره !! و به نظر من این فکر و خیالات به دلیل تبدیل شدن لوری به زامبی هست و تا اخر این فصل بالاخره دلیلش معلوم میشه
موفق باشید
با اینکه اون زن سیاه پوسته داشت نگهبانی میداد، گاورنر تا اینجا اومده بود جلو
یا اینا نگهبانی ندن یا کارگردان گاورنر رو پیاده نشون میداد!
6
دقیقاً!!
حالا حرف این صحنه شد... من موندم اون گاونر چطوری بدون هیچ خطایی و بدون هیچ مداخلهای که اون حصار ایجاد میکنه، یه راست زد تو سر این یارو!
این واسه من بدجور سوال شده!
can't figure out why everyone's so excited about life. haven't found anything to live for.
guess i'm losing hope.
توضیحاتی در مورد اپیزود قبل و حرکت بعدی فرمانده
رابرت کرکمن تهیه کننده ی اجرایی سریال، به نکات جالبی در مورد اپیزود 10 اشاره کرد.
در مورد حمله ی فرمانده به زندان و افزایش تنش در ادامه:
اگه حمله رو دیده باشید متوجه میشید که این فقط برای انتقام یا بدست اوردن اطلاعات نبود، البته در این وسط اکسل، آش نخورده و دهن سوخته شد و حذف شد. این واقعا یه تهدید بود؛ فرمانده میخواست بگه ما به شما حمله میکنیم، بهتون تیراندازی میکنیم، میخوایم بهتون نشون بدیم که ما قدرتمند هستیم میخوایم ببینیم که چطوری میخواید تلافی کنید.
این بیشتر شبیه یه قدرت نمایی بود و یه جورایی یه ازمایش بود. یه اسب تروا پر از زامبی وارد زندان کردن، اونا رو ازاد کردن و خودشون عقب نشینی کردن. فرمانده واقعا اطلاعات خوبی از این حمله بدست اورد ولی همچنین ریک و گلن به خوبی میدونن با چی طرف هستن. همه چیز در ادامه هیجان انگیزتر میشه.
واکنش اندریا به این حمله چیست؟
این چیزی نیست که اندریا رو خوشحال کنه، اون افراد زندان رو میشناسه و باهاشون رابطه داره و این چیزیه که در اپیزود اینده خیلی کامل بهش میپزدازیم. اون میدونه که در وودبری ادمای خوب هم وجود داره ولی اونا نمیدونن که واقعا اونجا چه خبره. یه ملاقات دیگه با گروه ریک تنش های زیادی رو بوجود میاره. از نظر اندریا اونا کسایی هستن که اونو در مزرعه جا گذاشتن و اون زمستان سختی رو با میشون گذروند و احساسات مخالفی در ارتباط با میشون داره. در اپیزود بعدی اتفاقات خیلی جالبی میفته.
در مورد مشکلاتی که بین گلن و مگی بوجود اومده:
گلن داره سعی میکنه با چیزی که فکر میکنه اتفاق افتاده یا چیزی که با چشمای خودش دیده کنار بیاد و این خیلی واسش سخته. اون از اینکه در مورد اون ماجرا ناتوان بود و نتونست به مگی کمک کنه، ناراحته و داره به راه های عجیبی اینو نشون میده و بزرگ شدن تهدید وودبری یه جورایی داره به این رابطه اسیب میزنه و گلن دلش میخواد جلوی اینو بگیره ولی در توانش نیست.
مرل میتونه اعتماد ریک رو جلب کنه و خودش رو تحت کنترل اون در زندان قرار بده؟
هیجانش همینه؛ شما نمیدونید در هر لحظه مرل ممکنه چیکار کنه. ممکنه به ریک ملحق بشه، ممکنه برگرده پیش فرمانده. این واقعا یه عامل مجهول ـه
سال به سال دریغ از پارسال
یا
سیزن به سیزن دریغ از سیزن قبلی
اپیزود 10 فصل قبل چی بودش ، قسمت 10 این فصل چی بود
داستان رو یادتون میاد؟ همون قسمتی که شین و ریک رفته بودند تا رندل رو یک جایی ول کنند و برگردند ولی بین شین و ریک بزن بزن و درگیری پیش میاد، بعدش یک عالمه زامبی میرزند سرشون و شین تو اتوبوس گرفتار میشه و ریک برمیگرده و نجاتش میده! چقدر باحال و با مرام بود!
چقدر هیجانی بود؟ اصلا قابل پیش بینی بود؟
کلا سه تا شخصیت هم بیشتر تو این قسمت نبودند! ریک و شین و اون پسره رندل!
حالا هی از این فصل تعریف کنید! هی بگید گاورنر ال کرد و بل کرد. هیچ کسی شین نمیشه!
در ضمن میشون هم آش دهن سوزی نبود و نیستش!
دوست عزیز شما به اپیزود قسمت قبل که همه میگفتن فاجعست 10 دادی
که میشه یکی از تعریف دهنده ها
اپیزود قبل تا پیش از نظر دادن مدیر چندلر بینگ همه راضی بودن بعد از ایشون نظرات برگشت ...
اگه کامنت و نظرتون از خودتون باشه و پخش اختصاصی خودتون باشه ایده خودتون باشه خیلی قشنگ تره تا اینکه از نظر کسی دیگه تبعیت کنه ....
هرچه نظر ما بد باشه بی مورد باشه ولی از خودمون باشه یه نوآوری محسوب میشه هر چقدم بخواد مخالف داشته باشه ...
در ضمن موضوع فصل اول با دوم و فصل دوم با سوم فرق داره اگه قرار بود موضوع فصل دوم شین بود که فصل اول موضوعش شین نبود اگه فصل سوم هم شین
بود خیلی بد میشد
حالا اگه نسبت به موضوع قبلی یکم افت داره
شاید موضوع فصل بعدی بهتر باشه
اگه کل فصل پخش شده رو بزاریم رو هم (9تای قبل ) و در مورد اپیزود اخر نظر بدیم فکرمون باز تره و ایده زیاد میاد
تا اینکه اپیزودیک نظربدیم وداستان این اپیزود رو جدا حساب کنیم
عجب موجودیه این فرماندار.. بیخود نیست عنوان فصل "Fight the dead, fear the living"ــه.. با این قسمت خیلی حال کردم. همه چی داشت, دیالوگای قشنگ و هیجان و درگیری.
9 دادم.
God is a Concept, By Which We Measure our Pain
حاجی نظرت تا حدی درست
ولی کلامی که لطافت نداشته باشه با لطافت هم پذیرفته نمیشه
این هم در نظر بگیر که بعضی ها، مثلا من، اول تا یادمون نرفته، مینویسیم و نظر میدیم، بعد نظر بقیه رو میخونیم
و باز هم این رو در نظر بگیر که کسایی که قبل از اشکان نظر داده بودند فیلم رو زودتر دیده بودند و شیفته تر بودند و شاید هم شیفتگی در حدی بوده که با ترافیک روزانه دانلود کردن، پس عملا با نظر مثبتی قسمت 9 رو دیدن
پس میتونه دلیلی باشه برای نظر مثبتشون
و اینکه ماها از وقفه ای که داشت کم حرص نخوردیم، پس با اعصاب خورد دیدیم و با اعصاب خوردتر نوشتیم
easy peasy
لاو یو آل
Change will not come if we wait for some other person or some other time.
We are the ones we've been waiting for. We are the change that we seek.
Barack Obama