Better Call Saul:بحث و تبادل نظر پیرامون فصل پنجم

[yaser63]

در این تاپیک می‌توانید پیرامون فصل پنجم سریال Better Call Saul که پخش تلویزیونی آن از بیست و سوم فوریه 2020(پنجم اسفندماه98) از شبکه AMC آغاز می‌گردد، بحث و گفتگو کنید. لطفا اگر می‌خواهید در مورد قسمت خاصی بحث کنید، در ابتدا عنوان قسمت موردنظرتان را بیان کنید، تا دیگران متوجه بحث شما بشوند، و از اسپویل شدن مطلب برای دوستانی که هنوز قسمت مورد نظر را ندیده‌اند، جلوگیری شود. در موارد ضروری استفاده از تگ اسپویلر را نیز مد نظر قرار دهید. »»لطفا مسایل مربوط به زیرنویس و لینک دانلود را صرفا از منابع مرتبط با موضوع پیگیری بفرمایید.

[pro_translator]

دقیقا همینطوره. از معدود جاهایی هست اینجا که هنوز میشه رو درک سینمایی کاربراش حساب کرد. ببین، بنظرم این قسمت از شخصیت پردازی داستان رو درست متوجه نشدی یا نخواستی روش درست فکر کنی. قضیه خیلی سادس، یه نفر مرده (چاک)، یه تراژدی اتفاق افتاده، افرادی که به متوفا مرتبط بودن هم متأثر شدن (از جمله جیمی و هاوارد) >> یکی شون که هاوارد باشه (صرف نظر از اینکه تقصیر کیه و چیه) تونسته با مدیتیشن به آرامش برسه (پلاک ماشینش نوشته NAMAST3 در اپیسودی که اصلا عنوانش نمسته هستش) یکی دیگه‌شون که جیمی باشه (که رابطه طبیعتا خونی داره) با زدن خودش به بیخیالی و دایورت کردن قضیه دارای آشوب درونیه. (حتی پیشنهاد کیم برای رفتن پیش روانپزشک رو هم اول پشت گوش میندازه، و آخر هم انجام نمیده! پس طبیعی هست که بعد اون همه ماجراهایی که گفتی، وقتی هاوارد اون پیشنهاد رو با چنین آرامش خاطری به جیمی میکنه، جیمی خروشان بشه... جالبه خشمش هم در ابتدا بازم با شیطنت بروز پیدا میکنه، میره همون ماشینی که پلاکش NAMAST3 هست رو آسیب میزنه، آرامش و اعتبار هاوارد تو رستوران رو... چون در ناخودآگاهش نمیتونه بپذیره که خودش چنین آشوبی داره ولی یکی دیگه تونسته به چنین آرامشی برسه. اما یه صحنه فوق مهم داریم تو سریال. جایی که جیمی بغل دست لالو تو دادگاه نشسته و می‌بینه لالو حتی کسی که زده کشته رو هم به جا نمیاره و بعد خانواده مقتول رو میبینه و کلا یه شوک خیلی عجیب و غریبی بهش وارد میشه (بشین رندم یه بار دیگه ببین این قسمت رو)، درست بعد این اتفاق، کات به جایی که میگی >> جیمی پشت دیوار داره به خانواده مقتول نگاه میکنه، داره از درون مثل سیر و سرکه میجوشه، بلافاصله هاوارد ظاهر میشه میگه "چی شد جواب پیشنهادم؟" پس طبیعی هست که جیمی که میتونسته (اگر چه