آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

[Moh3eN]

دوستانی که خوره ی فیلم هستن میتونن توی این تاپیک آخرین فیلم ـی که دیدن رو معرفی کنن .
چیزی که مهم هست توی این تاپیک نظر شما در مورد اون فیلم هست، نه نقد یا معرفی کپی شده از جای دیگه و فلان منتقد.
شاید یه فیلم از نظر اکثریت خوب یا بد باشه ولی شما نظر متفاوتی نسبت به اون فیلم داشته باشید . ما توی این تاپیک قراره تظر و برداشت شخصی "شما" از فیلم رو بدونیم . اگر در کنار مطلب خودتون و جهتِ کامل تر شدن پستتون هم از نقدِ سایت های معتبر دیگه استفاده کنین مشکلی نداره .

برای هر چه کامل تر شدن و بهبود روند تاپیک یه سری قوانین و نکته هایی لحاظ شده که باید زحمت بکشید و در پست های معرفی خودتون لحاظ کنید .

• اسم لاتینِ فیلمِ موردنظر رو حتما ذکر کنید و صرفا به گذاشتن عکس اکتفا نکنید که بعدا از طریق "جستجو" بشه راحت تر بهش دسترسی پیدا کرد .
  
  
• گذاشتن عکس یا پوستر از فیلم (ترجیحا پوستر فیلم) علاوه بر زیبایی پستِ شما، به معرفی بهتر فیلم به کاربرا هم کمک میکنه . فقط هنگام گذاشتن عکس به دو نکته توجه کنید:
  
• اول اینکه از عکس های با سایز و حجم معقول استفاده کنید. و بعد اینکه عکس مربوطه رو در گالری عکس اختصاصی سایت آپلود کنید که در آینده با مشکلاتی از قبیل پاک شدن عکس ها روبرو نشیم. در صورتی که سایز تصویرتون بزرگ بود حتما تصویر بندانگشتی مخصوص انجمن رو استفاده کنید (Thumbnail for Forum)
  
  
• حتما لینک مربوط به صفحه ی IMDB اون فیلم رو هم در پستتون قرار بدید .
  
  
• حتما توضیحی درباره ی فیلم و داستانش بدید (استفاده از خلاصه داستان های موجود در نت خلاف مقرراتِ تاپیک هست).
  
  
• نظر شخصی خودتون رو درباره ی فیلم بنویسید، نه نظر بقیه ی افراد یا منتقدها رو .
  
  
• طبیعتا متن های نیم خطی با این محتوا که خوب بود/خوشم اومد/ حتما ببینید یا.... اسپم محسوب شده و پست بایگانی خواهد شد .
  
• اگر توی متنتون بخش مهمی از فیلم و یا پایان اون رو بیان میکنید حتما و حتما از تگ اسپویلر() استفاده کنید .
  
• و در آخر اینکه نمره و امتیاز خودتون به فیلم (از ۱۰ امتیاز) رو اعلام کنید.
  
  
• لطفا از درخواست و قرار دادن لینک دانلود در تاپیک خود داری نمایید.

امیدوارم با مشارکت همه ی کاربرا و رعایت نکات بالا شاهدِ تاپیک کامل و منظم و پر رونقی باشیم که بتونه به کاربرای عزیز برای انتخاب فیلم موردنظرشون کمک کنه .




با تشکر .
تیم مدیریت انجمن/ سینما

[Headache]

Moneyball - 2011

خلاصه داستان:
بیلی مدیریت یک تیم بیسبال رو بر عهده داره و در گیر و دار بازی ها تیمش که چنگی هم به دل نمیزنه بازیکنان تک و خوبش رو باشگاه های بزرگ با رقم های چند میلیونی جذب میکنن و روزی چشم باز میکنه و میبینه پرورش بازیکنان خوب و جمع کردن تیم و همه و همه ای این مشلاکت بر دوش خودش و مربی تیمه و در نهایت باشگاهی از راه میرسه و بازیکنان رو حاضر و آماده جذب میکنه و حالا بیلی میخواد رویه جدیدی در جذب و پرورش و کار تیمی ایجاد کنه...


