شروع طوفانی یعنی همین.
هفته پیش هرچقدر ذهنم رو جمع و جور کردم نتونستم چیزی راجب دو قسمت اول بنویسم. الان هم دست کمی از اون موقع ندارم. به شدت این یک هفته برام سریع گذشت و دیروز وقتی دیدم اپیزود سوم اومده واقعن شوکه شدم...
بگذریم... توی تاپیک شخصیت های سریال یه جمله گفتم "فقط خواستم اینو بگم که دنیای وینس گیلیگان دنیای علت و معلولی بوده .
یادمون نره که توی بریکینگ بد هم هرجا یک کلیف هنگر خفن داشتیم و کلی تئوری چیدیم براش در آخر به ساده ترین و منطقی ترین شکل پیش رفت."
بازهم بهم ثابت شد که وینس گیلیگان و دار و دستش هیچ شخصیت و خط داستانی رو فدای هیچ چیزی نمیکنن. فرقی نمیکنه یه شخصیت فرعی یا حتی صحنه پر کن باشی یا شخصیت اصلی داستان. روند داستانی علت و معلولی طور و با منطق دنیا پیش میره. هنک و ناچو و جسی و والتر نمیشناسه.
هرچقدر ما تئوری بسازیم برای خودمون ولی منطق حکم میکنه که ناچو حذف بشه. داستان الکی کش دار نمیشه و ناچو اپیزود سوم داستانش به پایان میرسه.
به همین سادگی به همین خوشمزگی....
طراحی صحنه و نورپردازی و ابعاد فنی که طبق معمول حرفی واسه گفتن نمیزاره.
تازه کاری گاس توی کل سریال به خوبی دیده میشه. درسته که گاس آروم کم حرف با نگاه های معروفش رو اینجا هم داریم ولی با گاس برکینگ بد که مقایسه کنیم میبینیم که هنوز کار داره تا پخته بشه. نقشه هاش هنوز کامل نیستن. به اون آرومی نیست.
چقدر مایک و گاس هنوز نسبت به اونچه که میدونیم ازشون در آینده از هم دور هستن.
رابطه کیم و سال هم با اینکه در درجه دوم قرار داشت توی این قسمت ولی باز هم به خوبی زمینه چینی آینده رو کرد. هرجا کیم منفعلانه عمل میکنه و پا پس میکشه سال قدم پیش میزاره و برعکس.
گیلیگان و رفقاش با 5 فصل bb (که میشه 6 فصل در نظر گرفتش با توجه به 2نیمه ای بودن فصل آخر) به درجه استادی روایت داستان این دنیا رسیدن و میخشون رو محکم کوبیدن.آزمون و خطاهاشون رو اونجا انجام دادن
و توی bcs شاهد داستان گویی درجه یک و استادانه ای هستیم. اینجوری هست که مخاطب و سازنده به درک درستی از هم رسیدن و انتظارات همدیگه رو کاملن درک میکنن و هر دو هم از نتیجه لذت میبرن.
از قدیم گفتن معما چو حل شود آسان شود.
الان لالو هم وضعیتش تا حد زیادی مشابه ناچو هست. هیچ خبری ازش تو بریکینگ بد نبود. گاس و تمام دار و دستهاش زنده بودن و هکتور کماکان تو آسایشگاه بود و خبری از لالو نبود اونم با اینکه ما میدونیم لالو چقدر برای خانوادش ارزش و اهمیت قائله.
حالا شما با همون منطق علت و معلولی که میگین بیاین بگین لالو زنده میمونه یا نه.
حقیقت اینه که با وجود اینکه همه چیز حاکی از مرگ ناچو بود باز هم میشد طوری به قضیه نگاه کرد که ناچو زنده بمونه و مثلا مایک به دادش برسه و کاری رو که با اون انجینیر آلمانی کرد رو جبران کنه.
نکات اصلی رو دوستان گفتن، یه فکت جالب هم ما بگیم که البته اسپویل داره از برکینگ بد (البته بعیده کسی اینجا باشه و برکینگ بد رو ندیده باشه)
مشاهده محتوا اسپویلر
سکانس اول که این گل رو نشون میده، اول یه لحظه شک کردم که رایسن باشه (همون گل سمی معروف تو بریکینگ بد). ولی سرچ کردم عکسشو و دیدم متفاوته. آخر فیلم که متوجه میشیم اون تیکه شیشه هه چیه برام خیلی جالب بود. چون موقعی که ناچو میمیره زمین بیابون و اطرافش بدون خس و خاشاک و گل و گیاهه که نشون میده سکانس اول نشون دهنده ی فضای چندین سال بعد از کشته شدن ناچو هست. خیلی سوررئال دوست دارم فرض کنم سکانس اول تو دوران بریکینگ بد یا حد توی تایم لاین جین هست و این مکان ریخته شدن خون ناچو رو قراره با یه اتفاق غیرمنتظره ی دیگه ببینیم.
نظری پیشنهادی دارین بگین.
