Game of Thrones | بحث اپیزودیک | فصل هشتم , اپیزود سوم

[yaser63]

Season 8, Episode 3,The Long Night خلاصه داستان اين قسمت : "نایت کینگ" و ارتشش به "وینترفل" رسیده و نبرد بزرگ آغاز می گردد.+ قوانین تاپیک: 1-این تاپیک مخصوص بحث پیرامون قسمت سوم از فصل هشتم سریال می باشد پس اگر این قسمت را مشاهده نکرده اید لطفا جهت جلوگیری از آشکار شدن محتوای اپیزود بدون خواندن پست ها,تاپیک را ترک نمایید درغیر اینصورت مسئولیت اسپویل شدن این اپیزود بر عهده خواننده مطلب می باشد. 2-از قرار دادن هرگونه مطلب و اسپویلر مرتبط با قسمت های آتی سریال,بحث درباره پرومو قسمت های بعد در این تاپیک,چتباکس و... خودداری نمایید.اسپویلرهای فصل هشتم سریال صرفا و فقط در این تاپیک قرار خواهد گرفت. 3-لطفا از قرار دادن مطالب به صورت کپی/پیستی از سایر سایت های پارسی زبان,لینک دانلود اپیزودهای مجموعه,تصاویر میمیک, خنده دار,تبلیغات,اسپم... در تاپیک و چتباکس خودداری نمایید. 4-لطفا از ارسال پست های مبهم و فاقد توضیح و یا صرفامحدود به چند کلمه مبهم و کلی مثل این که نمره X دادم وموارد مشابه خود داری بفرمایید 5-لطفا به شخصیت یکدیگر احترام گذاشته و از تبدیل بحث و گفتگو به مشاجره خود داری نمایید.هرگونه مطلب حاوی توهین و تمسخر سایر اعضا بدون اخطار توسط تیم مدیریت پاک خواهد گشت.

[1919]

من یجورایی مطمئنم داستان نایت کینگ تموم تشده وارتباطی بیا بچه ای که کرستر به وایت واکرها داد هست .
دقت کنید اون بچه نهایت میشه ۵ سالش تو سریال دیگه . صددرصد یه برنامه ای هست بین اون بچه و ادامه سریال . بین نگاه معنا داره نایت و برن یه جیزایی ردوبدل شد

نه دیگه ، وقت نمونده برا تئوری سازی ، کلا جمع کردن داستان واکرها رو ، نهایت یک سکانس اخر قسمت 6 پخش کنن که مثلا هنوز چند تا چشم ابی اون ور دیوار هستن
آزوراهای هم کلا حذف شد به نظرم

[kingnessi]

من یه نکته بی ربط اما جالب بگم و برم:

ظاهرا توی اپیزود سوم که چشم چشم رو نمیدید و شتر بالغ با بارش گم میشد و هیچ چهارپایی صاحبش رو هم نمیشناخت ، اونم همینطوری یهویی ، Chris Stapleton خواننده مشهور سبک کانتری و برنده 5 جایزه گرمی توی این اپیزود حضور افتخاری داشته +

صحنه ای که شاه شب متوجه تعقیبش توسط جان اسنو میشه و کشته شدگان رو زنده میکنه استیپلتون یکی از کشته های مردم آزاده که زنده میشه

پ ن: مجبور شدم نور عکس رو زیاد کنم تا بشه دید اصلا چه خبره و البته از اونجایی که میبینید همسر کریس استیپلتون هم توی پست اینستاگرامش مشخصه که نور عکس رو بیشتر کرده ، بنابراین کوتاه بیاین و قبول کنید که فیلمبرداری ایراد داشت و ربطی به نسخه و دستگاه پخش نداره

یه چیزم یادم رفت بگم ، بعد از اونکه آهنگ معروف Jenny's Song آخر اپیزود دوم شنیده شد ، خواننده این ترانه یعنی فلورنس ولش که با گروهش به نام Florence + the Machine فعالیت میکنه توی چندتا کشور شده رتبه یک سرچ گوگل و ملت دارن آهنگ هاش رو دانلود میکنن ... تشکر از این سریال که مردم رو با صدای جادویی فلورنس آشنا کرد.

