برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
صفحه 155 از 317 اولیناولین ... 55105130145153154155156157165180205255 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,541 تا 1,550 از مجموع 3166
  1. #1
    Yes, I’m gonna Win
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    T3hraN
    ارسال ها
    1,446
    سپاس
    14,886
    از این کاربر 20,609 بار در 2,502 پست سپاس گزاری شده

    آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول



    دوستانی که خوره ی فیلم هستن میتونن توی این تاپیک آخرین فیلم ـی که دیدن رو معرفی کنن .
    چیزی که مهم هست توی این تاپیک نظر شما در مورد اون فیلم هست، نه نقد یا معرفی کپی شده از جای دیگه و فلان منتقد.
    شاید یه فیلم از نظر اکثریت خوب یا بد باشه ولی شما نظر متفاوتی نسبت به اون فیلم داشته باشید . ما توی این تاپیک قراره تظر و برداشت شخصی "شما" از فیلم رو بدونیم . اگر در کنار مطلب خودتون و جهتِ کامل تر شدن پستتون هم از نقدِ سایت های معتبر دیگه استفاده کنین مشکلی نداره .

    برای هر چه کامل تر شدن و بهبود روند تاپیک یه سری قوانین و نکته هایی لحاظ شده که باید زحمت بکشید و در پست های معرفی خودتون لحاظ کنید .



    • اسم لاتینِ فیلمِ موردنظر رو حتما ذکر کنید و صرفا به گذاشتن عکس اکتفا نکنید که بعدا از طریق "جستجو" بشه راحت تر بهش دسترسی پیدا کرد .

    • گذاشتن عکس یا پوستر از فیلم (ترجیحا پوستر فیلم) علاوه بر زیبایی پستِ شما، به معرفی بهتر فیلم به کاربرا هم کمک میکنه . فقط هنگام گذاشتن عکس به دو نکته توجه کنید:
    • اول اینکه از عکس های با سایز و حجم معقول استفاده کنید. و بعد اینکه عکس مربوطه رو در گالری عکس اختصاصی سایت آپلود کنید که در آینده با مشکلاتی از قبیل پاک شدن عکس ها روبرو نشیم. در صورتی که سایز تصویرتون بزرگ بود حتما تصویر بندانگشتی مخصوص انجمن رو استفاده کنید (Thumbnail for Forum)

    • حتما لینک مربوط به صفحه ی IMDB اون فیلم رو هم در پستتون قرار بدید .

    • حتما توضیحی درباره ی فیلم و داستانش بدید (استفاده از خلاصه داستان های موجود در نت خلاف مقرراتِ تاپیک هست).

    • نظر شخصی خودتون رو درباره ی فیلم بنویسید، نه نظر بقیه ی افراد یا منتقدها رو .

    • طبیعتا متن های نیم خطی با این محتوا که خوب بود/خوشم اومد/ حتما ببینید یا.... اسپم محسوب شده و پست بایگانی خواهد شد .
    • اگر توی متنتون بخش مهمی از فیلم و یا پایان اون رو بیان میکنید حتما و حتما از تگ اسپویلر() استفاده کنید .
    • و در آخر اینکه نمره و امتیاز خودتون به فیلم (از ۱۰ امتیاز) رو اعلام کنید.

    • لطفا از درخواست و قرار دادن لینک دانلود در تاپیک خود داری نمایید.


    امیدوارم با مشارکت همه ی کاربرا و رعایت نکات بالا شاهدِ تاپیک کامل و منظم و پر رونقی باشیم که بتونه به کاربرای عزیز برای انتخاب فیلم موردنظرشون کمک کنه .




    با تشکر .
    تیم مدیریت انجمن/ سینما



  2. 370 کاربرِ زیر از Moh3eN بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :

    "Ross Geller",.:'PΞJMΔП':.,.:SiSiBK:.,.Ven0m.,0UnknowN1,11212,123u,125yahel,1passenger,2rance,3bastian,86471181,:: ERFAN ::,::LuCiFer::,a1251372,AAlireza,abbas stannis,Achillies,ADaM AhaNi,AdibTE,ADOLOVSKY,ahmady45,Ahmad_n,akromat,Alex Vause,ali1452,ali33,Alireza-cRm,AlirezAlirezA,aliskh,alita34,allen74,amesterida,amingeneral,amin_orang,AmiR RezA,AmirGoody,Amirhossein17,AMIRHOSSEIN20,AMIRREZA RV,amir_24,ammar,amo_omid,ana raftalia,anzalichi,apple2009,AR!@N,aramis2800,Arash_72,ARCTIC,arefeh-7,arezoojashoa,aria76,arso,asdali,ashley_1986,atena90,Atrin021,audrey,♥FRIENDS♥,bad-sector,bakuryu,bamdadn,Barkeep,Barney,Barney Stinson,Batlaghi,bayani,behzad_daniel,Being Amin,BIG FELLAH,bikash,Bill The Butcher,Bis,Boatles-Oar,bysnco,CapKiLL3r,caroline,Chandler Bing,Charliee,checha,Chris,Cinderella,Corleone,D O R D I,daniish,Dark Angel,DARK BOY,Dark Passenger589,Davinci,Days of Heaven,dazraf,De PALMA,Demon Killer,DEXTER HBO,Dexter_171,dll,don draper,drake,Dream Theater,Dreamy girl,dutchman,Eℓηαz,ebire,ebramg,ehsan1370,ehsan_2000,Ehsan_keen,eli99,eni,erfani,ergen,eric,Error Time,ESajad,ESPRIT,EstefaN,Ever_3313,Exit1,FarboƉ,Farc0da3lx,FARZAD-P,fatima-b021,Fedex,Filmer,freeda,friendz,g0dsend313,Gallow,gasarsa,gole yakh,H a M i D,H!TMAN,h1tman007,haberalism,hadi2006mi,hamed224,hamid-p71,HAMID13,hamid5251,Headache,hitman,HMNN,Hmv-,hossein370,hosseinare,hosseinf722,Hossein_124,hossien89,hosssein,idin,Irag,irani11,ShInOdA,Jack Bauer,jackal,jackbauer2012,janloka,JenabPargaar,Joey,jokarsanaye,joker8,Julie,justice,justUnited,karim_load,Katy Perry,KawasaKi,KEVIN GARVEY,KimiaM,KING STANNIS,KING TWD,kingmiladkh,kingnessi,KingStranger,KOOROSH,koresh92,kousha,lastshepherd,legendary,Lemonism,libra,linkinpark20,Logic,Lordloss,Lou Bloom,M.Amir,M.pirate,M20N-5HiN3,m621,Maa vampire,mah banoo,mahdi1356,mahdi206,Malcolm X,mamallyy,MaMaLoM,Mani Vampire,MaNiTa,mansourhobbit3,Marlon Brando,marya,mas5oud281,masihm,matiyo,MDZaRa,Meee,MEHDIATB,mehdikhani,MeHr@n,mehrab 63,Mehrad7777,mehrdad_2,mehrganj,mehrzadds,Meti,meysam1366,mhk,Mia_3D,Midnight Coffee,Mikado,Milad eMJey,MILANO,Miss Harley,MixMkv,Mohamad20,Mohammad-RI,mohammad1992,Mohsen82,mortezasmh,mr67,MRK,MrParhaM,Mr_Ashkan,mushroom,nasim777,nemsis,Nestor,Nevah,nevermind,nilou6,nimaasna,Nimoo,nlarijani,No Country,NOjAN,nokhbeh,Nora,nosheh,Notion,Noyze,тнor,P!NK,P0ya,paradic,PARSA0123,parvazpd,Patriot,pedram136,Pegah,pejmanmm,persian legend,peyman_eun,Phoebe,Pirlo,pooya,poriya_f,prongz,QasemSamangani,Qasem_Samangani,raha_91,RAINY_7,Ray Deadman,Raylan Givens,Red Bull,rekaft,reynard1,Reza-G,reza8198,RezaMbz17,Rezaraki,reza_nestor,rolan,roshan_gh,R_HURRICANE,S.A.N.T.A,S0hrab,S@eeD-Mj,S@eeƉ,Saber-j,SaeeD-Mj90,saeedporreza9,Sahid,sajad4,sajad44,saman2esm,Samankaka,samansh,samb,sami1428,sawasa,SepehrDtj20,Serenita,sh2012,shahramirani,shayan010,shayan____sa,Sheldon_Cooper,Sherlockian,SHIELD,shifter,Sina Nmt,sina-hidden,Sina_Saw,Sky Boy,sky-boy,SKYPERSiA,slimshady,smgh470,Snow,snr,StarTak,STEFAŊ,SterlingArcher,stesa,superstar,swwq,t-rock,tasha,Tha Real Nigga,The Buzzards,The Vaiper,TheDarkness,ThunderStorm,tigerom,Trinity Killer,TrUe.MadnesS,UntouChable,فرشیدورد,گل گلدون,V!p3R,V@hiD,vA hid,vahid-fcb,vaker,vampire021,vampire_sh17,VIVA THE ROCK,voldemort,War Daddy,white_beard,witch king,wlh,Xasta,yaser63,Zac Efron,zahra128,zakhar2atishe,Zaxmx,zesht,Zombieland,[JOKER],ŞłŁΞИҬ,_BEHZAD_,_princ3_,_Tara_,امیدلئوناردو,حسن زیتون چی

  3. #1541
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    ارسال ها
    88
    سپاس
    328
    از این کاربر 949 بار در 84 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    Tangerines 2013







    فیلم "نارنگی" فیلمی گرجستانیه که زمان جنگ بین چچی ها و گرجی ها رو نشون میده . با این که در ظاهر داستان ساده ای داره اما به نظریم خیلی قشنگ بود. این که
    حتی دو دشمن که 1 ساعت قبلش میخواستن همدیگرو ترور کنن بیان بر اساس اتفاقی از هم دفاع کنن...فیلم بسیار زیبایی بود