نظر شخصی:
moneyball فیلمی است کلا خوب منتهی در برخی صحنه ها داستان یک کِـــش الکی پیدا کرده و اونقدری بود که من رو وادار به استفاده از speed پلیر کرد و خلاصه تنها ایرادی که میشه بهش گرفت همینه که بعضی جاها نبض داستان کند میشه، البته شاید فقط یه حس شخصی برا خودم باشه.
مانی بال به یک وجه نسبتا جدید در ورزش میپردازه، اینکه همیشه دویدن و از جون و دل مایه گذاشتن تاثیری که باید بذاره رو نخواهد گذاشت، شاید 50% یک کار میزان تلاش باشه و بدون شک 50% دیگه رو هم برنامه ریزی و چیدن استراتژی و استفاده از آمار و احتمالات و ریاضیات تشکیل میده. اینکه اگر هر مهره در جای خودش قرار بگیره چقدر به چرخیدن چرخ یک سیستم کمک خواهد شد و هر قطعه یک دستگاه در جایگاه خودش مهمترین نقش رو بر عهده داره حالا میخواد یه بازیکن باشه، یه آنالیزور باشه یا...
یه نکته ای دیگه ام که یه مقدار تو ذوقم زد این بود که متوجه نشدم ما داریم داستان را از زبان بیلی(مدیر تیم با بازی برد پیت) میشنویم یا کلا داستان راوی نداره، یعنی بعضی قسمت های فیلم یه مقداری همه چیز بهم گره میخوره، جایی شما حس میکنید دارید یک نمایشنامه میبینید که هر کس دیالوگ خاص خودش رو میگه و جایه دیگه حس یک شنوده رو دارید که شخصی داره براتون قصه زندگیش رو تعریف میکنه.

مانی بال رو دوست داشتم منتهی فقط به اندازه یکبار دیدن (:

[Irag]

