برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
صفحه 205 از 316 اولیناولین ... 5105155180195203204205206207215230255305 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 2,041 تا 2,050 از مجموع 3156
  1. #1
    Yes, I’m gonna Win
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    T3hraN
    ارسال ها
    1,446
    سپاس
    14,886
    از این کاربر 20,609 بار در 2,502 پست سپاس گزاری شده

    آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول



    دوستانی که خوره ی فیلم هستن میتونن توی این تاپیک آخرین فیلم ـی که دیدن رو معرفی کنن .
    چیزی که مهم هست توی این تاپیک نظر شما در مورد اون فیلم هست، نه نقد یا معرفی کپی شده از جای دیگه و فلان منتقد.
    شاید یه فیلم از نظر اکثریت خوب یا بد باشه ولی شما نظر متفاوتی نسبت به اون فیلم داشته باشید . ما توی این تاپیک قراره تظر و برداشت شخصی "شما" از فیلم رو بدونیم . اگر در کنار مطلب خودتون و جهتِ کامل تر شدن پستتون هم از نقدِ سایت های معتبر دیگه استفاده کنین مشکلی نداره .

    برای هر چه کامل تر شدن و بهبود روند تاپیک یه سری قوانین و نکته هایی لحاظ شده که باید زحمت بکشید و در پست های معرفی خودتون لحاظ کنید .



    • اسم لاتینِ فیلمِ موردنظر رو حتما ذکر کنید و صرفا به گذاشتن عکس اکتفا نکنید که بعدا از طریق "جستجو" بشه راحت تر بهش دسترسی پیدا کرد .

    • گذاشتن عکس یا پوستر از فیلم (ترجیحا پوستر فیلم) علاوه بر زیبایی پستِ شما، به معرفی بهتر فیلم به کاربرا هم کمک میکنه . فقط هنگام گذاشتن عکس به دو نکته توجه کنید:
    • اول اینکه از عکس های با سایز و حجم معقول استفاده کنید. و بعد اینکه عکس مربوطه رو در گالری عکس اختصاصی سایت آپلود کنید که در آینده با مشکلاتی از قبیل پاک شدن عکس ها روبرو نشیم. در صورتی که سایز تصویرتون بزرگ بود حتما تصویر بندانگشتی مخصوص انجمن رو استفاده کنید (Thumbnail for Forum)

    • حتما لینک مربوط به صفحه ی IMDB اون فیلم رو هم در پستتون قرار بدید .

    • حتما توضیحی درباره ی فیلم و داستانش بدید (استفاده از خلاصه داستان های موجود در نت خلاف مقرراتِ تاپیک هست).

    • نظر شخصی خودتون رو درباره ی فیلم بنویسید، نه نظر بقیه ی افراد یا منتقدها رو .

    • طبیعتا متن های نیم خطی با این محتوا که خوب بود/خوشم اومد/ حتما ببینید یا.... اسپم محسوب شده و پست بایگانی خواهد شد .
    • اگر توی متنتون بخش مهمی از فیلم و یا پایان اون رو بیان میکنید حتما و حتما از تگ اسپویلر() استفاده کنید .
    • و در آخر اینکه نمره و امتیاز خودتون به فیلم (از ۱۰ امتیاز) رو اعلام کنید.

    • لطفا از درخواست و قرار دادن لینک دانلود در تاپیک خود داری نمایید.


    امیدوارم با مشارکت همه ی کاربرا و رعایت نکات بالا شاهدِ تاپیک کامل و منظم و پر رونقی باشیم که بتونه به کاربرای عزیز برای انتخاب فیلم موردنظرشون کمک کنه .




    با تشکر .
    تیم مدیریت انجمن/ سینما



  2. 370 کاربرِ زیر از Moh3eN بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :

    "Ross Geller",.:'PΞJMΔП':.,.:SiSiBK:.,.Ven0m.,0UnknowN1,11212,123u,125yahel,1passenger,2rance,3bastian,86471181,:: ERFAN ::,::LuCiFer::,a1251372,AAlireza,abbas stannis,Achillies,ADaM AhaNi,AdibTE,ADOLOVSKY,ahmady45,Ahmad_n,akromat,Alex Vause,ali1452,ali33,Alireza-cRm,AlirezAlirezA,aliskh,alita34,allen74,amesterida,amingeneral,amin_orang,AmiR RezA,AmirGoody,Amirhossein17,AMIRHOSSEIN20,AMIRREZA RV,amir_24,ammar,amo_omid,ana raftalia,anzalichi,apple2009,AR!@N,aramis2800,Arash_72,ARCTIC,arefeh-7,arezoojashoa,aria76,arso,asdali,ashley_1986,atena90,Atrin021,audrey,♥FRIENDS♥,bad-sector,bakuryu,bamdadn,Barkeep,Barney,Barney Stinson,Batlaghi,bayani,behzad_daniel,Being Amin,BIG FELLAH,bikash,Bill The Butcher,Bis,Boatles-Oar,bysnco,CapKiLL3r,caroline,Chandler Bing,Charliee,checha,Chris,Cinderella,Corleone,D O R D I,daniish,Dark Angel,DARK BOY,Dark Passenger589,Davinci,Days of Heaven,dazraf,De PALMA,Demon Killer,DEXTER HBO,Dexter_171,dll,don draper,drake,Dream Theater,Dreamy girl,dutchman,Eℓηαz,ebire,ebramg,ehsan1370,ehsan_2000,Ehsan_keen,eli99,eni,erfani,ergen,eric,Error Time,ESajad,ESPRIT,EstefaN,Ever_3313,Exit1,FarboƉ,Farc0da3lx,FARZAD-P,fatima-b021,Fedex,Filmer,freeda,friendz,g0dsend313,Gallow,gasarsa,gole yakh,H a M i D,H!TMAN,h1tman007,haberalism,hadi2006mi,hamed224,hamid-p71,HAMID13,hamid5251,Headache,hitman,HMNN,Hmv-,hossein370,hosseinare,hosseinf722,Hossein_124,hossien89,hosssein,idin,Irag,irani11,ShInOdA,Jack Bauer,jackal,jackbauer2012,janloka,JenabPargaar,Joey,jokarsanaye,joker8,Julie,justice,justUnited,karim_load,Katy Perry,KawasaKi,KEVIN GARVEY,KimiaM,KING STANNIS,KING TWD,kingmiladkh,kingnessi,KingStranger,KOOROSH,koresh92,kousha,lastshepherd,legendary,Lemonism,libra,linkinpark20,Logic,Lordloss,Lou Bloom,M.Amir,M.pirate,M20N-5HiN3,m621,Maa vampire,mah banoo,mahdi1356,mahdi206,Malcolm X,mamallyy,MaMaLoM,Mani Vampire,MaNiTa,mansourhobbit3,Marlon Brando,marya,mas5oud281,masihm,matiyo,MDZaRa,Meee,MEHDIATB,mehdikhani,MeHr@n,mehrab 63,Mehrad7777,mehrdad_2,mehrganj,mehrzadds,Meti,meysam1366,mhk,Mia_3D,Midnight Coffee,Mikado,Milad eMJey,MILANO,Miss Harley,MixMkv,Mohamad20,Mohammad-RI,mohammad1992,Mohsen82,mortezasmh,mr67,MRK,MrParhaM,Mr_Ashkan,mushroom,nasim777,nemsis,Nestor,Nevah,nevermind,nilou6,nimaasna,Nimoo,nlarijani,No Country,NOjAN,nokhbeh,Nora,nosheh,Notion,Noyze,тнor,P!NK,P0ya,paradic,PARSA0123,parvazpd,Patriot,pedram136,Pegah,pejmanmm,persian legend,peyman_eun,Phoebe,Pirlo,pooya,poriya_f,prongz,QasemSamangani,Qasem_Samangani,raha_91,RAINY_7,Ray Deadman,Raylan Givens,Red Bull,rekaft,reynard1,Reza-G,reza8198,RezaMbz17,Rezaraki,reza_nestor,rolan,roshan_gh,R_HURRICANE,S.A.N.T.A,S0hrab,S@eeD-Mj,S@eeƉ,Saber-j,SaeeD-Mj90,saeedporreza9,Sahid,sajad4,sajad44,saman2esm,Samankaka,samansh,samb,sami1428,sawasa,SepehrDtj20,Serenita,sh2012,shahramirani,shayan010,shayan____sa,Sheldon_Cooper,Sherlockian,SHIELD,shifter,Sina Nmt,sina-hidden,Sina_Saw,Sky Boy,sky-boy,SKYPERSiA,slimshady,smgh470,Snow,snr,StarTak,STEFAŊ,SterlingArcher,stesa,superstar,swwq,t-rock,tasha,Tha Real Nigga,The Buzzards,The Vaiper,TheDarkness,ThunderStorm,tigerom,Trinity Killer,TrUe.MadnesS,UntouChable,فرشیدورد,گل گلدون,V!p3R,V@hiD,vA hid,vahid-fcb,vaker,vampire021,vampire_sh17,VIVA THE ROCK,voldemort,War Daddy,white_beard,witch king,wlh,Xasta,yaser63,Zac Efron,zahra128,zakhar2atishe,Zaxmx,zesht,Zombieland,[JOKER],ŞłŁΞИҬ,_BEHZAD_,_princ3_,_Tara_,امیدلئوناردو,حسن زیتون چی

  3. #2041
    اگه بارون بباره
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    محل سکونت
    تربت حیدریه
    ارسال ها
    783
    سپاس
    13,785
    از این کاربر 7,925 بار در 803 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط coolsmoker نمایش پست ها
    دوستانی که فیلم رو دیدن این مطلب رو بخونن تا بدونن تو دو ساعت چه چیزایی رو نشون داده این ارانوفسکی . واقعا کارش حرف نداشته و مفهومی که میخواسته رو با این ارجاعات و نماد ها به خوبی نشون داده . فوق العاده کار کرده این بشر

    مشاهده محتوا اسپویلر
    خاویر باردم = پروردگار
    جنیفر لورنس = مادر طبیعت
    خانه = سیاره زمین ، دنیا
    اد هریس = آدم
    میشل فایفر = حوا
    دو برادر = هابیل و قابیل
    سنگ مخصوص = سیب یا دانه خلقت
    کتاب جدید شاعر = انجیل
    بچه شاعر و مادر = عیسی مسیح
    طرفداران شاعر = پیروان مسیحیت
    پلیس ها و نظامیان = کنایه به دنیای پر از جنگ
    مرگ بچه و خوردنش توسط مردم = نالایقی انسانها و نابودی پیامبرانشان
    اتش و خون داخل انباری = اتش جهنم
    نابود شدن خانه توسط جنیفر لاورنس = اشاره به غلبه طبیعت بر انسانهای نالایق
    قبل جنیفر لارونس در دستان خاویر باردم = دانه خلقت ، شروع دوباره پس از مرگ
    بیدار شدن زنی در رختخواب بعد از همه اتفاقات = کنایه به زندگی پس از مرگ و ایجاد دنیایی دیگه توسط خدا بوسیله دانه خلقت
    ممنون از توضیحاتتون.ولی کلا اینجوری فیلم ساختن یکم آدمو دیوونه میکنه.از نظر من آشغال بود چون باهاش ارتباط نگرفتم و درکش نکردم و فهمیدم کلا نباید دور و بر اینجور فیلمهای معنادار برم.هرکسی هم مثل منه دور و بر اینجور فیلما نره کلا مخش می هنگه.