ها و چه ها میشد) یه وکیل عادی و خوب توی اچ اچ ام باشه کارش رسیده به دفاع از یه قاتل بی وجدان، خشم درونی بروز پیدا میکنه و جلوه بیرونی میگیره. اونم در کلایمکس خودش: میپره به هاوارد، میگه تو دیگه برای من خیلی کوچیکی، شرکتت دیگه به چشم نمیاد، من خدایی هستم که از دستاش صاعقه میزنه (ناخودآگاه داره نرمالیزاسیون میکنه این قضیه هولناک رو در قالب و در جلد ساول گودمن) پس با این مقدمه بریم سراغ کوت بعدی: پس اگه دفعه دوم جیمی هست که پیشنهاد پول میده بخاطر اینه که بگه آره من واقعا خدا هستم و با خدایان دارم می‌پلکم. و اینکه لالو هم داره نقش بیخیال شدن رو بازی میکنه و بازی ذهنی انجام میده که اتفاقا جیمی رو مجاب کنه و بازیش هم میگیره. (ضمنا در مواجهه اول که جیمی پیشنهاد هشت هزار دلار داد، بخاطر این بود که فکر میکرد برای یه کار ساده انقدر زیاده که لالو قبول نمیکنه، خبر نداشت این چه خر پولیه! و یجورایی میرسیم به همون جمله مایک تو این قسمت گفت که مسیرهایی که انتخاب میکنیم هر چند کوچک ما رو به اینجا رسونده) اولا که مایک آدمیه که اصول و قوانین خودش رو داره. بعلاوه اینکه صدها پیرهن پاره کرده پس اگه بقول تو با گاس میخواد چپ بیفته حتما میدونه یه صلاحی توش هست... و اتفاقا سکانسی که بنظرم خدایگان شخصیت پردازی برای یک Prequel محسوب میشه و یه سری از منتقدها این هفته بهش اشاره کردن. فقط به جهت اینکه یه جوونی که دو سال بعد من تازه زیرنویس زدن رو شروع کرده، نیاد بگه تازه زبان یاد گرفتی و اینا، منبع فارسی میدم: + پس اصلا بحث‌های اضافی به شمار نمیاد که هیچ؛ هم یه ارجاع داره به سریال مادر، هم شخصیت پردازی مایک و گاس رو توی هر دو سریال انجام میده (خیلی حرفه سریالی که تموم شده رو همچنان شخصیت پردازی کنی) و هم مقدمات سرنوشت نهایی ناچو رو برامون ایجاد میکنه. یکم اینا دیگه ملانقطی هست بنظرم. حالا دو سه دقیقه اضافه تر اونا تو بیابون باشن یا نباشن به اصل که هیچ، به فرع موضوع واقعا صدمه ای نمیزنه دقیقا این در راستای قوس شخصیتی کیم هست. کیم داره (یا بهتره بگیم داشت) روی یه طناب باریک حرکت میکرد، بالاخره هم به یه سمت افتاد من خودم اعتقاد دارم فصل 4 واقعا سیزن خوبی (در حد و اندازه هایی که از گلیگان گولد انتظار داریم) نبود. دو تا داستان جدا و دو دنیای جدا از هم که حتی لحظه‌ای به هم ارتباط پیدا نمیکردن (فقط یه جا جیمی به مایک پیشنهاد دزدی مجسمه میده، مایک میگه نه و تمام). ولی این سیزن واقعا عالیه و به جرئت حتی یه صحنه اضافی هم نداره.