    نمره 9/10

  4. 22 کاربرِ زیر از Constantin بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  5. #1542
    Im a Bird
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    ارسال ها
    222
    سپاس
    13,840
    از این کاربر 3,440 بار در 220 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    Attila Marcel

    » فیلم "آتیلا مارسل" روایتگر جوانی پیانیست و لال هست که به کمک همسایه ی خود وارد مرحله ی جدیدی از زندگی خود می شود و اتفاقات عجیبی برایش می افتد ...
    تا به حال از سینمای فرانسه هر فیلم یا حتی انیمیشنی که دیدم من رو جذب خودش کرده، من اطلاعاتم درباره ی سینما فرانسه خیلی کمه اما واقعا اعتقاد عجیبی نسبت به فیلم های فرانسوی دارم. فیلم مذکور در ژانر کمدی ساخته ی سیلوین شومه Sylvain Chomet هست که فکر میکنم تنها فیلمی هست که ساخته و بقیه ی آثارش انیمیشن کوتاه و بلند هستن که نویسنده ی همه ی آثار خودش هست. به نظرم یکی از ویژگی های خوب این فیلم استفاده خوب از موسیقی در متن فیلم هست که واقعا بجا و تکمیل کننده استفاده شده.
    داستان فیلم هم روان و گیراست ، البته من فکر می کنم داستانش می تونست جمع و جور تر باشه.

    » در کل اگر از کمدی های خاص فرانسوی، موسیقی و فضاهای درونش خوشتون میاد به شدت پیشنهاد میکنم.
    » نمره: هفت "تو IMDB هم همین امتیاز رو داره! در کل تو این ژانر به نظرم فقط فیلم Amelie میتونه ده باشه"
    » البته در حال حاظر سیلوین شومه در حال ساخت فیلم The Thousand Miles هست .
    » سیلوین شومه ی انیمیشن ساز از فیلم ساز خیلی بهتره

    .

  6. 20 کاربرِ زیر از dazraf بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  7. #1543
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    ارسال ها
    220
    سپاس
    552
    از این کاربر 1,503 بار در 225 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    The Throne 2015
    http://www.imdb.com/title/tt4010918/?ref_=fn_al_tt_1
    یک فیلم کره ای با تم تاریخی که شما را یاد سریال های تاریخی کره ای می آندازه تا اواخر فیلم با این فکر کمی سرسری فیلم را نگاه کردم چون بر خلاف سریال های تو این سبک تو این فیلم نه جنگ آنچنانی هست نه حرکات رزمی . فیلم با یه خیانت و سو قصد از سوی ولیعهد به جان شاه صورت می گیره که نافرجامه و همین موضوع کلی فیلمه. 30 دقیقه پایانی فیلم واقعا تاثیر گزاره و مخصوصا سکانس رقص غم شاه جوان در سوگ پدری که سالها پیش بدست پدرش شکنجه و کشته می شه که با موسیقی فوق العاده شرقی همراه می شه که بعید می دونم این فیلمو نگاه کنید و تحت تاثیر این 10 دقیقه پایانی قرار نگیرید حتی اگه مثل من اکثر دقایق فیلم را جدی نگرفته باشید. در پایان باید بگم سریال های و فیلمهای تاریخی کره ای موسیقی متن فوق العاده ای دارند که نظیرش را تو سریال فوق العاده زیبای امپراطور دریا و ته جویونگ می تونم مثال بزنم. کاش ما هم فقط کمی به تاریخ غنی خودمان به اندازه تاریخ کشورهای همجوار توجه می کردیم و به تصویر می کشیدیم هر چند شاید بهتر اینه که با این شرایط ساخته هم نشه.
    امتیاز من به این فیلم 8 از 10 و به موسیقی فوق العاده فیلم 10 از 10

  8. 14 کاربرِ زیر از ali_n540 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  9. #1544
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    محل سکونت
    outer heaven
    ارسال ها
    521
    سپاس
    1,205
    از این کاربر 6,370 بار در 551 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    Star Wars Episode I II III IV V VI VII





    هیچ وقت فکر نمیکردم یه فرنچایز منو انقدر درگیر خودش بکنه (حداقل بعد از ارباب حلقه ها و هری پاتر! ) . خب همیشه نسبت به دیدن این این سری تردید داشتم ، خیلیا میگفتن این سری جالب نیست و فقط فن های مخصوص به خودش داره و اپرای فضایی ـو این حرفا ، تا این که دیزنی اومد ـو 4 بیلیون ناقابل داد و بالاخره سیکوئال سری بعد از 30 40 سال اومد و شد سومین فیلم تاریخ سینما از لحاظ فروش( تا الان البته) و خب تلنگری شد واسه این بنده حقیر و نادانی که تا الان ندیده بودم سری رو . خلاصه این من این یه هفته اخیر با این سری زندگی کردم و این که کلی حال کردم ، قرار شد صبر کنم واسه بلو ری VI اما متاسفانه نشد و پرده ای دیدیم ، و جالب اینجاست بعد از دیدن سری ساعت ها من صرف مطالعه و مشاهده تئوری ها و فکت های سری کردم و هنوزم سیر نشدم و تازه دارم غرق میشم توی این لعنتی : | کلا یکی مشکل های این سری پریکوئال ها یا همون پیش درامد هاشه ، که جرج لوکاس خودشو غرق CGI کرد و از جلوه های ویژه میدانی فاصله گرفت و کلا از این نظر گند زده شد به جلوه های بصری تقریبا اما خب دیدن پیش درآمد ها واجبه در دیدنشون شک نکنید ، نکته دیگه این که سری رو به ترتیب سال انتشار ببینید بهتره ...

