خداوند , اروپائی ها را آفرید تا نشان دهند آثار درام یعنی چه...
زبان از توصیف این اثر قاصرِ! هرچی فکر میکنم که چجوری اون حسی که از ابتدا تا انتهای تماشای این اثر
منو تو خودش حبس کرده بود رو , روو کاغذ بیارم نمی تونم!
زمانی که BoyHood رو دیدم , فک میکردم اولین اثر ناب دراماتیکی هست که تماشا میکنم , اثری که کارگردان
یا نویسنده نخواسته با بزرگ نمائی داستان رو به حاشیه بکشونه و بجای تحت تاثیر قرار دادن تماشاکر بنوعی
حس دلسوزی ـشو جلب کنه! اما حالا میبینم Mommy گام رو فرا تر از یک قدم گذاشته و سوژه ای رو انتخاب
کرده که روایتش کار هرکسی نیست! Mommyسرگذشت مادرانی است که محکوم هستن به جرم نکرده....
جُرم آنها فقط مادر بودن است , تقاصشان پَرپَر شدن جگر گوشگان ـشان است...
بلحاظ محتوای این اثر خیلی حرف برای گفتن داره , خیلی... این موضوع رو کارگردان انداخته رو دوشِ نویسنده
و بُعد شخصیت پردازی داستان! شاید تو این اثر کاراکتر هائی رو ببینید که براتون بی معنی باشه! اصلا نتونید
ارتباطی باهاشون برقرار کنید! اما گذر زمان(فیلم) همه چی رو بهتون نشون میده! در انتها...فقط کمی باید صبر
کنید و عجولانه بعد تایمی دکمه ی Stop رو نزنید...
دکوپاژ سکانس ها به حرفه ای ترین شکل ممکن صورت گرفته تا حدی که در کنار میزانسنبندی های عالی
گاهی شما رو تو خودش حل میکنه! شاید در طول فیلم گاهی محو صفحه ی نمایش بشید و اصلا متوجه
نشید که دارید فیلم میبینید... انگاری همه چی یه رویا است , نه همچین چیزی نمیشه , واقعیت نداره...
Mommyدِرام تلخیِ...همه ی اتفاقات در یک بستر رئال اتفاق میوفته , بخواید یا نخواید در انتها
همونطور که زندگی واقعی بهتون نشون میده هر شادیِ طولانی نیست و مثل یه حباب میمونه
در انتهای اثر اون حُباب شادی میترکه و همه چیز "واقعی" و تلخ به پایان میرسه!
دیدن این اثر رو به همه پیشنهاد میکنم
نمره ی من به فیلم
10/10