برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
صفحه 12 از 317 اولیناولین ... 21011121314223762112212 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 111 تا 120 از مجموع 3166
  1. #1
    Yes, I’m gonna Win
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    T3hraN
    ارسال ها
    1,446
    سپاس
    14,886
    از این کاربر 20,609 بار در 2,502 پست سپاس گزاری شده

    آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول



    دوستانی که خوره ی فیلم هستن میتونن توی این تاپیک آخرین فیلم ـی که دیدن رو معرفی کنن .
    چیزی که مهم هست توی این تاپیک نظر شما در مورد اون فیلم هست، نه نقد یا معرفی کپی شده از جای دیگه و فلان منتقد.
    شاید یه فیلم از نظر اکثریت خوب یا بد باشه ولی شما نظر متفاوتی نسبت به اون فیلم داشته باشید . ما توی این تاپیک قراره تظر و برداشت شخصی "شما" از فیلم رو بدونیم . اگر در کنار مطلب خودتون و جهتِ کامل تر شدن پستتون هم از نقدِ سایت های معتبر دیگه استفاده کنین مشکلی نداره .

    برای هر چه کامل تر شدن و بهبود روند تاپیک یه سری قوانین و نکته هایی لحاظ شده که باید زحمت بکشید و در پست های معرفی خودتون لحاظ کنید .



    • اسم لاتینِ فیلمِ موردنظر رو حتما ذکر کنید و صرفا به گذاشتن عکس اکتفا نکنید که بعدا از طریق "جستجو" بشه راحت تر بهش دسترسی پیدا کرد .

    • گذاشتن عکس یا پوستر از فیلم (ترجیحا پوستر فیلم) علاوه بر زیبایی پستِ شما، به معرفی بهتر فیلم به کاربرا هم کمک میکنه . فقط هنگام گذاشتن عکس به دو نکته توجه کنید:
    • اول اینکه از عکس های با سایز و حجم معقول استفاده کنید. و بعد اینکه عکس مربوطه رو در گالری عکس اختصاصی سایت آپلود کنید که در آینده با مشکلاتی از قبیل پاک شدن عکس ها روبرو نشیم. در صورتی که سایز تصویرتون بزرگ بود حتما تصویر بندانگشتی مخصوص انجمن رو استفاده کنید (Thumbnail for Forum)

    • حتما لینک مربوط به صفحه ی IMDB اون فیلم رو هم در پستتون قرار بدید .

    • حتما توضیحی درباره ی فیلم و داستانش بدید (استفاده از خلاصه داستان های موجود در نت خلاف مقرراتِ تاپیک هست).

    • نظر شخصی خودتون رو درباره ی فیلم بنویسید، نه نظر بقیه ی افراد یا منتقدها رو .

    • طبیعتا متن های نیم خطی با این محتوا که خوب بود/خوشم اومد/ حتما ببینید یا.... اسپم محسوب شده و پست بایگانی خواهد شد .
    • اگر توی متنتون بخش مهمی از فیلم و یا پایان اون رو بیان میکنید حتما و حتما از تگ اسپویلر() استفاده کنید .
    • و در آخر اینکه نمره و امتیاز خودتون به فیلم (از ۱۰ امتیاز) رو اعلام کنید.

    • لطفا از درخواست و قرار دادن لینک دانلود در تاپیک خود داری نمایید.


    امیدوارم با مشارکت همه ی کاربرا و رعایت نکات بالا شاهدِ تاپیک کامل و منظم و پر رونقی باشیم که بتونه به کاربرای عزیز برای انتخاب فیلم موردنظرشون کمک کنه .




    با تشکر .
    تیم مدیریت انجمن/ سینما



  2. 370 کاربرِ زیر از Moh3eN بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :

    "Ross Geller",.:'PΞJMΔП':.,.:SiSiBK:.,.Ven0m.,0UnknowN1,11212,123u,125yahel,1passenger,2rance,3bastian,86471181,:: ERFAN ::,::LuCiFer::,a1251372,AAlireza,abbas stannis,Achillies,ADaM AhaNi,AdibTE,ADOLOVSKY,ahmady45,Ahmad_n,akromat,Alex Vause,ali1452,ali33,Alireza-cRm,AlirezAlirezA,aliskh,alita34,allen74,amesterida,amingeneral,amin_orang,AmiR RezA,AmirGoody,Amirhossein17,AMIRHOSSEIN20,AMIRREZA RV,amir_24,ammar,amo_omid,ana raftalia,anzalichi,apple2009,AR!@N,aramis2800,Arash_72,ARCTIC,arefeh-7,arezoojashoa,aria76,arso,asdali,ashley_1986,atena90,Atrin021,audrey,♥FRIENDS♥,bad-sector,bakuryu,bamdadn,Barkeep,Barney,Barney Stinson,Batlaghi,bayani,behzad_daniel,Being Amin,BIG FELLAH,bikash,Bill The Butcher,Bis,Boatles-Oar,bysnco,CapKiLL3r,caroline,Chandler Bing,Charliee,checha,Chris,Cinderella,Corleone,D O R D I,daniish,Dark Angel,DARK BOY,Dark Passenger589,Davinci,Days of Heaven,dazraf,De PALMA,Demon Killer,DEXTER HBO,Dexter_171,dll,don draper,drake,Dream Theater,Dreamy girl,dutchman,Eℓηαz,ebire,ebramg,ehsan1370,ehsan_2000,Ehsan_keen,eli99,eni,erfani,ergen,eric,Error Time,ESajad,ESPRIT,EstefaN,Ever_3313,Exit1,FarboƉ,Farc0da3lx,FARZAD-P,fatima-b021,Fedex,Filmer,freeda,friendz,g0dsend313,Gallow,gasarsa,gole yakh,H a M i D,H!TMAN,h1tman007,haberalism,hadi2006mi,hamed224,hamid-p71,HAMID13,hamid5251,Headache,hitman,HMNN,Hmv-,hossein370,hosseinare,hosseinf722,Hossein_124,hossien89,hosssein,idin,Irag,irani11,ShInOdA,Jack Bauer,jackal,jackbauer2012,janloka,JenabPargaar,Joey,jokarsanaye,joker8,Julie,justice,justUnited,karim_load,Katy Perry,KawasaKi,KEVIN GARVEY,KimiaM,KING STANNIS,KING TWD,kingmiladkh,kingnessi,KingStranger,KOOROSH,koresh92,kousha,lastshepherd,legendary,Lemonism,libra,linkinpark20,Logic,Lordloss,Lou Bloom,M.Amir,M.pirate,M20N-5HiN3,m621,Maa vampire,mah banoo,mahdi1356,mahdi206,Malcolm X,mamallyy,MaMaLoM,Mani Vampire,MaNiTa,mansourhobbit3,Marlon Brando,marya,mas5oud281,masihm,matiyo,MDZaRa,Meee,MEHDIATB,mehdikhani,MeHr@n,mehrab 63,Mehrad7777,mehrdad_2,mehrganj,mehrzadds,Meti,meysam1366,mhk,Mia_3D,Midnight Coffee,Mikado,Milad eMJey,MILANO,Miss Harley,MixMkv,Mohamad20,Mohammad-RI,mohammad1992,Mohsen82,mortezasmh,mr67,MRK,MrParhaM,Mr_Ashkan,mushroom,nasim777,nemsis,Nestor,Nevah,nevermind,nilou6,nimaasna,Nimoo,nlarijani,No Country,NOjAN,nokhbeh,Nora,nosheh,Notion,Noyze,тнor,P!NK,P0ya,paradic,PARSA0123,parvazpd,Patriot,pedram136,Pegah,pejmanmm,persian legend,peyman_eun,Phoebe,Pirlo,pooya,poriya_f,prongz,QasemSamangani,Qasem_Samangani,raha_91,RAINY_7,Ray Deadman,Raylan Givens,Red Bull,rekaft,reynard1,Reza-G,reza8198,RezaMbz17,Rezaraki,reza_nestor,rolan,roshan_gh,R_HURRICANE,S.A.N.T.A,S0hrab,S@eeD-Mj,S@eeƉ,Saber-j,SaeeD-Mj90,saeedporreza9,Sahid,sajad4,sajad44,saman2esm,Samankaka,samansh,samb,sami1428,sawasa,SepehrDtj20,Serenita,sh2012,shahramirani,shayan010,shayan____sa,Sheldon_Cooper,Sherlockian,SHIELD,shifter,Sina Nmt,sina-hidden,Sina_Saw,Sky Boy,sky-boy,SKYPERSiA,slimshady,smgh470,Snow,snr,StarTak,STEFAŊ,SterlingArcher,stesa,superstar,swwq,t-rock,tasha,Tha Real Nigga,The Buzzards,The Vaiper,TheDarkness,ThunderStorm,tigerom,Trinity Killer,TrUe.MadnesS,UntouChable,فرشیدورد,گل گلدون,V!p3R,V@hiD,vA hid,vahid-fcb,vaker,vampire021,vampire_sh17,VIVA THE ROCK,voldemort,War Daddy,white_beard,witch king,wlh,Xasta,yaser63,Zac Efron,zahra128,zakhar2atishe,Zaxmx,zesht,Zombieland,[JOKER],ŞłŁΞИҬ,_BEHZAD_,_princ3_,_Tara_,امیدلئوناردو,حسن زیتون چی