    10/10

    پ.ن: من خیلی میزان هیجانم بالا بود موقع نوشتن مطلب برای همین نتوسنتم اونجور که باید و شاید حرفه ای بنویسم از سری ، شما به بزرگی خودتون ببخشید
    Trump2016


  10. #1545
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    ارسال ها
    1,196
    سپاس
    25,365
    از این کاربر 20,379 بار در 1,374 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    اضافه شده در : 8 minutes


    The Breakfast Club/کلاب صبحانه


    فیلم "کلاب صبحانه" به کارگردانی و تهیه کنندگی و نویسندگی "جان هیوز" بهترین فیلم مدرسه ای تاریخ به شمار می رود ، ده ها فیلم تا به حال از این فیلم تقلید کرده اند در حالی که هیچکدام نتوانستند تأثیرگذاری که این فیلم داشت را تکرار کنند و این فیلم استاد "جان هیوز" است که جاودان مانده است
    این فیلم پر از دیالوگ های ماندگار است ، دیالوگ هایی که حقیقت های گفته نشده و دور افتاده را آشکار می سازد ، هرچند که کاراکترها به زیبایی هرچه تمام تر پرداخته و تعریف شده اند ولی ماندگاری فیلم بیشتر بخاطر دیالوگ محور بودن آن است
    جان هیوز عجول نیست! یکی از ویژگی های خوب این فیلم این است که همه ی حقایق را به سرعت تحویل تماشاگر نمی دهد! بلکه تماشگر را تشنه ی حقیقت میکند و سرانجام با دیالوگ هایی از جنس واقعیت ، حقیقت را آشکار میکند
    بنابراین اگر کسی از ریتم ابتدایی فیلم ایراد بگیرد ، ایراد او پذیرفته نیست زیرا این دقیقأ هدف جان هیوز است که بیننده ابتدا در خماری باشد! و بجای به دنبال بودن حقیقت سرگرم داستان تنبیه چند نوجوان باشد!
    این پنج دانش آموز تنبیه شده اند ، تنبیه آنها چیست؟ در مدرسه ماندن! مدرسه در اینجا نماد قفس است! و این پنج پرنده! به عنوان تنبیه در مدرسه زندانی شده اند ، آنها چه حقیقتی را فراموش کرده اند؟ آنها فراموش کرده اند که بال دارند و پرواز را فراموش کرده اند! و یکی از بهترین سکانس های فیلم که جزو بهترین پایان های تاریخ سینما نیز شناخته شده است سکانسی ست که "جاد نلسون" دستش را مشت کرده و به سمت آسمان بالا میبرد که هم نشان از آزادی و پرواز است و هم اینکه او به هدف خود رسیده است
    یکی از بزرگترین ویژگی های "جان هیوز" این است که او به خوبی نوجوانان را درک میکند و تمام دغدغه اش را بر روی نشان دادن مشکلات آن ها قرار داده است
    کاراکترهای فیلم در بهترین شکل خود تعریف شده اند و شخصیت هر کدام از این پنج دانش آموز با دیگری تفاوت اساسی دارد ، در دید اول هیچ اشتراکی با یکدیگر ندارند اما هدف فیلم نزدیک کردن روابط این پنج نفر است و رفته رفته با روشن شدن حقایق اشتراک های آنها نیز آشکار می گردد و به این نتیجه می رسیم که هر پنج نفر آن ها عضو یک کلاب (باشگاه) هستند به عبارتی آنها یک تیم هستند!
    شخصیت های فیلم عبارتند از :

    "جاد نلسون" که فردی گستاخ و بی خیال است و در خانواده ای بی فرهنگ! بزرگ شده است
    "الی شیدی" که شخصی مرموز! و پریشان احوال است
    "املیو استیوز" که فردی ورزشکار است
    "آنتونی مایکل هال" که یک نابغه ی درسی ست
    "مولی رینگوالد" که دختر خوشگله مدرسه! هست که بسیار منضبط و مودب است!

