آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

[Moh3eN]

دوستانی که خوره ی فیلم هستن میتونن توی این تاپیک آخرین فیلم ـی که دیدن رو معرفی کنن .
چیزی که مهم هست توی این تاپیک نظر شما در مورد اون فیلم هست، نه نقد یا معرفی کپی شده از جای دیگه و فلان منتقد.
شاید یه فیلم از نظر اکثریت خوب یا بد باشه ولی شما نظر متفاوتی نسبت به اون فیلم داشته باشید . ما توی این تاپیک قراره تظر و برداشت شخصی "شما" از فیلم رو بدونیم . اگر در کنار مطلب خودتون و جهتِ کامل تر شدن پستتون هم از نقدِ سایت های معتبر دیگه استفاده کنین مشکلی نداره .

برای هر چه کامل تر شدن و بهبود روند تاپیک یه سری قوانین و نکته هایی لحاظ شده که باید زحمت بکشید و در پست های معرفی خودتون لحاظ کنید .

• اسم لاتینِ فیلمِ موردنظر رو حتما ذکر کنید و صرفا به گذاشتن عکس اکتفا نکنید که بعدا از طریق "جستجو" بشه راحت تر بهش دسترسی پیدا کرد .
  
  
• گذاشتن عکس یا پوستر از فیلم (ترجیحا پوستر فیلم) علاوه بر زیبایی پستِ شما، به معرفی بهتر فیلم به کاربرا هم کمک میکنه . فقط هنگام گذاشتن عکس به دو نکته توجه کنید:
  
• اول اینکه از عکس های با سایز و حجم معقول استفاده کنید. و بعد اینکه عکس مربوطه رو در گالری عکس اختصاصی سایت آپلود کنید که در آینده با مشکلاتی از قبیل پاک شدن عکس ها روبرو نشیم. در صورتی که سایز تصویرتون بزرگ بود حتما تصویر بندانگشتی مخصوص انجمن رو استفاده کنید (Thumbnail for Forum)
  
  
• حتما لینک مربوط به صفحه ی IMDB اون فیلم رو هم در پستتون قرار بدید .
  
  
• حتما توضیحی درباره ی فیلم و داستانش بدید (استفاده از خلاصه داستان های موجود در نت خلاف مقرراتِ تاپیک هست).
  
  
• نظر شخصی خودتون رو درباره ی فیلم بنویسید، نه نظر بقیه ی افراد یا منتقدها رو .
  
  
• طبیعتا متن های نیم خطی با این محتوا که خوب بود/خوشم اومد/ حتما ببینید یا.... اسپم محسوب شده و پست بایگانی خواهد شد .
  
• اگر توی متنتون بخش مهمی از فیلم و یا پایان اون رو بیان میکنید حتما و حتما از تگ اسپویلر() استفاده کنید .
  
• و در آخر اینکه نمره و امتیاز خودتون به فیلم (از ۱۰ امتیاز) رو اعلام کنید.
  
  
• لطفا از درخواست و قرار دادن لینک دانلود در تاپیک خود داری نمایید.

امیدوارم با مشارکت همه ی کاربرا و رعایت نکات بالا شاهدِ تاپیک کامل و منظم و پر رونقی باشیم که بتونه به کاربرای عزیز برای انتخاب فیلم موردنظرشون کمک کنه .




با تشکر .
تیم مدیریت انجمن/ سینما

[Days of Heaven]