  4. 9 کاربرِ زیر از saeedporreza9 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  5. #2042
    Now it's TiMe
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    محل سکونت
    تبریز
    ارسال ها
    19
    سپاس
    30
    از این کاربر 166 بار در 19 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    توی این چند روز فرصت شد چند تا فیلم زیر رو ببینم که نظرم رو با شما به اشتراک میزارم:
    Get out: من همیشه از ایده جدید مخصوصا توی ژانر ترسناک استقبال میکنم این فیلم هم با ایده جدید خودش و ترکیب اون با مسائل نژاد پرستی خوب عمل کرده بود. شاید به زحمت بشه توی ژانر وحشت این فیلم رو قرار داد چون شوک اور بود بیشتر تا ترسناک. بازی بازیگران هم خیلی خوب بود. در کل 8/10 ریت مناسبی برای این هست.
    Wind river:فیلم جنایی و معمایی با ترکیب بازیگران هالیوودی و سرخپوستی. تمامی المان های یک فیلم خوب رو در خودش داره ولی احساسات رو در هیچ زمینه ای به اوج نمیرسونه. نه در احساس همدردی به اوج میرسید نه در انتقام و نه پیچیدگی. بازی جرمی رنر توی فیلم خیلی عالی بود و کاملا در حدی که بشه در فصل جوایز شانسی براش قائل شد. موسیقی عالی بود. اما فیلم نامه کمی احساسی بود و به نظر میرسید نویسنده تحت شدید احساسات داستان واقعی فیلم نامه رو نوشته. در کل 8/10 به این فیلم
    rififi: یک فیلم دهه 50 با مضمون سرقت و انتقام. این فیلم به شدت به اندازه بود و هر چیزی که یک فیلم باید داشته باشه رو داشت. شروع و میانه و پایان. معمولا دیدن فیلم های خیلی قدیمی کمی حوصله میخاد چون ایده های اونا در طول زمان خیلی مورد استفاده قرار گرفته و به نوعی نخ نما شده مخصوصا اگر اون فیلم ها مولف هم باشند. ولی این فیلم با ترکیب عناصر مختف در خودش فیلم سرگرم کننده ای بود. در طول فیلم داستان انقدر حساب شده جلو میره که اصلا سوالی یا ایده بهتری به ذهن شما نمیرسه. در کل ارزش دیدن رو حتما داره و با در نظر گرفتن عامل زمان 8/10

  6. 18 کاربرِ زیر از Thi JoKEr بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  7. #2043
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    ارسال ها
    1,196
    سپاس
    25,320
    از این کاربر 20,370 بار در 1,374 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول



    Blade Runner - 1982

    زندگی در ترس زیباست. درسته؟
    به همین خاطر همیشه یه برده‌ای
    .
    .
    .
    من یه چیزایی دیدم
    که شما انسان‌ها نمیتونستید باور کنید...
    سفینه‌های جنگی كه در شانه‌ی کمربند "اوریون" در آتش می‌‌سوختند.
    شاهد درخشش اشعه‌های C در تاریکی، نزدیک دروازه‌ "تانهاسر"...
    پرنده‌هایی دیدم...
    که در آسمان‌های تاریک می‌درخشیدند...
    ولی تمام اون لحظه‌ها... در گذر زمان... مثل قطره اشکی در باران گم میشن.
    زمان مرگ فرا رسیده!


    این بخش Tears in rain جزو بهترین مونولوگ‌های تاریخ سینماست. دوست دارم توجه‌تون رو به سال ساخت این فیلم (1982) جلب کنم تا به ماندگاری این اثر پی ببرید. باور کنین من بی‌خودی نمیخوام فیلمی رو بزرگ جلوه بدم ولی نظر واقعیم رو راحت میگم و وقتی عظمت یک فیلم رو ببینم انکارش نمیکنم. این فیلم از نظر پروداکشن عظیم و آینده‌نگرانه هست و نشان از روشنفکری کارگردان (ریدلی اسکات) داره. کارگردانی که بزرگ فکر میکنه. تیم بازیگری این فیلم به خصوص "هریسون فورد" و "روتخر هاور" همگی عالی ظاهر شدن. موسیقی این فیلم بی‌نظیره و جزو بهترین آلبوم‌های ساند ترک فیلم‌ها هست که تا به حال شنیدم. ریدلی اسکات جوری این فیلم رو ساخته که به شدت تأثیرگذار و خلسه‌آوره! حتی لازم نیست دیالوگی رد و بدل بشه. تصاویر و موسیقی خودشون با شما حرف میزنن! از نظر داستانی غافلگیری‌های خوبی داره و مفاهیم جالبی هم داره که باعث شده این فیلم ماندگار بشه. فیلمبرداری و کیفیت تصاویر درجه یک هست و با توجه به زمان ساخت، این فیلم علمی-تخیلی یک "تحول" در تاریخ سینما به وجود آورده. حتی از منظر زیباشناختی و معماری هم بسیاری از فیلم‌ها و انیمه‌ها از ساختمان‌ها، سفینه‌ها و پس زمینه‌های این فیلم الگوبرداری کردن. تم فیلم به شدت بارانیه! و این بارون هم در راستای هرچه بیشتر کردن خلسه‌ی فیلم هست.

    داستان: 8.5/10
    فیلمبرداری و کیفیت تصاویر (با توجه به سال ساخت): 9/10
    موسیقی (ونجلیس): 10/10
    بازیگری‌ها: 7.5/10
    لذت‌بخشی: 8/10

    به طور کلی امتیاز من: 8.4/10




    Blade Runner 2049 - 2017

    بعضی وقت‌ها برای دوست داشتن یک شخص...
    باید براش غریبه باشی!