    اما این تنها تعریف شخصیت اولیه آنهاست! در زیر هر یک از این شخصیت ها حقیقتی دیگر نهفته است که هدف فیلم نشان دادن علت این جهت گیری ها و نقش پذیری هاست زیرا هر یک از ما در زندگی نقشی متفاوت را بازی میکنیم
    بی شک دیالوگ های ابتدایی برای تماشاگر نامفهوم و نامربوط جلوه میکنند ، آنها در ابتدا هیچ شناختی از یکدیگر ندارند و حتی کنجکاور هم نیستند تا در مورد یکدیگر چیزی بدانند ولی در انتها آنها به طور صمیمانه تری به گفتگو می پردازند و حقایقی را که پنهان کرده بودند را آشکار می سازند و از همه مهمتر اینکه آنها با حرف زدن با یکدیگر به نگرش و دید جدیدی نسبت به زندگی دست پیدا میکنند!
    "کلاب صبحانه" جزو فیلم هایی ست که تمام وقایع آن در یک روز رخ می دهند ، هر کدام از این پنج دانش آموز به دلیل تخطی از قوانین مدرسه (هر کدام از آنها به نحوه ی خاص و متفاوتی قوانین مدرسه را زیر پا گذاشته بودند) به عنوان تنبیه یک روز در مدرسه زندانی شده اند اما در بین این پنج نفر شخصی حضور دارد که بدون تنبیه شدن به این جمع پیوسته است! در انتهای فیلم دلیل اینکه هر کدام آنها چرا در آنجا حضور دارند هویدا میشود و متوجه میشویم که هر کدام این دلایل به ویژگی های فردی و شخصیتی آنها بر می گردد ، همانطور که گفتم روند ابتدایی فیلم از قبل برنامه ریزی شده است که کند پیش برود! تا بیننده کسل بشود! و در اینجاست که "جاد نلسون" شروع به اذیت دختر خوشگله میکند! و باعث میشود بحث هایی بین آنها سر بگیرد ، فیلم آشکار کننده و افشا کننده ی شخصیت هاست ، حتی دلیل اینکه مدیر مدرسه شخصیتی ظالم و ستمگر است را افشا میکند و هیچ کاراکتری در این فیلم از این افشاگری در امان نیست!
    "جان هیوز" میخواهد در این فیلم نشان بدهد که این نابه هنجاری ها از خانواده ها سرچشمه میگیرد و بر همین اساس او تنها این پنج کاراکتر را معرفی نمیکند بلکه دیالوگ ها به سمتی می روند که شخصیت والدین آنها نیز از زبانشان بیرون کشیده می شود ، معلوم میشود که والدین دختر خوشگله (ملکه ی زیبایی مدرسه) افرادی هستند که تمام امکانات را برای فرزندشان مهیا نموده اند و او را نازپرورده بار آورده اند ، معلوم میشود که پدر فرد ورزشکار شخصی ست که از پسرش انتظارات بلندپروازانه و قهرمانانه دارد و به دنبال کمال فرزندش است ، معلوم میشود که پدر فرد گستاخ شخصی ست که او را نازپرورده بار نیاورده و زندگی را بر او سخت گرفته و با زور بازویش او را تربیت نموده است!
    اما فیلم در انتها به دنبال چیست ؟ فیلم میخواهد روابط بین آنها را عمیق تر کند ، فیلم میخواهد این تضادها و تفاوت ها را دور کرده و آنها را اشتراک بدهد ، با حقایقی که از میان دیالوگ ها فهمیده میشود متوجه میشویم آنها از دوری شخصیتان از یکدیگر ناراضی اند و طرف مقابل را مقصر این امر میدانند اما به تدریج به این قضیه پی میبرند که خودشان نیز شخصیت خود را پنهان کرده و آن طور که میخواهند زندگی نمیکنند و با دیگران آن طور که میخواهند ارتباط برقرار نمیکنند ، در انتها میبینیم آنها با این مشکل مبارزه میکنند و عاشق یکدیگر میشوند و سپس از این زندان رها می شوند در حالی که نه تنها این تنبیه باعث نشد که آنها آزادی خود را فراموش کرده و سرخورده تر و گوشه گیرتر شوند بلکه این قفس راهی برای آزادی همیشگی آنها بود!


    امتیاز من : 9/10

  11. 20 کاربرِ زیر از peyman_eun بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  12. #1546
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    ارسال ها
    711
    سپاس
    7,972
    از این کاربر 6,073 بار در 737 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول


    دیگه از جمز باند چیزی جز سناریویی کلیشه ای و ولخرجی های پر زرق و برق نمونده! و واقعا بی مزه شده همین امروز و فرداست که مثل انتقامجویان بیان جیسون بورن و جمزباند و دو سه تا مامور خفن دیگه رو باهم مچ کنن یه معجمن دیگه به خوردمون بدن . دیگه دوران جمزباندو جمزباندبازی تمومشده و باید به فکر اسطوره های جدید باشن سنوریوهای جدید و نوآورانه اینا همش دارن درجا میزنن .دیگه از این به بعد کسی برا 007 تره هم خورد نمیکنه
    تنها امتیازی که میشه بهش داد7 هه نه بیشتر چون لایقش نیست نه کمتر چون بی انصافی میشه بهش

    .


