برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
صفحه 4 از 6 اولیناولین ... 23456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 از مجموع 58
  1. #1
    Israel Hands
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    ارسال ها
    6,160
    سپاس
    26,418
    از این کاربر 86,415 بار در 9,070 پست سپاس گزاری شده

    Django Unchained | معرفی، بحث، تریلر و پوستر





    Django Unchained فیلم وسترن به کارگردانی و نویسندگی کوئینیتن
    تارانتینو است که برنامه ریزی شده در تاریخ 25 دسامبر امسال به روی پرده ی
    سینما های امریکای شمالی برود.
    فیلم برداری این فیلم از نوامبر 2011 در کالیفرنیا شروع شده است و در وایومینگ
    و لوئیزیانا ادامه پیدا کرده است. نام فیلم از وسترن اسپاگتی ایتالیایی به نام
    Django الهام گرفته شده است.
    داستان فیلم:
    Django (جیمی فاکس) برده ای است که بعد از اینکه از همسرش جدا شده است
    در "دیپ ساوت" زندگی میکند.Dr. King Schultz (کریستوفر والتز) جایزه بگیری است
    که Django رو از بند بردگی ارباب اش ازاد میکند و این اختیار را بهش میدهد تا
    در پیدا کردن و کشتن برادران Brittle کمک کند. در عوض Brittle کمک میکند که
    همسرش را از صاحب مزرعه فرانسه دوست، Calvin Candie (لئونارد دی کاپریو)
    ازاد کند.
    در این تاپیک درباره این فیلم بحث میکنیم، و اخبار و تریلر های فیلم در این تاپیک قرار
    داده میشود.
    Django Unchained

    تاریخ پخش:

    25 دسامبر 2012

    نویسنده و کارگردان:
    کوئینیتن تارانتینو

    بازیگران:

    Jamie Foxx
    Leonardo DiCaprio
    Christoph Waltz
    Kerry Washington
    Samuel L. Jackson

    پخش کننده :
    Columbia Pictures

    استدیو:

    A Band Apart

    Wiki
    IMDB
    Trailer & Posters

































  2. 27 کاربرِ زیر از Chandler Bing بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  3. #31
    کیشلو پرانگز
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    ارسال ها
    551
    سپاس
    688
    از این کاربر 4,753 بار در 640 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Django Unchained | معرفی، بحث، تریلر و پوستر

    راستش قصدم این بود سر فرصت یه نقد بنویسم از این فیلم اما حوصلش نیست.(اینم بگم تا الان به غیر از یکی دو تا اظهار نظر در مورد جزء،نظرم رو جایی مطرح نکردم در مورد کلیت فیلم).همین لطف خوندن نظرات دوستان رو بیشتر از تحویل دادن یه مشت خزعبلات ذهنی خودم دیدم.فقط یه موردی اومد به ذهنم که دیدم اگه بگم شاید بد نباشه.اگه من نوعی بشینم مثلا آبی کیشلوفسکی رو ببینم ،قطعا اخر فیلم باید اینو بپرسم از خودم که این انتظاریه که من از یه فیلم دارم؟یا به عبارت بهتر می تونم خودمو با دید کارگردانش همراه کنم یا نه؟اصلا این همه استعاره و نمادگرایی و لازم می دونم یا نه؟اینجاست که تکلیف دیدن سفید و قرمز معلوم میشه.وقتی از اساس قابل قبول نباشه برات نماد گرایی بیداد کننده قرمز برام میشه مزخرف ترین فیلم کیشلوفسکی و اون موقع اس که خودمو جایی میبینم که بگم...