Interiors
وودی آلن

وودی آلن نویسنده، موزیسین، شومن، هنر پیشه و کارگردان بزرگ آمریکایی برنده چهار جایزه و 21 نامزدی اسکار، آن چنان بلند آوازه است که نیازی به معرفی چند باره اش نیست. اما چیزی که بسیاری نمیدانند این است که وودی آلن تنها یک کمدین صرف نیست و تنها در ژانر کمدی فعالیت نمیکند. وودی آلن در هرنوع سبکی فیلم دارد و اتفاقا تعدادی از بلند آوازه ترین و بهترین آثارش نه در ژانر کمدی که درام هستند.
"صحنه های داخلی" یکی از مهمترین درام های وودی آلن و مربوط به دوران جوانی اوست. وودی آلن سر خوش از پیروزی در اسکار 1977 (فیلم آنی هال جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را نصیبش کرد) بلافاصله به سراغ یکی از تلخ ترین فیلمنامه هایش رفت. فیلمنامه صحنه های داخلی که همگان را از چهره دلقک وار آلن، متوجه سویه جدی و تلخ او ساخت.
صحنه های داخلی داستان یک خانواده قشر متوسط و روشنفکر نیویورکی است. داستان خانواده ای که دچار بحران است و بحران در تک تک اعضا وجود دارد و تنش در فضای درون خانه در دیوارها در پرده ها و در جز جز خانه موج میزند. فیلم به جز سکانس پایانی به کل در محدوده خانه اتفاق می افتد. خانواده ای متشکل از مادر و پدر و سه دختربالغ و همسرانشان که همگی در مشکلات روحی و عاطفی خویش دست و پا میزنند. مادر و پدر سالها با یکدیگر بوده اند و در ابتدای فیلم پدر ناگهان اعلام میکند که میخواهد از همسرش جدا شود و نقش همسر را نه به زنی همچون زن اول-غمخوار و سخت-که به زنی شاد و سرزنده بسپارد و فیلم درباره این معضل و تاثیر این واقعه برتک تک اعضا خانواده است. اینگونه است که وودی آلن با این دستمایه روابط شخصیتها با یکدیگر و درون آن ها را واشکافی کرده، تراژدی را رقم میزند.
فیلم تحت تاثیر مسلم دو استاد بزرگ اروپا که وودی آلن به شدت دنباله رو آنهاست-برگمان و آنتونیونی-خلق شده ولی فیلمنامه بسیار قدرتمند آلن همراه با کارگردانی بسیار ماهرانه او و همچنین فیلمبرداری در خور تحسین استاد مسلم فیلمبرداری-گوردون ویلیس-اثری خلق کرده است که حتی استادان این سینما در اروپا را نیز به حیرت و تحسین وا میدارد. بازیها بسیار زیباست و بازی دایان کیتون و جرالدین پیج در نقش مادر از یاد نرفتنی است.
فیلم برای علاقمندان به سینمای روانشناختی و از نوع و بافت اروپایی تجربه بسیار دلپذیری ست و دیدنش به تمامی دوستداران سینمایی از این جنس توصیه میکنم.
دوستداران سینمای برگمان از این فیلم لذتی دوچندان خواهند برد.

[KEVIN GARVEY]

American Sniper

درمورد این فیلم میتونم بگم که این فیلمو شاید خیلیها نسخه اولش که کیفیت پایینش اومد دیدن بخاطر کیفیت پایینش از فیلم خوششون نیومد که من از اون دسته بودم . خداییش با دیدن کیفیت اصلیش نظرم 100 درصد عوض شد . فیلم انصافا تو همه زمینه ها حرفی زیاد واسه گفتن داره .شخصیت کریس کایل به زیبایی و بزرگی توسط بردلی کوپر بازی شده . یه ادم که از بچگی توسط پدرش اووزش نظامی دیده . تمام اوقات فیلم اصلا خسته کننده نیست . واسه ادمی مثل من که عادت داره فیلمی رو اگه خوشم اومد یهدفعه ببینم این فیلم ازون دسته فیلماست .فقط تنها نکته منفیه فیلم به نظر من اینه که بیننده با دیدن شخصیت کریس کایل چنان محو شخصیت اون میشه که خداییش حیفه ادمی مثل اون که 165 یا بیشتر عراقی کشته توسط یه نفر که میخواسته بهش کمک کنه کشته . البته فیلم براساس واقعیته و نمیتونستن اخرشو عوض کنن ولی کاش اخر فیلمو عوض میکردن
خلاصه فیلم .هم اینه که کریس کایل که از بچگی توسط پدرش اموزش نظامی دیده و خیلی اهل هیجانه به جنگ عراق میره و تو نیروهای ویزه میپیونده . یکی از نیروهای عراقی که اونم تک تیرانداز خری بوده تو کل با اون میوفته و اخرش از فاصله یک مایل و بیشتر مغز یارو رو میپاچونه و جنگ اونجا واسش تموم میشه به اغوش گرم خانواده برمیگرده . بد شانس اونجا توسط یه یارویی به قتل میرسه .جالبیه داستان هم همینه به نظرمن.