[ESajad]

دوستان قضیه ازور اهای رو من دقیق نگرفتم
با کشته شدن نایت کینگ توسط اریا ؛ ایا اریا همون منجی وعده داده شده در اومد یا نه؟
یه عده میگن کلا این ازور اهای از داستان سریال حذف شد قضیه اش و فقط تو کتاب هه

تو سریال اسمی از ازوراهای برده نشده
ولی یک جا ملیساندرا به دنریس در مورد شاهزاده وعده داده شده صحبت می کنه
چیزی شبیه همونه ازور اهای ولی تارگرین ها بیشتر بهش اعتقاد داشتند و فکر میکردند از خودشونه
مخصوصا برادر بزرگ دنریس ریگار فکر میکرد این شخص خودشه
و این شخص رو دنریس میدونه

[ESajad]

دوستان توجه کنید شما دارید یک تجربه ی بی همتا رو در مدیوم تلویزیون نگاه می کنید به قولی یونیکه
هرچی بعد از سریال گیمز اوف ترونز بیاد از نظر کیفیت و روند داستان با این سریال مقایسه میشه
هیچ سریالی جهانی مثل وستروس نداره شخصیت ها و داستان هایی که به تنهایی می تونند
یک سریال رو به تعذیه کنند متاسفانه ایرادی که گریبان گیر این سریال شده
این بود که داستان سریال از منبع اصلی جلو زده نه مارتین حاضر شده کتاب رو زودتر دو کتاب اخر رو منتشر کنه
نه سازندگان سریال حاضر شدن ادامه داستان رو تا زمان انتشار کتاب به تعویق بندازند
الان دیوید بیناف و دی بی وایس سازندگان این سریال دو سه پروژه بزرگ برای خودشون برنامه ریزی کردن
سریال Confederate و فیلم Untitled Star Wars Project رو باید بسازند
پس بدونید به انچه که میخواستند رسیدن الان تمام فکرشون پیش این سریال نیست
بیشتر دوست دارند سریال رو زودتر به انتها برسونند شبکه اچ بی او کار ساخت اسپین اوف رو شروع کنه
ایراد و ضربه ای که به این سریال خورده از فصل شش شروع شد که داستان رو ریتم تندی به خودش گرفته بود
در صورتی که این حجم از شخصیت ها رویدادها و داستان ها فصول بیشتری رو نیاز داره

[Julie]