  3. #111
    Israel Hands
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    ارسال ها
    6,160
    سپاس
    26,418
    از این کاربر 86,415 بار در 9,070 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول



    به صنعت سینما دارم دوباره امیدوار میشم، تو این چندوقته چندتا فیلم 2012 خوب دیدم که واقعا امیدوار کننده بود. فیلم بسیار زیبایی بود و صمیمیت عجیبی توش موج میزد، یعنی یه چیز میگم یه چیز میشنویدا!! اینقدر دوست داشتنی کاراکتر ها و داستان رو نوشتن که دلتون نمیخواد فیلم اصن تموم بشه. واقعا از همه نظر قویه.
    فیلبرداری هم دست کمی از شاهکار نداره، تک تک کادر های فیلم مثل یه تابلوی نقاشی میمونه. لوکیشن فیلم به این قضیه خیلی کمک کرده. بازی های کودک های فیلم هم خیلی خوبه مخصوصا اون دوتایی اصلی. به قول این منقد ها شیمی رابطه شون خیلی خوب درامده، واقعا انگار برای هم ساخته شدن.
    چیز زیادی نمیشه درباره اش نوشت، باید خودتون ببینید و لذت ببرید. مطمئن باشید که پشیمون نمیشید.
    سکانس رقص هم فوق العاده بود یاد رقص جان تراولتا تو داستان های عامه پسند افتادم.
    امتیاز من : 8.5


  4. 23 کاربرِ زیر از Chandler Bing بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  5. #112
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال ها
    231
    سپاس
    528
    از این کاربر 2,536 بار در 341 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    فرانکن وینی رو هنوز ندیدم اما یک سری صحبت ها در مورد حرفای دوست عزیزمون prongz داشتم.
    سال 1920 رابرت وینه فیلمی ساخت به نام مکتب دکتر کالیگاری، که در حقیقت میشه به عنوان مانیفست این مکتب در سینما ازش نام برد، به طور کلی مکتب گرایی سال هاست که توی سینما فاتحه اش خونده شده، نه تنها توی سینما بلکه توی همه ی هنر ها، پست مدرن ها دیگه هیچ قاعده ای رو رعایت نمیکنند، در حقیقت تنوع سلیقه و اظهار نظر های شخصی و خلاق به قدری زیاد شده که دیگه نمیشه عده ای رو زیر بیرق یک سبک قرار داد و در موردشون صحبت کرد، این ماجرا در مورد برتون هم صادقه، اکسپرسیونیم فقط و فقط در حوزه اگزجره کردن ظواهر در فیلم های برتون حاضره و ما محتوایی چیزی از گوشزد های این مکتب نمیبینیم، از نظر من برتون بر خلاف نظر شما تا قبل از سال 2007 بسیار به تفکرات خودش پایبند تر بود تا الان و فیلم هاش بسیار برتونی تر بود، برتون دقیقا فانتزی سازه، یکی از روندگان راهیه که شاید تری گلیام و ژان پیر ژانت رفتند، تا قبل از سال 2007 چند تا فیلم از برتون هست که واقعا حق مطلب رو ادا کردند، ادوارد دست قیچی، ماهی بزرگ و عروس مرده و حتی با ارفاغ سوئینی تاد اصلا فیلم هایی نبودند که در بیان حرف خودشون لنگ بزنند و کاملا به مقصودی که خواستند رسیدند، دقیقا بعد از اونه که برتون به قدری درگیر فرم میشه که محتوا رو از یاد میبره و یک سری بنجل شخصی تولید میکنه از آلیس بگیر تا سایه های تاریک، اینها چند تا از فاجعه ترین فیلم این سال ها هستند نه فقط خود برتون، فرانکن وینی هم در حقیقت رجعت برتون به گذشته خودش به حساب میاد چون از اولین کارهای برتون یک کار کوتاه به همین نام به همین فرمه و این در حقیقت مفصل تر کردن اون انیمیشن کوتاه به حساب میاد.
    ونگوگ خودش یک پست امپرسیونیست و در حقیقت یک پل گذر، اما من توی سینما اصلا امپرسیونیست نمیبینم که برتون بخواد براشون به مثال ونگوگ باشه، به غیر از یک موج کوچیک که در سال های دور در فرانسه به وجود اومد و با اون نظریات مزخرفشون در مورد ریتم دیداری و احساس لحظه ای که به شدت هم نا موفق بودند، حداقل از نظر من و خیلی هم زود پرونده اشون برچیده شد، چون در حقیقت امپرسیونیست از نظر من فرمت اجرایی روی بومه و در سینما اصلا جواب نمیده، چون گوشزدشون بر روی تصویر لحظه هاست و سینما عمق ازش گرفته میشه اگر درگیر این فرمت بشه.

