اکران اختصاصی بهار 98 | فیلم سوم: Oblomov

[kingnessi]

| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |

اا اا اا اا اا اا نام فیلم: Oblomov کارگردان: نیکیتا میخالکوف نویسندگان: نیکیتا مخالکوف و ایوان گونچاروف و الکساندر آداباشیان آهنگساز: ادوارد آرتمیف بازیگران: اولگ تاباکوف، یلنا سولووِی، يوري بوگاتيريوف، آندري پوپوف، آندري رازوموفسکي، گالينا شوستکو و گلب استريژنوف. ژانر: کمدی ، درام کشور سازنده: اتحاد جماهیر شوروی زبان: روسی مدت زمان: 140 دقیقه سال ساخت: 1980 معرفی کننده : del@ اا اا اا اا اا اا - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - » جـــوایــز و افــتــخــارات :. مشاهده محتوا اسپویلر - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - » کوتـــــاه دربـــاره فیـلم :. فیلم براساس کتابی به همین نام، توسط ایوان گونچاروف نوشته شده است. لازم به ذکر است، لئو تولستوی،رمان را یک شاهکار بزرگ ادبی می‌نامد. فیلم بر بحران میانسالی شخصیت اصلی، یعنی ایلیا ایلیچ اوبلوموف، تمرکز دارد. ویژگی مشخصه اوبلوموف، نگرش عجیب و متفاوت او به زندگی است که باعث گردیده شخصیت ویژه‌ی او آهسته آهسته به صورت ضمنی در مباحث روانشناسی نیز مطرح شود و به " اوبلوموفیسم" مشهور گردد. در این جا میخالکوف بار دیگر ، پس از برده ی عشق(1977) ، به سراغ تصویر کردن گذشته ای زوال یافته رفته است و نشان می دهد که با نگاهی نوستالژیک به آن ها می نگرد. این فیلم در ایران با نام «روزهایی از زندگی اوبلوموف» نیز شناخته میشود. - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - » داســــــــــتــــــــــا ن :. «ایلیا ایلیچ اوبلوموف» (تاباکوف) ، کارمند بازنشسته ی دولت که اکنون دهه ی سی عمرش را سپری می کند، باید همزمان با دو مشکل دست و پنجه نرم کند: هم آپارتمانش را در سن پترزبورگ تخلیه کند ، و هم اجاره بهای ملکی را که در منطقه ای دورافتاده قرار دارد کاهش دهد. البته او بیشتر وقتش را به خوابیدن یا پرورش گل و گیاه می گذراند ... - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - » بــازیـــگــران :. Oleg Tabakov Elena Solovey Yuriy Bogatyryov - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - آخرین مهلت : تا پایان روز سه شنبه دو هفته آینده (هفتم خرداد) مهلت دارین نظر بدین. چهارشنبه هم تاپیک جدید آماده میشه

| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |

[aramis2800]

ایلیا ایلیچ ابلوموف که گویا ارباب زاده است و تا به حال حتی جورابش را خودش پایش نکرده است (البته کنایه از تن پروری او و یا شاید هم تا به حال واقعا جورابش را هم خودش پایش نکرده است چون او نمیتواند ظرف شیشه ای سس را نگه دارد و سوژه خنده میشود) در دهه چهارم زندگی خود است و همیشه روز مشغول خوابیدن و عاشق غذاهای چرب (البته میدونم شخصیتش برای همه تان آشناست :دی) او که بازنشسته دولت است و نوکر او , زاخار, برایش تمام کارهایش را میکند و حتی او را از مطرح کردن مسئله اسباب کشی و جابجایی منع کرده است و گویا در بحران دهه سی زندگی است (آنجا که به دوستش میگوید گیریم که یارو تا صد سال هم عمر کرد خوب که چی؟) و همراه با فلش بک هایی از دوران کودکی.قسمت اول به خوبی تن پروری و رخوت این جماعت ارباب زاده که برای گذران زندگی از ارثیه پدری ارتزاق میکنند و حتی حاضر نیستند به زمین های خود سرکشی کنند را هجو میکند. روایتی سرد و بی روح به مانند زندگی ابلوموف و البته موسیقی متن شگفت انگیز. البته این بخش اول فیلم است و بخش دوم کاملا متفاوت. دوست اوبلوموف, آندری , که در قسمت اول به سراغ او می آید (و البته فلش بک هایی از دوران کودکی آن دو میبینیم) و سعی در نجات او دارد و سپس او را به اولگا میسپارد اما اوبلوموف متحول شده عاشق او میشود و قسمت دوم با رومانسی گرم طرف هستیم. اوبلوموف نگاهی حسرت وار به روزهای خوش گذشته و رخوت وتنبلی نسلی ارباب زاده است با روایتی سرد ریت من:8 از 10

