منم با اشكان موافقم...انتظار بيش از حد از يه سريال اينچنيني نبايد داشت. مسئله اينه كه طبيعيه وقتي يه سريال سعي داره با نوآوري جلب مخاطب كنه و موقعيت خنده ايجاد كنه بعد از يه مدتي كم مياره ديگه. اتفاقيم كه واسه اين سريال افتاده همينه. اوايلش يادتونه چقد با سيستماي مخ زدن بارني يا فلش بكو فلش فوروارداش حال ميكرديم؟ الان ديگه تكراريه به همين دليل ديگه كمتر ميخنديم. به هر حال از دو سه تا قسمت قبلي بهتر بود من 6 دادم
ِA man scaped
اهان راستی من از تدوین این سریال خوشم میاد، واقعا نواوری جالبیه
این که مثلا نشتن تو بار بعد دونه دونه داستان رو تعریف میکنند خیلی خوبه ولی بعد از 7 فصل باید به یه راه حل جدید فکر کنند.
منم از این قسمت خوشم اومد. اما به قول دوستان دیگه تکراری شده. شاید با اضافه شدن خانم موزبی داستان عوض بشه.
اما اگر تا آخر این فصل این کار رو نکنند، فصل بعد دوباره دچار تکرار میشن. باید یه تنوع ایجاد بشه.
اما بازی بازیگر ها ارزش 8 رو داشت.
دوستان
من یه نکته ای که می بینم اینه که همگی روی تکراری بودن توافق نظر دارن . حالا چه موافق و چه مخالف همگی قبول داریم که
این سریال شده یه هزار توی بی پایان که حتی به ناکجا آباد هم راهی نداره .
من روی بحث فرهنگی اش هیچ حرفی ندارم . اصلاً محتوی سریال محل بحث نیست . دارم از فرم حرف میزنم .
میخوام از کاراکتر ها بگم و برسم به فیلمنامه اش . برای خلق فیلمنامه اول باید یه فکر اولیه باشه که بشه کاراکتر رو بر اساس اون بنا کرد .
یا این که خلق شخصیت از خلق فیلمنامه آغاز بشه .
اما این سریال که از نام اش هم بر میاد فقط یه هدف نهایی داره و تمام این اپیزودهایی که تا حالا دیدیم در حد یه "مک گافین" معمولی
و بی اثر و بی بو و رنگ هم نبوده .
شما اگه روش سنتی رو در نظر بگیری باید یه شروع باشه و بعدش عطف ها باشه و در نهایت هم پایان و لازمه اش اینه که کاراکتر درست
تعریف بشه .
شما به IMDB هم سر بزنید خواهید دید که گروه نویسنده ها نامزد جایزه مهمی نشدن و خب ! جایزه مهمی هم نبردن .
وقتی که حتی خود سیستم هم اذعان داره که این سریال نتونسته بیاد و داستان و شخصیت خلق کنه . دیگه حرفی هم باقی میمونه ؟
برای مثال "بیگ بنگ" یا Modern Family رو در نظر بگیرید . این دو تا قراره اپیزودیک پیش بره و میره و احترام مخاطب حفظ میشه
ولی HIMYM یه طرح کلی داره و به زعم من کوچکترین پیشبردی برای این مهم انجام نداده .
آیا مخاطب باید هفت سال و شاید هم تا ابد منتظر بمونه که ببینه ، سرانجام این آقا با کی و کجا و چه زمان مزدوج میشن ؟
معذرت میخوام ولی یه جورایی وعده ی سر خرمن دادن ـه !
این سریال کاملاً ضد فرهنگه و منظورم فرهنگ طبقه متوسط جامعه ی آمریکایی . و گر نه برای من وشما که اصلاً ملموس نیست .
شاید هم به خاطر همین تماشاش میکنیم . یعنی در صدد اینه که یه سری مسائل رو جا بندازه . و این تلاش محکوم به شکست ـه .
بر عکس در Modern Family نیومده یه تریبون برای همج.نس گرایی درست کنه ، بلکه اومده کاری کرده که نگاه هموفوبیک خلق الله
کم بشه . ولی HIMYM داره به زور مخاطب رو راضی میکنه که تری سام و 4 سام و ... ایرادی که نداره خیلی هم خوبه و اصلا باید روتین
بشه تو زندگی هر فردی . Ex ها باید با هم دوست صمیمی باشن و رد و بدل هم بشن .
تمام تمرکز این سریال روی ناخودآگاه مخاطب ـه .
به گفته آقا پویا که درست هم هست : تقلید عیب نیست ولی این که یه نفر مثل "رابین" مدام پاس داده بشه بین افراد زیاد جالب نیست .
این اتفاق در Friends برای ریچل نیفتاد که هوشمندانه بود .
نه دچار تحجرم و نه حتی ذره ای مذهبی . ولی این اعمال عقلانی نیست و قابلیت این رو نداره که از جامعه ( هر جامعه ای ) بر بیاد .
در واقع شاید در سدوم و عموره هم روابط اینجور نبوده . پس تنها چیزی که باقی ـه اینه که ضد ارزش رو به ارزش تبدیل کنیم .