»» "راما" با يه ماشين زرهي با 21 عدد جنازه ناقابل از فتح موفق‌آميز ساختمان مرموز قسمت اول وارد دنياي جديد قسمت دوم ميشه در دنيايي كه با دستور مافوق خودش بايد كل‌يوم دست‌هاي پنهان فساد پليس رو با ورود به تشكيلات خلافكاري برملا كنه. بنابراين نيازه "راما" ديگه يه فرمانده‌ي نيروهاي ويژه نباشه و تغيير هويت بده ... (دينگ!) »» بيشتر يه مقايسه است بين قسمت اول و دوم: (اگه وسطش یا همین اولش حوصله تون سر رفت پیشاپیش معذرت میخوام.) The Raid ساخته شده كه شما بيخيال اهميت "داستان‌گويي" بشيد و فقط به "موقعيت"‌هاي جذاب ژانر اكشن دل‌‌ببنديد و لذت ببريد. فقط همين. (اين يه ذهنيت كاملا اتوكشيده از قسمت اوله) اين تقريبا اتفاقي بود كه به بهترين شكل ممكن توي قسمت اول تماشا كرديد ولي قسمت دوم 80درصدشون قرباني روايت يه داستان كاملا كليشه‌ايي شدن و ديگه خبري از اون سكانس‌هاي اكشن دلهره‌آور خشن نيست كه با چاشني "تعليق" مشابه يه فيلم ترسناك و هيجان‌انگيز سرگرم‌كننده باشند اينجا توي اين قسمت داستان "مافيا" و پليس‌هاي فاسد ديگه خيلي مهم شدن انگار براي هر اتفاقي بايد يه "منطق" تازه رو كرد. در حاليكه قسمت اول اصلا مهم نبود كه اينجا كجاست و اين 23نفر نيروي آموزش ديده‌ي تا دندان مسلح براي كي و چي به اينجا اومدن. بعضي اوقات فيلم‌ها بخاطر "منطقي" شدن ضربه ميخورن كه به نظرم The Raid 2 يكي از همين فيلم‌هاست. در واقع قسمت دوم تنها يه نسخه‌ي اكشن آسيايي‌ه كه برتري‌ش نسبت به مدل‌هاي آمريكايي يا اروپايي‌ش در ميزان نمايش بي‌پروا و صريح صحنه‌هاي پر از خشونتشه فقط در همين حد. در حاليكه در قسمت اول كارگردان با استفاده از يه ساختمان و يه سري نيروي ويژه ضربت، در دل همين دنياي واقعي يه "دنياي جديد" ساخته بود كه پيدا كردن حتي يه مورد مشابه‌ش در تاريخ سينما غيرممكنه. وقتي هم "مافيا" هست هم "نيروي مخفي" هم "اختلافات درون‌گروهي" (اينجا مدل پدري و پسري) ديگه همه چيز براي مخاطب رو شده و مابقي فيلم با تمام جزئياتش براي يه مخاطب حرفه‌ايي ژانر اكشن "آشنا"ست و زياد براي تماشاي لحظات پاياني ذوق نداره چون بارها تجربه‌ش كرده و ميدونه كه "راما" براي بقا نمي‌جنگه بيشتر داره براي يه اداره كار ميكنه! در حاليكه در قسمت اول تمام اون 23 نفر براي نجات جون خودشون جنگيدن. گاهي اوقات يه "ساختمان" با تمام اتاق‌‌ها و درها‌ش ميتونه به كل فيلم اصالت بده اتفاقي كه توي قسمت اول رخ داده بود ولي خب اينجا خبري از اين چيزهاي بااصالت نيست يا ميشه حتي به باشخصيت بودن "راما" توي قسمت اول اشاره كرد اونجا يه فرمانده اينجا يه قهرمان در حد يه فيلم هاليوودي! اونجا يه "تيم" اينجا فقط يه "راما"ي رزمي‌كار. "Iko Uwais" بيشتر رزمي‌كاره تا بازيگر من اينجوري حس مي‌كنم. براي قضاوت ميشه روي تك تك سكانس‌هاي گفت‌وگو محور قسمت دوم حساب باز كرد. و اين باز هم يه اميتاز منفي‌ست نسبت به قسمت اول. ميدونيد وقتي شما به عنوان كارگردان يه بازيگر رزمي‌كار داشته باشيد (اين كاملا با تركيب يه رزمي‌كار بازيگر فرق داره) اون‌وقت مي‌تونيد براش ديالوگ داشته باشيد و داستان تعريف كنيد چون اون بازيگره و ميدونه چطوري ري‌اكشن نشون بده (ايده‌آل‌ترين نمونه جكي‌چان هميشه استاده) ولي وقتي تركيب (رزمي كار بازيگر) برعكس بشه كار به مراتب سخت ميشه. »» مهم : همه‌ي اين‌ها در مقايسه با قسمت اول منفي به نظر ميرسه ولي The Riad 2 به عنوان يه اثر مستقل بهترين اكشن امسال و سال پيش و سال‌هاي قبل‌تره! كه يه كارگردان كمال‌گراي جوان به نام "Gareth Evans" داره كه از تك تك لحظات گذراي فيلم‌هاي اكشن شاهكار درست ميكنه. امتياز: 7 پ.ن: اون دسته از عزیزانی که این فیلم فوق العاده رو فقط "تماشا" می کنند سخت در اشتباهند این فیلم رو باید "بلعید". پ.ن1 اول: حتما فيلم رو با زبان اصلي نگاه كنيد دوبله‌ي انگليسي به شدت مضحكه. پ.ن دوم: من و The Raid 1 بخونيد »» #51

[mah banoo]

5 Centimeters Per Second

IMDB

خلاصه: آکاری و توهنو دو دوست صمیمی هستند که بعد از نقل مکان خانواده ی آکاری از هم دور می شوند. بعد از یک سال به سختی دوباره یکدیگر را ملاقات می کنند و در این ملاقات علاقه آن ها به یکدیگر بیشتر می شوند...
این انیمیشن رو به توصیه چند نفر دانلود کردم! توقعم یه انیمیشن تو سطح باغ کلمات بود که از هیچ نظر برآورده نشد! روند انیمیشن خیلی خیلی کند و خسته کننده است! انقدر که نتونستم یک ساعت رو یک باره ببینم! در کل اصلاً چیزی نبود که انتظارش رو داشتم! از اون سری فیلم ها و انیمیشن هایی بود که آخرش گفتم خب! که چی؟!!

امتیاز: 2

Like Stars On Earth

IMDB

خلاصه: اشان پسر بچه ی هشت ساله ی شیطونی هست که پدر و مادر و معلم ها از دست شیطنت ها و تنبلی هاش به ستوه اومدن، پسری که احتمال داره برای دومین بار در کلاس سوم بمونه...