  6. 12 کاربرِ زیر از kingmiladkh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  7. #113
    کیشلو پرانگز
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    ارسال ها
    551
    سپاس
    688
    از این کاربر 4,753 بار در 640 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط kingmiladkh نمایش پست ها
    فرانکن وینی رو هنوز ندیدم اما یک سری صحبت ها در مورد حرفای دوست عزیزمون prongz داشتم.
    سال 1920 رابرت وینه فیلمی ساخت به نام مکتب دکتر کالیگاری، که در حقیقت میشه به عنوان مانیفست این مکتب در سینما ازش نام برد، به طور کلی مکتب گرایی سال هاست که توی سینما فاتحه اش خونده شده، نه تنها توی سینما بلکه توی همه ی هنر ها، پست مدرن ها دیگه هیچ قاعده ای رو رعایت نمیکنند، در حقیقت تنوع سلیقه و اظهار نظر های شخصی و خلاق به قدری زیاد شده که دیگه نمیشه عده ای رو زیر بیرق یک سبک قرار داد و در موردشون صحبت کرد، این ماجرا در مورد برتون هم صادقه، اکسپرسیونیم فقط و فقط در حوزه اگزجره کردن ظواهر در فیلم های برتون حاضره و ما محتوایی چیزی از گوشزد های این مکتب نمیبینیم، از نظر من برتون بر خلاف نظر شما تا قبل از سال 2007 بسیار به تفکرات خودش پایبند تر بود تا الان و فیلم هاش بسیار برتونی تر بود، برتون دقیقا فانتزی سازه، یکی از روندگان راهیه که شاید تری گلیام و ژان پیر ژانت رفتند، تا قبل از سال 2007 چند تا فیلم از برتون هست که واقعا حق مطلب رو ادا کردند، ادوارد دست قیچی، ماهی بزرگ و عروس مرده و حتی با ارفاغ سوئینی تاد اصلا فیلم هایی نبودند که در بیان حرف خودشون لنگ بزنند و کاملا به مقصودی که خواستند رسیدند، دقیقا بعد از اونه که برتون به قدری درگیر فرم میشه که محتوا رو از یاد میبره و یک سری بنجل شخصی تولید میکنه از آلیس بگیر تا سایه های تاریک، اینها چند تا از فاجعه ترین فیلم این سال ها هستند نه فقط خود برتون، فرانکن وینی هم در حقیقت رجعت برتون به گذشته خودش به حساب میاد چون از اولین کارهای برتون یک کار کوتاه به همین نام به همین فرمه و این در حقیقت مفصل تر کردن اون انیمیشن کوتاه به حساب میاد.
    ونگوگ خودش یک پست امپرسیونیست و در حقیقت یک پل گذر، اما من توی سینما اصلا امپرسیونیست نمیبینم که برتون بخواد براشون به مثال ونگوگ باشه، به غیر از یک موج کوچیک که در سال های دور در فرانسه به وجود اومد و با اون نظریات مزخرفشون در مورد ریتم دیداری و احساس لحظه ای که به شدت هم نا موفق بودند، حداقل از نظر من و خیلی هم زود پرونده اشون برچیده شد، چون در حقیقت امپرسیونیست از نظر من فرمت اجرایی روی بومه و در سینما اصلا جواب نمیده، چون گوشزدشون بر روی تصویر لحظه هاست و سینما عمق ازش گرفته میشه اگر درگیر این فرمت بشه.
    اقا میلاد از شما انتظار نداشتم تا این حد درگیر محتوا باشی اون هم در قالب هنر.شما که خودت یکی از علاقه مندان سورئالی چرا؟اول بگم که خود من هیچ وقت از کارهایی که نام بردید مخصوصا همین فاجعه ی قبلی برتون یعنی دارک شادوز دفاع نکردم چون به نظرم نه محتوا داشت و نه فرم (نه فقط محتوا).روی صحبت من صرفا با عروس مرده بوده و بس و اینکه این تجربه تکرار تجربه شیرین قبله.خود من اشاره کردم به این موضوع که فیلم در حد یک ادای دین باقی می مونه و از نظر محتوا غنی نیست.اما باز هم تاکید می کنم به عنوان یک اثر هنری هیچ عیبی در این موضوع نمیبینم که فیلم به طور خالص در اختیار سبک هنری باشه (هرچند که جالب بود برام که شما کلا از پایه منکر حضور اکپسرسیونیم در فیلم های برتون هستی)نمی دونم شباهت تری گیلیام و اثاری مثل 12 میمونش رو با برتون در چی دیدی اما من به هیچ وجه عناصر کافی برای فانتزی بودن کارای برتون (به غیر از فیلم های اخیرش) نمی بینم .از مرگ مکتب گرایی گفتی که به نظر من خیلی دید منفی داری به این قضیه.شاید با گذر زمان با توجه به سلیقه جامعه دچار تغییرات اساسی شده باشن اما همیشه ردپایی از این مکاتب دیده میشه و دقیقا اشاره من به اثار برتون از این جهت بود که بیشترین پایبندی رو نسبت به این اصول می بینیم.به نظر من وقتی شما از نبود امپرسیونیسم در سینما و می گی یعنی دقیقا دنبال یه اثر پایبند به مکتب با تمام تعاریف موجودش هستی.این قسمت از حرفم شاید بی ربط به موضوع این تاپیک باشه اما تا اونجایی که من می دونم تمام وجه مشترک سبک ونگوگ با امپرسیونیسم در بیان عواطف درونی بود در حالی که به کلی شیوه ی متفاوتی رو دنبال می کرد و بر خلاف امپرسیونیسم و حتی پست امپرسیونیسم خواهان بیان هیجانی بود چون معتقد بود امپرسیونیسم به شدت نقاش رو محدود می کنه واز همون اول مخالف سزان و سورا بود.
    از خوندن حرفاتون اینقدر دلسرد شدم که حوصله بحث باقی نمونده برام خلاصه ی حرفم اینه که به نظر من دید شما خیلی سینمایی بود به اثار برتون و به قول خودتون دنبال محتوا می گشتی (در حالی که از شما تعریف سگ اندلسی شنیده بودم)در کل صحبت های بالا در مورد فراکنوینی قطعا تحقیقات علمی نبودن که نیاز به اثبات و یا دفاع داشته باشه. همه وهمه دیدگاه شخصی نسبت به سیر هنری کارای برتون بوده و در حد نظر شخصی باقی می مونه.اما انتظارم از شما این نبود.
    It was the best of times, it was the worst of times
    it was the age of wisdom, it was the age of foolishness
    it was the season of Light, it was the season of Darkness
    it was the spring of hope, it was the winter of despair
    we had everything before us, we had nothing before us
    we were all going direct to Heaven, we were all going direct to Hell

