-=omid=-,125yahel,86471181,Admini3trator,afshinvatan,AMIRREZA RV,Arash_72,armin_iker,arso,bayani,bbas,D O R D I,Davinci,Days of Heaven,dazraf,Dexter_171,DUCHESS,ESajad,hosseinf722,Hossein_124,ShInOdA,kaka07,KING STANNIS,kingnessi,Little Ghost,M.Amir,MaMaLoM,mehrzadds,Miss Harley,mr67,Nevah,Nora,pejmanmm,peyman_eun,Raylan Givens,S@eeD-Mj,sh2012,Tha Real Nigga,TrUe.MadnesS,vA hid,wlh,yaser63,Yotanwa
از اونجایی که یه اپیزود بیشتر نمونده بود منم این فصل رو شروع کردم میشه گفت این حرفایی که میزنم درمورد کل فصل صادقه دیگه... حالا هرچقدرم کلیفهنگرِ آخر فصل خفن باشه من خر نمیشم
اول با موضوعی که خیلی بخاطرش عصبانیم شروع میکنم لیوای!... فرض رو بر این میذاریم که مین کارکتر نباشه، ساپورتینگ که هست، تو این فصل چغندرم نبود خدایی بد منیجاش کردن
انقد از همون اول کار سوالهای بیپاسخ ایجاد شد که من کنجکاویم امون نداد رفتم همهچی رو خوندم... همهچی... دیگه از هیچی نمیترسم، همهچی تموم شده، میتونم در آرامش بمیرم
برخلاف اپنینگِ نات سو وری کولِ این فصل، اندینگـش خیلی کوله... وااااااااای با اون آهنگ عجب جوّ کریپیای رو ایجاد میکنه بعضیا معتقدن...اسپویلر مانگاطوری
داستان بوجود اومدن تایتانها رو اسپویل میکنه گرچه بنظر من خیلیـم اینجوری نیست، بیشتر داره یه فضاسازی میکنه، آخه فک کنم کسیم که فقط با انیمه جلو بره قضیه رو آنچنان نمیگیره
اِهم، ادامه میدیم...
آخ آخ...اسپویلر انیمهطوری (اپیزود 11)
بمیرم دست اسمیت... چرا رفتی، چرا من بیقرارم؟ خب کجایی تو پس لیوای؟؟!!!!
خب... میکاسا هم بعضی وقتا وسط اون ترس و اشک و خون یه قیافههایی از خودش تولید میکرد من خندم میگرفت، یعنی خوراک میم بودن
یه شیپ جدید... (بمیرم لیوای... گرچه من لیوای و اِرن رو شیپ نمیکنم )
همهی این شیپها به درک! از این به بعد من فقط این شیپ رو ساپورت میکنم:
با یه چیزی خیلی حال کردم، تایتانها علاوه بر کریپی بودن هات هم شده بودن لامصب بعضیاشون خیلی سکـ30 بودن، بریم خواستگاری
فان فکت درمورد این ولی آلسو اسپویلر:
اسپویلر مانگاطوری
تایتانی که مامان اِرن رو خورده، مامانِ اون تایتان میمونهست اون تایتان میمونه هم که...
کلاً میدونین کارکتر زیاده واسه معرفی کردن، داستان هم پرمحتواست خب تو 12 اپیزود نمیگنجه خدایی... اینجوری میشه که یه سری کارکترا، اِهم اِهم لیوای، کاملاً جا میمونن حالا هم همش میره تا تازه خدا کنه یه سال دیگه
بازگشت ما به سوی مانگاست یا واسه امثال من ویکیا بخاطر کلیفهنگر فصل قبل سراغ مانگای اتک رفته بودم ولی این دفعه نتونستم عطش کنجکاویم رو با مانگا برطرف کنم، دَمیت آی نیدد تو نو...
Ma nama Jeff
اول از همه جالبترین جای این قسمت:
میگن ساشا هم قبلا غول بوده واسه همین اشتهای سیری ناپذیری داره که حتی وسط جنگ هم به فکر شکمشه
قسمت بعدی که صد در صد جنگ و خونریزیه! پس با این حساب خیلی از معماها بدون جواب باقی میمونن
فصل دوم که عملن برای من هیچی! نداشت. 12 قسمتی که صرفن 2 قسمتش در جهت پیشبرد داستان بود
فصل سوم هم که تایید شد سال 2018!
