تحلیل و بررسی سریال Six Feet Under (اختصاصی تی وی ورلد)

[Luca Brasi]

سریال شش فوت زیر زمین( به انگلیسی : Six Feet Under) که در ژانر درام با درون مایه ی کمدی سیاه طبقه بندی میشود در قالب پنج فصل و 63 اپیزود(به این صورت : سه فصل اول 13 اپیزود و دو فصل آخر 12 اپیزود) توسط آلن بال(که پیشتر از این هنر او را در فیلمنامه نویسی زیبای آمریکایی ساخته ی سم مندس دیده بودیم) تهیه و ساخته شده و از تاریخ 3ژوئن 2001 تا 21 آگوست 2005 توسط شبکه ی کابلی HBO پخش شد. داستان سریال در ارتباط با خانواده ی فیشر است که مدیریت مراسم کفن و دفن را بر عهده دارند

تبصره

اگر از طرفداران پرُپَروپاقرص شبکه ی کابلی HBO هستید بهیچ عنوان با پیش زمینه ی سریال هایی همچون : کاراگاهان حقیقی | سوپرانوز | گیم آف ترونز و وست ورلد و The Left Overs و The Wire سراغ این سریال نرید! فضای سریال بشدت آروم ـه (نه اینکه سرد و بی روح باشه) ولی خبری از هیجان و تعلیق و اظطراب و خلاصه اِلِمان های آدرنالیزه(!) نیست

یکی از مُشکلاتی که سریال های درام(ملودرام) دارن اینکه نه همه ی بازیگرها ولی اکثرشون در یک طیف خاکستری ایفای نقش میکنن و در بهترین حالت ممکن اونی که بهتر فریاد بزنه یا تاثیرگزارتر اشک بریزه بیشتر بازی و نقشش به چشم میاد(انگاری یک تابع ثابت F(x)=c به این صورت که تابع(بازی)=غم در پرداخت به تمام شخصیت ها تزریق شده) و این وسط اون متد بازی بازیگر که تفاوت ایجاد میکنه! اما در Six Feet Under ما با چهار نقش اصلی طرف هستیم که هرکدام در قبال یک تراژدی بزرگ(مرگ پدر خانواده) یک واکنش کاملا مجزا نشان میدهند! یک سریال درام با 4شخصیت کاملا مجزا و یونیک از یکدیگر و این بزرگترین تفاوت این سریال با تمام سریال های درام و ملودرام تاریخ است! مادر خانواده(Frances Conroy در نقش روث فیشر) : ضعیف ترین و احساسی ترین فرد که کوچکترین اتفاقات او را تحت تاثر خود قرار میدهد پسر بزرگ خانواده(Peter Krause در نقش نیت فیشر) : فردی که در آستانه ی چهل سالگی است و تقریبا به هیچ جایی نرسیده , هیچ چیز را در زندگی جدی نگرفته و هرچه باداباد طور(!) زندگی کرده پسر کوچک تر(Michael C. Hall در نقش دیوید فیشر): فردی بشدت منطقی و مسئولیت پذیر که بعد از رفتن برادر بزرگتر تمامی مسئولیت خانواده بر گردن او افتاده و او تا توانه است از خود مایه گزاشته و اما دختر کوچک خانواده(Lauren Ambrose در نقش کلیر فیشر): نوجوانی که در آستانه ی بیست سالگی است و رسما هیچ چیز از زندگی واقعی نمیداند و بنوعی هیپ ـی وار(!) زندگی میکند

ادامه دارد

[hadi2006mi]

یکی از سریالهای محبوب من که در بین سریال بینهای حرفه ای چندان طرفدار نداشت ولی من بخاطر بازیگر سریال دکستر کل سریال دیدم و لذت بردم .نکته جذاب سریال شروع غافلگیرکننده سریال هست که شما رو ترغیب میکنه به سرنوشت این خانواده علاقمند شوید .داستانهای سریال به خوبی جلو میره و هرچیز جذابی که از یک سریال درام خوب میخواید رو تو این سریال میتونید ببینید و نکته مهم این هست که پایان بندی عالی سریال هست که از شبکه hbo بعید بود و البته برای کسانی که به موضوع مرگ و فلسفه اون علاقمند هستند حتما میتونه گزینه جذابی باشد.بازیهای عالی در کنار فیلمنامه استاندارد از دیگر نکات مثبت سریال هست.دیدن سریال به دوستان کم حوصله و غرق شده در سریالهای با ضر باهنگ بالا شبکه نتفلیکس پیشنهاد نمیکنم

[FARID_S]

دوستان این سریال معرکه است.منه ناچیز تا کنون سه بار این شاهکار را دیده ام و هنوز لذت میبرم .حتما" ببینید البته با حوصله.!!!