مرسی بابت پاسخ.

یه مسئله‌ای که گفتین جیمی خشم درونی داره واقعا سریال این رو محکم رد کرده... به خصوص بخشی که جیم داشت مصاحبه می‌شد برای پس گرفته پروانه‌ی وکالتش اسمی از چاک هم نبرد و وقتی داشت با کیم حرف می‌زد گفت:

I don't think about Chuck. Okay? I don't miss Chuck. Chuck was alive, and now he's dead, and that's that. Finito. Life goes on.

من به چاک فکر نمی‌کنم خوب؟ دلم واسه‌اش تنگ نشده. چاک زنده بود، حالا مرده، تموم شد رفت پی کارش. والسلام... زندگی ادامه داره...

اینجا به مخاطب ثابت شد که چاک هیچ ارزشی برای جیمی نداشته و حتی بر خلاف سریال‌های دیگه که معمولا یه صحنه‌ی قاطی کردن شخصیت رو نشون می‌دن هیچوقت ندیدیم جیمی به هم بریزه...

چون جیمی آدمی هست که سر مراسم ختم پدرش مثلا گریه کنه (حالا مارکو غریبه بود)...

نفرت جیمی بیشتر از هاوارد هست و نفرت عمیقی هم هست... کارهایی که جیمی کرد بچگانه بودن و این که فکر می‌کرد هاوارد نمی‌فهمه کار جیمی بوده اون ۲ مورد احمقانه بوده‌ان...

این که من گفتم چرا نرفت HHM کار کنه به خاطر این بود که به شدت با استعفای کیم مخالفت کرد که خودم الان به این نتیجه رسیدم که مقایسه درست نیست

مایک داستان‌های خودش رو داره، درست...

ولی واقعا در مورد پسرش غیرمنطقی ترسیم شده... این که سر نوه‌ی خودش به خاطر سوال پرسیدن در مورد پدرش اینجوری قاطی کرد اغراق بسیار بزرگی بود...

مایک به خاطر پسرش ۲ نفر رو کشت، هر وقت اسمش اومد قاطی کرد و به نوه‌ی خودش هم رحم نکرد... این کینه‌ی عمیق چیه که از وجود مایک حذف نمی‌شه؟

سریالی که تموم شده و prequel ازش ساخته شده یعنی وقایعی که اتفاق می‌افتن تا به اون نقطه از داستان برسه مجبوره که منطبق پیش بره و از چهارچوب خارج نشه...

پس هنر خاصی نیست وقتی مجبورن...

//

ولی در کل با حرف‌هاتون موافقم... مرسی که توجیه کردین منو

اون سن کیلی (نوه‌ی مایک) به نظرم یه باگ تو سریاله

به نظرم Mr. Robot کلا انتظارم رو از سریال‌ها خیلی خیلی بالا برده و من با همون سبک Mr. Robot دارم سریال BCS رو می‌بینم

[عبدالله]

ولی در کل با حرف‌هاتون موافقم... مرسی که توجیه کردین منو

خواهش. چون پست قبلی طولانی شد، اینو سعی میکنم مختصر بگم

اینکه تو ظاهر جیمی میگه داداشم برام مهم نیست (داداشی که اتفاقا تمام فکر و ذهن جیمی برای اثبات خودش به اون بود) یه چیزه
اینکه واقعا جیمی داره چه ترومایی رو پشت سر میذاره یه چیز دیگس... (این همه به درون و بیرون تاکید کردم)
و اتفاقا بهم ریختن جیمی همین سکانس مورد صحبت بود. سریال چطوری باید بهم ریختن نشون بده پس...

در مورد مایک هم بنظرم داری یک طرفه نگاه میکنی. خیلی مختصر اوریجین استوری مایک و پسرش رو مرور کنیم
مایک چرا اون دو نفر رو کشت؟ چون اون دو نفرِِ گناه‌کار فکر میکردن پسر مایک قراره لوشون بده و اونا پسرِ بی‌گناه رو میکشن.
حالا مایک توی فصل چهارم چیکار میکنه؟ به خاطر این که وگلر نتونه قضیه رو لو بده این مهندس آلمانی بی‌گناه رو میکشه.
کات به صحنه‌ای که تو باره، مایک خونسردی که میشناسیم داره مفرط مشروب میخوره، عکسی که یادآوره وگلره رو میخواد بکَنه از دیوار.
کات به صحنه‌ای که داره با نوه‌ش تو حیاط صحبت میکنه و نوه می‌پرسه آیا بابام هم مثل شما یه پلیس خوب بود؟ فوقع ماوقع
منطق و غیرمنطقی، تصمیم با شماست.

من خودم مستر روبات رو ستایش میکنم، و اینجا هم جای بحثش نیست اما اینکه تمام سران ایول کورپ رو تو مهمونی گیر بندازی
اونم با یه هک در پارکینگ و گیر کردن راننده‌ها پشت در تا بتونی همه تلفناشون رو هک کنی، این رو یه نفر میتونه بگه منطقی نیست.