    فقط باید سکانس آخر رو دید و به احترام نویسندگان داستان از جا بلند شد! فوق‌العاده بود یعنی چجوری بگم واقعأ از داستانش حض بردم و غافلگیرم کرد. برام داستان و مفهوم خیلی مهم هست و این فیلم کاملأ انتظاراتم رو برآورده کرد. به نظر من این فیلم یکی از موفق‌ترین دنباله‌هاست. ریدلی اسکات هم جزو نویسندگان بوده و از طولانی بودن فیلمش انتقاد کرده بوده. آره خیلی طولانی بود (حدود دو و نیم ساعت) ولی باورتون میشه اصلأ دوست نداشتم تموم بشه. به نظر من این فیلم از نظر کارگردانی (دنیس ویلنوو) و پروداکشن در سایه قسمت اول فیلم که ریدلی اسکات ساخته بود قرار میگیره یعنی به نظرم دنیس ویلنوو به اندازه ریدلی اسکات بزرگ فکر نمیکنه اما فیلم لذت‌بخش‌تری ساخته. متأسفانه موسیقی هانس زیمر در این فیلم هم به شدت در سایه موسیقی ونجلیس در قسمت قبلی قرار میگیره. جالب اینکه فیلم با آهنگ‌های کلاسیک قدیمی (مثل آهنگ‌هایی از فرانک سیناترا و الویس پرسلی) هم به طرز جالبی خاطره‌بازی کرد. اگر دقت کنید فیلم فقط یکی دو جا معابر و خیابان‌های شهر رو نشون میده و بیشتر داخل ساختمان‌ها، سفینه و محیط باز رو نشون میده و به طور کلی بسیاری از پس‌زمینه‌ها ساختگی و جلوه‌های رایانه‌ای هستن البته طراحی صحنه‌ها بسیار خوب هست. میخوام بگم که پس از 35 سال این کارگردان نتونسته فضا و جهان فیلم ریدلی اسکات رو تکرار کنه! و اما در مورد بازیگران باید بگم که تمام بازیگران از جمله "رایان گاسلینگ" عالی بازی کردن بجز "جرد لتو" که فاجعه ظاهر شده و اصلأ نتونست یک بدمن به خوبی نقشی که "روتخر هاور" در قسمت قبلی بازی کرد رو تکرار کنه. متأسفانه جرد لتو مدتی هست که فرصت‌سوزی میکنه و تمام کاراکترهای مهمی که بهش پیشنهاد میشه رو نابود میکنه (دفعه قبل هم نقش جوکر رو خراب کرد). این فیلم دقیقأ مثل قطعات یک پازل میمونه که کارگردان به تدریج و یکی یکی این قطعات رو سر جاشون قرار میده و برای همین هست که مخاطب وقتی حقیقت ماجرا رو میفهمه از درون احساس لذت میکنه!

    داستان: 10/10
    فیلمبرداری و کیفیت تصاویر: 8.5/10
    موسیقی (هانس زیمر): 6/10
    بازیگری‌ها: 6.5/10
    لذت‌بخشی: 9.5/10

    به طور کلی امتیاز من: 8.5/10

    Can't find yourself. Lost in your lies


  8. #2044
    Kenny McCormick
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    محل سکونت
    Blue Grave By The Dark Road
    ارسال ها
    262
    سپاس
    556
    از این کاربر 2,665 بار در 282 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول


    Miami Vice 2006
    اول از همه اینکه کارگردان مایکل مانه پس در بدترین حالت فیلم قراره متوسط باشه
    ولی این فیلم با اینکه اثر عالی ای نیست ولی یه تریلر خوش ساخت و خیلی خوش ریتمه که حتما ارزش دیدن داره
    Miami Vice سریال قدیمیش رو ندیدم ولی بچه که بودم بازیش رو داشتم برای همین برای من هم این بازسازی حس و حال خودشو داشت
    بازیگرا خیلی خوب کار کردن(مخصوصا کالین فرل که کلا با سبیل میدرخشه...فاکس میتونست بهتر باشه ولی)
    فیلم استایل مان و رنگ و روی کارای اونو گرفته و از سریال دهه 80 خیلی بیرحم تر و تیره و تار تره
    برخلاف چیزی که پوسترا و عکسا ممکنه القا کنن,فیلم تمرکزی رو اکشن نداره و اتفاقا اکشن خیلی کمی داره...ولی اون چند سکانسش واقعا عالی کار شده
    "درگیر کننده"بهترین صفت برای سکانسای اکشنه.قشنگ میشه میدون جنگ رو حس کرد
    ارزش دیدن داره...
    7/10
    Veezus


  9. #2045
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    ارسال ها
    20
    سپاس
    108
    از این کاربر 429 بار در 25 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول



    Three Billboards Outside Ebbing, Missouri

    خب نتونستم منتظر بمونم و با هون کیفیتی که برای منتقدا منتشر میشه دیدمش.

    سومین فیلم مارتین مک دونا، سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری، قابل قیاس با فیلم قبلیش یعنی هفت روانی نیست و شدیدا بهتر از اونه. فیلم رو میشه ترکیبی از چندین فیلم معروف (فارگو، منچستر بای د سی و خود فیلم کارگردانش) دونست که خب بعضی از قاب بندیها و حتی استفاده از آدم کوتوله قشنگ منو یاد در بروژ مینداخت.

    اگرچه کارگردان شخصیت ضدکلیشه ای (سم راکول) میسازه ولی خود فیلم میبینیم که دچار کلیشه میشه و با وجود کمدی تاریکش و موقعیتهای بامزه و خنده داری که بوجود میاد، این فیلم هم نگاه بدبینانه ای به انسان داره. فیلم بیشتر تمرکزش رو 3 شخصیته، هم مک دورمند و هم هارلسون و کلا بقیه بازیگرا عملکرد جالبی داشتن ولی راکول در نقش افسر پلیس احمق، بی عرضه و مامانی بازی درخشانی داشت. همون یک سوم ابتدایی فیلمم یه موجودی رو کنار پنجره در حال دست و پا زدن میبینیم که ایهام قشنگی رو ایجاد میکرد.

    فیلم با وجود اینکه واقعا تلخه ولی خب نحوه دیالوگ نویسی طوریه که همه چیزو تغییر داده. در کل دیدنش پیشنهاد میشه...