  8. 10 کاربرِ زیر از prongz بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  9. #114
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال ها
    231
    سپاس
    528
    از این کاربر 2,536 بار در 341 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    درست میگی اما فراموش نکن که در فردیت هر انسانی کوهی از نشانه های جمعی وجود داره، این میشه که یک مزخرفی مثل سگ اندولسی که از ذهن خام بونوئل و دالی بیرون ریخته میتونه بسیاری معانی رو از دیدگاه های یونگی و فرویدی تدایی کنه در حالی که خود خالقانش هیچ ذهنیتی درباره ی مخلوق ندارند، اینجاست که هرمونتیک به اوج جدایی خودش از مولف میرسه.
    در ابتدا من نقل قولی از صحبت های چند شب پیشمون میارم که سنگ آندولسی رو یک مزخرف خام صدا کردم، که البته در نوشته ام به کلی توضیح خواهم داد که جریان از چه قراره اما قبل از اون لازمه که بگم و تاکید کنم شما از دوستان خوب من در این فروم هستی و میدونم که نیازی به گوشزد نیست اما خواستم مطمئن باشم که این بحث هایی که ما میکنیم در عین رفاقت و صمیمیتیست که وجود داره و دوست ندارم که شما از من خرده ای به دل داشته باشی، حالا شاید من تعبیر نا امیدی رو به اشتباه ناراحت بودن شما از دست خودم برداشت کردم اما یه هر حال لازم دیدم در ابتدای بحث این نکته رو گوشزد کنم.
    اول این بحث سورا و سزان و ونگوگ رو بهش بپردازم تا از حوزه ی نقاشی خارج بشیم و به حوزه سینما برسیم، نه سزان و نه سورا هیچ کدوم امپرسیون نیستند، جفتشون جدا شده از این مکتبند و تحت نام نئو امپرسیونیست و پست امپرسیونیست شناخته میشند، ونگوگ هم اساسا یک پست امپرسیونیسته و به طور کلی گوشزد دیافتگر ها هم به روی نمایش لحظه است، زمان عنصر مهمی در کار های اونهاست به همین دلیل فرم رو ساده میکنند تا بتونند با سرعت عمل لحظه رو ثبت کنند، سزان که به شخصه یکی از اسطوره هاست در این زمینه و فعالیتهاش باعث شده که برخی اونو حتی اولین جرقه کوبیسم بدونند.
    اما در مورد سینما و بحث به شدت مهم فرم و محتوا، فرم اصلا وسیله انتقال محتواست، حتی در فرمالیسم و اپ آرت و مکاتب مشابه هم که ذاتا خودشون رو درگیر فرم کردند در ریشه بنیانیشون بیان محتوای زمانه بوده که اونها رو به این شیوه در آورده.
    در حقیقت اگر محتوا رو از هنر بگیریم، هویت هنر رو ازش گرفتیم، خصوصا و خصوصا در گونه ی هفتم هنر یعنی سینما، مکاتب میاند، شیوه های مختلف هنری میاند، به خاطر اینکه فرم بهتری برای بیان حرفا های هنرمند در اختیارش بذارند و ذاتا اگر حرفی و محتوایی نباشه، دغدغه ای در کار نیست و اگر دغدغه ای نباشه، هنری وجود نداره، حتی دادا هم به شدت درگیر محتوا هستند و به سخره میگیرند جامعه اطراف خودشون رو، این محتواست که به فرم معنا میده و فرم به صورت اخص هیچ گاه مورد ستایش نبوده، بازم هم تاکید میکنم خصوصا در سینما، نقاشی بحث مجزاییست که بعدا شاید در قالب خودش بحث مفصلی رو روش انجام دادیم که حتی من تاثیر محتوایی رو در اون هم باز کنم براتون.
    سگ آندولسی یک چرت به تمام معناست و بنده هیچ گاه از ستایش کنندگانش نبودم، کما اینکه ستایش کننده ای نداره، در حقیقت ارزش سگ اندولسی به علت اینکه آغاز گر یک راه پر مخاطره است، اشتباه برداشت نکن که وقتی میگم سگ آندولسی رو تحسین نمیکنم منظورم این نیست که سورئال رو تحسین نمیکنم بلکه بحث این دو کاملا فرق میکنه، بونوئل و دالی وقتی دست به ساخت این فیلم زدند بسیار جوان بودند و از ذهن خام و کم تجربه اشون فیلمی مثل سگ آندولسی بیرون ریخت که اساسا به اعتراف خود بونوئل هیچ مفهومی به جز تصویر سازی رویاها نیست، بعد ها همین بونوئل میاد و به شدت زبان خودش رو پیدا میکنه و میفهمه که فرمی که پیدا کرده رو چگونه برای بیان مقاصدش استفاده کنه و با پیوند بونوئل با محتواست که آثارش ارزش پیدا میکنند، اگر نه بونوئل نمیشد و شما شک نکن که سگ آندولسی فیلم به شدت یک بار مصرفیه، یعنی اگر دوباره این فیلم رو کسی بسازه جز لعن و نفرین چیزی بهش نمیرسه و باز هم تاکید میکنم که ارزش این فیلم تنها و تنها به علت اینه که آغاز گر یک راه پر مخاطره است.
    دید من به مرگ مکتب ها اصلا اتفاقا بد بینانه نیست، کاملا دلالت بر رشد فردی و تنوع سلایق و خلاقیت های هنری داره که دیگه نمیشه چند نفر رو جمع کرد و در قالب یک دسته با تفکرات مشابه ازشون اسم برد، ما یک سری تعریف های تک خطی از هنر ها داریم، مثلا اینکه رمانیسیسم ها یعنی احساسات گرایی، یا رئالیسم یعنی واقع گرایی و ... و ... که تعریف های واقعا ناقصی هستند و بعد بر اساس اونا میام و آثار رو دسته بندی میکنیم در حالی که هر مکتب مرامنامه و تاریخچه ای داره که به شدت آثار در اون حوزه پایبند به اون تعریف هستند حالا در روزگار معاصر همه ی این قواعد شکسته شده و هر کس ناخنکی به این طرف و اون طرف میزنه.
    هنر به قول شما بحث علمی نیست اما برای اثبات هر چیزی دلیل لازمه، و این اثبات اتفاقا توی هنر سخت تره، اگر شما میگی امپرسیونیست به جز اون دوره ای که من اشاره کردم در سینما وجود داره، بیاد بیای بگی کجا و چطور و اتفاقا چون هنر حوزه وسیعیست باید خیلی دلایل محکمی داشته باشی تا بتونی نظرت رو ارایه کنی اگر نه نظرت اعتباری نزد شنونده نداره، برای همین هنر اتفاقا جایگاه دلیل اوردنه.
    در اخر تاکید میکنم روی این موضوع که فرم و محتوا هستند که به هنر، خصوصا سینما معنا میدند، همه فعالیت هایی که منجر به مرگ محتوا شدند در سینما اساسا شکست خورده اند و نه باید فرم رو قربانی محتوا کرد و نه محتوا رو قربانی فرم.
    برتون هم شما اشاره کردی که تا قبل از 2005 مسیرش رو پیدا نکرده بوده، منم اشاره کردم اتفاقا به شدت هوشمند عمل کرده و الانه که به قدری درگیر فرم شده که محتوا رو از یاد برده و شخصیت های کاغذی آثارش به هیچ وجه جلب توجه نمیکنند. فرانکن وینی هم اشاره کردم که در حقیقت یک بازسازیست و عروس مرده رو هم ابدا تجربه خامی نمیدونم.