[yaser63]

با اتمام دوران پر شر شور جوانی و درک واقعیت شاید برای عده ای تنها هدف از ادامه تلاش , چرخاندن چرخ زندگی و امرار معاش باشد.اما "ابلوموف" در این دسته قرار نمی گیرد چرا که او فردی متمول است وبدین ترتیب می تواند تمام روز را در اتاق تاریک و بی روح خود بدون هیچ کار مفیدی گذرانده و همه مشکلات ریز و درشت را به گردن خدمتکار بینوایش "زخر" بیندازد.اما سرانجام دوستی قدیمی که نفوذ فراوانی بر روی او دارد به سراغش آمده و سعی می کند با وارد کردن او به فعالیت های مختلف روحیه و شرایط زندگیش را تغییر دهد و این امر او را وارد رابطه عشقی با زنی به نام "الگا" می کند.هر چند که او در این مسیر که داستان آن در بخش دوم فیلم روایت می شود دچار اشتباه گشته و شکست می خورد اما او دیگر "ابلوموف" رقت انگیز بخش آغازین فیلم نیست و همواره در چهره او سیما شخصی مصمم و با اراده را می توان دید. در نهایت فیلم همانطور که آغاز گشته به پایان می رسد. سکانس هایی از دوران کودکی "ابلوموف" که در آنها خوشبختی را در چیزهای ساده ای همچون جستجو و بودن کنار مادر خود می بیند.امتیاز من:7 از 10 فیلم پیشنهادی: Slaughterhouse-Five

[del@]

به قول شاعر،
خواب خواب میاره



معمولا مفهوم تنبلی در ادبیات دنیا با شخصیت ابلوموف تداعی می‌شود؛ فردی که از انگیزه‌های معمول زندگی کاملا تهی شده و
با پناه‌بردن به بستر خواب، بسیاری از وظایف و مسئولیت‌های خود را کنار گذاشته است(1).

ابلوموف تک پسر خانواده ای مرفه در قرن 19 روسیه است. تنها دوست او، آندری است که از بچگی با هم بزرگ شدند.
آندری توسط پدر آلمانی خود در نوجوانی از خانه به بیرون انداخته میشود و این نقطه تفاوت دو دوست را رغم میزند.

یکی غرق خواب و اشباع از قرض و منتظر برداشت محصولات زمینهای ارثیه پدری و دیگری پر جنب و چوش و فعال و ثروتمند

آندری، ابلوموف را میکشاند، هل میدهد ... تا تکانی در ابلوموف ایجاد شود. ذائقه غذایی او را تغییر میدهد. او را با افراد متفاوت آشنا میکند

اولگا، دختری زیبا با صدای خوش ( به نظر من قیافه اش شبیه تریاکی ها بود،دندون هاش، انگار مریض بود، تو سرزمینی که ایرنا شایک داره، خوشگلتر از این نبود)
با زلزله ای 10 ریشتری، ساختار ابلوموف جامد را نابود میکند ولی ......... امان از ولی و اما !



من به فیلم 7.5 میدم. موسیقی متن فوق العاده است.