  10. #2046
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    ارسال ها
    510
    سپاس
    16,105
    از این کاربر 12,950 بار در 502 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    A Monster Calls یکی از خوش ساخت ترین آثار سال 2016 که متاسفانه در گیشه موفقیت چندانی را نداشت و در میان بلاک باسترهای سال گم شد هر چند از نظر بنده با گذشت زمان پتانسیل تبدیل شدن به یک فیلم کالت را خواهد داشت.داستان فیلم شباهت های زیادی به شاهکار Ken Loach یعنی Kes داره البته در دنیایی متفاوت به طوریکه هر چقدر Kes یک اثر رئال ولی A Monster Calls در دنیای خیالی و فانتزی پسر بچه ایی 13 ساله جریان داره. در این متن سعی میکنم با تحلیل به صورت تصویری در خدمت تون باشم و فیلم با تصاویرش شرح بدم.
    یکی از نقاط قوت فیلم استفاده درست در صحنه پردازی و نحوه میزانسن بندی اشیا در لوکیشن هایی که معمولا در محل زندگی شخصت ها جریان داره برای مثال در عکس بالا به زیبایی قابل مشاهده است که این اتاق متعلق به یک نوجوانه اگر با دقت به محل زندگی پسر بچه دقت کنید این جزئیات بیشتر خودش در فضایی که او زندگی می کنه نمود پیدا می کنه و برعکس با رفتن به خونه مادربزرگ پسربچه,از فضایی گرم به فضایی سرد که مناسب یک شخصیت سن بالا است جا به جا میشیم به شکلی که پسربچه هم اذعان به موزه بودن خونه مادربزرگش می کنه.
    مورد بعدی متفاوت بودن شخصیت اصلی داستان ما که پسر بچه ایی تنها و منزوی به نام کانر که با مشکلات بزرگی روبرو است مشکلاتی که برای یک نوجوان خیلی خیلی بزرگه همین سختی ها است که فکرش به سوی تخیل سوق میده در این نما که از بالا گرفته شده اوج تک افتادگی او مشاهده می کنیم چرا که در جمعیتی که سیال هستند او تنها فرد ساکنه و همین متفاوت بودنش نسبت به جامعه ی هم سن خودش نشون میده از این دست تصاویر به مرور در فیلم تکرار و تکرار میشه تا تک افتادگیش در مدرسه و زندگی بیشتر نشون داده بشه.
    در این تصویر ما به کابوس شخصیت اصلی میریم اتفاقی که تصادفی هم نیست نابودی کلیساست که به مورد مهمی اشاره داره چرا که این کلیسا است که چاله ایی تشکیل میده کارگردان بوسیله این نابودی به بیهوده بودن مذهب اشاره داره برای همین خواستار نابودی کلیسا میشه.البته کهنه بودن ساختمان هم نمود این نظریه تشدید میکنه.
    خب نکته ی بعدی A Monster Calls دوری از هرگونه احساسات گرایی در فیلم , به این صحنه که در اواخر فیلم اتفاق می افته دقت کنید آخرین دیدار مادر و فرزند که یکی از حساس ترین نقاط فیلم محسوب میشه و جایی که بیننده به گریه می اندازه در واقع به این شکل رخ میده که دوربین به کنار میره و چیزی از این صحنه پر احساس به تصویر نمی کشه حتی مرگ مادر هم نشون نمیده تا بیننده بیش از حد اذیت نکنه مثال دیگر از این قبال صحنه در چند مورد هم چون صحنه آشتی مادر بزرگ و پسر بچه هم دیده میشه که در اینجا کارگردان تصویر کلوز آپ از پشت نشون میده در لحظه ایی که این دو همدیگر بغل میکنند تصویری که به نظرم در زاویه اشتباه و در مکان اشتباهی قرار داره و همین اثرگذاری لحظه کمتر می کنه و برعکس مورد اول خلاقیتی درش نشون داده نمیشه.