  10. 10 کاربرِ زیر از kingmiladkh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  11. #115
    کیشلو پرانگز
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    ارسال ها
    551
    سپاس
    688
    از این کاربر 4,753 بار در 640 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    هنر به قول شما بحث علمی نیست اما برای اثبات هر چیزی دلیل لازمه، و این اثبات اتفاقا توی هنر سخت تره، اگر شما میگی امپرسیونیست به جز اون دوره ای که من اشاره کردم در سینما وجود داره، بیاد بیای بگی کجا و چطور و اتفاقا چون هنر حوزه وسیعیست باید خیلی دلایل محکمی داشته باشی تا بتونی نظرت رو ارایه کنی اگر نه نظرت اعتباری نزد شنونده نداره، برای همین هنر اتفاقا جایگاه دلیل اوردنه.

    بهتون تبریک میگم دوست عزیز بابت فن متون نویسی قوی ای که دارین.راستش اصلا علاقه مند نبودم ادامه بدم این بحث رو چون به شدت فاصله گرفته از بحث اصلی این تاپیک اما با صحبت بالا به نوعی مجبورم کردین علی رغم میلم پاسخ گو باشم و طبعا در مورد مسائل مطرح شده حرفی هم بزنم.در مورد بحث ناراحتی من باید بگم بله دیشب در کنارناامیدی کاملا ناراحت بودم (هرچند الان پذیرفتم که این نوع رفتار هم برای خودش شیوه ایه).شما اشاره به این موضوع می کنی این صحبت ها در حقیقت چیزی در حد مباحثه است ( نه کلاس درس ).توی بحث هم قائدتا نظرت رو بیان می کنی و نظر دیگران رو می شنوی.نه اینکه تفکرات خودت رو بالاتراز نظر دیگران بدونی و از موضع اطمینان ،به شکلی که همه نظراتتون قوانین مسلم هست،با طرف مقابل برخورد کنیم.این که چه برداشتی که از صحبت های اولتون درمورد سگ اندلسی می شد به کنار.اما حالا از ضعف شدید سگ اندلسی می گین و این که با اطمینان معتقدین هیچ ستایش کننده ای نداره.در صورتی که اگه همین الان یه سرچ کنیم مطالب مختلفی از منتقدان مختلف پیدا می کنیم که از نظر خیلی هاشون سگ اندلسی رو بهترین فیلم بونوئل می دونن.با این حال همه ی این منتقدان به خودشون اجازه ندادن بگن بقیه فیلم های بونوئل هیچ تحسین کننده ای نداره.اطمینان شما از گفته هاتون به حدیه که جایی برای این موضوع نمیبینید که حتی یک بار قبل از یکی از صحبت هاتون از "از نظر من ... " استفاده کنید.کوچک تر از نصیحت کردن هستم بیشتر این حرفم جنبه یه پیشنهاد از یه دوست کوچک تر رو داره.هیچ وقت به عقایدتون بیش از اندازه مطمئن نباشین چون شاید خیلی جاها به عنوان نقطه ی قوت دیده بشه اما بعضی مواقع می تونه خطرناک ترین نقطه ضعف انسان باشه.