[Luca Brasi]

آلن بال از همون نمای اول نشون میده که برای همه چیز برنامه ریزی دقیقی داره از مدیوم شات ابتدایی که با ورود ماشین کلاسیک و لاکچری(!) حمل میت هست تا سکانس دوم و میزانسن های دقیقی که داده (یکی از نکاتی که از همان ابتدا بیننده را محسور میکند تدوین فوق العاده بین دوسکانس موازی است زمانی که ناتانیل فیشر تصادف میکند و بلافاصله با یک کات مخفی وارد سکانس بعدی میشویم که همسر هنگام برش ناخود آگاه در یک کلوز آپ دست خود را میبرد و خون بیرون میزند انگاری که قرار است بوی خون در اینده ای نزدیک گریبان گیر خانواده ی فیشر شود) نکته ی قابل توجه در سرتاسر سریال دیالوگ های رد و بدل شده بین کاراکترها هست که برای هر نقش مجزای خودش نوشته شده! در سریال شش فوت زیر زمین خبری از دیالوگ های کلیشه ای سریال های درام نیست!

متن زیر را با توجه به تحلیلی که از کاراکتر ها در پست اصلی شد مطالعه فرمایید

دیوید فیشر : خرید نعش کش جدید فقط دور ریختن پول بود. همون قبلی هیچیش نبود. اگه این پول رو خرج مرتب کردن اتاق دعا می کردیم. یا اضافه کردن قهوه ساز به اتاق استراحت، بیشتر با عقل جور درمیومد مادر خانواده(روث فیشر) : خب، من ترجیح میدم بره برای خودش یه نعش کش بخره. تا اینکه منو بخاطر یه زن جوونتر ول کنه. یا خدای نکرده بخاطر یه زن هم سن و سال من. یا استغفرالله یه مرد، مثل کاری که شوهر "حنا" دخترخاله ام کرد

در شش فوت زیر زمین کاراکتر ها از همون ابتدا با دیالوگ هاشون خودشون رو معرفی میکنن سپس با متد بازیشون تماشاگر رو تحت تاثیر قرار میدن و این نشون دهنده ی اینکه قبل از نوشتن فیلمنامه(یا حین نوشتن) دقیقا آلن بال Casting خودشو انتخاب کرده و اینطور نبودکه صرفا دنبال بازیگرهای خوبی باشه که ایفای نقش کنن نه! آلن بال دقیقا دنبال دیوید فیشر | روث فیشر | ناتانیل فیشر | کلیر فیشر و نیت فیشر میگشته تا رسیده به بازیگرهای اصلی!

ادامه دارد

[Luca Brasi]

[Luca Brasi]

زندگی به سبک شش فوت زیر زمین

دیوید فیشر : باید اونو(اون زن) رو اخراجش کنیم نیت فیشر : منم داشتم همین فکر رو میکردم روث فیشر(مادر خوانواده) : چرا؟ مگه اشتباهی کرده؟ نیت فیشر: نه ولی تحمل کردنش سخته... دیوید فیشر: خیلی خیلی سخته روث فیشر: بعضی موقع ها مردم تحمل کردنشون سخته - اما فقط به خاطر اینکه اولین بخشی از وجودشون که بهتون نشون میدن آزاردهنده است - چون استرس دارن - اما بعد از چند مدت که باهاشون باشی متوجه میشی که یه طرف دیگه ای از وجودشون هم هست که ارزش شناخته شدن داره

یک نکته ای که شش فوت زیرزمین رو نه فقط از سریال های مشابه(درام) بلکه کلا از تمام سریال های خوب جدا میکنه "محتوی فوق العاده غنی و آموزنده اون ـه"شما حین دیدن شش فوت زیرزمین فقط یه سریالی که برای مفرح کردن تماشاگر ساخته شده باشه نمیبینی شما درس های مختلف زندگی تو برهه های مختلف از اقشار مختلف جامعه رو میبینی اونهم نه فقط جامعه ی و لایف استایل آمریکایی - سوژه های این سریال فارغ از مختصات جغرافیایی شامل هرکسی میشه بهمین خاطر که حتی کسایی که قاره ی آفریقا زندگی میکنن و کاملا از فرهنگ غربی و آمریکایی دورن میتونن این سریال رو ببینن و ازش درس بگیرن