در مورد prequel متوجه منظور من نشدی، بحث سر منطبق بودن نبود، این بود که با دیالوگ آخر مایک به گاس در مورد ناچو تو این سریال؛
درواقع یه شخصیت پردازی جدید در مورد دیالوگ اونها تو سریال برکینگ بد انجام شد. اینه که گفتم خداس. فرق داره با خارج نشدن از چهارچوب.

سن نوه، با وجود اینکه از درجه اهمیت خیلی کمی برخورداره (چون عملا کاراکتر درجه سه چهار حساب میشه)، ولی درسته و ایراد وارده
البته اشتباه ما اینه که داریم یه سریال تموم شده رو با یه سریال در حال پخش مقایسه میکنیم.
از کجا معلوم جریان کیلی چی میشه؟ شاید جوابی داشته باشه در سیزن بعد
(مثلا کیلی کشته بشه و بفهمیم مایک فقط خاطره کیلی در این سنی که میبینیم رو تو برکینگ بد داشته...
من گلیگان نیستم و قطعا سناریو من خوب نیست. ولی میخوام بگم تا تموم نشده نمیشه در موردش پیش قضاوت کرد)
تازه اگه به سن و سال بخوایم گیر بدیم، بنظرم همین که مایک تو BCS ده سال پیر تر از BB هست خیلی بدتره.
ولی واقعا به معنی واقعی کلمه گیره اینا

[pro_translator]

من خودم مستر روبات رو ستایش میکنم، و اینجا هم جای بحثش نیست اما اینکه تمام سران ایول کورپ رو تو مهمونی گیر بندازی
اونم با یه هک در پارکینگ و گیر کردن راننده‌ها پشت در تا بتونی همه تلفناشون رو هک کنی، این رو یه نفر میتونه بگه منطقی نیست.

خوب در این مورد فکر نکنم این تاپیک مناسب باشه ولی اگه خاطرتون باشه ۸ روز طول کشید و عذر هم استعفای فیلیپ پرایس بود...

یه چیز واجب و ضروری... و این که هک هم ۹۰٪ آماده‌سازی از قبل و ۱۰٪ اجرا هست و سناریویی که به تصویر کشیده شد فکر کنم حالت نسبتا قابل باوری بود...

[Raylan Givens]

لالو

مشاهده محتوا اسپویلر

ولی خیلی ارتفاع بود. دفعۀ اول که دیدم دهن‌ـم باز موند

[ali_74]

سلام.پرومو قسمت ده ندارید ممنون

[Raylan Givens]

سلام.پرومو قسمت ده ندارید ممنون

سلام. از این‌جا می‌شه دید.

[phoenix90]

یه اپیزود کوبنده دیگه داشته باشه تبدیل میشه به یکی از بهترین فصلای سریالی که تا به حال دیدم.امیدوارم کیم بمیره.با اینکه خیلی دوسش دارم اما این اتفاق پشمها رو به پرواز در میاره واسه فصل آخر.

[pro_translator]

یه اپیزود کوبنده دیگه داشته باشه تبدیل میشه به یکی از بهترین فصلای سریالی که تا به حال دیدم.امیدوارم کیم بمیره.با اینکه خیلی دوسش دارم اما این اتفاق پشمها رو به پرواز در میاره واسه فصل آخر.

فکر می‌کنم شخصیت‌هایی مثل کیم و ایگناسیو که توی Breaking Bad نیستن با کمک همون Haji's Quick-Vanish مثل جیمی رفته‌ان...

[Alex Vause]

یه اپیزود کوبنده دیگه داشته باشه تبدیل میشه به یکی از بهترین فصلای سریالی که تا به حال دیدم.امیدوارم کیم بمیره.با اینکه خیلی دوسش دارم اما این اتفاق پشمها رو به پرواز در میاره واسه فصل آخر.

جیمی تو Breaking Bad شادتر از اونیه که کسی مثل کیم مرده باشه

[ali_74]

جیمی تو Breaking Bad شادتر از اونیه که کسی مثل کیم مرده باشه

اره ولی شاید با خودش دیگه اون موقع کنار اومده با این فقدان