    در مورد ونگوگ علاقه ای به بحث ندارم چون این تاپیک محتواش چیز دیگه ایه پس مخاطب هم هیچ علاقه ای به ونگوگ نداره.شما هم یا توجهی به هیجان هنری در کارهای ونگوگ نداری (در حالی که اصلا امپرسیونیسم به خاطر مخالفت با این هیجان موجود در سبک هایی مانند رمانسیسم به وجود اومد و یکی از اساس های امپرسونیسم دونسته میشه)یا صرفا دیدگاه یک سری منتقد رو بدون توجه به نظر شخصی پذیرفتی.قطعا کارهای ونگوگ شباهت هایی به اصول امپرسونیسم داره همون طور که خود امپرسونیسم شباهت هایی به رئالیسم داره. این طبیعیه که بین سبک ها نقاط مشترکی باشه اما این موضوع دلیل میشه که هر دو یک سبک باشند؟خطوط زمخت اثری مثل شب پر ستاره چطور می تونه توسط امپرسیونیسمی که میل به از بین بردن مرز بین خطوط داره رو توجیه بشه؟و یا سادگی و در عین حال رسائی مجموعه گل های افتاب گردان رو باید از نشانه های امپرسیونیسم پر زرق و برق بدونیم یا نمونه ی بارز یه اثر اکسپرسیونیسمیه؟
    در مورد صحبتتون در مورد فرم و محتوا باز هم باید یاد اوری کنم مطلبی رو که از قلم انداختینش.این که نه نظر شما قانونه و نه من.من نظر خودم رو گفتم و قطعا صحبت های شما هم در حد نظر شخصی با قی می مونه منتقدان بزرگتری از من و شما ممکنه همین اختلاف نظر رو داشته باشن.اما هیچ کدوم رو نمیشه اصل دونست پس بحث در موردش کاملا انرژی صرف کردن بیهوده اس و کمکی نمی کنه.
    و اما موضوع اپرسیونیسم در سینما.همون طور که خودتون گفتین این که بخوایم دنبال یک سبک هنری در دو هنر متفاوت بگردیم و انتظار داشته باشیم دقیقا با المان های یکسان در هر هنر ظهور کنه تصور اشتباهیه (به همون دلیلی که توضیح دادین).اما هر سبک همراه خودش مشخصاتی رو میاره که مختص همون سبک هست.مثل جزئیات یه شناسنامه می مونه.مثل یه امضا.امپرسیونیسم همون طور که می دونید دنبال ایجاد حس آنی از طریق به تصویر کشیدن یک لحظه ی خاص و مشخص هست.مشخصه که نمیشه تصویر متحرکی از یه لحظه ی به خصوص داشته باشیم.اما دقیقا می تونیم شات هایی رو بگیریم که حس همون لحظه رو بدون نیاز به هیچ پروسه ی تجزیه و تحلیلی منتقل کنه که این موضوع به وفور در اثار گیشه ای هالیوود دیده میشه.از مشخصات دیگه ی امپرسیونیسم باز با رنگ و فرار از فضا های تاریک (چیزی که برتون هیچ وقت علاقه ای نشون نداده بهش) و نور پردازی های بسیار روشن هست و این موضوع که با از بین بردن مرز بین خطوط همیشه سعی بر رویا گونه تر شدن نقاشی ها داره.استفاده از فضاهای بسیار باز برای به رخ کشیدن جزئیات بیشتر هم همیشه از مشخصه های امپرسیونیسم بوده چیزی که در بیشتر کارهای کارگردان هایی مثل پیتر جکسون و جیمز کامرون می بینیم.در هر صورت از نظر من همه ی این مسائل که تو فیلم های هالییودی به شدت دیده میشن ریشه در همین امپرسیونیسمی دارن که شما کلا منکر تاثیرات در صنعت سینما هستی.البته اگر پاسخی به صحبت ها داشتین قطعا می خونم و از پستتون تشکر می کنم اما راستش دیگه کشش این تاپیک رو بیشتر از نمی بینم در مورد این بحث.موفق باشید
    It was the best of times, it was the worst of times
    it was the age of wisdom, it was the age of foolishness
    it was the season of Light, it was the season of Darkness
    it was the spring of hope, it was the winter of despair
    we had everything before us, we had nothing before us
    we were all going direct to Heaven, we were all going direct to Hell

  12. 12 کاربرِ زیر از prongz بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  13. #116
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال ها
    231
    سپاس
    528
    از این کاربر 2,536 بار در 341 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    من بعد از خوندن پستت رفتم قهوه ای درست کردم و سیگاری کشیدم و به این فکر کردم چی باعث شده که اینقدر از حرفا های من ناراحت بشی، با مرور نوشته هام هم به نتیجه ای نرسیدم، به خاطر مشکلاتی که داشتم چند ماهی هست که همه فعالیت های مفید زندگیم رو تعطیل کردم و خودم رو وقف دنیای مجازی کردم و مطمئن باش اخرین چیزی که میخوام مسموم کردن این فضا با ناراحت کردن دیگرانه، خصوصا تو که از دوستان خوب و فعال این فروم هستی.
    فکر میکنم این انجمن یکی از بارز ترین خواسته هاش انجام گفتگو های مفید و سودمند باشه، و به نظرم این بحثی که ما الان داریم میکنیم، یکی از پر ترین بحثایی که این انجمن به خودش دیده و مسلما هر چند به عقیده من به جاده خاکی نزدیم، چون بحث پیرامون سینماست، اما اگر هم زده باشیم، اتفاق خوبیه برای بالا بردن کیفیت موضوعات مورد بحث، تنها دلیلی که بنده هم تمایلم رو برای ادامه این ماجرا از دست دادم نوع برخورد شما با قضیه بود که گویا از اول با گارد به مطالب من نگاه کردی، با اینکه قصد ناراحت کردنت رو ندارم اما چند تا نکته هست که مجبورم بگم، چون اعتقاد دارم ما بحث میکنیم که یاد بگیریم نه اینکه خودمون رو تحمیل کنیم و به نظرم اگر اینها رو اینجا از من بشنوی خیلی بهتره تا اینکه بعدا شاید در یک جمعی که مانند اینجا صمیمانه نباشه بهت گفته بشه.
    یک چیزی هست تحت عنوان تاریخ، یک چیزی هست تحت عنوان هنر، وقتی در مورد تاریخ بحث میشه دیگه نظر من و نظر شما اهمیتی نداره، یک واقعه است که ثبت شده و به پایان رسیده، و ما دخل و تصرفی توش نداریم. شما منو متهم میکنید و میگید که من ورای نظارت شخصی و با پیروی کور کورانه از منتقدین به این نتیجه رسیدم که ونگوگ رو پست امپرسیونیسم خطاب کنم، جالبه بدونید دوست عزیز به جز دادا تقریبا تمامی نام های مکاتب رو منتقدین ثبت کردند، امپرسیونیست در حقیقت از نام تابلوی اول کلود مونه به نام امپرسیون طلوغ افتاب گرفته شده، که یکی از منتقدین اگر اشتباه نکنم به نام لروی برای به سخره گرفتن مونه و هم جرگه هاش با بیرون کشیدن واژه امپرسیونیست از اون این نام رو اونها گذاشته، تقریبا منتقدین بودند که مکاتب رو ثبت کردند، اینکه چه هنرمندی در چه مکتبی فعالیت داشته، چیزی نیست که بنده و شما الان بشینیم و روش بحث کنیم، یک واقعه است، من حاضرم روی تک تک کارهای ونگوگ صحبت کنیم و با بقیه اکسپرسیونیست ها مقایسه کنیم تا من به شما ثابت کنم به خاطر شناخت نادرست از پست امپرسیونیست و بالطبع اکسپرسیونیست هست که ونگوگ رو متعلق به این سبک میدونید.
    یک سری مطالبی در مورد امپرسیونیست مطرح کردید که اساسا، مطلقا و مطمئنا نادرست هستند، امپرسیونیست خطوط رو برای نزدیک شدن به فضای رویاگونه حذف نکرده، بلکه اونها از لکه های رنگی به خاطر افزایش سرعت در نقاشی برای ثبت نور در لحظه استفاده میکردند، امپرسیونیست ها کاملا دید اجمالی به اطرافشون داشتند نه اینکه فضای باز رو انتخاب کنند چون که میخواستند جزییات رو به رخ بکشند، اونها با لکه فارغ از جزییات دید اجمالی به محیط اطرافشون دارند و تمرکزشون روی یک نقطه نیست، بلکه ثبت واقعه در نگاه مد نظرشون هست، یک تابلوی امپرسیون رو اگر شما از نزدیک باهاش برخورد کنی جز لکه های رنگی چیز دیگری ازش دریافت نمیکنی، باید ازش فاصله بگیری تا تصویر شکل بگیره و نگاه اجمالی هنرمند رو درک کنی.
    شما میای میگی که امپرسیونیست در تقابل با رمانتیسیسم به وجود اومد در صورتی که اصلا توجه به فواصل تاریخی نمیکنی، این رئالیسم بود که بر علیه رمانتیسیم قیام کرد و تازه بعد از اون ناتورالیسم رو داریم و بعد از ناتورالیسمه که ما تازه به امپرسیونیسم میرسیم و بعد هم سمبلیسم و .. و ... تا برسیم به اکسپرسیونیسم.
    نکته بعد من به هیچ وقت نخواستم که شما بیای امپرسیونیسم نقاشی رو در سینما جستجو کنی، این کار که عملا غیر ممکنه، عموما اکثر مکاتب در فرمت های دیگه هم نماینده دارند، در ادبیات در سنیما در موسیقی و ... در سینما ما امپرسیونیسم داریم با نظریات خاص خودشون در خصوص ریتم دیداری و .. که بسیار منافات دارند با فرمت نقاشی البته از نظر فرم نه محتوا ...
    در هنر باید به جایگاهی رسید که تفکر خودت رو پیدا کنی، اگر بخوای بین دیدگاه دیگران بدوی به هیچ جایی نمیرسی، من شاید از موضع اطمینان حرف بزنم و شاید یکی از دلایلش این باشه که تا به مسئله ای اشراف نداشته باشم در موردش نظر نمیدم، اما اگر متوجه اشتباهم بشم، نه نارحت میشم و نه کتمانش میکنم، بلکه میپذیرم، اشتباه از ویژگی های این موجود دو پاست، حرفهای من هم به عنوان یک دوست بخون، نه میخوام چیزی رو به رخ کسی بکشم نه کلاس درس راه انداختم برای کسی، نه پولی بهم میدن بابت این قضیه نه افتخاری برام داره این موضوع، فقط خواستم چیزایی که میدونم رو باهات به اشتراک بگذارم تا هر دو از هم چیز یاد بگیریم.
    تو پسر خوب و با سوادی هستی اما در مقابل انتقاد ساده و مودبانه من جبهه گرفتی، اگر قدم در وادی هنر گذاشتی اولین نکته ای که باید بهش دقت کنی همین انتقاد پذیر بودنه.
    امیدوارم موفق باشی