فیلم ریت بالایی توی آی ام دی بی داشت و بعد از تجربه ی خیلی خوب سه احمق احترام بیشتری برای سینمای هند قائل می شم. فیلم خیلی خوب ببیننده رو با پسر بچه ی شیطون اما مهربون داستان همراه می کنه جوری که آدم غصه ی تنهایی اشان رو می خوره گرچه کمی توی این کار زیاده روی کرده و من ترجیح می دادم بیشتر داستان به بعد از ورود معلم توی زندگی اشان بپردازه که این طور نیست! اما فیلم انقدر روان هست که بیننده رو راضی نگه داره!

امتیاز: 7

پ.ن: چند وقت قبل با دوستی درباره ی فیلم های هندی حرف می زدم، دوستم هیچ جوره نمی پذیرفت که سینمای هند اگر دست از اغراق گویی برداره خیلی از سینمای ما از نظر داستانی جلوتره! ما توی سینمای ایران خیلی کم فیلم هایی پیدا می کنیم که هم منتقدها رو راضی کنه هم ببیننده عادی رو! اما سینمای هند تو چند سال گذشته خیلی پیشرفت داشته!

[Headache]

Godzilla - 2014

خلاصه فیلم:
15 سال قبل نیروگاه هسته ای در ژاپن قربانی حادثه ای عجیب می شود که منجر به قرنطینه شدن منطقه می گردد، یکی از مسئولین نیروگاه که همسر خود را در حادثه از دست داده همچنان و بعد از 15 سال بدنبال یافتن دلیل این اتفاق است و این در حالی است که به او اجازه ورود به منطقه را نمی دهند اما او با سماجت و پافشاری وارد منطقه می شود و حقایق جدیدی در رابطه با آن حادثه قدیمی کشف می کند....


نظرشخصی:
وقتی فیلم ب نقطه ای رسید که متوجه شدم پای دو هیولا در میانه ناخودآگاه پرتاب شدم به زمانی که پای وی-اچ-پلیر لَم داده بودیم و فیلم گودزیلا علیه مادزیلا (گودزیلا علیه ماترا) را میدیدیم، دیدن فیلم گودزیلا برای من یادآور خاطرات بسیار خوشی بود که سالها آن زیر میرا خاک میخورد و متاسفانه تا آخر فیلم لبخند میزدم و بعضی جاهای فیلم رو هم از دست دادم!
این فیلم برای من نوستالژی بسیار پر رنگی داشت، اونقدر که من تعداد شانه های فرش زیر پامون و چیدمان میز و صندلی و حتی اینکه لامپ چند ولتی بالای سرمان آویزان بود رو هم به یاد آوردم!

گودزیلا 2014 همان سناریو و خط داستانی گودزیلا علیه ماترا را دارد و احتمالا تنها تفاوتشان کیفیت بسیار خوبی است که در گودزیلا جدید شاهد آن هستیم. البته جلوه های ویژه اونقدرا قدرت نداره که هر ضعفی رو پوشش بده، مثل بازیها که در بعضی نقاط روند نزولی دارند یا نبود و ننوشتن چند خط دیالوگ ماندگار توسط نویسنده و بازسازان این اثر، اگر چه احتمالا هیچکدام از نقاط ضعف گودزیلا به علت کیفیت بالایش شما را گرفتار خود نمیکند و تا پایان فیلم لذت خواهید برد از این هیبت ها و فروپاشی ساختمان و سونامی و خلاصه هر چیزی که دو هیولائه عظیم پیکر می توانند برای شهری رقم بزنند و شاید تنها خلاء فیلم دست به گریبان شدن کمی است که عوامل تولید برای دو هیولا قائل شده اند.