    خلاصه ی این لفافه گویی این بود که قرار هم نبود از کارگردانی که از انتقام یه زن از دوستای قدیمیش 2 تا ولم میسازه و توش یه دختر 300 تا نینجارو با شمشیر نفله می کنه،انتظار چیزی به اسم داستان و یا واقع گرایی (حرامزاده های لعنتی) وحتی شخصیت پردازی،خلاف انصافه.تارانتینو قبلا خودش رو معرفی کرده.از نظر من صحبت های دوستان چه موافق و چه مخالف بیشتر در مورد مورد قبول بودن و یا نبودن سینمای تارانتینو بود.جانگو جایی خلاف جهت کارای قبلی تارانتینو نرفته بود.المان هایی که طرفدارانش ازش انتظار داشتن رو به واقع براورده کرده بود(برای نمونه بازی گرفتن عالی از بازیگراش یا خلق سکانس هایی با زاویه دید متفاوت تر مثل پخش شدن خون روی یاس سفیدوسبک درگیری ها و...).یاد اوری خوب یا بد بودن دیدگاه یه کارگردان با نقد فیلمش دو موضوع مجزاست.از نظر این بی سواد نقد فیلم باید با سبک خالق تو یه راستا باشه
    It was the best of times, it was the worst of times
    it was the age of wisdom, it was the age of foolishness
    it was the season of Light, it was the season of Darkness
    it was the spring of hope, it was the winter of despair
    we had everything before us, we had nothing before us
    we were all going direct to Heaven, we were all going direct to Hell

  4. 9 کاربرِ زیر از prongz بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  5. #32
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال ها
    231
    سپاس
    528
    از این کاربر 2,536 بار در 341 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Django Unchained | معرفی، بحث، تریلر و پوستر

    من یک هوادار تارانتینو، چرا راضی نشدم؟!
    یک چیزی هست به عنوان دنیای کارگردان و یک چیز خیلی مهمتری هست به عنوان منطق دنیای کارگردان
    یک چیزی هست به نام داستان و یک چیز مهم تری هست به عنوان روایت داستان
    روی بیل را بکش حرف میزنیم که مثالش زدی.
    شماره 1:
    با مشکل اوما ترومن درگیر میشی، چرا که گذشته اش را نشونت دادند، مشکلش رو درک کردی، روی گذشتش و بلاهایی که سرش اومده مانور داده شده.
    جنگو، اساسا به غیر از چند تا صحنه ی گذرا که زیاد هم تاثیر گذار نیستند چیزی از گذشتش نمیبینی و داستان هم از جایی شروع میشه که یه کابوی با مرام و روشنفکر میاد دستشو میگیره و در حقیقت با رستگاری جنگو فیلم شروع میشه.

    شماره 2:
    صحنه ای هست که اوما ترومن با شمشیر پدر چندین نفر رو در میاره، اما تو درک میکنی، چون یک پشتوانه و منطق داستانی براش داری، یک شخصیتی هست به اسم پای-می ( اگر اشتباه نکنم ) ترومن از با استعداد ترین رزمجوهاشه و طبیعتا با وجود تمریناتی که از ترومن نشونمون میدند و مصائبی که برای رسیدن به این تواناهایی کشیده، منطق تارانتینو رو درک میکنی.
    اما اینجا چی داریم؟! یه بطری حلبی که توی یه ادم برفی جاسازی شده و جنگو بهش شلیک میکنه و بعدش اجی مجی لاترجی، سریع ترین هفتیر کش غرب رو داریم.
    و این واقعه در بیل را بکش رو ببینید که سینه به سینه نقل میشه و به عنوان یک افسانه به گوش بیل و برادرش میرسه و چه زیباست.

    شماره 3:
    یک سری هدف گذاری ها توی فیلم شده، کشتن یاران بیل و در نهایت خودش، این هدف گذاری ها با سختی هایی همراهه و توی بعضی هاش کارکتر تقریبا شکست میخوره، یک سری شخصیت پوست و استخون دار داریم که هم اندازه خود ترومند و میتونند از پس اش بر بیاند. بعد میریم سراغ خود بیل که چقدر استادانه با ارجاع به فن خصوصی پای-می اونو از پای در میاره، چه قدر هوشمندانه.
    اینجا چی داریم، یه سری هدف گذاری ها داریم که از خوردن نان با پنیر هم گشایششون راحت تره، به زور تارانتینو میخواد برای این شخصیت ها هویت ایجاد کنه، چند ثانیه قبل از اینکه جنگو دخلشون رو بیاره یه صحنه مصنوعی شلاق زدن نشونمون میده اما اصلا فرصت نمیکنیم که بخوایم این شخصیت ها رو بشناسیم، همینجور میریم جلو، دست مسیح کلا روی سر جنگو و ما اصلا اجازه نداریم نگران این سوپر من باشیم، صحنه های اکشن هم به شدت کم رمقند و نسبت به خود جهان تارانتینو آبکی.