[Amirhossein17]

بسم الله الرحمن الرحیم

[KEVIN GARVEY]

FIFTY SHADOWS MR GARY
پنجاه سایه خکستری
بعداز کلی جنجال در مورد فیلم که در رسانه ها صورت گرفته بود موفق شدم نسخه اصلیه فیلمو ببینم .
بنده خدا چرلی هانام شانس اورده تو این فیلم خاک بر سری قسمت نشده بازی کنه . با دیدن فیلم تنها چیزی که عاید من شد حسرت بود که یه جوون صاحب اونهمه مال وملال و رفاه بود و چجوری از دختری که خودشو راحت در اختیارش قرار داده بود استفاده میکرد .
به نظر من فقط بخاطر موضوع فیلم بوده که فروش بالایی داشته که هر بیننده با دیدن تریلرش راغب به دیدنش شده .
بازیگر نقش مرد سریال که همون بازیگر سریال the fallهستش اصلا نتونسته نقشو خوب در بیاره .شاید کارگردان بخاطر اینکه یه همچین شخصیتی تو سریال داشته و بیننده هنوز همون برداشتو از بازیگر مرد داشته انتخابش کرده
امتیاز 4 از 10 .اونم بخاطر نمایش اونهمه جلال و شکوه

[Irag]

Oh Boy 2012 »» قطعن به "خلاصه داستان" توهين ميشه اگه بخوام براي گردش روزانه‌ي‌‌ "نيكو فيشر" (يا همون سگ چرخ زدن خودمون)، خلاصه داستان بنويسم Oh Boy خلاصه‌ش همون "يك قهوه در برليني"‌ست كه به عنوان تكمله به آخرش اضافه شده و قاعدتن اين يه عنوان توضيح‌دهنده‌ست و مثل نمونه‌هاي سابق فرانسوي‌ش قرار نيست "قصه"ايي رو تعريف كنه و خلاقيت به خرج بده بلكه مثل تمام اونا از حاصل جمع "اوقات" سپري شده يك "ويديو"ي سياه و سفيد ساخته. وقتي با يه دختر آشنا شدم وقتي رفتم به زمين گلف و با پدرم حرف زدم و اون تحقيرم كرد وقتي با رفيقم و ماشينش دور دور كرديم و وقتي رفتيم يه پرفورمنس مسخره ديديم و وقتي آخرش رفتم توي يه كافه و فكر كردم و ترجيح دادم كه ديگه به هيچي فكر نكنم و از اين جور وقت‌ها ... و دقيقن بخاطر همين فرمول (حاصل جمع اوقات) اسمش رو نميشه "فيلم" گذاشت اين يه "ويديو"ست. امتياز: 0 Suicide Club 2002 »» توكيو 26 ماه مي 2002، 50 دختر دبيرستاني خودشون رو در يه حركت خودجوش و دسته‌جمعي پرت كردن روي ريل مترو و اين جوري خودكشي كردن ... قطعن با اين مقدمه بايد دنبال دليل يا بهتر بگم پيام اين "فاجعه" (خودكشي دسته‌جمعي) باشيم و اتفاقن استاد "شیون سونو" از ابتدا تا آخر با تلفيق انواع و اقسام قصه‌ها و ژانرها و سبك‌هاي مختلف از ترسناك و جنايي و ملودرام گرفته تا سورئال و علمي تخيلي نهايتن با ترافيكي از جملات قصار مثل اين جمله كه: <چرا نميتوني درد ديگران را مثل درد خودت تحمل كني؟> به سوال ما پاسخ ميده و از اين بابت اصلن جاي نگراني نيست اگه تصاوير و اتفاقات بي‌ربط رو كنار بذاريد و بيشتر از جمله‌ها كمك بگيريد نهايتن اين معما رو باموفقيت حل مي‌كنيد. "شیون سونو" مشكل اكثر فيلم‌هاش خودشه مردي كه دغدغه زياد داره ولي به جاي ظرافت در قصه گفتن دنبال "گل‌درشت"هاست به همين خاطر بعضي از اوقات فيلم‌هاي استاد با ويروس پراكنده‌گويي آلوده ميشن و تا اندازه‌ي يه بيانيه‌ي انتقادي سقوط مي‌كنن و بعضي هم توليد مصرف داخلي دارن و براي مخاطب خارجي نامفهوم به نظر مي‌رسن (چقدر خودخواه). خلاصه اينكه هميشه تماشاي فيلم‌هاش جالبه بخاطر ايده‌هاي نامتعارفش <خودكشي 50تا دختر دبيرستاني، خودفروشي يه زنه‌خانه‌دار نه به جهت انتقام از همسر بلکه بخاطر خودشناسی!، ...> و اين جور چيزها كه هميشه در مواجه‌ي اول جذابن ولي هر چقدر فيلم و فيلم‌هاش جلوتر ميره ديگه خبري از اون "هجو" و نصيحت‌هاي غيرمستقيم نيست و فقط دغدغه‌ست و فحش و عنوان و پيام و يه جور عصبيت كنترل نشده دقيقن مثل كسي كه سعي داره حرف‌هاي خوب بزنه ولي بلد نيست از كجا و چطوري شروع كنه. شايد بايد اون وجه "نتيجه‌گير و پژوهشي" رو بخاطر "قصه" سركوب كنه و نتایج رو واگذار کنه به شعور مخاطب. امتياز: 5 »» یه فیلم دیگه از همین کارگردان: Guilty of Romance

[Serenita]

Still Alice
هنوز آلیس هستم



http://www.imdb.com/title/tt3316960/

بر اساس رمانی از لیز جنیوا به کارگردانی ریچارد گلتزر و واش وسترمورلند

فیلمی که جولین مور بابتش اسکار گرفت.