دیدنش سفارش میشه

[Irag]

Heli 2013 »» هلي يه پسر جوان هم سن و سال من و شما كه زود ازدواج كرده و حالا در خانه‌ي پدري در كنار خواهرش زندگي ميكنه و شب‌ها راهي كارخانه‌ي ماشين‌سازي ميشه تا خرج يه زندگي روستايي رو دربياره. تا اينجا همه چيز يكنواخت و نرمال به نظر مي‌رسه ولي "عشق" نابالغ و كودكانه‌ي خواهر هلي (استلا) به يه سرباز در حال تعليم نيروهاي پليس (بتو) و اشتباه احمقانه‌ي اين دو كبوتر عاشق زندگي يكنواخت و تكراري و آرام خانواده‌‌ي هلي رو داغان (به معني واقعي كلمه!) ميكنه ... (اين فيلم مكزيكي‌ه و خب همين ميكزيكي بودن كار رو براي حدس اينكه اين اتفاق چه شكليه آسون ميكنه.) سايه‌ي ژانر تخيلي (خودساخته) "اينجا چقدر بده يكي بياد ما رو نجات بده" یا "خودزنی"، بر سر داستان كوتاه اين فيلم و فيلم‌هاي مشابهش ( مثل فيلم Sin nombre يا فيلم Maria Full Of Grace) سنگيني ميكنه. فيلم‌هايي كه يه دنياي كاملا سياه و كثيف از "سرزمين" تحويل مخاطب خارجي ميدن و دائم هم تشويق مي‌شوند (ر.ج كنيد به ليست جوايز جشنواره‌ي كن پارسال) حالا يكي مثل اين مورد مكزيكي تمامي مسير‌ها براي نجات به بن‌بست ميرسه (ر.ج كنيد به سكانس ملاقات هلي با مامور وظيفه) و بعضي هم مثل اون دوتاي ديگه آرزوي پرواز به كشوري رو دارند كه هر سال "اسكار" برگزار ميكنه! فيلم يه نمونه‌ي تحسين‌شده از "خشونت" واقعي مثل دنياي خود ما تحويل من و شما ميده يعني يه سري سكانس داريم كه انسان‌ها در يه سكوت آزاردهنده بدون كلام بدون موسيقي بدون اينكه "سينما" دخالتي داشته باشه بخاطر كاري كه واقعا قصدش رو نداشن شكنجه ميشن. نمايش خشونت به اين سبك چندتا خصوصيت داره اولي اينكه تا عمر داريد هيچ‌وقت "بتو"ي آويزان از روي پل رو فراموش نمي‌كنيد دومي هم اينكه "فراموش" كردن چنين سكانسي رو هم "فراموش" نمي‌كنيد! اگه با فيلم‌هاي مكزيكي و نسل جديد كارگردان‌هاي مكزيكي آشنا باشيد (مثل کارهای Carlos Reygadas مریض احوال!) فضاي "رئال" و سكوت و بازي گرفتن از نابازيگران براتون چندان جديد و غيرقابل انتظار نيست. ولي اگه براي بار اول قصد تماشاي چنين فيلم از چنين جايي رو داريد مطمئنم بخاطر همون شروع طوفاني در سكانس ابتدايي شوكه خواهيد شد. (لامصب كارگرداني فوق‌العاده‌ايي داره.) اين‌ جنس فيلم‌ها رو شخصا جدي نمي‌گيرم چون كاربردي غيرسينمايي دارند و هدف مشترك همه‌‌ي اين "اجناس صادراتي مستقل" پرواز به سرزميني ديگره. حداقل ما ايراني‌ها طعم چنين سينمايي رو شايد بيشتر از كشورهاي ديگه چشيديم. به قول يه منتقد ايراني "افشاگر يا جايزه‌بگير"؟! امتياز : 5.5

[:: ERFAN ::]

