اولش فکر میکردم این قسمت عجب قسمتیه
نشستم دیدم عجب قسمتی بود
1ساعت گذاشت انصافا حس نکردم
خوب هرچی باشه انقدر سوژه و کارکتر تو این سریال هست که کلا میشه گفت همین الان هم روند سریال تنده!
یهو دیدم اون دختر وحشیه که با برن فرار کرده بود اومد وسط، یهو بخودم اومدم گفتم این قستم تموم شد.
یه نگاه به تایمر کردم دیدم بله... این قسمتم تموم شد
انقدر دوست داشتم این قسمت 5 دقیقه بیشتر بود
ولی بالاخره یکی به یکی حمله میکرد
خسته شدیم از بست واسه هم نقشه کشیدند
خسته شدیم از بست واسه هم کری خوندند
اگه دو نفر با هم دعواشون شده بود تا حالا یکی گفته بود مشت اول هزار
جون مادرتون با همتونم ( 4 پادشاه ) مشت اول هزار!!!!
هیچی نمیتونم بگم....
فوق العاده بود این قسمت عالی عالی عالی
از اولش معلوم بود برد زندست و اون جنازه های سوخته الکی بوده ولی تا ندیدم باور نکردم
کتلین هم خیلی حالم و گرفت نمی دونم نقشه اش چیه؟
ولی اتفاقایه این قسمت شروع یه سری اتفاقه سنگین در آینده است
10 بی برو برگرد
When a man has been wronged , he no longer cares about danger....
you go through life being told there's justice then you learn the only real justice is the justice you take
قسمت هشتم ...
دقیقا نفهمیدم چرا مادر راب استارک جیمی رو آزاد (!) کرد که بعید می دونم حتما فکری تو سرشه....
خوب بلاخره اریا فرار کرد باید منتظر هنر نمایی های اریا و برن باشیم ....استارک دیگه ./....
چرا جان اسنو اونجوری شده بابا
جفری هم واسه میخواد بجنگه بقول کوتوله 17 سال سن داره فقط
سرسی هم که دهن کوتوله و معشوقه اونو سرویس کرد .....
خوب از قرار معلوم جنگ در راه ..............
اون دوست دختر راب هم مشکوکه ها
با تشکر از اقا محسن عزیز
TvCenter.TV
email: errornima@gmail.comهمیشه آخر حرفا پر از حرفای ناگفته ست.ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است.profile TvCenter: http://tvcenter.tv/forum/member7233.html
واقعا قسمت خیلی خیلی خوبی بود البته مثل بیشتر قسمتا!
اینم دیروز درست کردم تو تی وی شو هم گذاشتم! :دی
خدا رو شاکرم! که بالاخره یه وقتی در اختیار ما قرار داد که اپیزود جدید رو تماشا کنیم .
این کتلین عجب احمقیه . عکس العمل راب خوب بود ولی . خوشم اومد از کاری که با کتلین کرد .
این دختره که با راب میگرده، تالیسا، تو قسمتای قبلی فکر میکردم جاسوس باشه . شک من نسبت بش کمتر شده با این داستانی که در مورد برادرش و اتفاقای سالای گذشتش تعریف کرد ولی شاید همه ی اونا قصه باشه . حس خوبی ندارم نسبت به تالیسا .
تیریون بازم با تیزهوشی سرسی رو پیچوند . بنده خدا سرسی فکر میکنه شای رو گرفته ...
صحبتای تیریون با سر واریس هم جالب بود و دو تا مارموز افتاده بودن به هم ...
آخر صحبتاشونم که در مورد کالیسی و اژدهاهاش بود چه نمای پرمغزی! دیدیم :و در همین حسن که همراه با یه موزیک مرموز رفتیم سراغ داستان کالیسی . من موندم دنریس با این جادگره چیکار میخواد بکنه .
آریا هم که دهن جاکن رو آسفالت کرد . بدبخت جای یه نفر مجبور شد چند نفر و نفله کنه که آریا در بره .
این عکسی که برادر Dexter درست کرده هم آخرش بود انصافا . دمت گرم .
این دختره و جان اسنو هم از وحشی ها یه نمه فاصله گرفتن . ببینیم این دختره قسمت بعد چیکار میکنه با جان .
راستی اون لباسه برای عمو بنجن بود ؟ . امیدوارم فقط بنجن نرفته باشه جزو دارو دسته ی منس ریدر . اگه تو این فصل منس رو ببینیم هم که چه بهتر .
این مزرعه داره چه بی شرفی بود . یتیما رو فروخته بود به تیون ....
جا داره سر در انجمن بزنیم : " تیون، به پایان سلام کن".
استنیس هم که داره میرسه . پس War Is Here ... چه شود قسمت بعدی ....
من به این قسمت ۸ دادم .
.
ایول محسن من دقت نکرده بودم وقتی که دارن راجع به کالیسی و اژدها هاش صحبت میکنن جفتشون دارن آتیش میگیرن توی تصویر ... آفرین به این ریز بینی
سرنوشت سانسا و تیریون
تنش خیلی بین سالسا و تیریون بالا می گیره ، سالسا معشوقه واقعی کوتولرو پیدا می کنه و می کشه و بعدم پدرش چون می فهمه کسیرو برده تو دربار بیرون میاردش ، از طرفی تیریون به داداشش میگه که سالسا بهش خیانت کرده و برادره هم می گه که پدرشون ( تایوین ) دروغ گفته بوده که زن اولش بدکا ره است ، این موضوع باعث می شه که کوتوله باباشو بکشه