    شماره 4:
    دیالوگ ها و داستان فیلم به شدت یک وجهی و سطحی در صورتی که اصلا در فیلم های قبلی این جور نیست و علاوه بر لایه های داستانی ما دکوپاژ خلاقانه ای از کارگردان میدیدیم که در جنگو یک دونه از این دکوپاژ ها هم دیده نمیشه.

    شاید تنها دیالوگ بیل را بکش که باهاش ارتباط بر قرار نمیکردم این جمله بود که ترومن زیباترین عروس دنیاست ( اگر درست یادم باشه) .
    جنگو به عنوان یه فیلم سرگرم کننده هم نمره قبولی نمیگیره، توایلات بسیار شریف تر از فیلمی مثل جنگوست در سرگرم کردن مخاطب خودشه.
    از کسی که فیلمی مثل سگ دونی یا پالپ فیکشن رو ساخته انتظار داری علاوه بر لایه های معنایی، علاوه بر دکوپاژ های خلاقانه، یه داستان چند وجهی هم ببینی و از نقطه های تلاقیش لذت ببری نه یک داستان یک خطی.
    عجیب برام که تمام المان های تارانتینو رو در فیلمی دیدی که اصلا تارنتینوئی نیست، مثل شهامت واقعی کوئنا میمونه که غیر کوئنی ترین فیلمشونه.

  6. 9 کاربرِ زیر از kingmiladkh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  7. #33
    Uncomfortably Dumb
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    کرج
    ارسال ها
    3,631
    سپاس
    12,872
    از این کاربر 44,914 بار در 5,628 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Django Unchained | معرفی، بحث، تریلر و پوستر

    فکر نمی کردم نگاه ها اینقدر منفی باشه به فیلم.

    در مورد گاف های فیلم یا توخالی بودن شخصیت ها که گفتین.. به نظرم نمی شه فیلم تارانتینو رو همونطور نگاه کرد که به Goodfellas اسکورسزی نگاه می کنیم. بزرگنمایی و هجو بخشی از سینمای تارانتینو هستش.
    اگر بخوایم مو از ماست بیرون بکشیم, می تونیم از اولین سکانس های فیلم هم ایراد بگیریم. چطور دکتر شولتز توی اون جنگل تاریک با برده دارا رو در رو شد ؟ همچین چیزی ممکنه ؟ بایستی باور کنیم که مسیرشون با همدیگه تلاقی کرده ؟
    ولی از طرف دیگه اگر بخوایم تارانتینویی به فیلم نگاه کنیم, انگار تارانتینو توی فیلم خودش نقش خدا رو بازی می کنه, دکترشولتزی رو خلق می کنه با دانش فراوون و زیرک و آداب کلامی آلمانی که با استفاده از کلامش خیلی جاها خودش رو نجات می ده. انگار با تعریف اولیه ای که از شخصیت می کنه, حس نیاز به بک گراند رو از بین می بره.

    یه نکته ی مثبت دیگه در مورد این فیلم این بود که خشونت و بکش بکش رو از دو جنس دیدم. اول خشونتی که در قبال برده ها اعمال می شد, که همراه با جزئیات و طولانی تر بود و باعث می شد, که به نظر واقعی تر, دل آزار تر و انسانی تر بیان. (مثل جنگ برده ها و حمله ی سگ به برده ی سیاهپوست) دوم خشونتی که در درگیری جنگو با سفید پوست ها دیدم, خشونتی فانتزی, ساده تر و گذرا و در یک کلام تارانتینویی, جوری که به آدم تلقین می کرد که کسایی که داره می کشتشون اصلا ارزشی هم ندارن. (بیشتر صحنه های هفت تیرکشی) قرار دادن این دو حالت درکنار هم توی این فیلم برای من خیلی جالب بود و نمونش رو توی فیلم دیگه ای ندیده بودم.
    در مورد وقایع فیلم بعد از کشته شدن دکتر شولتز با شما موافقم میلاد جان. الان که فکر می کنم می بینم موقع دیدن فیلم هم از اون لحظه به بعد حس خیلی خوبی به سیر داستان نداشتم.

    با خوندن کامنت های اخیر دوستان تو این تاپیک تصمیم گرفتم از این به بعد هم فیلم ها رو ساده ببینم چون وقتی درک سینمایی بالا می ره لذت بردن از فیلم انگار خیلی سخت می شه!!