	Silver Linings Playbook 2012 خلاصه داستان:بعد از اینکه انیستیتوی روانی با مشکلات مالی مواجه می شود و محدودیت هایی در پذیرش بیماران بوجود می آید. معلم سابق، «پت سولیتانو» پیش والدین اش باز می گردد و تلاش می کند روابط اش را با همسر سابق اش بهبود ببخشد. وقتی او با تیفانی، یک دختر عجیب که او هم مشکلات خاص خودش را دارد آشنا می شود اوضاع پیچیده تر می شود... نظرشخصی:من این فیلم به خاطر ژانرش و بازیگراش دیدم.ریتم فیلم یکم کند بود به طوری که 40 دقیقه اول فیلم غیر از آشنایی پاتریک(پت) با تیفنی اتفاق مهم دیگه ای نیفتاد در حالی که میشد وقت کمتری رو صرف این مقوله کرد. انصافا بازی بازیگرا خوب بود خصوصا جنیفر لارنس به خصوص موقعی که عصبانی میشد.به نظر من اگهدنبال فیلمی هستید که تاثیر گذار باشه سراغ این فیلم نرید.در طول فیلم صحنه ای نبود که باعث شه آن چنان ناراحت شید و صحنه ی خنده دارم زیاد نبود(به جز صحنه ی درد و دل تیفنی با پت).در کل فیلم خوبی بود و دیدنش برای یه بار می ارزه.در ضمن این فیلم تو اسکار 2013 برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد و تو 7 بخش دیگه هم کاندیدای اسکار بود. امتياز: 7.5 Winters Bone 2010 خلاصه داستان:دختری ۱۷ ساله با نام «ری» مسئول نگهداری از دو خواهر و برادر کوچکترش و همچنین مادر پریشان حالشان در شرایط بسیار بد اقتصادی است. در همین احوالات خبر میرسد که پدرشان که به قید وثیقه از زندان آزاد شده، فرار کرده و اگر تا یک هفته باز نگردد آنها به خاطر جبران پول وثیقه از خانه یشان که شاید تنها دارایی آنهاست اخراج خواهند شد... نظرشخصی:بر خلاف فیلم بالا این فیلم تاثیر گذاره و آدم راحت میتونه با شخصیت ری ارتباط برقرار کنه من که به شخصه از این فیلما خوشم میاد. ری با این که 17 سالشه باید گندکاری های پدرشو پاک کنه و در طول فیلم بارها به ملاقات افراد خلافکار میره.ریتم فیلم شدیدا کنده و ممکنه وسطاش از دیدنش زده شین ولی در اواخر فیلم اتفاقات جالبی می افته. موسیقی انتهای فیلم هم خیلی قشنگه .بر خلاف اسمش که بنظز میاد جو فیلم برفی ولی اینطور نیس. درکل فیلم متوسطیه و انتخابش به سلیقه خودتون بستگی داره که از این فیلما خوشتون میاد یا نه. امتياز:6

[Snow]

خب بعد از مدت ها در این تاپیکِ ظاهرا خاک گرفته پست میزارم تا دوباره بیاد بالا

The Enemy 2013
IMDB
داستان:داستان در مورد معلم تاریخی به نام *آدام* هست که زندگیِ تکراری رو داره.تا اینکه یک روز که مشغول تماشای یک فیلمه متوجه میشه که یکی از بازیگران دقیقا شبیه اوست.برای همین تصمیم به پیدا کردن بازیگر میگیره...
این فیلم یکی از عجیب غریب ترین فیلم هایی بود که چند وقت اخیر دیدم!کارگردانِ فیلم Denis Villeneuve که در کارنامه اش فیلم هایی مثل prisoners با فضایی سرد و راز الود مشاهده میشود این بار هم فیلمی گیج کننده و گاها غیر قابل درک ساخته.استفاده از نماد عنکبوت در این فیلم به عنوان عامل چیره شده بر انسان ها و فضای طاعون گرفته ی شهر همگی از ابتکارات خوبِ کارگردان است.
Jake Gyllenhaal در همون فیلم زندانیان هم بازی درخشانی داشت در اینجا هم بازی در دو نقش متفاوت (بازیگر و معلم) رو با ظرافت و زیبایی خاصی انجام داده.به طوری که با وجود ظاهر کاملا یکسان دو نفر(در واقع یک نفر!) با کمکِ ریزه کاری های این بازیگر می توان دو شخصیت رو از یکدیگر تشخیص داد!
در کل اگر دنبال یک فیلم هستید که تمام جواب ها رو دو دستی تقدیمتون کنه این فیلم رو نبینید.این فیلم از اون دسته فیلم هایی است که برای پیدا کردن جواب ها باید به تک تک اجزای محیط و اتفاقات دقت کنید که این امر با یک بار دیدنِ فیلم امکان پذیر نیست.شاید به همین خاطر باشه که بعضی از منتقد ها این فیلم رو یک فیلمِ *دیوید لینچی* توصیف کردند!
نمره:9/10

[hamed224]

[CENTER بازی الپاچینو فوقالعاده است .

فکر نکنم تو سینما بهتر از الپاچینو به وجود بیاد.