  13. 11 کاربرِ زیر از matiyo بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  14. #1547
    ■ have a "wanna get drunk" beard ■
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    محل سکونت
    ایــ مشـهد ـران
    ارسال ها
    143
    سپاس
    1,050
    از این کاربر 2,838 بار در 155 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول


    مصائب "هیو گلس"
    - - - - - - - - - - - -

    بلاخره کیفیتِ خوبِ رونانت هم منتشر شد و قسمت هم شد ما ببینیمش. از داستان فیلم که برای همه مشخص هم میگذرم و صاف واردِ عمق فیلم میشم. قبل از هرچیزی باید بگم از فضاپردازی فیلم لذت بردم. لوکیشن‌های خیلی خوبی داشت و فیلمبرداری خوبِ فیلم هم بخوبی به چشم میومد. زمان فیلم 2 ساعت و 36 دقیقه بود و با توجه به فیلمبرداری های طولانی از رودخانه و کوهستان ممکن بود که یه مقدار برای بیننده خسته کننده بشه اما برای من مشکلی نداشت. شروع فیلم طوری بود که معمولا دوحالت پیش میاد، یا بیننده خسته میشه از فیلم یا بیننده جذب فیلم میشه که برای من مورد دوم پیش اومد. بازی بازیگرها هم من در درجه‌ی اول بازی "تام هاردی" رو دوست داشتم و بعد بازی "لئو" رو دوست داشتم. هرچند خودِ لئو هم گفته بود که بازی توی این فیلم، مثل بازی توی فیلم صامت هست و دقیقا هم همینطور بود و بیشتر اوقات فیلم درخال خزیدن روی زمین بود. اما نباید از این هم بگذریم که برای این فیلم خیلی زحمت کشیده و به خودش سختی داده و به نوعی رفته بود که اسکار رو بگیره. درکل فیلم خوبی بود هرچند که میشه به فیلم و مخصوصا داستانِ فیلم خُرده گرفت اما فیلم راضی کننده ای بود.


    8.5/10

    پ.ن: در رابطه با اسکارها هم باید بگم که ایناریتو حقش بود اسکار بگیره و درموردِ اسکار بهترین بازیگر معتقدم که امسال باید فسبندر بخاطر بازی فوق العاده ـش توی جابز این جایزه رو میگرفت.


  15. 22 کاربرِ زیر از Jimmy Darmody بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  16. #1548
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    ارسال ها
    1,196
    سپاس
    25,365
    از این کاربر 20,379 بار در 1,374 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول



    (Edge of Tomorrow (2014



    پس از دیدن فیلم "لبه ی فردا" اولین چیزی که در ذهن بسیاری از بینندگان القا می شود مسئله ی تقلید هست، اما سوال اینجاست: آیا تقلید همیشه بد است؟ این فیلم ثابت می کند که می توان با یک تقلید هوشمندانه فیلمی بسیار جذاب تر و ارزشمندتر از فیلم های مشابه قبلی ساخت.
    واضح است که ایده ی اصلی این فیلم تقلیدی از فیلم "Source Code" و سری فیلم های "Back to The Future" هست اما اینطور نیست که فیلمنامه ی آن روایتی صد در صد تقلیدی از محتوای این دو فیلم باشد بلکه ایده هایی در فیلمنامه ی آن وارد شده که آن را از این دو فیلم و سایر فیلم های مشابه متمایز میکند ، همچنین برتری های زیادی در زمینه های دیگر از جمله جلوه های ویژه و تدوین ، کات های به موقع و سیر روایتی بهتر نسبت به "سورس کد" دارد.
    فیلم در ابتدا به خوبی هرچه تمام تر روایت می شود ، با کات های به موقع و همینطور با تدوین مناسب به خوبی ادامه پیدا میکند، ریتم فیلم تا حدود یک ساعت ابتدایی ایده آل هست اما مشکل اساسی عجله در پایان بندی ست، توجه شود که منظور از پایان بندی تنها در سکانس پایانی خلاصه نمی شود بلکه سکانس پایانی این فیلم تقریبأ مناسب هست ولی وقایع و جمع بندی نیم ساعت پایانی عجولانه است. جلوه های ویژه و فیلمبرداری این فیلم خارق العاده است و بی شک در این زمینه تمام بیننده هایش را راضی می کند و این از ویژگی های بسیاری از فیلم های این کارگردان توانا یعنی "داگ لیمان" می باشد ، از دیگر ویژگی های این فیلم قابلیت وفق دادن بیننده با محیط های مختلف فیلم هست ، به طوری که در صحنه های جنگی بیننده دچار فیلم زدگی نمیشود!