داستان از این قراره که یک استاد زبان شناسی که شخصیت خودش رو بواسطه هوش سرشار و تحصیلاتش تعریف می کنه در سن 50 سالگی خودش رو رویاروی آلزایمر زودرس می بینه. اون باید تلاش کنه که ارتباطِ خودِ جدیدش رو با خودِ حقیقی ش حفظ کنه. در جایی از فیلم آلیس به همسرش می گه:«کاش سرطان داشتم. این طوری آبرومندتر بود. مردم بیشتر باهات همدردی می کردن.»

داستان فیلم جذاب هست ولی نمی دونم آیا ابراز همدردی کسانی که چنین مشکلی رو از نزدیک ندیده باشن به همراه داره؟ هدف فیلم که افزایش آگاهی نسبت به این بیماریه ولی من فکر می کنم موفق ظاهر نشده. بازی ها قابل قبوله ولی مثل اینکه انتظار اینکه فیلمی علاوه بر داستان جذاب و یکی دو تا بازی قابل قبول نقطه مثبت دیگه ای داشته باشه خیلی زیاده در حال حاضر.

لا اقل سینمای امریکا که چند وقته خیلی ضعیف عمل کرده.

[lastshepherd]

چ

"چمران" برای من -ما- نسل دوم و سومی های انقلاب چه معنی و مفهومی داره؟ مردی خوش آتیه که تحصیلات عالیه خودش رو رها کرد و در لبان تفنگ به دست گرفت و در برابر اسرائیل ایستاد، مردی که نجوایی چنین آتیشن داره: «خدایا، تو را شکر می کنم که اشک را آفریدی، که عصارۀ حیات انسان است. آنگاه که در آتش عشق می سوزم، یا در شدت درد می گدازم ، یا در شوق زیبایی و ذوق عرفانی آب می شوم و سراپای وجودم روح می شود...». این "چمران" که - بازیگر- فیلم اون رو این طور معرفی می کنه: «سرباز اسلام، کهنه چریک محرومان لبنان، افتخار ایران، الهی که فاتح این بحران، آقا مصطفی چمران...». اما بیایید ببینم واقعا چقدر فیلم "چمران" رو به ما معرفی کرد و چقدر به این اسطوره ی ایرانی پرداخت؟ هیچ! اگر در فیلم به جای چمران یک عدد "هندوانه" قرار می گرفت و به جای سرلشگر فلاحی یک عدد "طالبی"، حداقل میشد ازشون جهت برطرف کردن عطش و تشنگی استفاده کرد. فیلم تنها چیزی که ندارد چمران است. شهید چمران در مورد حوادث ژاندارمری چنین می نویسد: «من با تیمسار فلاحی دو شب اول را در پاسگاه ژاندارمری گذراندیم و از شب تا صبح زیر رگبار گلوله دشمن جنگیدیم...» این با چمران فیلم که تا آخرین لحظه از به دست گرفتن تفنگ ابا می کند، سخت در تضاد است. اساسا وقتی همین نیمچه داستان موجود چنین تحریف شده و حوادثی به این اهمیت در آن نادیده گرفته شده، "فیلم" ـی از یک شخصیت "حقیقی" باقی نمی ماند. فیلم جز "خرج و هزینه" هیچ بهره ی دیگری نداشته و تنها و تنها، ملالت و ناامیدی به جا میذاره. می خواستم قسمتی از بررسی رو مقایسه با دو فیلم سلما و مالکوم ایکس اختصاص بدم که دیدم کار سخت بیهوده و غلطی است. چون حداقل این دو فیلم به شخصیت های اصلیشون وفادار بودند و سعی کردند که برشی از واقعیت مرتبط با شخصیت، برشی که در اون شخصیت اصلی "تغییر و تاثیری" ایجاد کرده و در اون "موثر" بوده یا حداقل به داستان اصلی "وفادار" رو به نمایش بذارن. مخصل کلام اینکه فیلم از "هیچ" شروع و در "هیچ" تموم میشه.