    به قول یارو گفتنی: ignorance is bliss



    peace
    God is a Concept, By Which We Measure our Pain

  8. 11 کاربرِ زیر از NOjAN بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  9. #34
    کیشلو پرانگز
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    ارسال ها
    551
    سپاس
    688
    از این کاربر 4,753 بار در 640 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Django Unchained | معرفی، بحث، تریلر و پوستر

    من هی می خوام آسه برم آسه بیام تو هی بیا مارو یقه کنچرا اینقدر با من شاخ به شاخ میشی اخه؟
    ولی جدا از شوخی از این اخلاقت لذت میبرم میلاد.این که به شدت عاشق بحثی و روی طرف مقابلت کاملا اشراف داری باعث میشه سواد طرفت رو به چالش بکشی.

    هر چند می دونم اخرش نه من راضی میشم نه تو ولی بریم سراغ راند دوم دعوا شاید یه جوری دیالیکتیکی حلش کردیم رفت :

    از این بازی با کلمه هات بگذریم سریع برسیم به شماره ها.

    1:اول بگم گفتم که این موضوع رو تو دفاع از جانگو مطرح نکردم.اینو گفتم چون کاملا مشخص بود نقدها رو فیلم نیست روی کارگردانه.(چه موافق چه مخالف) بیلرا بکش رو همونطور که خودت گفتی به عنوان نمونه ای از تشابهات اوردم و قیاسی روشون انجام ندادم.کیل بیل از دو قسمت دو ساعت ونیمه تشکیل شده بود که قرار بود یه داستان واحد رو روایت کنه پس مشکل زمانی نداشت برای این موضوع در صورتی که جانگو فقط یک فیلم بود که از لحاظ ساختاری میشه گفت که دو روایت داستانی رو باید تو خودش می گنجوند.یه هسته اصلی و یه پیشگفتار که ظاهرا گیر شما تو این قسمته.رو دور تند بودن این قسمت شکی نیست اما من دلیلی نمی بینم که برای درک مشکل دوری جانگو از زنش بخوایم پروسه ی پیچیده رو طی کنیم.موضوع به سادگی قابل فهمه.اما تورمن یا همون کیدوی کیل بیل درگیر احساساتی به مراتب پیچیده تر بود.ممکنه بگی همین موضوع باعث ضعف جانگوست که من هم موافقم.البته بازی ضعیف فاکس هم کمکی به این قضیه نکرد.اما به هر حال مانور فیلم روی شخصیت های مکمل بود تا خود جانگو.و هر دو شخصیت به نظرم اندازه مورد نیاز قوی بودن از این لحاظ.

    2:باز هم برمیگرده به محدودیت زمانی.این 2 تا تمام زمستون رو پیش هم بودن و کاری غیر از همونی که گفتی نداشتن.بعید می دونم بیشتر از زمان نیاز باشه برای یادگیری تیراندازی.در صورتی که اتفاقا این موضوع برای من قابل درک تره تا کشتن 300 نفر.من به شخصه به شدت از بازی جیمی فاکس متنفرم تو این فیلم.اما به نظرم فیلمنامه داره حرفشو میزنه.برای یه سیاه پوست که هیچی برای از دست دادن نداره ،شجاعت معنای خالص تری پیدا می کنه

    3:اینایی که میگی به بهشون هدف گذاری نمیگم میگم بهانه ای برای ساخت یه اکشن متفاوت.همینو جایگزین کنی خودت بقیه جواب دستت میاد.حس بقیش نیست

    4:ما با من داستانش متفاوته جمع نبدند پسر.تا حالا کجا مشابه سکانس تیر خوردن والتز رو دیدی؟یا اون سکانسی که جانگو رو از داخل طناب دار دنبال می کنیم.کجا این همه سیاه پوست رو وسط مزرعه گل های سفید دیدی؟

    من گفتم همه المان های تارانتینو هست؟اصلا دفاعی کردم از فیلم؟من گفتم خارج از سبک خودش نبود.حتی همون کیل بیل هم ما کاراتر عمیقی نداشتیم.فقط به اندازه تعریف شده بود.فقط تو پالپ فیکشن کمی رو کاراکتر بروس ویلیس عمیق شد وتمام.بقیه دیگه نظر شخصی خودته... واما نظر من:

    فیلم قطعا بعترین کار تارانتینو نبود اما نکات مثبی تو فیلم دیدم.هیچکدوم به تقابل دو شخصیت مکمل اشاره ای نکردید.در صورتی که به نظر خودم بهترین قسمت فیلم تقابل والتز با دیکاپریو بود.به این شکل بازی گرفتن از شخصیتی مثل دیکاپریو واقعا کار هر کسی نیست.دیکاپریو بهترین بازیشو نکرد اما به نظر من متفاوت ترین بازیشو ارائه داد.هنر بازی ساموئل ال جکسون رو نمی تونیم ندیده بگیریم.فیلم تارانتینوئیه برادر من.هر کسی فقط تریلر فیلم رو ببینه می تونه حدس بزنه کارگردانش چیه.پس قطعا المان های تارانتینو رو داره.شاید تعریف تو از سینماش متفاوته

    اضافه شده در : 5 minutes

    نقل قول نوشته اصلی توسط NOjAN نمایش پست ها
    با خوندن کامنت های اخیر دوستان تو این تاپیک تصمیم گرفتم از این به بعد هم فیلم ها رو ساده ببینم چون وقتی درک سینمایی بالا می ره لذت بردن از فیلم انگار خیلی سخت می شه!!
    این دلیلش اینه که فکر میکنیم بعد از یه مدت یه شاخص معین پیدا کردیم برای وزن کردن فیلم ها.به نظر من اگه بتونیم خودمونو عادت بدیم همزمان هم پشت bmw بشینیم هم پشت پراید مشکلمون حله.چون اونوقت متوجه هستیم که انتظارمون از فیلم روبه رومون چیه
    It was the best of times, it was the worst of times
    it was the age of wisdom, it was the age of foolishness
    it was the season of Light, it was the season of Darkness
    it was the spring of hope, it was the winter of despair
    we had everything before us, we had nothing before us
    we were all going direct to Heaven, we were all going direct to Hell

  10. 3 کاربرِ زیر از prongz بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  11. #35
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال ها
    231
    سپاس
    528
    از این کاربر 2,536 بار در 341 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Django Unchained | معرفی، بحث، تریلر و پوستر

    وقتی یک کارگردان نتونه به یک فرمت اجرایی مناسب برای ارایه داستانش دست پیدا کنه، یعنی باید فاتحه اون فیلم رو خوند، این موضوع زمان فیلم اصلا مشکل مخاطب نیست، تارانتینو اثر رو در همین شکل و شمایل قابل عرضه دونسته و مسلما یک اثر وقتی باید ارایه بشه که در حد کمال خودش باشه، حالا باز اینکه چقدر فشار کمپانی، چقدر مشکلات دیگه بوده باز هم مشکل مخاطب نیست، به اعتبار تارانتینو حدود دو ساعت و پنجاه دقیقه وقت هزینه شده برای تماشای یک فیلم که در نهایت یک خزعبل به تمام معنا از توش در اومده.
    شخصیت پردازی به این معنا نیست که بیایم از کارکتر شناسنامه تهیه کنیم و بگیم، نام پدر:فلان ، صادره از:فلان ... شخصتی پردازی به این معنیه که شخصیت در جایگاه بنشینه، از حالت تیپ خارج بشه، انگیزه هاش مشخص باشه و توانایی ها و مسیرش برای مخاطب قابل باور باشه.
    قبل از مرگ دکتر و کندی فیلم فاجعه بود، بعد از اون تبدیل به یک فاجعه تمام عیار شد، اینم اون نکته ای که به تحسین این دو شخصیت مکمل پرداختم، که البته اساسا دکتر شخصیت قابل درکی نداره، یک ادم کش حرفه ای، کسی که پدر رو جلوی فرزندش میکشه، با اون برده دار ها اونگونه رفتار میکنه، بعد از دیدن صحنه های بد رفتاری با سیاهان یا لت و پار شدنشون رو میگیره، اصلا قابل درک نیست برای من.
    یک جاهایی در فیلم ها برای کارکترها موقعیت هایی پیش میاد که من اسمش رو میذارم گریز از فاجعه، این نقطه ها توی فیلم ها نقش تعیین کننده دارند برای اینکه مخاطب با چه دیدی ادامه داستان رو دنبال کنه، توی همون بیل را بکش، یکی از نقاط اون جاست که اوما ترومن رو زنده به گور میکنند، که میاد یک داستانی رو برای ما تعریف میکنه، که بعد باعث میشه از این هم نشینی ما تحسین کنیم کارگردان رو، یک جایی هم مثل جنگو وقتی گلوله هاش تموم میشه، ساموئل ال جکسون بهش امان میده، یا بدتر از اون جایی که تیغه چاقو رو میگیرند به سمت مردانگیش و در دقیقه اخر ( در حالی که مخاطب با اون حدود 2 ساعت فیلمی که دیده، دستش اومده یال و کوپال کارگردان بدجوری ریخته و جسارت همچین کاری رو نداره) یک نفر پیدا میشه و از این کار معافش میکنه، در سطحی ترین و کلیشه ای ترین حالت ممکن.
    مجتبی جا شما به شدت درگیر فرمی و یکی از دلایلی که ما در موضع های مختلف با هم دیگه دست به یقه میشیم همینه، این فیلم همونقدر تارانتینویی که سینمای برتون اکسپرسیونیستی، یعنی فقط یک پوسته ی کم رمق از اون تفکر باقی مونده در عمق شاهد چیزی نیستیم.( این بحث قدیمی رو البته دوباره نمیخوام باز کنم)
    من به شخصه دو ساعت و پنجاه دقیقه نمیشینم فیلم ببینم که یک عده سیاه پوست رو وسط مزرعه گل های سفید تماشا کنم، وقتی اینقدر فرم از محتوا فاصله داره و به شدت لنگ میزنه.
    در کل نوشته ات رو که مرور کنی میبینی تنها نکات مثبتی که بهشون اشاره کردی، بازی گرفتن خوب تارانتینو از بازیگرانش و بازی خوب اونها بوده، که اینجا هم باید یک فاتحه برای این فیلم بخونیم، که همه چیز تحت تاثیر حضور دی کاپریو و والتز قرار گرفته.
    فیلم هم جزو 100 تا فیلم بدیه که تا الان دیدم.

