برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 از مجموع 1

Hybrid View

  1. #1
    I'm in PAIN
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    ارسال ها
    239
    سپاس
    751
    از این کاربر 1,769 بار در 293 پست سپاس گزاری شده

    سینما از نگاه یک سوئدی|به بهانه زادروز"اینگمار برگمان"


    از نظر تاثیرگذاری بر سایر کارگردانان، بی‌تردید «اینگمار برگمان» از جمله شاخص‌ترین کارگردان‌هاست. فیلمسازان بزرگی چون وودی آلن، آندری تارکوفسکی، استنلی کوبریک و استیون اسپیلبرگ از جمله این کارگردان‌ها به‌شمار می‌آیند.
    کیشلوفسکی درباره برگمان می‌گوید: «این مرد از جمله معدود کارگردان‌هایی – شاید تنها کسی- است که به اندازه داستایوفسکی و کامو از «سرشت انسان» سخن به میان آورده است».
    ارنست اینگمار برگمان (Ernst Ingmar Bergman) در سال 1918 در آپسالا سوئد به دنیا آمد. پدر اینگمار یک اسقف بود و وی در یک خانواده به شدت مذهبی بزرگ شد

    برگمان جادوی تصویر را در 9 سالگی با لنتر (فانوس خیال) که با آن شخصیت‌ها و داستان‌های خودش را خلق می‌کرد کشف کرد و این عشق به نور و تصویر او را پس از مدتی تحصیل در دانشگاه استکهلم، به دنیای تئاتر برد اما آن را تمام نکرد. وی در 16 سالگی طی یک رژه در وایمار به ارتش نازی علاقمند شد و آن‌جا آدولف هیتلر را دید.

    برگمان در دهه‌ 40 هم در تئاتر و هم در سینما مشغول بود. او به عنوان یکی از اعضای دپارتمان فیلمنامه‌نویسی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی در بسیاری از شرکت‌های کوچک تئاتری فعالیت می‌کرد.

    اولین فیلمنامه‌ او که به مرحله‌ تولید نیز رسید در سال 1944 نوشته شد و پس از آن به کارگردانی فیلم‌های کوچکی پرداخت. در میان کارهای اولیه او می‌توان به زندان، بازی تابستانی، خاک اره و پولک اشاره کرد.

    برگمان در سال1955، با فیلم لبخندهای یک شب تابستانی که فیلمی کمدی بود در مجامع بین‌المللی سینمایی معرفی شد. این فیلم جایزه‌ بهترین حس شاعرانه جشنواره فیلم کن را برای او به ارمغان آورد. برگمان، شهرت و اعتبار خود را با دو فیلم بعدیش؛ مهر هفتم و توت فرنگی‌های وحشی به دست آورد.

    هر دو فیلم هم نظر منتقدان را به سوی خود جلب کردند و هم گیشه خوبی داشتند. برگمان با توت فرنگی‌های وحشی، برای اولین بار کاندیدای دریافت جایزه‌ اسکار برای بهترین فیلمنامه هم شد.

    چشمه‌ باکره برگمان درباره‌ پدر و مادری است که تصمیم دارند از قاتلین دخترشان انتقام بگیرند. این فیلم اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان سال 1961 را از آن برگمان کرد.


    برگمان به دنبال این فیلم، شروع به ساخت سه‌گانه‌ی خود کرد. در میان شیشه تاریک (دیگر فیلم خارجی‌زبان برنده اسکار)، نور زمستانی و سکوت، سه‌گانه‌ای بودند که به تصویر کشید.

    او 6 دهه در سینما فعالیت کرد اما در سال 1976 وقتی که مشغول تمرین رقص مرگ آگوست استریندبرگ بود توسط دو پلیس مانند یک جنایتکار دستگیر شد و فعالیت‌هایش به خاطر یک پرونده قضایی در رابطه با فرار مالیاتی و ارائه اطلاعات نادرست درباره درآمدها مورد تهدید قرار گرفت.