    تأثیر موسیقی متن فیلم درجایی که باید حس ترس در بیننده القا شود کاملأ حس می شود و مورد تحسین است.
    بازیگری ها همگی فوق العاده بوده و می توان ادعا کرد که تام کروز و امیلی بلانت یکی از بهترین تجربه های سینمایی خود را رقم زدند و اینطور احساس می شود که کاراکتر ریتا وِراتاسکی (تمام فلزی!!) به خوبی در فیلم جا افتاده است.
    همه ی این ویژگی های بسیار خوب به همراه فیلمنامه ی جذاب آن قطعأ بینندگان بسیاری را راضی خواهد نمود، اوسط فیلم چند سکانس طلایی وجود دارد، سکانس های پایانی نیز به شدت غافلگیرکننده هستند و من هم قصد ندارم سکانس اصلی آن را لو بدهم فقط دوست دارم به این نکته اشاره کنم که بعد از منقرض شدن نسل میمیک ها و تمام شدن این جنگ میبینیم باز جنگی دیگر در پیش است! و این نشان می دهد که بشر همیشه به دنبال جنگ است و همیشه بهانه ای برای شروع جنگ دارد.
    این فیلم حقیقتأ شبیه یک بازی کامپیوتری ست که تمام وقایع از قبل برنامه ریزی شده و معین هستند، حالا بریم چپ حالا بریم راست ، جاخالی بده ، شلیک کن ، گیم آوِر ... دوباره از اول ... اما آیا این یک عیب برای این فیلم محسوب میشود؟ اگر کمی دقت کنید زندگی هم شبیه یک بازی کامپیوتری بسیار پیشرفته ست ، ما هیچ وقت در شرایط صد در صد مشابه با وضعیت قبلیمان قرار نگرفتیم پس نمیتوانیم قضاوت کنیم که اگر تمام شرایط یکسان باشند افکارمان متفاوت یا یکسان با وضعیت قبلی خواهد بود. بگذارید یک مثال جالب بزنم ، بازی نورهود بازی هست که تو میتوانی آخرش را به انتخاب و اختیار خودت تغییر بدی! تو میتوانی در انتها تاج را بر سر خودت بذاری و پادشاه بدی باشی و به مردم ستم کنی! و میتوانی پادشاه حقیقی را نجات بدهی و تاج را بر روی سر او بگذاری! یعنی یک بازی که تمام وقایع آن از پیش برنامه ریزی شده و خطی جلو میرود ولی قابلیت تغییر دارد ، زندگی شبیه یک بازی پیشرفته ست ، یعنی تعداد انتخاب ها و تغییراتی که فرد میتواند انجام بدهد محدود نیستند ولی همگی از قبل برنامه ریزی شده هستند ، بعضی از کارها را اگر در زمانی انجام بدهی ممکن است فوایدی را برایت داشته باشند و اگر همان کارها را در شرایط دیگری انجام بدهی ممکن است فقط ضرر داشته باشند ، برای زندگی بینهایت شرایط وجود دارد که هیچگاه یک فرد نمیتواند ادعا کند که در دو زمان متفاوت در شرایط صد در صد مشابه قرار گرفته است.
    فیلمنامه این اثر بسیار زیباست اما می توانست پایان بندی خیلی بهتری داشته باشد. نمیشه بدون دلیل ایراد وارد کرد:
    مشاهده محتوا اسپویلر

    در جایی از فیلم متوجه میشویم که "بیل کیج" حقیقتی را از زبان "ریتا وِراتاسکی" بیرون میکشد و آن نام وسطی "رز" هست اما در پایان بندی فیلم هیچ استفاده ای از این حقیقتی که به زور یافته شده! نمی شود، همانطور که در فیلم های مشابه همچون "اینسپشن" مشاهده کردیم که حقیقتی از درون خواب های تو در تو (خوابی درون خوابی دیگر) یافته می شد و کارگردان از این حقیقت در طول فیلم استفاده می کرد. اما بد نیست از یکی از سکانس های پایانی مناسب این فیلم نیز یادی کنیم ، آنجا که مفاهیمی مانند ریخته شدن خون یک آلفای خاص بر روی بدن باعث میشد که در صورت مرگ شخص به نقطه ی آغازین برگردد و کارگردان از این حقیقت که در اواسط فیلم فهمیده می شود در انتهای اثر به خوبی بهره برده است.

    توجه کنید که این یک فیلم تخیلی ست همانند فیلم های تخیلی دیگر همچون "یادآوری کامل" و ...، بسیاری از وقایعی که در اینگونه فیلم ها رخ میدهد غیر قابل باور است ، حتی وقایعی که در فیلم های مشابه همچون "لوپر" نیز رخ میدهند غیر قابل باور هستند اما بیننده با داستان آنها زندگی میکند و آنها را می پذیرد هرچند در دنیای واقعی کنونی غیرممکن به نظر برسند.

    جلوه های ویژه : 9.2/10
    فیلمبرداری : 9.2/10
    موسیقی متن : 8.3/10
    تدوین : 9.5/10
    طراحی دکور و طراحی لباس : 8.5/10
    فیلمنامه : 8/10
    بازیگری ها : 9/10


    Can't find yourself. Lost in your lies

  17. 22 کاربرِ زیر از peyman_eun بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  18. #1549
    ■ have a "wanna get drunk" beard ■
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    محل سکونت
    ایــ مشـهد ـران
    ارسال ها
    143
    سپاس
    1,050
    از این کاربر 2,838 بار در 155 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول



    هفت یاقی و یک سیاه پوست
    - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
    اگر "پالپ فیکشن" را فراموش کنید، تنها کارگردانی که تمام فیلم‌هایش را تماشا کرده‌ام و تک تکِ فیلم‌هایش را دوست‌داشته‌ام "تارانتینو" ـست. دیشب هم هرچند دیروقت، اما فرصت شد آخرین اثرِ اون یعنی هشت نفرت انگیز رو ببینم. انجام اینکار که آدم یک فیلم را در فرمتِ فیلمبرداری 70 میلی متری و با 160 دقیقه زمان، همراه با استفاده از هفت‌تیر و کلاه و یک لوکیشن ثابت یک اثر شاهکار به وجود آورد کارِ ساده‌ای نیست و فقط از کارگردانِ مثل تارانتینو برمیاد. مثل فیلم قبلی، یعنی جانگو رهاشده در این فیلم‎‌هم با قراردادنِ یک سیاه‌پوست، یعنی ساموئل ال.جکسون بعنوان نقش اصلی فیلم، آن هم در دوره زمانی که نژادپرستی و مبارزات با سیاه‌پوستان در اوج خودش بود حمایت از سیاه‌پوستان را به شیوه‌ی خاصِ خودش نشان داد. یکی از دلایلی که فیلم‌های این نابغه برای من هیچوقت کسل کننده نبوده اینه که خیلی غیرمنتظره بیننده رو غافلگیر میکنه که توی این فیلم هم کم دیده نشد.




    ورودِ سگ‌ها و مکزیکی‌ها ممنوع!
    - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
    بخش‌بندی فیلم هم در نوع خود یکی از دلایلی است که فیلم‌های تارانتینو رو دوست دارم. چرا که با توجه به این بخش بندی‌ها آدم متوجه میشه خیلی زود به جوابِ سوال‌ها خواهد رسید و باید فیلم رو با دقت دید. داستانِ هشت نفرت‌انگیز‌ هم در شش بخش جلو رفت و نقطه‌ی قوتِ این بخش‌ها، بخشِ چهارمِ داستان بود. تمامی بازیگرانِ فیلم بازی بیادماندنی از خودشان به جای گذاشتند. حتی چنینگ تاتوم که خیلی داخل داستان نبود. هرچند که نبودِ کریستوفر والتز در این فیلم حس میشود و به خوبی میتونستِ نقشِ The Hangman را ایفا کند. قصد ندارم خیلی از فیلم بگم و فیلم رو لوث کنم اما درکل فیلمِ کامل و فوق‌العاده‌ای بود. اگر میخواهید 160 دقیقه از [1] داستانِ تارانتینویی که انگار دارید در یک زمستانِ برفی صفحاتِ کتابِ موردعلاقه‌اتان را ورق میزنید [2] هنرنمایی بازیگرانِ فیلم که انگار دارند بصورتِ زنده نمایشنامه‌ای رو براتون اجرا میکنن [3] فضای سفیدپوش و برفی و بی رحمِ داستان [4] موسیقی دلچسبِ انیکو موریکونه و [5] خون و خونریزی لذت ببرید این فیلم را از دست ندهید.


    امتیازِ نهایی: 9.5 از 10



  19. #1550
    ■ have a "wanna get drunk" beard ■
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    محل سکونت
    ایــ مشـهد ـران
    ارسال ها
    143
    سپاس
    1,050
    از این کاربر 2,838 بار در 155 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول



    • یادم رفته بود مردم این شهر چطورین!
    - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

    بروکلین داستانی کاملا کلیشه‌ای داشت که البته خیلی خوب به این داستان جون داده شده و با آهسته جلورفتنش داستان رو برامون مثل یک رمان تعریف کرد. بازیگر نقش اصلی داستان، سیرشا رونان با زیبای ظاهری که داره بازی خوبی به نمایش گذاشت و با حرکاتِ صورتش احساسات رو خیلی خوب به بیننده منتقل میکرد. انگار که برای همین نقش ساخته شده بود. موزیک متن فیلم نکته‌ی قوت بعدی فیلم هست که میتونم بهش اشاره کنم. استفاده مناسب از قطعه‌های مناسب در زمانِ مناسب که بتونه حسِ اون سکانس رو به بیننده منتقل کنه. داستانِ فیلم هم جدای از داستانِ عاشقانه‌ای کلیشه‌ای بودنش به نظر من قصد داشت زندگی یک دختر جوان رو شرح بده که در اوجِ خامی برای پیشرفت توی زندگیش باید مهاجرت کنه و از خونه دور بشه و توی این زندگی میتونه هر اتفاقی براش رُخ بده.

    بطورِ کل فیلم خوبی بود اما برای یکبار دیدن! با وجود تعاریفی که ازش شنیدم و انتظاری که براش کشیدم منو نتونست راضی کنه. تنها یادگاری که از این فیلم میتونم بگیرم موسیقی متن خوبش هست که کارِ آقای مایکل بروک هست و شامل آهنگ‌های خوبی هم هست. آهنگِ Homesick ـش رو حتما امتحان کنید.


    امتیازِ نهایی: 6.5 از 10


  20. 18 کاربرِ زیر از Jimmy Darmody بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 
صفحه 155 از 317 اولیناولین ... 55105130145153154155156157165180205255 ... آخرینآخرین

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.