    باید یاد بگیریم هم پشت بی ام و بشینیم و هم پشت پراید اما ماشینی که تارانتینو تحویل ما میده، به جای صندلی هاش توالت فرنگی گذاشتند و متاسفانه فرمانی هم در کار نیست به جای اون یک سیفون تعبیه کردند، نه میتونی بپیچی و بندازی توی جاده ی سینمای عامه پسند با روایتی جذاب، نه میتونی از اون طرف برونی خودتو بندازی توی جاده ی سینمای نو و خلاق، هیچ راه دیگه ای هم نداری و به اولین مانعی که رسیدی مجبوری سیفون رو بکشی تا فرو بری در اعماق کثافات و تراوشات مغزی تارانتینو در این فیلم.
    البته یک زمانی که دلم با تارانتینو صاف شد، میام و یه دفاعیه از فیلم های قبلیش مینویسم، فعلا ممکن نیست البته.

    نوژان عزیز اون صحنه ای که اشاره کردی، حداقل به عهده ی تخیل مخاطب گذاشته شده، میتونی اینطور برداشت کنی که دکتر یک جایزه بگیر حرفهایه ، برای پیدا کردن برادران به جنگو نیاز داشته، مسیر اینها رو زده و بقیه ماجرا، هر چند این تصاویر از دکتر کم کم در طول فیلم محو میشند.

  12. 2 کاربرِ زیر از kingmiladkh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  13. #36
    کیشلو پرانگز
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    ارسال ها
    551
    سپاس
    688
    از این کاربر 4,753 بار در 640 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Django Unchained | معرفی، بحث، تریلر و پوستر

    صد البته من درگیر فرم هستم میلاد جان اما جاهایی که احساس می کنم هدف کارگردان پردازش همین فرم هست و نه محتوا.چون از نظر من شکست وقتی معنا می گیره که یه کارگردان دنبال محتوا باشه اما فقط در حد شعار براش باقی بمونه.اونوقته که که ترجیح میدم دنباله روی نگاه کارگردان باشم.اما مسلما بحث های ما دلیلش این نیست عزیز.دلیلش اینه که شما نمی تونی همچین دیدگاهی رو نسبت به شرایط بپذری و پذیرفته نشدن از دیدگاه شما یعنی غلط محض و هر کسی خلاف دیدگاه شما رو داشته باشه از نظر شما یه احمق به تمام معناست
    It was the best of times, it was the worst of times
    it was the age of wisdom, it was the age of foolishness
    it was the season of Light, it was the season of Darkness
    it was the spring of hope, it was the winter of despair
    we had everything before us, we had nothing before us
    we were all going direct to Heaven, we were all going direct to Hell