صرف به تصویر کشیدن یک سکانس در کتابخانه ی وینترفل دلیل نمیشه که بگیم آریا تونسته از بین یک گله وایت واکر راهش رو به سمت پادشاه شون باز کنه. فاصله بین کتابخونه ای که آریا ازش فرار کرد تا جایی که برن استارک حضور داشت توسط یک اژدها محافظت میشد. اون مسیر رو اگر دور هم زده باشه، باز هم نمیتونه صرفاً با کنار زدن وایت واکرها راهش رو باز کنه به سمت نایت کینگ. در ضمن اگر شمشیر بریک نبود، آریا تو همون دخمه دخلش اومده بود! به نظرم دیگه وارد فاز ایرادات بنی اسرائیلی شدی اون وایت واکرا که پشت نایت کینگ وایستادن، هر کاری کنن به دستور نایت کینگ هست، خود نایت کینگم لحظه آخر متوجه شد که آریا داره بهش حمله می‌کنه. پس نمی‌شه به اون وایت واکرا ایرادی گرفت. اون سکانس کتابخونه‌ام اتفاقا خیلی خوب نشون داد که آریا می‌تونه از دست وایتا که مغز ندارن راحت فرار کنه، بعد دقت کنی آریا از اون کتابخونه نرفت به سمت نایت کینگ، از پیش ملیساندرا رفت پیش نایت کینگ، و اینکه اژدهائم تو همون لحظات داشت تو حیات قلعه آدما رو میکشت و جان باهاش درگیر بود، قلعه به این بزرگی راه فراری نداره به سمت بیرون؟ 1- منطقه ای به اسم the eyrie در وستروس وجود داره که اگر طبق پیش بینی برن استارک، پادشاه شب برای کشتنش میاد، بهترین نقطه واسه دفاع در مقابلش رفتن به اونجاست. وینترفل بسیار آسیب پذیره. راه رسیدن بهش یک پل بسیار طولانی و باریک هست که به راحتی با تعدادی تیرکمان دار میشد حجم زیادی وایت واکر رو به درک واصل کرد. در توصیف میزان آسیب پذیری این منطقه در فصل چهارم اگر اشتباه نکنم از زبان تایوین لنیستر چنین میشنویم: هر چقدر پلات بیاری که ما یادمون نباشه اون اشتباهی که تو کردی رو از بین نمیبره (شوخی)، ببین الآن دقت کنی می‌بینی، بین زمانی که جان و دنی برگشتن تا زمانی که وایت واکرا رسیدن زمان خیلی کمی بود، چجوری این همه آدم رو جا به جا می‌کردن، اصن آدما رو جا به جا می‌کردن، غذا چی؟ ساختن سلاح چی؟ اگه همین کارو میکردن مطمئن باش خودت میومدی میگفتی چرا این کارو کردن، خیلی سریع بود و منطق نداشت و .... 2- تو کتاب توضیح داده شده که دخمه های وینترفل محل دفن استارک هاست. یعنی محلی پر از مردگان. همونطور که میدونیم نایت کینگ توانایی این رو داره که دوباره مردگان رو به دنیا برگردونه. پلات هلی که وجود داره اینه که در کتاب اشاره میشه بهمراه استارک ها، شمشیرهایی از جنس سنگ اژدها در زیر خاک دفن میشن. وایت واکرها از این فلز بیزارن. در نتیجه مردگانی که با این شمشیر ها دفن شدن رو نایت کینگ نمیتونه زنده کنه. نکته ای که وجود داره اینه که در طول زمان شمشیرهایی که زیر خاک دفن شدن خاصیتشون رو از دست دادن به همین دلیل میشه نتیجه گرفت که تعداد زیادی از وایت واکرهای حاضر در دخمه های وینترفل در واقع از خاندان استارک ها هستن. این مسئله باعث میشه بپرسیم که کارگردان چرا خواسته این نکته رو نادیده بگیره و اونجا رو محلی امن توصیف کنه؟ در حالی که محلی بسیار امن تر مثل ایری در وستروس وجود داره! به نظرم شب قبل جنگ به این نتیجه رسیده بودن که اصلا کسی از وایتا وارد وینترفل نمیشه، دقت کنی اول اپیزود همه شوکه میشن، به خصوص وقتی وایتا خودشونو میندازن رو آتیش و راه درست میکنن واسه وارد شدن به وینترفل، این اپیزود خیلی واضح نشون داد که زنده ها شکست خوردن و پیش بینیاشون درست از آب در نیومد و همه داشتن میمردن که آریا نجاتشون داد. 4- هشت فصل طول کشید نایت کینگ و دار و دسته ش برسن وینترفل، سه ثانیه طول کشید از بین برن وات د ف اک! به نظر منم یکی از مشکلات اصلی که این اپیزودو با این همه نقد مواجه کرد هم همین بود، ملت به اندازه کافی وایت واکر ندیدن، باید قسمت یک (که خیلی افتضاح بود) رو با قسمت دو ترکیب میکردن و تو یه قسمت یه چند تا مانع تو راه وایت واکرا میذاشتن و ما قدرتشونو بیشتر میدیدیم. ولی خب این حس وحشت و ترسی که تو این اپیزود وجود داشت کمتر میشد. پ.ن: هر کی کتابو میخونه فکر میکنه دیگه سازنده گیم آف ترونزه :D

[Stannis KING]

به نظرم دیگه وارد فاز ایرادات بنی اسرائیلی شدی اون وایت واکرا که پشت نایت کینگ وایستادن، هر کاری کنن به دستور نایت کینگ هست، خود نایت کینگم لحظه آخر متوجه شد که آریا داره بهش حمله می‌کنه. پس نمی‌شه به اون وایت واکرا ایرادی گرفت. اون سکانس کتابخونه‌ام اتفاقا خیلی خوب نشون داد که آریا می‌تونه از دست وایتا که مغز ندارن راحت فرار کنه، بعد دقت کنی آریا از اون کتابخونه نرفت به سمت نایت کینگ، از پیش ملیساندرا رفت پیش نایت کینگ، و اینکه اژدهائم تو همون لحظات داشت تو حیات قلعه آدما رو میکشت و جان باهاش درگیر بود، قلعه به این بزرگی راه فراری نداره به سمت بیرون؟ هر چقدر پلات بیاری که ما یادمون نباشه اون اشتباهی که تو کردی رو از بین نمیبره (شوخی)، ببین الآن دقت کنی می‌بینی، بین زمانی که جان و دنی برگشتن تا زمانی که وایت واکرا رسیدن زمان خیلی کمی بود، چجوری این همه آدم رو جا به جا می‌کردن، اصن آدما رو جا به جا می‌کردن، غذا چی؟ ساختن سلاح چی؟ اگه همین کارو میکردن مطمئن باش خودت میومدی میگفتی چرا این کارو کردن، خیلی سریع بود و منطق نداشت و .... به نظرم شب قبل جنگ به این نتیجه رسیده بودن که اصلا کسی از وایتا وارد وینترفل نمیشه، دقت کنی اول اپیزود همه شوکه میشن، به خصوص وقتی وایتا خودشونو میندازن رو آتیش و راه درست میکنن واسه وارد شدن به وینترفل، این اپیزود خیلی واضح نشون داد که زنده ها شکست خوردن و پیش بینیاشون درست از آب در نیومد و همه داشتن میمردن که آریا نجاتشون داد. به نظر منم یکی از مشکلات اصلی که این اپیزودو با این همه نقد مواجه کرد هم همین بود، ملت به اندازه کافی وایت واکر ندیدن، باید قسمت یک (که خیلی افتضاح بود) رو با قسمت دو ترکیب میکردن و تو یه قسمت یه چند تا مانع تو راه وایت واکرا میذاشتن و ما قدرتشونو بیشتر میدیدیم. ولی خب این حس وحشت و ترسی که تو این اپیزود وجود داشت کمتر میشد. پ.ن: هر کی کتابو میخونه فکر میکنه دیگه سازنده گیم آف ترونزه :D