ژانر فيلم : جنایی – درام

امتياز فيلم : 8.3/10

جوايز : نامزد 3 جایزه گلدن گلوب

کارگردان : Brian De Palma

بازيگران : Al Pacino

محصول : (1983) آمریکا
[/CENTER]

[Irag]

I Spit On Your Grave 2010 : جنيفر هيلز هيچ‌وقت فكر نمي‌كرد يه روزي توقف توي يه ايستگاه پمپ بنزين يا تلفن كردن به يه خدماتي خل و چل براي تعمير لوله‌ي فاضلاب از جنيفر نويسنده‌ي داستان‌هاي كوتاه يك عدد قاتل خونسرد خلق بشه ... (يه ذره پيچيده‌ش كردم نه؟!) چاره‌ايي نيست بايد اين فيلم انتقامي رو با نسخه‌ي قديمي‌ش (+) مقايسه كنم: I Spit On Your Grave به مراتب از اون نسخه‌ي قديمي چيپ و تاحدودي مريض‌احوالش فيلم بهتريه حداقل يه سري اتفاقات توجيه شدن و يه منطق نصفه و نيمه‌ايي پيدا كردن مثل "عكس‌العمل" جنيفر نسبت به اتفاقي كه براش افتاده يا اضافه كردن شخصيت تازه‌ايي مثل "كلانتر" و همكاري‌ش با "متجاوزين". اين‌ها يه سري جزئيات جديدن كه توي نسخه‌ي قديمي نبود و به همين خاطر من فيلم قبلي رو مثل ويديو پو**ن‌ها سطحي و احمقانه و مريض‌احوال توصيف كردم چون واقعا مشابه همون جنس فيلم‌ها بود. يا ايده‌‌ي استفاده از دوربين و از همه مهم‌تر كه توي هر فيلم "انتقامي" باارزشه موقعيت "انتقام" و لحظه و سكانس‌هاي مربوط به قهرمان مظلوم و ضعيفه كه حالا ميخواد روي تمامي دردهاش يه مرهمي به شيريني "انتقام" بذاره. توي اين قسمت هم باز "منطقي"تر شده و از اون لحظات "نمايشي" هيچ اثري نيست "جنيفر" انتقام مي‌گيره و اين انتقامش با كمك تكنولوژي و دوربين‌هاي حرفه‌ايي زيباتر به نظر ميرسه. مشكل نسخه‌‌ي قديمي "عدم واكنش" بود انگار "تجاوز" به يه زن تنها توي يه كلبه اونم به وحشيانه‌ترين شكل ممكن نه براي "خانوم سلبي" چندان دردآور بود نه براي "اون 4 جوان علاف" جرم و خطا محسوب مي‌شد؛ خب اين چقدر قابل پذيرشه؟! مطمئنن »» هيچ. اما نسخه‌ي "1978" با همه‌ي اين زشتي‌ها و بدي‌هاش يه خوبي داره به نام "صراحت" كه مشخصه براي روايت اين داستان تلخ هيچ مانعي (از تهيه‌كننده و انجمن‌هاي فرعي و ...) جلوش نيست و با خيال راحت تمام حكايت اون روز آفتابي زننده رو روايت ميكنه. همه‌ي اين‌ها براي كسي كه از فيلم خوشش اومده و داستان زننده‌ي فيلم رو پذيرفته "منطقي"ه وگرنه بعيد مي‌دونم كسي سكانس‌هاي "كلبه" (در هر دو نسخه) رو بتونه تحمل كنه و اصلا براش چنين فيلمي ارزش داشته باشه. امتياز: 5 Ploytechnique 2009 : يه روز يه دانشگاه و صداي شليك پشت سرهم يك عدد تفنگ و جيغ و فرياد دختر پسرهاي دانشجو و شكستن شيشه‌هاي اتاق‌ها و هجوم به درهاي ورودي (حالا "خروجي" شدن!) چه خبره اينجا ؟! فيلم ساختن از روي "اتفاقات" واقعي (نه داستان‌ها) به شدت سخته و از اون سخت‌تر روايت كردن يه "حادثه" (خبر) مثل اين حادثه‌ي دانشگاه پلي‌تكنيك‌ه كه قراره يه شخصيتي داشته باشه كه اصلا قابل درك نيست يه "جامعه‌ستيز" اسلحه به دست كه احساس ميكنه حق اون و همه‌ي مردان فرانسوي توسط "جامعه‌ي فمنيستي" خورده شده. Rampage يا Out of the Blue يا The Elphant حتي فيلم Lesson of The Evil همه از همين‌جا شروع ميشن يعني يه روزي روزگاري يه "جامعه‌ستيز" بود يه جوري فكر مي‌كرد و بعدش يه عالمه آدم كشت و بعدترش يا كشته شد يا خودكشي كرد يا خيلي عادي دستگير شد فقط همين. چيز ديگه‌ايي نيستن. ولي خب كارگردان فيلم "محبوسان" (Denis Villeneuve من ديگه فقط با همين فيلم مي‌شناسمش) سعي كرده اين كليشه رو با زوم كردن روي زندگي شخصيت‌هايي كه تا دقايقي ديگر توي دانشگاه قرباني ميشن از بين ببره (تحليل) و يه ذره اين حادثه رو عميق‌تر كنه بخصوص سر موضوعي كه "قهرمان اسلحه به‌دست" تمام گلوله‌هاش رو خرج ميكنه. (انتقام از جامعه‌ي زن‌سالار با كشتن دختران دانشجو) تقريبا شبيه فيلم "فيل" با ديالوگ‌هاي بيشتر ولي خب به همون اندازه شعاري ... فيلم نهايتا يه قهرمان "زن" داره از اين جهت خيلي براي تماشاگر "خانوم" تماشايي به نظر مي‌رسه ولي از يه طرف كه توي بي‌رحم‌ترين سكانس‌ها فقط "دختر"هاي دانشجوي بي‌دفاع كشته مي‌شوند براي "آقايون" تماشايي ميشه. پ.ن: شروع فيلم فوق‌العادست. خيلي دوست داشتم. همين شروع، بهانه‌ي خوبي ميشه براي تا آخر ديدنش یا تحمل کردنش! امتياز: 5

