برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
صفحه 4 از 7 اولیناولین ... 23456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 از مجموع 65
  1. #1
    Israel Hands
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    ارسال ها
    6,160
    سپاس
    26,418
    از این کاربر 86,415 بار در 9,070 پست سپاس گزاری شده

    [انجمن سینما] نوعِ خیلی خاصی از سینما



    سلام خدمت دوستان عزیز
    بعد از پیشنهاد نازی عزیز، با بچه های تیم سینما تصمیم گرفتیم که یه همچین تاپیک رو برای فیلم های کمتر شناخته شده بزنیم. در این تاپیک فعالیت کاربران ازاده و فعالیت کاربران از معرفی فیلم تا گفتگو درباره این آثار رو
    رو شامل میشه. حالا درباره ی فیلم هایی که میشه گذاشت، همون طور هم که از عکس پیداست، از فیلم های تجاری و هالیوودی خبری نیست، بیشتر نظر ما روی سینمای مستقل جهان و فیلم کوتاه های کمتر شناخته شده است، و یه سری به اصطلاح فیلم هنری، و البته سینمای صامت که کلا دنیایی برای خودش.
    امیدوارم این تاپیک مفید واقع بشه و در کنار هم فیلم های جدید و خوبی رو بشناسیم.


    تیم سینمای انجمن تیوی ورلد



  2. #31
    Israel Hands
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    ارسال ها
    6,160
    سپاس
    26,418
    از این کاربر 86,415 بار در 9,070 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [انجمن سینما] نوعِ خیلی خاصی از سینما

    نقل قول نوشته اصلی توسط MaMaD نمایش پست ها
    هنوز متوجه نمیشم چطور واژه های "فیلم های تجاری" و "هالیوودی" هم ارزش معنی شده اند! در همون هالیوودی که الان شما شاهد تولیداتی از قبیل "اونجرز" و "هانگر گیمز" و حتی سری "گرگ و میش" هستید زمانی آثاری مثل "همشهری کین" ساخته میشده! یعنی فیلمی که پرچمدار سینمای مستقل هست از دل ِ هالیوود دراومده.
    خوش برگشتی برادر، جات خالیه!!
    نصف مثال هایی که زدی برای قبل از دهه ی 50ـه. همه شون هم فیلم های کلاسیک!! درسته هالیوود در گذاشته پادشاهی میکرده تو عالم سینما اما الان به غیر از یکی دو کارگردان مثل
    اسکورسیزی که حرف برای زدن دارن بقیه فیلم ها همه تجاری و بدرد نخور ان!!! الان 99% فیلم های تو گیشه همه شون تجاری و فیلم های ابکی ان، حالا میگی سینما تجاری برای بقای سینما واجبه، نه اصلا این طور نیست، در مقابل تجاری مستقل رو داریم که کارگردان با هزینه شخصی (بهتر میشه گفت: خارج از استدیو) فیلم رو میسازه!!! پس این دوتا اصلا ربطی به هم دیگه ندارن، سینمای تجاری به خاطر درخواستی که بین مردم عادی وجود داره ساخته میشه!!
    هالیوود از وقتی که سینمای اروپا پا گرفت نابود شد!! هالیوود با مرگ امثال ولز و وایلدر مرد.
    -----------------------------
    مصطفی حرف درستی زد، هدف مون بحث کردن سر فیلم های کمتر شناخته شده است. حالا چه هالیوودی باشه چه اروپایی و یا اسایی.


  3. 8 کاربرِ زیر از Chandler Bing بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  4. #32
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال ها
    231
    سپاس
    528
    از این کاربر 2,536 بار در 341 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [انجمن سینما] نوعِ خیلی خاصی از سینما