  14. 10 کاربرِ زیر از kingmiladkh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  15. #117
    کیشلو پرانگز
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    ارسال ها
    551
    سپاس
    688
    از این کاربر 4,753 بار در 640 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    خوب راستش من سیگاری نداشتم که روشن کنم.ظاهرا ناراحتی من شما رو هم ناراحت کرده.در مورد دانش شما من لحظه ای تردید نکردم و هدف من کم کردن ارزش نظراتتون نبوده و نیست.بزارین از اول شرایط رو توضیح بدم.راستش من هیچ علاقه ای به یه بحث تخصصی توی یه جمع عامیانه ندارم.چند سال پیش یه بار در مورد نظریات نیچه با یکی از دوستانم بحث می کردم و به شدت مورد انتقاد بقیه اعضای اون جمع قرار گرفتیم که قصدمون از این کار یه نمایشه برای جلب توجه.از اون به بعد همیشه تلاشم این بوده صحبتی نکنم که خارج درک عامیانه ی نسلم باشه.بعد از دیدن فراکن وینی به شدت تحت تاثیر فضا سازی برتون که به زعم خودم به شدت لذتبخش بود قرار گرفتم و همون موقع شروع کردم به نوشتن با همون هیجان و لذت.اواسط نقد پشیمون شدم از نوشتن .خواستم نفرستم نقد رو دلم نیومد بابت وقتی که اون ساعت از شب گذاشته بودم.یه طوری مطلب رو تموم کردم و فرستادم.باز فردا نگرانی بازخورد این مطلب باعث به فکر حذف کردنش بیوفتم.حتی به یه نقل قول ساده از یکی از دوستان هم واکنش دفاعی نشون دادم.هنوز هم معتقدم شما از دیدگاه بالا به بحث نگاه می کنید.من در اون شرایط اصلا تحمل این دید رو نداشتم و نوعی بلایی سرم اومد که ازش می ترسیدم.نمی دونم شما چند سالتونه ولی بعید می دونم سنتون با هم نسلی های من یکی باشه.شما واقعا تصور می کنید این صحبت های ما باعث ارتقاع سطح فکری انجمن میشه؟اصلا فکر میکنی این صحبت های مارو دنبال می کنن؟نه عزیز متاسفانه این یه واقعیته از نظر خیلی از دوستانی که بازدید کردن از این بحث ها ما یه سری ادم پر مدعا هستیم که برای خود نمایی یه فرصت پیدا کردیم داریم با یه سری کلمات دهن پر کن و قلمبه سلمبه از خجالت هم در میایم.یه نگاه به تشکر هایی که ازت شده بندازی کاملا متوجه میشی کسی علاقه ای نداره من و شما این صحبت ها رو اینجا مطرح کنیم.البته تا حدودی هم محق هستند.در هر صورت اگه به پست بالایی من دقت می کردین تاکید کردم که اون موقع ناراحت شدم نه حالا و اون پیشنهاد من هم کاملا دوستانه بود.چون یک بار دیگه سر بحث بتمن و اسپایدرمن بود که این موضع رو از شما دیدم و متاسفانه شما متوجه نبودید که حتی اگر محق باشید،در بحث این زاویه ی دید برای به اشتراک گذاری نظرات مناسب نیست چون طرف مقابل خواه نا خواه جبهه می گیره.

    بریم سر دعوای خودمون.حق با شماست تاریخ به گواه درصد بیشتر منتقد ها ونگوگ رو یک پست امپرسیونیسم می دونه.اما باز هم مقالاتی رو خوندم که با دلیل معتقد بودن ونگوگ بیشتر اکپرسیونیسمه.اگر خواستین می تونم بعدا براتون بگردم ببینم که ایا پیدا می کنم یا نه.و صد البته مقصود من از اون حرفم که گفتم نظر منتقدان رو پذیرفتین همین بود.اگه با لحن بدی مطرح شد ازتون عذر می خوام.نمی دونم شاید با این موضوع تا حالا برخورد نداشتین اما فقط می خوام بگم این من نیستم که یک تنه سر حرفم وایسادم و از روی جهلم می گم ونگوگ اکسپرسیونیسمه.همین تاریخی که شما می گی از از زبون 10 تا مورخ، متفاوت نوشته میشه.

