یک عکس و شعر مرتبط
پشت ِ این پنجره
جز
هیچ ِ بزرگ
هیچی نیست ...
آقامون حسین پناهی
یک عکس و شعر مرتبط
پشت ِ این پنجره
جز
هیچ ِ بزرگ
هیچی نیست ...
آقامون حسین پناهی
* یادش بخیر
اگر زنی را نیافتهای که با رفتنش
نابود شوی
تمام زندگیات را باختهای
این را
منی میگویم
که روزهایم را زنی برده است جایی دور
پیچیده دور گیسوانش
آویخته بر گردن
سنجاق کرده روی سینه
یا ریخته پای گلدانهاش
باقی را هم گذاشته توی کمد
برای روز مبادا.
رضا ولی زاده
این شعر و عکس رو برای اولین بار من تو مرحوم گودر به هم ربط دادم و خیلی هم ازش استقبال شد
و در پلاس هم ایضن
در من گرگی است
خسته از نبردهای پی در پی
گوشهی غاری
تنها نشسته است
و زخم هایش را می لیسد ...
* این شعرواره از خودمه ! ولی متصفانه بدون کپی رایت در اکثر ِ میکروبلاک ها و بضی وبلاگ ها منتشر شده
شعر از مجموعه " کتاب ِ نیست " علیرضا روشن انتخاب شده و عکس هم کار ِ دوست عزیزم احمد هاشمی .
برای ِ دل ِ من ، همیشه "تــو" خواهی ماند...
حتی اگر مخاطب ِ تمام این نوشته هایم "او" شوند ...!
شعر باز هم از مجموعه شعر ِ " کتاب ِ نیست " علیرضا روشن
و عکس هم کار ِ احمد هاشمی
این قدر میندیش
به دریا شدن
ای رود
هر جا بروی
باز
گرفتار ِ زمینی
فاضل نظری
شعر باز هم از " کتاب نیست " علیرضا روشن
و عکس هم از احمد هاشمی