    تفکر پشت هر عمل مهمه و اون رو معنی میکنه، هالیوود نسبت به سینما نگاه صنعتی داره، چرا که کمپانی محوره و این یعنی اینکه همینجور که ما اینجا ممیزی داریم اونجا هم فیلمنامه ها توسط کمپانی ها سلاخی میشن، حالا چرا تیغ تند انتقاد در حال حاضر به سمت هالیوود گرفته شده و باید کمتر تحویل گرفته بشه؟! دلیلش ساده است، به خاطر اینکه هالییود در ابتدای ظهورش به دنبال دستیابی به فرمول پول سازی بود و انعطاف بالایی داشت اما الان به ظن خودش به این فرمول رسیده و توی یک دور تکرار اسیر شده که هر سال داره فقط بنجلای بیشتری به سینما اضافه میکنه، اسکورسیزی که بهش اشاره میکنید همراه با وودی الن از کسایی هستند که کار خودشون رو از مکتب مستقل نیویورک کار خودشون رو شروع کردند، بقیه افراد هم شامل حال همون اتفاقی که بهت گفتم شدند اینها نسلی بودند که هنوز هالیوود به دنبال فرمول فیلم سازی میگشته و بسیار منعطف بوده، اما الان کاملا تبدیل به یک صنعت شده.
    ما شرقی ها کلا خیلی نوع نگرشمون به سینمای ساکن تارکوفسکی نزدیک تره تا سینمای شلوغ پلوغ و بنجل هالییود و اگر الان میبینید که گرایش عمومی چیز دیگه رو نشون میده، یکی باعثش عدم شناخته و دیگری اینکه اصل خودمون رو فراموش کردیم

  5. 9 کاربرِ زیر از kingmiladkh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  6. #33
    No news, Good news
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    محل سکونت
    زیرپاتون!
    ارسال ها
    344
    سپاس
    1,457
    از این کاربر 2,977 بار در 769 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [انجمن سینما] نوعِ خیلی خاصی از سینما

    نقل قول نوشته اصلی توسط kingmiladkh نمایش پست ها
    تفکر پشت هر عمل مهمه و اون رو معنی میکنه، هالیوود نسبت به سینما نگاه صنعتی داره، چرا که کمپانی محوره و این یعنی اینکه همینجور که ما اینجا ممیزی داریم اونجا هم فیلمنامه ها توسط کمپانی ها سلاخی میشن، حالا چرا تیغ تند انتقاد در حال حاضر به سمت هالیوود گرفته شده و باید کمتر تحویل گرفته بشه؟! دلیلش ساده است، به خاطر اینکه هالییود در ابتدای ظهورش به دنبال دستیابی به فرمول پول سازی بود و انعطاف بالایی داشت اما الان به ظن خودش به این فرمول رسیده و توی یک دور تکرار اسیر شده که هر سال داره فقط بنجلای بیشتری به سینما اضافه میکنه، اسکورسیزی که بهش اشاره میکنید همراه با وودی الن از کسایی هستند که کار خودشون رو از مکتب مستقل نیویورک کار خودشون رو شروع کردند، بقیه افراد هم شامل حال همون اتفاقی که بهت گفتم شدند اینها نسلی بودند که هنوز هالیوود به دنبال فرمول فیلم سازی میگشته و بسیار منعطف بوده، اما الان کاملا تبدیل به یک صنعت شده.
    ما شرقی ها کلا خیلی نوع نگرشمون به سینمای ساکن تارکوفسکی نزدیک تره تا سینمای شلوغ پلوغ و بنجل هالییود و اگر الان میبینید که گرایش عمومی چیز دیگه رو نشون میده، یکی باعثش عدم شناخته و دیگری اینکه اصل خودمون رو فراموش کردیم

    دوست عزیز اگه اجازه بدی دوست دارم یکم باهات مخالفت کنم. اگه بشه یکم در این مورد هم بحث کنیم بد نیست.
    واقعا برداشت خاصی از تاریخ هالیوود و رسیدنش به الان داشتی. نمیتونم نفی کنم ولی میدونم خیلی ها با این نظرات مخالفن.
    اینکه شما ممیزی اینجا رو که از سازمان سینمایی و ارشاد نشات میگیره رو با نظام استدیویی مقایسه میکنی برام خیلی جالبه! اینور سینمای دستوری داریم و همه چی با نفت شروع میشه و ملت هیچ تاثیری ندارن ولی نظام درست همون طور هست که شما در هالیوود مشاهده میکنید! یعنی هرفیلمی که مردم دوست دارن میفروشه و پولشو از مردم بدست میاره نه از بودجه ی سازمان های دولتی. همین میشه که اونور همه ی شرکت ها به دنبال فیلم هایی هستند که مردم ازشون استقبال میکنن. این سازو کار به هیچ وقت "سلاخی" به شمار نمیاد و نهایتا اوج و آمال دموکراسی حساب میشه.
    اگر مردم ِ جهان امروزی دنبال چنین فیلم هایی هستند مقصر استدیو ها نیستن! به هیچ وجه. اگه شما واقعا دنبال ریشه یابی هستی باید لایف استایل مردم رو مورد مطالعه قرار بدی.