    تعاریفی که از امپرسیونیسم ارائه کردین رو من به عنوان مشخصه های پست امپرسیونیسم و به عبارت دیگه به عنوان تفاوت پست امپرسیونیسم با امپرسیونیسم میدونستم.که به هر حال ممکنه منابع در دسترسم صحیح نبوده باشن.ولی به عنوان مثال خیلی از کار های همین مونه در اتلیه اصلاح میشد و به صورت طبیعی نقاشی میشد.در مورد سیر تشکیل سبک ها هم شما درست می فرمایید اما بنده عرض کردم سبک هایی "مانند" رمانسیسم .قصد من استفاده از یک سبک به عنوان نمونه بود.

    من به شدت امیدوارم سوء تفاهمی ایجاد نشه بابت این موضوع.باز هم می گم دلیل موضع من انتقاد شما نبود بلکه نحوه ی بیانتون بود.وگرنه قبلا هم گفته بودم که از هم صحبتی با شما لذت می برم.و اینکه من در اصل رشته ی تحصیلیم الکترونیکه و به کلی از فضای هنر دوره.اکثریت مطالبی که چه در حوزه ی هنر چه در حوزه های دیگه مطالعه کردم ،از طریق مقالات و کتاب های مختلف هست و نه به صورت اکادمیک.پس کاملا واضحه که قطعا در خیلی از موارد مطالب به صورت نادرست در دسترسم بوده.امید وارم زودتر مشغله های ذهنتون حل شه تا دوباره به روند طبیعی زندگی برگردید
    It was the best of times, it was the worst of times
    it was the age of wisdom, it was the age of foolishness
    it was the season of Light, it was the season of Darkness
    it was the spring of hope, it was the winter of despair
    we had everything before us, we had nothing before us
    we were all going direct to Heaven, we were all going direct to Hell

  16. 8 کاربرِ زیر از prongz بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  17. #118
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال ها
    231
    سپاس
    528
    از این کاربر 2,536 بار در 341 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    میمونه یک تشکر و یک عذر خواهی از جانب من، تشکر به خاطر اینکه دوباره تبدیل به همون شخص دوست داشتنی شدی که ازت انتظار داشتم و عذر خواهی بابت هر چیزی که از جانب من باعث شده که ناراحت بشی، گور بابای اکسپرسیونیسم و امپرسیونیسم، هیچ چیز ارزش ناراحت کردن یک دوست رو نداره ...

  18. 12 کاربرِ زیر از kingmiladkh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  19. #119
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    ارسال ها
    982
    سپاس
    4,048
    از این کاربر 5,958 بار در 1,101 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    استخوان های دوست داشتنی | the lovely bones




    خلاصه فیلم:
    سوزی دختر ۱۴ ساله خانواده است، نوجوانی شاد و پر انرژی با یک زندگی عادی مثل هم سن و سال های خودش و با خانواده‌ای نسبتا خوشبخت و آرام که محیط آرامی را برای فرزندان خود مهیا کرده‌اند زندگی می کند. سوزی دختر وفادار خانواده است که همیشه احساس مسئولیت می‌کند، حتی هنگامی که برادر کوچکش به خاطر بلعیدن تکه چوبی در شرف مرگ است، او را به بیمارستان می رساند و از مرگ می رهاند. به همین دلیل مادر بزرگش به او می گوید: عمر طولانی خواهد داشت...
    ولی عمر سوزی چندان نمی پاید و این دختر پاک توسط همسایه بیرحم خود به قتل می‌رسد. سوزی می‌تواند به بهشت برود اما از این کار خودداری می‌کند... جک(پدر سوزی)، پس از دریافت خبر مرگ دخترش دچار اختلالات روانی می‌شود و دیوانه‌وار به دنبال قاتل فرزند ناکامش می‌رود... سوزی نیز در برزخی بهشت مانند، در دوراهی عظیمی گرفتار می‌شود: هوس گرفتن انتقام از همسایه قاتل یا خوشی خانواده‌اش بر اثر فراموشی او...


    نظر شخصی:
    بسیار متاسف میشدم اگه بدون دیدن این فیلم از دنیا میرفتم، احتمالا روحم برمیگشت تا این فیلم رو ببینه و بعد بره سر پل صراط!
    جلوه های ویژه ی فوق العاده، صداگذاری محشر، بازی بی نظیر بازیگران، همه و همه از استخوان های دوست داشتنی فیلمی بشدت دوست داشتی ساخته، فیلمی که شما رو (با من که اینکارو کرد) از دقیقه 1 تا پایان تیتراژ پشت مانیتور میخکوب میکنه و فکرهای بعد از دیدنش که تمومی نداره.. اگه بیکارید و دوست دارید ذهنتون ساعت ها و ساعت ها مشغول بشه من این فیلم رو توصیه میکنم.

    امتیاز: 10/10

    لینک فیلم در IMDB
    امید کوکبی

  20. 16 کاربرِ زیر از Headache بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  21. #120
    Rain down, from a great height
    تاریخ عضویت
    May 2012
    محل سکونت
    Tehran
    ارسال ها
    849
    سپاس
    9,546
    از این کاربر 11,379 بار در 1,381 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول


    حس اپلود عکس نبود.. ببخشید دیگه :دی


    قبل از اینکه نظرم رو بگم، گفته باشم که نقد خوبی ندارم و نوشتنم هم درست حسابی نیست! ولی هرجور بازخوردی رو قبول میکنم .

    فیلم رو 1 ساعت پیش دیدم. قشنگ بود واقعا. اولاش یه خورده خسته کننده شروع شد ولی وقتی ادوارد نورتون دیده شد خوشحال شدم. خیلی خوب بازی میکنه این استاد؛ RomCom بودنش خیلی جالب بود.. صحنه های کمدی ای هم که داشت که . بیل مورِی برای قسمت کمدی خوب انتخاب شده بود... ورود چهره ی جدید (؟) نقش "Suzy" هم به خودش تبریک میگم؛ فقط امیدوارم Kristen Stewart دوم نشه! چون تو چهره ـش دیده میشه.

    حالا جدا از "نقد کردن" از عوامل فیلم، یکم به داستان فیلم میپردازم .. داستان قشنگ بود. اصلا کلا با این تِم young love حال میکنم نمیدونم چرا :دی... داستانش یکم به Hunger Games میزد؛ مخصوصا تیکه ی آخرش. ولی خوب از Hunger Games بهتر بود چون اون اصلا تخیلی بود خوشمان نیامد!

    نمره از 10 هم من بهش 8 میدم.
    can't figure out why everyone's so excited about life. haven't found anything to live for.
    guess i'm losing hope.

  22. 20 کاربرِ زیر از Barkeep بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 
صفحه 12 از 317 اولیناولین ... 21011121314223762112212 ... آخرینآخرین

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.