متاسفانه این بحث به جایی نمیرسه و داره فرسایشی میشه. شما هم متلکتو میندازی ولی جلوش یه شکلک خنده میذاری که یعنی شوخی. کاش هر دو طرف بدون تیکه و متلک بحث کنیم.

من متوجه نمیشم عزیزانی مثل شما چطور نفوذ آریا وسط حلقه محاصره وایت ها و وایت واکرها و ژنرال های نایت کینگ رو توجیه میکنین. فقط میگین آریا چند سال آموزش دیده!!! خب آموزش دیده ولی قرار نبود سوپرمن شده باشه دیگه یا بتونه نامرئی بشه! به قول دوستمون تو همون کتابخونه اگه شمشیر بریک نبود کارش تموم بود. تو کتابخونه تو سکوت صدای چکیدن قطره خون از صورتش رو وایتهای معمولی متوجه میشن اینجا هیشکی متوجه نمیشه. نایت کینگ بیرون قلعه وسط شلوغی جنگ متوجه قدم های آروم جان اسنو در چند صد متری خودش میشه اینجا متوجه نمیشه. حلقه دور درخت مثل یک دونات بود، حداقل چند صد نفر وایت به علاوه ده دوازده ژنرال و خود نایت کینگ. اینا فشرده کنار هم ایستاده بودن نه گشاد گشاد! چطور نفوذ به همچین حلقه ای رو صرفا با اینکه آریا آموزش دیده توجیه میکنین؟ چهار دست و پا از بین پاهاشون نکنه نفوذ کرده؟؟ وایتها مثل زامبی به هر موجود زنده ای ناخودآگاه حمله میکنن به قصد کشت. ولی آریا نفوذ کرده!! از نفوذ بگذریم، اون پرش حداقل 3 متری با اون غووووداااا رو چطور توضیح میدین؟ کریس رونالدو هم اونقدر نمیتونه پرش درجا کنه!! اگه هم بگین دورخیز کرده که دیگه فاجعه تر میشه و همون بحث پیش میاد که این کی نفوذ کرد و کی فرصت کرد دورخیز کنه و نایت کینگ چطور نفهمید و و و و دیگه وارد یک دور باطل میشیم. اینم که فرمودین نایت کینگ خودش متوجه نشد، پس به ژنرالهاش ایرادی وارد نیست! خب دوست عزیز نکته مسخره همینه که نایت کینگ متوجه نشد دیگه!!!! نایت کینگی که برن کلاغ رو وسط کلاغهایی که چند صد متری بالای سرش پرواز میکردن متوجه حضورش میشد!

در کل میگم این بحث به جایی نمیرسه. منم دیگه بیشتر از این حرفی ندارم و نمیخوام ادامه بدم. فقط میخوام بگم هیچ وقت یادم نمیره فصل اول وقتی اپیزود اعدام ند استارک رسید، من خیلی ریلکس لم داده بودم تو دلم خندیدم گفتم آره جون عمت ما هم باور کردیم که کاراکتر به این مهمی اونم با اون بازیگر سرشناس رو میخوای حذف کنی هه هه. وقتی سر ند استارک قل خورد رو زمین، دهنم باز مونده بود!!! اونجا بود که فهمیدم این سریال با همه سریالهایی که تا الان دیدم متفاوته. یا مثلا کال دروگو رو سیزن اول میدیدم میگفتم ای جان چه شود لشکر اینا حمله میکنن به کینگز لندینگ. به آخر فصل نکشید خود دروگو هم مرد!!!! یا عروسی خونین و و و و.