    او در جریان این پرونده بی‌تقصیر شناخته شد با این وجود به خاطر این اتفاقات دچار ضربه روحی جبران‌ناپذیری شد و در یک بیمارستان روانی بستری شد.

    پروژه‌های در دست ساختش را معلق کرد و استودیوی فیلمسازی‌اش را بست و در تبعیدی خود خواسته، 8 سال به آلمان رفت.

    در سال 1978 برای جشن تولد 60 سالگی‌اش به فارو بازگشت و کارش را در تئاتر شهر از سر گرفت. انستیتوی فیلم سوئد هم به افتخار این بازگشت جایزه سالانه اینگمار برگمان را تاسیس کرد اما با این وجود تا سال 1984 در مونیخ ماند.

    برگمان پس از بازگشت از آلمان، فیلم فانی و الکساندر که خود برگمان آن را آخرین فیلم خود می‌دانست و در سال 1982 ساخته شد را کار کرد. فیلم ماجرای خواهر و برادری است که بسیار با هم صمیمی هستند و داستان آن در اوایل قرن بیستم در سوئد اتفاق می‌افتد. فیلم در اصل در چهار قسمت برای تلویزیون تهیه شده بود که در آمریکا زمان آن به 188 دقیقه تقلیل یافت و پخش شد.

    این فیلم برنده‌ چهار جایزه‌ اسکار از جمله بهترین فیلم خارجی‌زبان شد. گرچه برگمان بعد از «فانی و الکساندر» به طور رسمی خود را از فیلمسازی بازنشسته کرد و گفت که می‌خواهد در تئاتر کار کند اما پس از آن برای تلویزیون سوئد چند فیلم ساخت و به کار تئاتر هم ادامه داد و چندین فیلمنامه نیز نوشت.

    آخرین کار برگمان در مقام کارگردان یک فیلم تلویزیونی به نام سارابند در سال 2003 بود که تغییر یافته دو شخصیت اصلی صحنه‌ای از یک ازدواج بود و آن را در 84 سالگی ساخت.

    برگمان از دید بسیاری از اهالی سینما یکی از بزرگ‌ترین کارگردان‌های تاریخ به شمار می‌رود به‌ طوری که از سوی Entertainment Weekly به عنوان هشتمین کارگردان بزرگ تاریخ نام‌برده شده و مجله تایم نیز در ۱۱ جولای ۲۰۰۵ وی را به عنوان بزرگ‌ترین کارگردان زنده جهان مطرح کرد. اما در میان کارگردان‌های دیگر، برگمان از فدریکو فلینی، ویکتور شوستروم و آکیرا کوروساوا به عنوان مهم‌ترین کارگردان‌ها از دید خود نام می‌برد. او همچنین نظرات جالبی را پیرامون آثار کارگردان‌های دیگری چون اورسمن ولز، ژان لوک گدار، آندری تارکوفسکی و آلفرد هیچکاک بیان می‌کند. به عنوان مثال درباره فیلم «همشهری کین» می‌گوید: «همشهری کین که من یک کپی از آن را دارم محبوب همه منتقدان است و همیشه در صدر همه آمارهاست، اما من فکر می‌کنم که این فیلم یک فیلم کاملا کسل‌کننده است. از همه مهم‌تر، عملکردهایش فاقد ارزش هستند. میزان احترامی که فیلم به‌دست آورده کاملا غیر قابل باور است.» او همچنین گدار را کسل‌کننده می‌نامد و می‌گوید: «من هرگز چیزی از فیلم‌هایش دستگیرم نشد... او فیلم‌هایش را برای منتقدان ساخته است». برگمان در اکتبر ۲۰۰۶ تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد اما سرانجام این کارگردان بزرگ در ۳۰‌جولای سال ۲۰۰۷ و همزمان با کارگردان بزرگ دیگری به نام میکل آنجلو آنتونیونی درگذشت. او در این زمان ۸۹ سال داشت و در سوئد بسر می‌برد.


    منابع :
    وطن امروز
    همشهری آنلاین
    ".Life doesn't have to be perfect; it just has to be lived"

    -DEXTER-

  2. 5 کاربرِ زیر از ifarzam بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.