    زوایه نادرست به کار رفته در این نما
    از دیگر نکات فیلمبرداری زمانی که دوربین به مانند این سکانس به آرامی به سمت پنجره میره و به ما به صورت ناخودآگاه هشدار اتفاقی میده که قرار تا لحظاتی بعد رخ بده . این نوع فیلم برداری در سکانس های دیگه هم اتفاق می افته زمانی که دوربین به آرامی این بار از پشت به پسر بچه نزدیک میشه و تعلیقی بوجود میاره که آیا این هیولا که از پشت به او نزدیک میشه یا خیر؟
    خب شخصیت اصلی داستان یک پسربچه نوجوان پس پر بیراه نیست که تمامی توجه دوربین باید بر روی او باشه در این تصویر و نمونه های دیگه ما فوکوس دوربین بر روی او مشاهده می کنیم در حالیکه داستان در این لحظه حول محور گفتگو این دو شخصیت جلو دوربین که در جریانه تمامی این موارد به خاطر این که کارگردان میخواد ما داستان به مانند شخصیت اصلی که پسربچه است دنبال کنیم برای همین هم است که تکنیک فوکوس در عمق,دوربین در پشت و حتی انیمیشین در بعضی نقاط برای روایتش به کار میگیره تا ما با دنیای این نوجوانان عجین بشیم.
    اما مورد بعدی که به مراتب در فیلم تکرار شده درهای نیمه باز هستش که در پشت هر کدوم جریانی در حال وقوع هستش که خب دلیل تکرار این نوع فیلم برداری متوجه نشدم اما نکته ایی که جالب است وجود یک در بسته است که در پایان اونهم باز میشه و پرده از اسرار و رموزی برمیداره که کلیت داستان بر ملا میکنه .در واقع در پایان تمام درها به روی شخصیت اصلی باز میشند همینطور که افکار او هم پخته تر و باز تر از قبل شده.
    در پایان میخوام به یکی از نکات مهم اشاره کنم که شاید کمی از گیج کننده بودن اثر کاهش بده.همونطور که میدونیم صداگذاری هیولا بر عهده Liam Neeson بوده که به خاطر صدای خوب و گیرایی که داره به کاراکتر هیولا جلای خاصی بخشیده در تصویر بالا هم ما خانواده ی کانر پسربچه ی داستان می بینیم که در کمال تعجب Neeson هم درش حضور داره در ابتدای فیلم مادر کانر اشاره به خلق و خوی پدرش میکنه و میگه که مادربزرگ کنار پدربزرگ یک شخصیت آروم بوده و صد البته که در پایان هم زمانی که کانر دفترچه ی مادرش باز میکنه نقاشی هایی می بینه که توسط مادرش کشیده شده بودند که همه شون اشاراتی به سه داستان و در پایان به هیولا داشتند این تمام نگاه ها به این سمت می بره که در واقع شخصیت هیولا همون پدربزرگ کانر که در ناخودآگاه شخصیت نفوذ پیدا کرده و داستان هایی که برای کانر گفته شده در واقع همون داستانهایی که زمانی توسط پدربزرگ برای مادر کانر گفته میشده و او هم تصورات خودش از اون داستان ها برداشت می کرده پس پدربزرگ که مدتی مرده به شکل هیولا به افکار کانر راه پیدا می کنه و کانر در مقابل مشکلات قوی تر میکنه اگر در پایان به چهره ی مادر کانر دقت کنید انگار او هم هیولا می بینه بنابراین شاید او داره پدرش می بینه.
    نظریه بعدی در مورد هیولا این که در واقع هیولا نیمه دیگری از شخصیت کانر که درش جریان داره و در واقع کانر با صحبت با او به این دلیل که هیچ دوستی نداره و تنها در واقع داره با خودش صحبت میکنه و خودش خودش راهنمایی می کنه.به این تصویر دقت کنید به محض بسته شدن دست کانر هیولا هم همین ری اکشن نشون میده انگار هیولا در واقع خود کانر هست و افکار او همون افکار کانره.حتی اگه به صدابرداری کار دقت کنید قدم زدن های کانر تو خونه اش اغراق شده صداگذاری شده به این نحو که انگار یک هیولا داره راه میره و یا از پله ها بالا میره.پس سوال این که اون داستان ها از کجا اومدند؟شاید این داستان ها قبل تر توسط مادر کانر به او گفته شده و کانر داره دوباره در ذهن اش اونها مرور میکنه و همون تصویر سازی هایی که زمانی مادرش برای همون داستان هایی که پدربزرگش داشت(اشاره به نظریه اول) تجسم میکنه تا خودش در مقابل این خیل عظیم مشکلات قوی تر نشون بده.
    در پایان هم شات مورد علاقه ام از این فیلم قرار میدم نمایی از بالا که سه چیز بیشتر توجه مخاطب جلب می کنند : گودال,پسربچه و هیولا.در واقع در اینجا نیمی از تصویر به دلیل گودال سیاه هستش که اشاره به مشکلات زندگی کانر داره.نمایی که با از بالا نشون دادنش عظمت بیشتر میکنه و دید جالبی به مخاطب میده.
    >> با اینحال فیلم A Monster Calls فیلم کاملی هم نیست شخصیت پدر با بازی Toby Kebbell شکل نگرفته و اصلا توضیح مشخصی داده نمیشه برای اینکه چرا پدر پسرش در این برهه حساس تنها میزاره چرا که صرفا توجیه مشغله ی کاری نمیتونه در این زمان که همسرش دچار سرطانه و پسرش همه ی این مشکلات به دوش میکشه دلیل قانع کننده ایی باشه.حتی در انتخاب زوایا نادرست و استفاده از تکنیک های فیلمبرداری که چند باره تکرار میشند ایراداتی وجود داره به این صورت که ذهن به سمتی میبرند که آیا کاگردان و فیلمبردار فقط همین کار بلدند و یا چرا سعی در پیچیده کردن کار خود دارند برای اینکه ما با یک فیلم علمی تخیلی همچون Blade Runner یا فیلم هیجان انگیزی چون The Revenant طرف نیستیم که از لوکیشن های زیادی بهره ببرند بلکه با فیلمی طرفیم که از تعداد لوکیشن های کم و از دیدگاه ساده ی یک نوجوان در جریان است.با اینحال این نکات منفی در مقابل نکات مثبت اثر قابل اغماض هستند چرا که نوآوری هایی که A Monster Calls در جریان روایت خود صورت میدهد و داستان گو بودنش اثر را به یکی از شاخص ترین فیلم های سال 2016 تبدیل می کند تا جایی که مدیر سایت IMDb هم آنرا مورد ستایش قرار می دهد و A Monster Calls را جزو بهترین های آن سال قرار می دهد.


  11. #2047
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    ارسال ها
    50
    سپاس
    525
    از این کاربر 669 بار در 55 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول



    خلاصه داستان : یک نوجوان 18 ساله که در محلات زاغه نشین زندگی می کند و وضعیت مناسبی ندارد به قتل پدرش متهم شده است. تمامی شواهد بر علیه اوست . حال تصمیم گیری برای زندگی این نوجوان در دستان هیئت ژوری می باشد..
    با خودمون صادق باشیم... چند بار تا حالا بقیه مردم رو به خاطر نوع پوشش ، شهری که در اون متولد شدند یا حرف هایی که پشت سرشون زده شده برچسب زدیم؟ چند بار بقیه رو بدون هیچ دلیلی ارزش گذاری و « قضاوت » کردیم؟
    سیدنی لومت در اولین فیلمش شاهکار کرد و یکی از جاودانه های تاریخ سینما رو ساخت. دیدن این فیلم به شدت پیشنهاد میشه حتی اون کسایی که فیلم باز نیستند.
    10/10






    دو تا فیلم هم از بیلی وایلدر دیدم . بعضی ها داغش را دوست دارند و آپارتمان
    از هر دو تا فیلم هم خیلی خوشم اومد. دو تا فیلم که حرف های بزرگی برای گفتن ندارن ، و صرفا برای سرگرمی و خندیدن ساخته شده اند. منتها همین فیلم های به ظاهر معمولی به قدری خوش ساخت و روان و باکیفیت هستند که به عنوان بهترین کمدی های سینما شناخته میشن. اما به نظرم آپارتمان فیلم پخته تر و بهتریه .
    آپارتمان 9/10 ( پایانش رو دوست نداشتم!)
    بعضی ها داغش را دوست دارند 8/10
    درین دیار غریب ای دل، نشان ره ز چه کس پرسم/ که همچو برگ زمین‌خورده، اسیر پنجه طوفانم


  12. #2048
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    ارسال ها
    359
    سپاس
    5,311
    از این کاربر 4,338 بار در 370 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول


    la la land 2016
    خیلی وقت بود می خواستم این فیلمو ببینم و بلاخره تونستم
    فیلم فوق العاده ایی بود مخصوصا اخرش
    مشاهده محتوا اسپویلر
    که نشون داد اگه همه چی خوب پیش میرفت چی میشد ولی خب زندگیه همچی خوب پیش نمیره و در نهایت لبخندی که هردو به هم زدند هر دو می دونستند که به آرزهاشون رسیدن و برای همدیگه خوشحال بودن ولی افسوس که دیگه پیش هم نبودند

    امتیاز ۱۰ از ۱۰


  13. #2049
    جمله مورد علاقه ندارد
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    ارسال ها
    1,354
    سپاس
    16,112
    از این کاربر 30,047 بار در 1,455 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    خلاصه مینویسم. از وقت و حوصله همه خارج نشه.