نویسنده باهوش به تزی پیاده میکنه و بعد آنتی تز رو ارائه میده که به "سنتز" منتهی بشه و نه این که حکم کلی بده و در جایگاه
نظریه پرداز قرار بگیره . بهترین روش اینه که مخاطب قضاوت کنه ، چرا که این محصول برای او داره سِرو میشه !
تمام دوستان از آقا حامد یا اشکان خان و بقیه دارن بیان میکنن که تکراری شده .
ولی اگر همون چند تا لبخند و کیفیت ویژوال و روایی رو حذف کنیم ، آیا این فصل چیز دیگری برای ارائه داشته ؟
آیا داستان پیش رفت ؟
بی محتوایی . یعنی فرم زیبا ولی خالی . در صورتی که در اصل باید عکس این حالت باشه
امیدواریم که این ملال به پایان برسه و زمانی که سریال تمام شد ، دوستان با ذهن باز و به دور از تعصب تحلیل کنند که
این مجموعه چه رهاوردی براشون داشت . برای من که تجربه جالبی نبود .
1-سبک این سریال سیتکامه نه درام بنابراین لزوما به شروع و عطف و پایان که از ویژگژگیهای درامه نیاز نداره.
2-برعکس گفته شما این سریال کاملا برای ما ملموسه چون دقیقا نمونه ی تک تک شخصیتها و روابطشون رو در ایران خودمون هم داریم.(فقط بار مکلارنو کم داریم)
3-در مورد رابین کاملا موافقم باهات برای منم آزار دهندس.کلا ای کاش تو سریال نبود.
4-کلا این نوع سریالها رهاورد خاصی به جز سرگرمی نمیتونه برای کسی داشته باشه.برای من به شخصه خنده،پر کردن وقت و از همه مهمتر تقویت زبان از نتایج دیدن این سریال بوده.
".Life doesn't have to be perfect; it just has to be lived"
-DEXTER-
اولا اقا رضا واقعا قلم خوبی داری، و از اینکه وقت میذاری این چند خط رو مینویسی ازت تشکر میکنم.
همه حرف هات هم درسته این که هنوز تد زن نگرفته واقعا روی مخه، میتونستن از یه فصلی بیارنش تو سریال و اونجوری ادامه بدن
به نظرم تنوع خوبی میشد و میشد که موقعیت های جالبی رو به وجود اورد.
در رابطه با اینکه ضد فرهنگ هست هم کاملا موافق ام، من یه جا خونده بودم که تو امریکا هم صدای ملت رو دراورده.
البته این دوستمون هم حق داره که این سیتکامه و ازش انتظاری نمیره که یه هدف برای پایان سریال یا به قولی یه داستان کلی داشته باشه ولی چون خیلی روی این موضوع
مانور داده نا خوداگاه مخاطب این تصور براش به وجود میاد که داستان سریال اینه و باید تد ازدواج کنه.
===================
راستی این نکته که بارنی با یه استریپر میخواد ازدواج کنه کاملا برای من غیر قابل درکه ولی بلاخره صدای بارنی هم تو این اپیزود درامد که بدش میاد کوئین برای بقیه برقصه.
من از این اپیزود زیاد خوشم نیومد . در صورتی که اپیزود قبل خیلی بهم چسبید و بهش 10 دادم .
ولی در مورد صحبت بچه ها (خصوصا آقا رضا) بگم که تیم سازندش انقدر حرفه ای نیستن که بخوایم در مورد هدف سریال که "آشنایی با مادر" باشه حساس بشیم. این مجموعه دقیقا همون سالی که Friends تموم شد شروع شد و اگر حسابش رو بکنیم ایده ی اصلی مثل همونه .. چند تا دوست که توی یه مکان دور هم جمع می شن ... اونجا خونه ی مانیکا بود و قهوه خونه . اینجا خونه ی تده و "بار"
سوژه های این سریال 100% تکراری شده , قبول دارم . ولی یکی از دلایلی که همه انقدر شاکین اینه که 99.9% کسایی که تو ایران این سریال رو دنبال می کنن دیگه خونه ی پرش از اوایل فصل پنجم همراه این سریال بودن.. و قسمت اعظم سریال رو مثل جت در عرض چند هفته (یا شاید روز) دیدن . و طبیعتا حالا که مجبورن یک هفته برای هر قسمت صبر کنن توقعشون خیلی نسبت به زمانی که فصل فصل سریال رو نگاه می کردن بالا رفته .
همونطور که CBS اعلام کرده این فصل, فصل آخر نیست. ولی امیدوارم بتونن فصل 8 رو قشنگ تر بسازن و سریال رو تموم کنن..
God is a Concept, By Which We Measure our Pain
بابا دست اين تد رو بگيريم بياريم جشن دانشجویی و قال قضيه رو بكنيم ديگه!
رويه اين سريال روايت داستان بر اساس زمان پخششه ولنتاين 2011 رو با تاريخ ولنتاين 2011 تعريف ميكنه يا بهار 2012 يا كريسمس 2012 اگه به همين شيوه ادامه پيدا كنه و طبق داستاني كه تئ تعريف كرد 2015 زن ميگيره فكر نميكنم به اين زودي ها به ازدواج تد برسيم
رضاي عزيز شما هم قلم خوبي داريد بابت پست زيبات هم ممنون