[mah banoo]

Borat

IMDB

خلاصه: بورات خبرنگار یکی از شبکه های قزاقستان برای ساختن فیلم مستندی به آمریکا سفر می کند...

به یاد ندارم تا حالا فیلمی دیده باشم که درش این قدر به ملتی توهین شده باشه! فیلم یه مجموعه از توهین ها و تو چشم کردن عقب ماندگی های فرهنگی یک قزاق احمقه! نمی دونم عکس العمل مردم قزاقستان نسبت به این فاجعه چی بوده! اما من خیلی ناراحت شدم! جالبه که جز لیست ده کمدی برتر دنیاست! یعنی واقعاً لازمه برای خندیدن یک عده این همه مسخره کردن یک ملت؟ یا اصلاً مسخره کردن بقیه این قدر اثر رو فاخر و ارزشمند می کنه؟!!

امتیاز: بدون شک 0! اگر می شد زیر صفر می دادم!

The Mist

IMDB


خلاصه: بعد از طوفان شدید، مه غلیظی فضای شهر رو در برمی گیرد ...

بعد از دیدن این فیلم خوشحال شدم که دارابونت از تیم "راه رفتن مردگان" کنار رفته یا حالا برکنار شده! تنها دلیل هم پایان فیلم بود! نه که پایانش بد باشه اما به نظر من خیلی خیلی بزدلانه بود! اما در کل فیلمی نبود که اگر کسی ندید چیزی رو از دست داده باشه!

امتیاز:5

The Girl on the Bridge

IMDB

خلاصه: آدل دختر تنهاییه است که از نظر خودش آدم بدشانسیه، زمانی که روی پل تصمیم به خودکشی می گیرد حضور یک مرد مانع می شود...

فیلم رو دوستم دانلود کرده بود، چندباری هم گفت دانلود کن! اما به خاطر سال ساخت و سیاه و سفید بودن فیلم خیلی تمایل نداشتم. تا این که توی یک وبلاگ قسمت هایی از فیلم رو خوندم! حرف های جالب آدل چیزی نبود که بشه از دستشون داد! فیلم یه شروع عالی داره! دختری که نشسته در برابر عده ای و از بدشانسی های خودش می گه! این که شانس مثل استعداد موسیقیه یا داری یا نداری! به شخصه همه چیز فیلم رو دوست داشتم! فقط موسیقی ابتدا و انتهای فیلم که موسیقی شرقیه و اذان انتهای فیلم برای من جای سؤال داشت!

امتیاز: 8