خب حالا تصور کنین موقع اعدام ند استارک یکی میومد ثانیه آخر نجاتش میداد یا راب استارک همونجا حس میکرد یه چیزی مشکوکه و جونشون در خطره و قبل از هر حادثه ای فرار میکرد و و و و . در این صورت، گات میرسید به اینجا؟؟؟؟ ایناست که امثال من رو به شدت سرخورده کرد بعد از دیدن این اپیزود. افت امتیاز اپیزود به 9 در imdb هم نشون میده خیلیها همین حس رو دارن. در ساعات اول امتیاز 9.9 بود به دلیل هیجانی امتیاز دادن طرفداراها اما به تدریج رسید به 9 و شاید کمتر هم بشه. من شخصا مطمئن بودم این قسمت هم پرامتیازترین اپیزود کل گات میشه هم رکورد ozymandias برکینگ بد رو میزنه. اما رسید به 9 که برای گات اونم همچین اپیزودی، یعنی افتضاح.

[MixMkv]

قسمت زیبایی بود
موسیقی night king رامین جوادی هم زیبا بود اما انتظار بیشتری ازش داشتم

[ali_n540]

یه حسی به من مگه کار نایت کینگ تموم نشده و خود برن می خواست نایت کینگ بهش برسه و با وارگ شدن رو کلاغ ها و صحنه نایت کینگ که وایت ها را به خودکشی در خندق وا می داره ارتباطی وجود داره. حتی تو سکانس آخر بعد از بین رفتن نایت کینگ برن نگاه سردی به آریا می اندازه و به نظرم برن از کشته شدن نایت کینگ راضی نیست. و تو قسمت دوم هم برن به جیمی می گه از کجا می دونی بعدی وجود داره. من احتمال می دم تو 2 قسمت بعدی تکلیف تخت آهنین مشخص می شه و قسمت آخر مربوظ به برن وشاید شاه شب جدید باشه و اگر این اتفاقات بیافته قسمت سوم ارزش فوق العاده ای پیدا خواهد کرد و در غیر اینصورت 3 قسمت بعدی نمی تونه سریال را جاودانه کنه.
در ضمن اگه یادتان باشه تو فصل 6 یا قسمت آخر فصل 4 کلاغ 3 چشم به برن می گه تو هرگز نمی تونی راه بری ولی پرواز خواهی کرد و فکر نکنم منظورش وارگ کردن رو کلاغ ها بود چون برن قبل دیدار کلاغ 3 چشم هم قادر به این کار بود.

[anzalichi]

عزیزی فرموده بود از برن (کلاغ سه چشم) که فلج هست انتظار داری چیکار کنه پاشه بجنگه.

خب عزیز من خاصیت وارگی که برن استارک داره و قدرتی که برای این موجودات تعریف شده خیلی ویران کننده تر از اینه که صرفاً ناظری بر وقایع باشه شخص وارگ.

مشاهده محتوا اسپویلر

یه ایده که دوست داشتم ببینم این بود که پادشاه شب جلوی برن زانو بزنه خیلی تاریکه این ایده ولی بعید هم نیست این برن یه انگشت میانه ای به همه نشون بده چون اگر یادتون باشه فرزندان کرستر توسط لمس نایت کینگ تبدیل به وایت واکر شدن. هم آریا هم برن توسط نایت کینگ مورد لمس (عنایت ) قرار گرفتن.

_________

جولی دوستت دارم

----------

من بقیه رو نمیدونم، ولی بشخصه ایراداتی که بنظرم اومدن رو صرفاً به این دلیل مطرح میکنم که از سریال فوق العاده ای مثل GoT انتظار خیلی زیادی دارم و دوسش دارم. اصلاً فاز کوبیدن سریال نیست خدا شاهده

[KimiaM]

به نظر من این قسمت سوم قسمت خوبی بود . ما تئاتری ها میگیم لزومی نداره برای شکل گرفتن درام اتفاق و اکت خاصی وجود داشته باشه . خورده داده ها رو باید جمع کرد یه جا و نیم اوج اول رو ساخت . این نیم اوج اول دوشنبه این هفته اتقاف افتاد و این قضیه داستان بسته شد .

این داستان نبرد مردگان و زنده ها یکی از پیرنگ های داستانه اما پی رنگ اصلی نیست . به نظرم پیرنگ اصلی داستان " قدرت طلبیه" پس بیاید صبور باشیم و ببینیم جنگ قدرت به کجا می کشه .