    Ladybird : مصداق بارز فیلمهایی که در مناسب ترین زمان ممکن اکران میشن. اولین معیار موفقیت فیلم زمان اکرانش هست. آخر سال میلادی اکران شد، دقیقاً زمانی که خانواده ها از کار و تحصیل و ... راحت شدن و در کنار هم می تونن از یک فیلم نوستالژیک و خاطره انگیز لذت ببرن. فیلم برای مایی که اجنبی حساب میشیم برای آمریکایی ها نمیتونه اثری (شاهکار، فوق العاده، بی نظیر و...) باشه چون یک سری اشاراتی تو فیلم داره که تا آمریکایی نباشیم ممکن نیست بتونیم واقعاً درکشون کنیم. درست مثل اتفاقی که سر فیلم Boyhood عرض کردم. مثلاً پرسیدن چنین سوالی(دیالوگ زیر) در فرهنگ و اندیشه ی ایرانی ها یک تابو به حساب میاد به طوریکه هفت بارم اگر زندگی کنیم باز چنین فکری برامون خط قرمزه، ولی وقتی تو حوزه ی فرهنگ غربی بهش نگاه می کنیم، متوجه میشیم سوالیه که تقریباً تمام مردم یک زمانی دوست داشتن از والدین شون بپرسن و خیلی ها هم پرسیدن.

    لیدی برد - مامان بنظرت بهترین زمان برای س . ک س چه زمانی هست؟

    مامانش-- دوران دانشکده بنظرم. مطمئن باش موارد پیشگیری رو رعایت می کنی.

    خب الان چه چیزی باعث میشه نمره ی فیلم در پایگاه پرمدعایی چون راتن تومیتوز با 214 نقد عدد 99 از 100 رو نشون بده؟ آیا فیلم شاهکاره؟ آیا بی نظیره؟ شبیه نداره؟
    در جواب این سوال میشه گفت که این فیلم اومده یک کلکسیون از اتفاقات ریز و درشتی که "جامعه ی آمریکا" در زندگی تجربه ش میکنه رو در ابعادی کوچیکتر از وسعت Boyhood به تصویر میکشه. در نتیجه گول امتیاز ها رو نخورید. فیلم از لحاظ سینمایی اثری نیست که لایق امتیازی این چنین باشه چون به جز داستانش، تقریباً تمام عناصر فیلم از جمله (کارگردانی، موسیقی متن، بازیگران، طراحی تولید ) در خوشبینانه ترین حالت در شرایط "عادی" قرار دارن ولی در بعد "عاطفی" فیلمیه که میتونه خاطرات ریز و درشت زیادی رو برای آمریکایی ها زنده کنه. پس برای اینکه نمرات قلمبه سلمبه ی فیلم تاثیری روتون نذاره، باید انتظاراتتون رو در حد فرهنگ و اندیشه ی "غیرآمریکایی" نگه دارید. فیلم در خوشبینانه ترین حالت حداقل حوصله سربر نیست. با وجود کمدی بودنش، حرف های جدی خیلی زیادی برای گفتن داره به طور مثال دیالوگی این مدلی رو شاید اگر در فیلم درام استفاده کنیم اینقدری که در فیلم کمدی تاثیر داره متحول نکنه مخاطب رو :

    » لیدی برد : صرف زشت بودن یک عمل باعث نمیشه اون عمل غیراخلاقی باشه..!!


    امتیاز : 6 از 10

    -----------------------------------

    I,Tonya

    بدون هیچ شناختی رفتم سراغ فیلم ولی به جرئت میتونم بگم بعد از فیلمی که آرونوفسکی امسال ساخت، دومین اثر فوق العاده ی 2017 بود که دیدم. داستان زندگی پاتیناژ کاری به اسم تونیا هاردینگ، قهرمان اسکیت فیگور جهان در سال های دور که اولین بانویی بود که تونست در یک نمایش سه بار حرکت Axel (پرش روی یک پا، یکو نیم دور چرخیدن در هوا و فرود اومدن روی پای مخالف) رو انجام بده. فیلم با اینکه در قالب درام.بیوگرافی ساخته شده، ولی اصلاً بیوگرافی بودن مسئله به چشم نمیاد. کارگردان فیلم با شناخت صحیحش از ژانری که توش فیلم میسازه تونسته یکی از بهترین آثار زندگینامه محور رو خلق کنه. نکته ی مثبت فیلم اینه که در کنار درام بودن قضیه، چاشنی کمدی و طنز زیادی توش به کار رفته. این باعث میشه آشی که کارگردان می پزه نه کم نمک باشه نه شور. فیلم رو جتماً نگاه کنید. در ضمن، من راضی ام جایزه ی بهترین بازیگر زن امسال رو به مارگو رابی بدن. بابت نقشی که ایفا کرده واقعاً عرق ریخته. اکتینگ بسیار قوی و تحسین برانگیزی رو ارائه میده. مخصوصاً اواخر فیلم که تم کمدی داستان کنار میره و Climax داستان شکل میگیره این بازیگر تکنیک بازیگری خودش رو تا اون سطح بالا می بره. اگر بعد از اتمام فیلم بهتون بگن چند خط درباره ی زندگی تونیا هاردینگ بنویسید شما میتونید یک انشا تحویل بدید. اتفاقی که در بین آثار بیوگرافیک سینما یک چیز تقریباً نایابه. اثر بسیار لذت بخشی بود. ارزش وقتم رو داشت.

    10





  14. #2050
    There's no tyrant like a brain
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    محل سکونت
    تهران
    ارسال ها
    804
    سپاس
    9,058
    از این کاربر 18,348 بار در 1,172 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : آخرین فیلمی که دیدم | قوانین در پست اول

    نقل قول نوشته اصلی توسط anzalichi نمایش پست ها
    خلاصه مینویسم. از وقت و حوصله همه خارج نشه.


