»» وودي الكلي و مكانيك جوان خوشدست سابق و پيرمرد فراموشكار و لجباز فعلي تمام هم و غمش رسيدن به "لينكولن" و گرفتن اون جايزهي 1ميليوندلاري كذايي است جايزهايي كه يه تبليغ بينمك و بيارزش براي اشتراك در يه مجلهي محلي بيشتر نيست ولي فعلا براي وودي از همه چيز اين دنيا باارزشتر بهنظر ميرسه ...
به قول يه منتقد خارجي "كمدي" يا "درام"؟! نبراسكا تلفيقي از هر دوتاي اينها با كمترين بزرگنمايي. اون كمترين هم بايد بنويسيم به حساب برادران نامي خانواده يعني "كول و بارت" دو شخصيت كه به معناي واقعي كلمه "انگل جامعه" به حساب ميان و گرنه مابقي دقيقا همون اتفاقي است كه با بازگشت يه پيرمرد ظاهرا پولدار به وطن سابقش ميفته نه كم نه زياد.
چندتا "چيز" معركه وسط اين داستان ملو و آهسته ولي گزنده
(براي جامعهي آمريكايي) وجود داره كه موردي بهش اشاره ميكنم:
»» اين تا به امروز بهترين و مستندترين دعواي پدري و پسري بود
(البته پسر كوچك) كه توي سينما ديده بودم. با "رك"گويي بيوقفهي وودي پدر كه اوجش شايد سكانس ميگساري پدر و پسر باهم بود.
»» پين
(كارگردان فيلم) همان بلايي رو سر "وطن و گذشتهي وودي" مياره كه "ريتمن" در فيلم "
Young Adult" پيشاپيش تجربه كرده بود. بد نيست بعد از اين فيلم يه سري هم به فيلم "ريتمن" بزنيد.
»» و ميرسيم به "جون اسكوئيب" در نقش "كيت" همسر وودي و مادر ديويد و دقيقا همين جا بهخاطر بازي فوقالعادهي اين "فسيل" ماده از سر جامون بلند ميشيم و حدود نيمساعت فقط دست ميزنيم. نميدونم چه كسي ميخواد با اين "شاهكار" رقابت كنه "كيت" اينقدر مادر ديويد و همسر وودي بود كه اصلا فكر كردم واقعا اينها باهم نسبت دارن.
»» درك و توضيح خيلي از جزئيات فيلم براي من به عنوان يه تماشاگر ايراني مفيد فايده نيست. و بهتره يه آمريكايي در خصوصش توضيح بده.
جالبه اين فيلم هم به مانند فيلم پر از درد و رنج "12 سال بردگي" (كه به غير از اين مورد فعلي هيچ تشابه ديگهايي با هم ندارند) صاحب يك پايان دوگانه است يعني وقتي فيلم تمام ميشه دقيقا نميتونم بگم اين يه پايان خوش بود يا تلخ انگار همه چيز به خود من وابسته است كه چطور دوست دارم فكر كنم كدام موقعيت رو دوست دارم انتخاب كنم. اين جور هم بدك نيست حداقل توي اين دوتا فيلم جواب داده.
امتياز:
7