احتمال کمی میدم این لوکیشن رو دوباره ببینیم چون به نظرم تمام اهداف روایی و دراماتیکی که داشت در پیشزمینه داستانی همین اپیزود بود که به بهترین شکل از اون استفاده شد و اصطلاحاً Served its Purpose.
سکانس اول که این گل رو نشون میده، اول یه لحظه شک کردم که رایسن باشه (همون گل سمی معروف تو بریکینگ بد). ولی سرچ کردم عکسشو و دیدم متفاوته. آخر فیلم که متوجه میشیم اون تیکه شیشه هه چیه برام خیلی جالب بود. چون موقعی که ناچو میمیره زمین بیابون و اطرافش بدون خس و خاشاک و گل و گیاهه که نشون میده سکانس اول نشون دهنده ی فضای چندین سال بعد از کشته شدن ناچو هست. خیلی سوررئال دوست دارم فرض کنم سکانس اول تو دوران بریکینگ بد یا حد توی تایم لاین جین هست و این مکان ریخته شدن خون ناچو رو قراره با یه اتفاق غیرمنتظره ی دیگه ببینیم.
نظری پیشنهادی دارین بگین.
گرچه جالب میشه اگر رفرنسهایی به رنگ آبی و این گل در سکانسها و لوکیشنهای دیگه تا آخر سریال داشته باشیم.
پ.ن1: به این گل ظاهراً Desert Bluebells گفته میشه که نماد تواضع و عشق ابدی هست. با توجه به مصاحبه Michael Mando (که خوندنش خالی از لطف نیست)، مشخصاً به عنوان نماد عشق ناچو به پدرش و فداکاری در این راه استفاده شده.
پ.ن2: این فن آرت از یکی از هوادارهای سریال در توییتر هم جالب توجه بود.
دلم نمیخواد مثل همیشه ساز مخالف باشم ولی دوست دارم نظرتون رو راجع به پاراگراف پایین بدونم...
ناچو با سرنوشتی محتمل تونست دل مخاطبان رو بدست بیاره ولی آیا این منطقی ترین مسیر برای پایان داستان ناچو بود؟؟؟ ناچو قربانی حضور قدرتمندانه گاس در بی.بی شد یعنی تنها دلیلی که ناچو باید میمرد حفظ گاس بود و این زیاد به دل من ننشست حتی اون زنجیره اتفاقاتی که منجر به نجات ناچو شد هم زیاد برام منطقی نبود ولی نکته مهم فرار ناچو از قلمرو سالامانکاها بود که به نظرم این بدترین قسمت داستان بود...
صرفنظر از این بخش بالا جدی از اون سکانس های ابتدایی مدهوش شدم و وقتی اون آخر فهمیدیم چی شده حیرت کردم که چقدر زیبا تونستند با ترکیب عناصر محیطی و رنگ و لعاب های تصویربرداری همه چیز رو همون اول بهمون بگن. دوست داشتم همون دو قسمت اول سرنوشت ناچو مشخص بشه ولی خب ناچو باید می مرد دلیلش رو هم بالاتر گفتم ...
اما جذابترین بخش کماکان سرنوشت رابطه کیم و جیمی و تایم لاین جین هست امیدوارم مثل داستان ناچو شل نکنند. لالو هم سرنوشتی غیر از سرنوشت ناچو نداره و حالا که فکر میکنم اگه زیاد پیچیده فکر نکنیم لالو هم باید بمیره ولی اگه از ذهن مریضم بخوام کمک بگیرم دیگه از من بدتون میاد
منطق تو حقیقت یه چیزه تو مدیوم سینما یه چیز دیگه. کثیف بودن شخصیت گاس رو پایه ریزی کردن تو بتر کال سال و بنظرم خیلی خوب منفور شده. پدر بدبخت ناچو رو طعمه قرار داد که در هر صورت ناچو بشه عروسک خیمه شب بازی. اینم یادت باشه ناچو به شخصه چوب زیاده خواهیشو خورد و خودش تصمیم گرفت هکتورو کله پا کنه. منطقا ناچو تو همون صحنه ای که گاس بهش گفت از این به بعد آدم منی میبایست کشته میشد و تقریبا از همونجا به بعد ناچو کاراکتر خاکستری داستان میشه و شخصیتی میشه که کمتر وابستگی عاطفی با مخاطب ایجاد می کنه تا اپیزود ۳ این فصل.
اون صحنه ای که گاس تو فصل ۴ گردن نوچه شو جلوی والتر و جسی میبره همه تو بهت فرو رفتیم که یه آدم چقدر میتونه سنگدل باشه. بلاهایی که الان گاس سر مهندس المانی یا ناچو اورد پایه ریزی خوبی شد برای اون صحنه ی شوکه کننده تو بریکینگ بد.
لالو توی برکینگ بد زنده بود ولی دلیل نمیشه که اینجا زنده بمونه که معنیش اینه باید پرش زمانی به جلو داشته باشیم و سریال به همزمانی به فصل دوم برکینگ بد برسه.