    Ladybird : مصداق بارز فیلمهایی که در مناسب ترین زمان ممکن اکران میشن. اولین معیار موفقیت فیلم زمان اکرانش هست. آخر سال میلادی اکران شد، دقیقاً زمانی که خانواده ها از کار و تحصیل و ... راحت شدن و در کنار هم می تونن از یک فیلم نوستالژیک و خاطره انگیز لذت ببرن. فیلم برای مایی که اجنبی حساب میشیم برای آمریکایی ها نمیتونه اثری (شاهکار، فوق العاده، بی نظیر و...) باشه چون یک سری اشاراتی تو فیلم داره که تا آمریکایی نباشیم ممکن نیست بتونیم واقعاً درکشون کنیم. درست مثل اتفاقی که سر فیلم Boyhood عرض کردم. مثلاً پرسیدن چنین سوالی(دیالوگ زیر) در فرهنگ و اندیشه ی ایرانی ها یک تابو به حساب میاد به طوریکه هفت بارم اگر زندگی کنیم باز چنین فکری برامون خط قرمزه، ولی وقتی تو حوزه ی فرهنگ غربی بهش نگاه می کنیم، متوجه میشیم سوالیه که تقریباً تمام مردم یک زمانی دوست داشتن از والدین شون بپرسن و خیلی ها هم پرسیدن.

    لیدی برد - مامان بنظرت بهترین زمان برای س . ک س چه زمانی هست؟

    مامانش-- دوران دانشکده بنظرم. مطمئن باش موارد پیشگیری رو رعایت می کنی.

    خب الان چه چیزی باعث میشه نمره ی فیلم در پایگاه پرمدعایی چون راتن تومیتوز با 214 نقد عدد 99 از 100 رو نشون بده؟ آیا فیلم شاهکاره؟ آیا بی نظیره؟ شبیه نداره؟
    در جواب این سوال میشه گفت که این فیلم اومده یک کلکسیون از اتفاقات ریز و درشتی که "جامعه ی آمریکا" در زندگی تجربه ش میکنه رو در ابعادی کوچیکتر از وسعت Boyhood به تصویر میکشه. در نتیجه گول امتیاز ها رو نخورید. فیلم از لحاظ سینمایی اثری نیست که لایق امتیازی این چنین باشه چون به جز داستانش، تقریباً تمام عناصر فیلم از جمله (کارگردانی، موسیقی متن، بازیگران، طراحی تولید ) در خوشبینانه ترین حالت در شرایط "عادی" قرار دارن ولی در بعد "عاطفی" فیلمیه که میتونه خاطرات ریز و درشت زیادی رو برای آمریکایی ها زنده کنه. پس برای اینکه نمرات قلمبه سلمبه ی فیلم تاثیری روتون نذاره، باید انتظاراتتون رو در حد فرهنگ و اندیشه ی "غیرآمریکایی" نگه دارید. فیلم در خوشبینانه ترین حالت حداقل حوصله سربر نیست. با وجود کمدی بودنش، حرف های جدی خیلی زیادی برای گفتن داره به طور مثال دیالوگی این مدلی رو شاید اگر در فیلم درام استفاده کنیم اینقدری که در فیلم کمدی تاثیر داره متحول نکنه مخاطب رو :

    » لیدی برد : صرف زشت بودن یک عمل باعث نمیشه اون عمل غیراخلاقی باشه..!!


    امتیاز : 6 از 10

    من معمولا وارد این قضیه که چرا این فیلم رو دوست نداشتی و به نظر من شاهکاره و از این مدل حرف ها نمیشم و دلیلی هم نمیبینم، به هر حال سلیقه ها متفاوته و شما ممکنه حتی بنا به نوع نشستن جلوی مانیتور (تلویزیون) از یک فیلم خوشتون بیاد یا نیاد، اصولا ذات هنر هم همین هست و جز این نبوده، یکسری کار جکسن پولاک رو چکیده باقی مونده رنگ روی بوم میدونن و یکسری شاهکار هنر معاصر، حالا همین فرمون بگیرید بیاید پایین تا برسید مثلا به یک فیلم که هر کسی با یک نوع تجربه از زندگی و دنیابینی باهاش مواجه میشه

    به نظر شخصی من، فیلم لیدی برد در مورد گذر از دوران نوجوانی به جوانی هست، فیلمی در مورد دلتنگی جایی که در اون بزرگ شدی و ازش خاطره داری، فیلمی کاملا مستقل با بودجه 10 میلیون دلاری که فروش خوبی در سینماهای امریکا کرده. در یکی از معدود اتفاقات سینمایی سال های اخیر، فیلمی که تماشاگر و منتقد هر دو دوستش داشتن.

    اما در مورد فیلم باید بگم لحن صریح، گزنده و کاملا رئالی که در مورد برخورد دختر نوجوان با مادرش و درگیری های عاطفی اون با خانواده، دوستان (پسر و دختر) و زندگی خودش داره میتونه فیلم رو کاملا کلیشه ای کنه، ولی خب یکی از نکات مثبت به نظر من باورپذیر کردن، خوش ساخت بودن و دلنشین بودن این فیلم هست. بخشی که انزل در مورد نوستالژی اشاره کرد فکر میکنم در مورد محل تولد و بزرگ شدن در جایی و سپس مهاجرت به جایی به غیر از محله و شهر خودت هست، شاید بشه این غم رو نوعی دلنشین عنوان کرد، اگر بخوام بدون اسپویل بگم باید به نتیجه ای که لیدی برد پس از زندگی در شهر بزرگ میگیره اشاره کنم، البته زمان زیادی به این قضیه داده نشده و به نظر من هم لزومی نداشت.

    کارگردان این کار یک خانم جوان 34 ساله است که خب به نظر میرسه آینده خوبی داشته باشه اگر به دام تکرار و کلیشه نیوفته.

    من امتیاز خاصی ندارم که به این فیلم بدم ولی به نظرم فیلمی دلنشین بود، کمی سرگرم شدم و به چیزایی فکر کردم که شاید در دوران گذر از نوجوانی به جوانی تجربه کردم. من از این فیلم لذت بُردم.


 

 
صفحه 205 از 316 اولیناولین ... 5105155180195203204205206207215230255305 ... آخرینآخرین

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.