[Trinity Killer]

Ride along




داستان فیلم اینکه بن با بازی کوین هارت عاشقه ی دختریه به اسمه الن(اگه اشتباه نگفته باشم) که برادر این دختر جمیز که پلیس هم هست با ازدواج این دو تا مخالفت میکنه و تصمیم میگیره که بن رو یک روز با خودش ببره سرکار خودش و.....

من این فیلمو به پیشنهاد یکی از دوستام دانلود کردم و نشستم دیدم حدود بیست دقیقه اول دیدم ولی میخواستم ادامه ندم که اون سکانس بن با موتورسوارا رو دیدم بعد از اون نشستم نگاه کردم و واقعا فیلم خوبی بود پر از تیکه های ناب و جالب موقعیت های واقعا خنده دار و یک نکته جالبی که فهمیدم تو این فیلم بر خلاف اکثر فیلمهایی که سیاه پوستا بازیگراشن خیلی کم از عبارت **** استفاده کردن!!
این فیلم تیم بازیگری قوی داشت کوین هارت که نیاز به معرفی نداره بقیه بازیگرام بازی خوبی نمایش دادن.تیم استوری کارگردان این فیلمه که به نظرم خوب بود کارش ولی فکر کنم تیم نویسندگی یک مقدار ضعیف عمل کرد ینی طرح فیلم فوق العاده بود ولی نتونستن به خوبی از پسش بر بیان.ولی با همه ی این کم و کاستی ها فیلم سرگرم کننده و خوبی هستش. برای این فیلم قسمت دومی هم وجود داره و قراره سال 2016 پخش بشه.

امتیاز من:7

[Serenita]

Casablanca

واقعا چی می شه گفت در مورد این عاشقانه دوست داشتنی سینمای کلاسیک و همه اعصار؟

بازی ها زیبا هستن خصوصا همفری بوگارت

داستان جذاب و البته غیرقابل پیش بینی. چینش حوادث و گره ها و قصه گویی بی ایراد.

دیالوگ ها برخلاف خیلی از آثار کلاسیک شعارگونه نیستن خیلی طبیعی و گهگاه در رابطه با ریکی طنزآلودن.

فیلم این قدر شیرین و روونه که نمی فهمین یک ساعت و چهل دقیقه چطور گذشت.

یکی از صحنه های مورد علاقه م جایی که آلمانی ها مغلوب مارسیز خوندن فرانسوی های وطن پرست می شن.

موسیقی دل انگیز As Time Goes By در یاد می مونه.

و داستان...
الزا اینگرید برگمن) و ریکی (همفری بوگارت) عاشقانه کوچیکی در پاریس پیش از جنگ دوم جهانی داشتن. با ورود آلمانی ها به پاریس در 1939 الزا ریکی رو توی ایستگاه قطار رها می کنه و درست سرنوشت این دو رو دو سال بعد در کافه ریکی در کازابلانکای مراکش (فرانسه ی اشغال نشده) به هم می رسونه. این دفعه الزا همراه با همسرش که یک مبارز سیاسیه و بی نهایت به گذرنامه هایی که بر حسب حادثه دست ریکی افتاده نیاز داره.
کازا بلانکا برزخ افراد گرفتار آتش جنگ جهانیه... نه راه پس دارن و نه راه پیش برای فرار از وضعیت موجود باید به هر نحوی به اممریکا سفر کنن که این برای همه میسر نیست. البته این برزخ الزا و ریکی هم هست و راز ناگفته شون.

[M.Amir]

The Family 2013

IMDB

فیلم "خانواده" با بازی Robert De Niro

داستان یکی از اعضای مهم باندی مافیایی محسوب می‌شود که بنا به دلایلی به یکباره تصمیم به فروختن
اعضای باند به پلیس می گیرد و به همین جهت مورد حمایت پلیس قرار می گیرد تا جانش در امان باشد.
مانزونی که جان خود و خانواده اش در خطر است، به منطقه ای نزدیک نرماندی در کشور فرانسه فرستاده
می شوند و در آنجا با نام های جدید زندگی خود را آغاز میکنند.

البته به قول منتقدان، این فیلم با شاهکارهای قدیمی رابرت دنیرو در سینمای گنگستری کاملاً فرق دارد
و اصلاً منتظر صحنه‌هایی مشابه اون فیلم ها نباشید چرا که نویسنده روی قیاس فرهنگ‌ها بین فرانسه و
آمریکا زوم کرده بود، آن هم بدون هیچ گونه "کمدی" (طبق ژانر فیلم).

نمره‌ی من : 6.2