Attack on Titan Season 3 is confirmed to arrive in 2018
قـسمت آخـر
- - - - - - - -
عجب قسمتی بود، جیگرم حال اومد. اونطور که قسمت قبل تموم شد قاعدتاً همه حدس زدیم این قسمت شروعش اینطوره که ارن میاد تبدیل به غول میشه و یه مبارزه ی خفن راه میندازه ولی خب اونطور که فکر میکردیم نشد. این قدرت ارن واقعاً غیر قابل پیشبینی بود (برای ماهایی که مانگا نخوندیم) و اونطور که دقیقاً نشون داد تو همه ی غول ها یه آدم وجـود داره و این نظریه که هر غول یه آدم هست کاملاً تایید میشه. این خشم و عصبانیت ارن برای اینکه موفق نبود پیشرفتی کنه و مثل قبل بود و همونطور شکست خورد و کسایی که دوس داشت رو از دست داد رو یه جورایی دوس داشتم، مخصوصاً وقتی میکاسا اون حرفا رو زد و گریه افتاد
ارویـن و اون خوشحالیه آخرش با اون نگاه لیـوای (خدا بگم چیکارت نکنه لیوای، کدوم گوری بودی وقتی همه داشتن مبارزه میکردن ) خیلی خفن بود و حالا واقعا دیوار ها داره زمین میریزه و راز برملا میشه. و بعد هم اون آدمی که غـولِ میمون مانند رو کنترل میکنه رو دیدیم که به نظرم شبیه کسی نبود که از قبل میشناختیم یا شاید هم بود و من حضور ذهن ندارم. الان فصل بعد داستان قشنگ مشخصه؛ ارن به دنبال کنترل بقیه غول ها و نابود کردن همشون و گرفتن راینر و برتولت و یمیـر و نشون دادن داستان این غولِ میمون مانند و بقیه داستان.به نظرم این فصل فقط 3-4 اپیزود خوب و قوی داشت و بقیه اپیزود ها در حدِ یه فیلر بودن و منو به اندازه ای که باید ارضا نکرد این فصل، امیدوارم فصل بعد خیلی شبیه تر به فصل اول باشه تا به این فصل.
تمام فصل دوم فقط چهار پنج قسمت خوب ودیدنی داشت
بیشتر روی معرفی یمیر کار کرده بودن همه شخصیت ها تا قسمت های انتهایی در حایشه قرار داشتند
این نکته هیجان سریال رو نابود کرده بود یک هو هیجان سریال رو بالا می بردن به یک باره نبض سریال رو پایین می اوردن
تو این قسمت چند نکته مشخص شد که هیستریا خیلی برای تایتان ها مهمه ولی خودش چیزی نمیدونه یا بروز نمیده
این قدرت همگام سازی ارن واقعا شوکه کننده بود اصلا قابل پیش بینی نبود اگر قراره مثل والکینگ دید ازش استفاده بشه
فقط به کشتن غول ها و خونریزی بیشتر منجر میشه حتی ممکنه باعث بشه سرزمین های زیادی از غول پس گرفته بشه
راینر خودش گفت بود که خیلی دوست داره این همگام سازی دستت اران باشه تا بشریت نجات بده
هنوز داستان دیوارها و کلیسا مشخص نشده که به چه شکل تو این داستان دست دارند
ماجرای پدر ارن هم فعلا مسکوت مونده هیچی نشون داده نمیشه حتی شخصیت جدید و مرموزی مثل تایتان مانکی رو شده
با قسمت دوزادهم در واقع دهن همه طرفداران رو بستند و همه یه جورایی برای فصل بعد تشنه نگه داشتند
برای من این قسمت فقط تا زمانی که ارن داشت ناله میکرد خوب بود بعد دیگه خیلی سرد و بی هیجان شد
هنوز مشخص نشده چرا لیوای رو تو دیوارها نگه داشتند با قدرتی که اون داشت می شد خیلی از تلفات رو کم کرد
یک نکته اینکه این یمیر خیلی مرموزه حسی عجیبی به هیستریا داره یا داره از سادگی اون استفاده میکنه
مشخص نیست یا کدوم طرفه الان هم با غول رفته شاید بیشتر دنبال واقعیت و دلیل تبدیل شدنش باشه
ولی در کل مشخص شد که ادمها در تمام این ماجرا نقش دارند حالا مشخص نیست
با این پیشرفت دست پیدا کردن که ادمها رو تایتان تبدیل کنند یا از روی تایتان ها کپی کردن
تایتان از قدرت و هوش بیشتری برخوردار هستند در صورتی که غول ادمها فقط دنبال سیر کردن و خونریزی هستند
شاید همین میل و عطش سیر ناشدنی اسناه ا رو نشون میده که شاید غول شدنشون بی دلیل نباشه
البته برای فصل بعد این نکته رو هم باید در نظر گرفت که انه لیون هارت هنوز تو دست بشریت اسیره
ممکنه گوشه متفاوتی از داستان تایتان ها رو برملا کنه.