در پایان نیز باید با بیتی زیبا این پست به اتمام میرسید که بیتی با مضمون فیلم یافت نشد.

#من_نیز_یک_ابلوموف_هستم
شما چطور؟

نکته جالبی که تو فیلم وجود داره، هر وقت خواب مادر یا خانواده رو میدید، همه یا خواب بودند یا لحظه شماری میکردن چرا شب نمیشه، اگر زمستون (کریسمس) بود، الان شب بود!
سوال اول، سکانس آخر و دویدن پسر بچه به سمت سبزه زار مفهومش چی بود؟
سوال آخر، موسیقی متن رو کسی میتونه گیر بیاره؟

(1) http://www.pana.ir/news/831858

[kingnessi]

اول از همه باید در مورد کارگردانی این فیلم صحبت کرد. فیلم از لحاظ فنی بسیار چشمگیره بخصوص کارگردان انتخاب های بسیار مناسبی داره ، از انتخاب موسیقی ها گرفته تا تدوین هوشمندانه ای که باعث شده فیلم اصلا خسته کننده نباشه. داستان و فیلمنامه بسیار خوب نوشته شده و چه در بخش کمدی و چه در بخش درامش هم دیالوگ های خوبی میشنویم و هم روند داستان منطقی و قابل قبوله. یکی دیگه از انتخاب های خوب کارگردان استفاده از راوی هست که حس واقعی و جالبی به فیلم داده. ولی فیلمبرداری به نظرم بهترین بخش این فیلمه ، دوربین خیلی جذاب و مدرن حرکت میکنه و این باعث تعجبم شد. کار فیلمبردار مثلا در شروع فیلم (بعد از سکانس رویا) فوق العادس و دنبال کردن شخصیتها و معرفی فضا رو به بهترین شکل انجام داده. بازی بازیگرها به خصوص بازیگر نقش ایلیا خوبه و بیننده به راحتی میتونه بازیگرها رو توی نقششون قبول کنه. اما در مورد داستان و مفهوم: ابلوموفیسم مرض فراگیری شده ، بخصوص توی مملکت ما و بخصوص بین جوونا ... این رخوت همیشگی و این که میدونیم هر چقدر هم که تلاش کنیم به جایی نمیرسیم. البته ابلوموفیسم با پوچ گرایی و نیهیلیسم فرق میکنه. اینجاست که فرد خودش رو از دنیای بیرون محروم میکنه و ترجیح میده توی دنیای ذهنیش زندگی کنه ، چون امیدی به آینده نداره. توی این فیلم ، ایلیا همش میخوابه و رویاهای خوش کودکی رو میبینه ، حالا اینو تعمیم بدین به خیلی از ماها که صبح تا شب خودمون رو سرگرم فیلم دیدن و یا غرق شدن توی فضای مجازی میکنیم فقط بخاطر اینکه از دنیای واقعی فرار کنیم. به نظر من آندری هم آنچنان نرمال نیست. فردیه که تمام زندگیش رو صرف کار کرده تا به پدرش ثابت کنه که میتونه موفق بشه. شاید بشه گفت تفاوت آنچنانی با ایلیا هم نداره ، به جای غرق خواب شدن خودش رو غرق در کار کرده و هی از این ور به اونور میره تا جایی بین بزرگان پیدا کنه ولی آخرش که چی. البته میبینیم به همراه ایلیا توی فیلم پیشرفت میکنه و سر آخر زندگی اونم تغییر میکنه. البته فیلم ایراداتی هم داره که یکیش برمیگرده به نیمه دوم. انتظارم از این بخش بیشتر بود و تغییر به یکباره ایلیا توی ذوق میزنه. ایراد دوم تغییر کامل لحن داستان بود به نظرم کمدی بیشتری میتونستیم ببینیم توی نیمه دوم. امتیاز 7.5/10 تشکر از عادل عزیز بابت مشارکت و فیلم خوبی که معرفی کرد. فیلم پیشنهادی : Under the Shadow