تو این سریال شما فقط با یک سری سوژه طرف نیستید! بلکه مثل زندگی که باید مشکل سر راهتون رو حل کنید تمامی سوژها در این سریال نقد و بررسی میشن و ریز به ریز حل میشن یکی از مواردی که تو این سریال به زیبایی هرچه تمام بهش پرداخت شده مساله ی هم |جنس | گرایی هست که به زیبایی و در اوج سلامت روحی بهش پرداخت شده این سوژه برخلاف خیلی از سریال ها که بصورت شعار زده بهش میپردازن و فقط و فقط میخوان مطرحش کنن نیست بلکه از اپیزود 1 فصل 1 تا انتها از تمامی جوانب بررسیش میکنه - زوج هم |جنس|گرا در ابتدا سپس خلقیات روحی هرکدوم جدا , عادت ها و علایق در ادامه سبک زندگی و مشکلاتی که دارن و نوع بازتاب رابطشون تو اجتماع و همونطور که یکنفر میتونه عاشق همبرگر باشه و از مثلا میرزا قاسمی متنفر باشه در مقابل میتونه یکنفر باشه که عاشق میرزا قاسمی باشه و از همبرگر متنفر باشه این موضوع برمیگرده به ساختار ژنی اون فرد وقتی فرد اول بیاد و فرد دوم رو مسخره کنه فقط داره نشون میده که چه نگاه کوته بینانه و احمقانه ای داره آلن بال میخواد تو این سریال نشون بده که بازتاب منفی نسبت به مساله ی هم|جنس|گرایی فقط و فقط ناشی از یک دیدگاه کوته بینانه است همین نه علمی و دقیق

[saeed_iri]

اصولا در مدیوم سینما و تلوزیون شاهکار لزوما آثار درجه 1 و پر زرق و برق نیست . اگر سریالی بعد گذشت سال ها هنوز هم دیدنی باشه و حرف برای گفتن داشته باشه ودر ذهن مخاطبینش هک شده باشه میتونیم بگیم شاهکار .
روند کند و با حوصله سریال چیزی هست که در نگاه اول به چشم میاد و شاید خیلی ها بعد دیدن چند اپیزود عطای سریال رو به لقایش ببخشن ! ........ اما ، اما کاری که اپیزود آخر و لحظات پایانی سریال با شما میکنه چیزی نیست که شما با اثر دیگه تجربه حتی نزدیک به اون رو داشته باشین ... کاری که کاگردان با مخاطبانش انجام میده شاید بشه با هولوکاست مقایسه کرد!!....

[ali_n540]

اصولا در مدیوم سینما و تلوزیون شاهکار لزوما آثار درجه 1 و پر زرق و برق نیست . اگر سریالی بعد گذشت سال ها هنوز هم دیدنی باشه و حرف برای گفتن داشته باشه ودر ذهن مخاطبینش هک شده باشه میتونیم بگیم شاهکار .
روند کند و با حوصله سریال چیزی هست که در نگاه اول به چشم میاد و شاید خیلی ها بعد دیدن چند اپیزود عطای سریال رو به لقایش ببخشن ! ........ اما ، اما کاری که اپیزود آخر و لحظات پایانی سریال با شما میکنه چیزی نیست که شما با اثر دیگه تجربه حتی نزدیک به اون رو داشته باشین ... کاری که کاگردان با مخاطبانش انجام میده شاید بشه با هولوکاست مقایسه کرد!!....

این سریال به دلیل کمی قدیمی بودن و کیفیت پایین سه فصل اول و نبود زیرنویس srt برای این دو فصل اول و همچنین فضای بسیار سنگینش نادیده گرفته شده ولی بعد فصل 3 زمانی که داستان پخته می شه شروع به اوج گرفتن می کنه و در انتهای فصل 5 و چند قسمت آخر بیینده را نابود می کنه. این سریال شاهکاریه که متاسفانه دست کم گرفته شده و به نظرم همه باید این سریال ببینند. در کنار لفت اورز و برکینگ بد جزو سه سریال برتر من هست و به نظرم این جایگاه از این سریال به همراه دو سریال دیگه گرفته نمی شه.