  14. کاربر زیر از prongz بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده است :


  15. #37
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال ها
    231
    سپاس
    528
    از این کاربر 2,536 بار در 341 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Django Unchained | معرفی، بحث، تریلر و پوستر

    من نمیدونم چرا اصرار بر این داری که انگ اهانت به نوشته های من بزنی مجتبی عزیز، صرفا چالش اینجاست ما از واژگانی استفاده میکنیم که معانی جداگانه ای براش داریم، وقتی من از فرم حرف میزنم حتی اگر به خود فرمالیسم هم بپردازم باز هم میبینیم یکی مثل شکلوفسکی هم در اعماق دیدگاه اش به یک محتوا رسیده، چیزی که تو بهش اشاره داری رو شاید بتونی توی باله مکانیکی پیدا کنی.
    اما مهم اینجاست که شما از محتوا برداشتی داری که احساس میکنی من منظورم یک مفهوم عمیق یا یک پیام از طرف کارگردان به مخاطب باشه، این مجتوا میتونه یک داستان جذاب با روابط علت معلولی مناسب و صد البته حرفای با معنی و شخصیت های عمق دار باشه، این فیلم جنگو مانند طنابیه که حدود سه ساعت دنبال کنی و ببینی که به هیچ جایی وصل نیست. اصلا این فرم قراره که چی رو ارایه کنه؟! این سوالیه که پدید میاد بعد از تماشای این فیلم و صد البته دیدگاهی که دیدگاه کارگردان اثر نمیتونه باشه، با توجه به پیشینه ی ساخته هاش

  16. کاربر زیر از kingmiladkh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده است :


  17. #38
    کیشلو پرانگز
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    ارسال ها
    551
    سپاس
    688
    از این کاربر 4,753 بار در 640 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Django Unchained | معرفی، بحث، تریلر و پوستر

    دوست عزیز حس سرگرمی چیزی نیست که انسان با تحصیل به دستش بیاره.وفتی این تعداد نظرات رو می خونیم که باز خوررد مخاطب عام هست و می بینیم که رضایت نسبی داشتن از فیلم،خیلی راحت میشه نتیجه گرفت حداقل سرگرمی قابل احترامی بوده.اما وقتی شما میاید میگی" نخیر فیلم حتی در حد سرگرمی هم نیست اینا متوجه نیستن اینا اصلا فکر می کنن سرگرم شدن "دیگه نیازی نیست من انگی به شما بچسبونم.قبلا هم در مورد نیاز یا بی نیازی داستان بحث کردیم و خدمت شما هم گفتم فیلمی مثل سگ اندلسی رو خیلی از منتقدان در حد یه شاهکار می دوننش.اما باز هم نظر نظر شما و ...همین جمله ای که می گی تو اوج فرمالیسم هم دنبال محتوایی یعنی به کل درکی از حرف های من نداری.چون به هر صورت فرم رودر خد یک وسیله می دونی.

    اتفاقا بعد از همون نظرات سطحیم در مورد اکسپرسیونیسم برتون تصمیم قاطعی داشتم دیگه هیچ موضوعی رو به نقد نگیرم تو این انجمن.چون شرایط مساعدی رو برای احترام به سلائق نمی دیدم.تو همین تاپیک هم اگه به پست اولم نگاهی بندازی نهایت سعیم رو کردم تا نکته ای رو در نهایت بی طرفی اضافه کنم تا نقد های بعدی رنگ لعاب بهتری بگیرن.به هر صورت این هم ظاهرا اضافی بود
    It was the best of times, it was the worst of times
    it was the age of wisdom, it was the age of foolishness
    it was the season of Light, it was the season of Darkness
    it was the spring of hope, it was the winter of despair
    we had everything before us, we had nothing before us
    we were all going direct to Heaven, we were all going direct to Hell

  18. 5 کاربرِ زیر از prongz بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  19. #39
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال ها
    231
    سپاس
    528
    از این کاربر 2,536 بار در 341 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Django Unchained | معرفی، بحث، تریلر و پوستر

    قضاوت به عهده ی مخاطبین ...
    متاسفانه دلیلی باقی نمیمونه با وجود این صحبت ها که در مورد شکلوفسکی و فرمالیسم و محتوا در فرمالیسم صحبت کنم. پس همین بس که در درک حرفت عاجزم
    شاید من هم مکان اشتباهی رو برای نوشتن نظراتم انتخاب کردم، جایی که وقتی با دلایلت صحبت میکنی، متهم میشی به اینکه دیگران رو احمق فرض کردی. به هر حال اینجا جای اینجور بحث نیست چون خیلی از مسائل رو سعی داریم که با ناراحت شدن از دست همدیگه جبران کنیم ...