[masihm]

تقریباً یه هفته پیش فیلم رو دیدم. نیمهٔ اول طنز خوب و گیرایی داره و ورود شخصیت آندره به زندگی ابلوموف، در تضاد با سکون ابتدایی فیلم، به داستان جنب‌وجوش و زندگی می‌بخشه؛ در این نیمه بیشتر به رابطهٔ این دو پرداخته میشه؛ نیمهٔ دوم اما خبری از طنازی‌های ابتدایی نیست و سراسر عاشقانه‌ست و تمرکز اصلی داستان روی رابطهٔ ابلوموف و اولگاست. در طول فیلم هم فلش‌بک‌هایی از دوران بچگی ابلوموف و نوجوونی آندره می‌بینیم که در اون‌ها به رابطهٔ ابلوموف با مادرش و رابطهٔ آندره با پدرش پرداخته میشه. بازی‌ها در سطح خوبی قرار دارن. بیشتر از بازی سرزنده و عموماً برونگرای بازیگر نقش آندره خوشم اومد، اما نقش ابلوموف هم به‌هیچ‌وجه آسون نیست و کار بازیگر این نقش در بیشتر صحنه‌ها عالیه و تونسته به‌خوبی از پس سختی‌های نقشش بر بیاد. در کل، فیلم نسبتاً خوبیه، اما من با پایان فیلم و چرخش ناگهانی‌ای که در خط داستانی شخصیت ابلوموف ایجاد میشه، مشکل دارم و این نکته رو جزو ضعف‌های فیلمنامه می‌دونم. جمع‌بندی آخر هم به نظرم با اغماض قابل قبول، اما نخ‌نماست. احتمالاً ضعف فیلم در انتهاش، از این مسئله ریشه گرفته که محتوای رمان در انتها به حال خودش رها شده. استفادهٔ پخته کارگردان از فلش‌بک و راوی در داستانگویی، جزو نکات خوب فیلمه که به‌شخصه برای من دلیل محکمیه برای تماشای کارهای دیگهٔ این کارگردان؛ چون به فیلم‌هایی که در داستانگویی دارای تنوع سبک روایی هستند علاقه‌مندم. چند صحنه از فیلم رو دوست داشتم. یکیش صحنه‌ایه که بعد از حمام بخار، ابلوموف رودررو با آندره، بی‌پرده از احساسات درونیش صحبت می‌کنه و همزمان دوربین از چهرهٔ ابلوموف فاصله می‌گیره و آروم‌آروم نمایی از دونه‌های شکفتهٔ اناری رو نشون می‌ده و باز آروم‌آروم به چهرهٔ ابلوموف برمی‌گرده. صحنهٔ دیگه، فلش‌بکیه که در اون، لحظهٔ جدایی آندره از پدر و خانواده‌ش به تصویر کشیده میشه. عشقِ ابرازنشدنی پدر به پسر در این سکانس ذهن آدم رو خیلی به خودش درگیر می‌کنه. پ.ن: این‌ها رو در وضعیت بی‌سیستمی، با گوشی نوشتم. اگه خیلی کلی و کوتاهه، منو ببخش عادل @del@ پ.ن۲: کسی اون آهنگی که زیر آلاچیق، وسط رعد و برق اوج می‌گیره رو داره؟ اگه آره، بفرسته. فیلم پیشنهادی: Forbidden Games

[del@]

سلام به همه
سومین اکران اختصاصی شرعا و قانونا تمام شد ..

از 4 عزیزی که نظر دادند، تشکر خالصانه و خاضعانه و خاشعانه میکنم .. بهخصوص یاسر عزیز

میانگین نمرات دوستان₍₁₎، 7.4 هست ..

همچنان تایپیک این فیلم باز است و دوستان میتوانند نظرات خود را بیان کنند.



(1) نمره مسیح 7 است