There's no tyrant like a brain
پاسخ : Friends | بحث و تبادلِ نظر پیرامونِ سریالِ دوستان
نوشته اصلی توسط
Saber-j
این سری جمله های کلیشه ای که سینما اوردگاه رویا هاست و یاری رسان ما در فرار از واقعیت هاست خودم به شخصه استادِ سر هم بندی این کلمه ها و شعار ها هستم.چیزی که خیلی بدیهیه اینه که سینما یه هنر گسترده اس و همه هنر های قبل خودش در برمیگیره و میتونه این ها را در خودش نقش بده ولی چیزی که باید بدونیم اینه که هر هنری در سینما بخواد نقش ببنده باید از یه فیلتر عبور کنه.این فلیتر شامل خیلی از اجزا میشـه.چیزی که حول یک دوستی پایدار و ماورایی عنوان کردی اصلا قابل درک نیست چون این روابط در دنیای واقعی شکل نمیگیره(در ادامه بیشتر توضیح میدم) . یه بحثی داغی که بین سینه فیل های سینما مطرحـه فرم و محتواست.خیلی در برخورد اول به این میرسن که فرم دوربینه و محتوا متن و فیلمنامه اس در صورتی که اصلا به این شکل نیست.نمیدونم چقدر آشنایی دارید ولی من به صورت مختصر توضیح میدم.حرف های من تقریبا نقل قول هست از تعاریف فراستی از فرم که دقیقا اصل و الگوی من در نگاهم به فرمه.خب از فرم شروع می کنیم.فرم از تکینیک سواست.فرم بعد تکنیک میاد.تکینک همون ابزاره ، همون دوربینه همون میزانسنه و .فرم یه عنصر متافیزیکیه یعنی چی ؟ یعنی از حس میاد.هنر قلمرو تجربه و حســه.فرم حقیقت و ماهیت همه پدیدار هاست.یک هنرمند یک فیلمساز وقتی قصد داره یک اثر هنری خلق کنه میاد یک حس واقعی که ماحصل تجربیات ناشی از واقعیت اطرافـه به اثر تزریق میکنه.این بهش میگن فرم.یعنی اثر باید در کلیتش بتونه در ورای فیلم به واسطه فرم ، یک حس واقعی که در جهان واقعیت هم تجربه داشتم منتقل کنه.یعنی هنرمند بواسطه فرم یک واقعیتی انسانی در مقابل واقعیتی که در اون هستیم خلق میکنه.مخاطب اول این حس رو به ناخوداگاه خودش میبره و سپس به ناخوداگاه میاره اون رو واکاوی میکنه.اصالت یک فیلم اثر هنری نه در ایده و داستان و موضوعو مضمونه بلکه در نحوه گفتن اونـه.هنر در چگونه(فرم) گفته.سریال فرندز از لحاظ اخلاقی و روابط انسانی هیچ شباهتی به زندگی واقعی نداره.سرزمین رویاها نباید موجب فرار ما از واقعیت و در نتیه تنبلی ما بشـه.اصلا فرندز وارد فرم نمیشه چون حسی رو بر نمی انگیزه و اگر هم هست تقلبی و فیکـه.فرندز یک مکتب غیر حقیقی ایجاد کرده که که موجب یک وقت گذرانی ساده انگارانه برای مخاطب شده که ابزار اون سلب قطعه شعور از مخاطبـه.درسته سینما کارخانه رویاسازیـه اما نباید یک چاه قهقهرایی بسازه که خوی واقعی بینی رو از بیننده سلب کنه.فرندز بدبختی حقیقی رو نشون نمیده و اگر هم نشون میده به گردن چندتا دیوونه میندازه.فرندز مخاطب رو ظاهری ، سطحی ، بیشعور و خطرناک میپنداره.اصلا فرندز نمیتونه احساسات رو در چارچوب منطقی و واقعی بیان کنه.من اطمینان دارم سازندگان فرندز هم از این موضوع آگاهند و این طور نیست بنده سطح اگاهی بیشتری از سازندگان فرندز دارم.این سریال کاملا هدفمند ساخته شده و میدونه چی رو میخواد.مخاطب های سینما کاملا دگرگون شدن و نسل های مخاطبین پوست انداخته به همین دلیل دیگه خبری از مدل های سابق شخصیت پردازی و روایت گری نیست.فرندز بین مخاطبای امروزه سینما و تلویزیون محبوبیت بیشتری داره چون جهان و واقعیت ها هر چقدر سخت تر میشه دنیای امروزی به رویای لی لی پوتی بیشتر نیاز پیدا میکنه.فرندز شاید برای مخاطب خودش دوست داشتنی و محبوب و شیرین باشه ولی برای بنده اصلا ارزشمند نیست. |
آقای صابر
این چیزایی که گفتی چه ربطی به یک سریال سیتکام، کمدی، تلویزیونی پاپ سرگرم کننده داره؟
بگذارید یک جمله ساده بگویم، این سریال جای کسی رو تنگ نکرده. یک سریال فان و سرگرم کننده است و باید با مشابه خودش مقایسه بشه نه آثار دگما 95!
چرا اینقدر سخت میگیری برادر؟ سریالی است مربوط به دوره خودش که افرادی رو شاد میکرد، مربوط به یک فرهنگ و کشور دیگه که اینقدر شوخی های خوبی داشت که فرهنگ های دیگه ای، مثل فرهنگ جهان سومی ما هم ازش خوشش بیاد. چرا اینقدر سخت میگیری؟ مگه فرندز جایی ادعا کرده میخواد فُرم و محتوا ارائه بده؟
یک تصوری بین دوستان هنری وجود داره که شروع میکنه به ایجاد مرز دسته بندی، اثر هنری، غیر هنری، با ارزش، بی ارزش، مبتذل، سینما اندیشه! برادر جان، این ها، این حرف ها، این مرزها، این ها مال جهان سوم است برادر من. دور شو از این مرز بندی ها و خط کشی ها. قرار نیست به مردم بگیم چیکار کنند، چی بخونن، چی ببینن، چطور فکر کنن، چطور کادر هنری از یک سریال پاپ در بیارند.
این فکر ایرانی، اسلامی مرز بندی و امر و نهی رو از خودت دور کن. به عنوان یک برادر کوچیکتر بهت میگم. بگذار مردم خوش باشند و لذت ببرند.
سریال کمدی تلویزیونی باید با ژانر خودش مقایسه بشه، نه به قول شما سینمای اندیشه. این اثر هرچی بوده مزخرف نبوده! اینکه برای نقد فرندز از آقای فراستی نقل قول میکنید کاری میکند با من که ولشه با پلی لیستش کرد. رفیق جان، فراستی کسی است که میگوید پلان بشین پاشو اخراجی ها بهترین پلان سینمای ایران است! یکم در نقل قول آوردن دقت کنید!
حالا که تا اینجا اومدم بگذارید یک خاطره ای هم تعریف کنم، سال 74 آقای شجریان نامه زد به صدا و سیما که تا زمانی که آثار موسیقی پاپ از تلویزیون پخش میشه حق ندارید صدای من رو هم در کنار این اراجیف پخش کنید. حالا که یکم اینترنت در دسترس قرار گرفته و دنیای ما ایرانی ها بزرگ تر شده، به نظرتون حرف ایشان چقدر منطقی بود؟ این ایراد های شما من رو یاد استاد عزیز انداخت. خواستم بگم این چیزها ریشه ای در ما داره که حالا حالا ها باید در موردش حرف بزنیم.