نکته ای جالب از قسمت 5 فصل دوم Attack on titan
http://s2.namasha.com/v/nVrgxmFW
خب فصل دو تموم شد حالا برداشتمو از داستان پشت انیمه بر اساس چیزایی که تا حالا نشون داده میگم .
بنظرم دو نوع داروی تبدیل انسان به غول وجود داره ، یکیش اونیه که کلیسا و حکومت برا مجازات مردم استفاده میکنن/میکردن ، که فقط آدمو تبدیل به غول میکرد و دیگه از کنترل ، عقل و بازگشت به حالت انسانی خبری نبود .
و نوع دیگش که بوسیله بابای ارن یا کسایی که براشون کار میکنه درست شده ، و تو این حالت دارای عقل و قدرت کنترل کامل هستن . (یمیر هم سالها از غول نوع اول بود و بنظر بعد از خوردن دوست راینر داروی توی خونش به یمیر منتقل شد و باعث شد از نوع دوم بشه !)
و بنظر میاد به مرور زمان و افزایش تعداد غولایی که از طریق مجازات درست شدن کنترل از دستشون در رفته و مجبور شدن دیوارها رو بسازن .
و اینطور که پیداست گروهی که داروی دومو درست کردن بدنبال انتقام از کلیسا و حکومت هستن .
دوست داشتم راینر میتونست ارن رو بدزده تا دهکده غولها رو هم نشون بدن و ببینیم داستان دقیقا از چه قراره !
12 قسمت رو از دیشب به اینور دیدم.
تا قسمت چهارم نا امید بودم از این فصل، ولی با شروع قسمت پنج و ادامش تا قسمت هشتم در کنار دو قسمت اخر یکی از بیادماندنی ترین ادامه ها رو خلق کردند.
چیزی که داره بشدت اذیتم می کنه نوع پرداخت به پدره ارن و در کنارش کلید و زیر زمینه.
با توجه به سکانس گریه های پدر ارن تو فصل اول و دیالوگهاش که بصورت فلاش بک بود و
احترام مردم برای پدر ارن به عنوان کسی که وبا ( وبا بود؟ یادم نیست) ریشه کن کرده و
یمیر که قبل انداختنش از دیوار بهش تزریق شده
و خوب داستان های دیگه همه چی داره برنامه ریزی میشه سمث پدر ارن به عنوام عامل اصلی تمام این پیش امد ها.
امیدوارم امیدوارم این برداشت من غلط باشه چون برای من انیمه چند درجه افت خواهد کرد.
و اینکه عجب انیمه ای :دی روزمون رو ساخت...
پ.ن: چقدر دوست داشتم بیام تو این تاپیک جراتشو نداشتم :دی
امروز با خیال راحت وقت میزارم همه نظرهاتون رو می خونم :دی
Sometimes, there's so much beauty in the world
I feel like I can't take it, like my heart is just going to cave in
اقا من کلا اعتراض دارم به این فصل!
حتی اگر خیلی هم خوب کار میکردن بازم میومدم اعتراض میکردم! چون 12 قسمت بعد از 4 سال خیلی کمه:دی
بعد این همه وقت 12 قسمت ساختن، قشنگ سه اپیزودش "رو شونه و کِتف غولها در حال فرار بودیم":دی
فصل اول خیلی باحال بود، هر اپبزود یه چیز جدید نشون میداد یا یه حملهی جدید بود، میرفتن واسه دفاع و پاکسازی بعد این وسط مسطا ارن یه حرکتایی میزد! کلا تعلیق خفنی داشت ... "غیر قابل مقایسه" ـست با فصل قبل بنظرم من ...
یعنی غیر از این می تونه باشه که همه این غولها و کشتار ها و... یه سرش به پدر ارن ربط پیدا نمی کنه ؟
اگر اینطوری باشه دمشون گرم تو پرداخت و پردازش داستان.
Sometimes, there's so much beauty in the world
I feel like I can't take it, like my heart is just going to cave in