  20. 6 کاربرِ زیر از kingmiladkh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  21. #40
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    محل سکونت
    کرج
    ارسال ها
    51
    سپاس
    396
    از این کاربر 501 بار در 53 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : Django Unchained | معرفی، بحث، تریلر و پوستر

    نقل قول نوشته اصلی توسط prongz نمایش پست ها
    دوست عزیز حس سرگرمی چیزی نیست که انسان با تحصیل به دستش بیاره.وفتی این تعداد نظرات رو می خونیم که باز خوررد مخاطب عام هست و می بینیم که رضایت نسبی داشتن از فیلم،خیلی راحت میشه نتیجه گرفت حداقل سرگرمی قابل احترامی بوده.اما وقتی شما میاید میگی" نخیر فیلم حتی در حد سرگرمی هم نیست اینا متوجه نیستن اینا اصلا فکر می کنن سرگرم شدن "دیگه نیازی نیست من انگی به شما بچسبونم...
    خب نظر من در مورد فیلم که به نظر شما نزدیک تر است،اما در مورد این قسمت از گفته هایتان اجازه بدهید مخالفت کنم. اینکه کسی این فیلمی را سرگرم کننده نمی داند به این معنی نیست که هرکس با فیلم سرگرم شده احمق و کم سواد است، همان طور که علاقه مندان به سیب علاقه مندان به خرمالو را احمق نمی دانند و همگی امیدوارند بدون ایجاد دلخوری اجازه ی اظهار نظر داشته باشند. در واقع سرگرم کننده دانستن یک فیلم سوای ساختار و قصه و هزار و یک چیز دیگر صرفا سلیقه ی شخصیست. همین آقای کارگردانِ مورد بحث فیلمی دارند با عنوان ضد مرگ اگر اشتباه نکنم، که یک فاجعه ی تمام عیار است و اگر دیده باشید حتما تایید می کنید. اما اگر بحث تاپیک راجع به این فیلم بود من قطعا می نوشتم سرگرم کننده ست، به دلیل علاقه ی شخصی به فضای کافه و باران و دخترهای نیمه مست و عیاش! جنگو سرگرم کننده بود؟برای منی که در صحنه های خون و خون ریزی چشم هایم را می بستم و فقط صداها را دنبال می کردم قطعا نه، ضد مرگ برای ایرج سرگرم کننده است؟اگر مثل من دلیل شخصی ای نداشته باشد و به صرف دیدن خود فیلم حساب کنیم مطمئنا خیر. و آیا منظور من از اینکه فیلم سرگرم کننده نبود این است که کاربر ایرج چیزی از سینما نمی فهمد؟باور کنید خیر. منظور من صرفا بیان نظر شخص خودم بود.
    در واقع این که بین این همه پست kingmiladkhگرامی پست شما را برای پاسخ انتخاب کردند نشان می دهد برای نظرات شما آنقدر ارزش قائل هستند که تمایل به گفتگو داشته باشند، اگر نه بنده هم چند پست قبل از شما چیزهای مشابهی گفته بودم.
    به هر حال پیشنهاد من این است که تاپیک جداگانه ای برای بحث راجع به کارهای تارانتینو گشوده شود(و جدا هم فکر می کنم اگر دوستان تمایلشان برای نوشتن را از دست نداده باشند وجود چنین تاپیکی لازم است)، پیشنهاد بعدیم این است به جای دلگیری و پرداختن به این مسائل از سینما بیشتر و بیشتر بنویسیم کما اینکه بحث ها شما دو نفر هم اینجا هم درباره ی برتون حتما برای خیلی ها مثل من مفید بوده...
    با احترام

  22. 8 کاربرِ زیر از freeda بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 
صفحه 4 از 6 اولیناولین ... 23456 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.