    ببین دوست ِ من
    یه زمانی در دهه های 60 70 شمسی خودمون جریان فیلم اروپایی وارد کشور شد که در واقع موجی بود گسترده با تاثیر زیاد بر روی منتقدین و فیلمسازان اون دوره.
    من تاریخ سینما نخوندم ولی میدونم فضای ملتهب اون موقع ممکنه چه تاثیراتی روی تماشاگر و فیلمساز بذاره! این که میگی دیدگاه شرقی نزدیک به اون سبک فیلمسازیه خیلی حرف گنده ایه! واقعا باید اونایی که سواد سینمایی دارن بشینن بحث کنن ولی من فقط در حد عقل خودم دوست دارم باهات مخالفت کنم!
    اول یه مثال.
    سبک و سینمای کوروساوا غایت سینمای شرقیه. اگه فیلماشو دیده باشی میبنی که همگی به شدت داستانگو و روایت های بسیار ترتمیز و خلاقانه دارن.
    اونوقت چطور ممکنه سینمای خرده یا حتی ضد پیرنگ "تارکوفسکی" نزدیک به همچین سبکی از فیلمسازی باشه ؟!
    "رابرت مکی" اعتقاد داره که قصه و داستان از روز آفرینش با انسان بوده و هست (خیلی فلسفیه) و این نکته بسیار بین المللی هم هست.
    باز من از شما میپرسم چطور میشه فیلمی که اساسا ضد داستان هست، در زمره ی فیلم های بین المللی و تاثیر گذار قرار بگیره ؟! اصلا چطور میشه باهاش ذره ای ارتباط برقرار کرد.

    البته سینما به سلیقه ی آدمها برمیگرده. هیچ ایرادی نیست. حرف من اینه که سینما هنر مخاطب عامه. من مشکلی با جهان بینی و فلسفه تارکفسکی در فیلماش ندارم ولی مخاطب عام به هیچ وجه نمیتونه با این نوع فیلمها ارتباط برقرار کنه مگر اینکه پای داستان بیاد وسط!

    من که به شخصه دوست دارم بیشتر با جان فورد دمخور بشم تا تارکفسکی. در موردش میگن:

    May be the most influential director of sound films on other directors. Many of the greatest directors of all time point directly to him as their favorite or one of their favorite filmmakers: Orson Welles, Akira Kurosawa, Sergio Leone (and his own star, Clint Eastwood), Martin Scorsese, Steven Spielberg, Bernardo Bertolucci and many members of the French New Wave or their disciples, from Jean-Luc Godard to François Truffaut.

    یعنی حتی فیلم سازای مورد علاقه ی شما یعنی گودار و تروفو هم خودشونو مدیون جان فورد میدونن! خیلی حرفه به قرآن!
    اصلا یکی همین فیلمی که من قبلا گفتم (مردی که به لیبرتی والانس شلیک کرد) و بعیده کسی دیده باشه( مگه هدف تاپیک این نبود که فیلم های مهجور مانده رو معرفی کنیم!؟ ) رو معرفی کنه همه ببین بعد بشینیم در موردش باهمدیگه صحبت کنیم!
    اگه شما قانع نشدی که این فیلم فیلم ِ بزرگیه، اگه قانع نشدی سینما یعنی این، اگه قانع نشدی که همه ی فیلمسازای بزرگ اینطوری خط گرفتن و اساسا فیلمسازی از این فیلما شروع شده و هنوزم نمیشه مثل این فیلما رو ساخت من دیگه پامو تو تی وی ورلد نمیذارم!
    میشه امتحان کرد

  7. 8 کاربرِ زیر از MaMaD بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  8. #34
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال ها
    231
    سپاس
    528
    از این کاربر 2,536 بار در 341 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [انجمن سینما] نوعِ خیلی خاصی از سینما

    دوست عزیز من ابتدا نگرشم به سیر تحول هالیوود رو باز تر میکنم، بعد در ادامه جوابگوی پرسش های شما خواهم بود، ببین من به شخصه اعتبار یک اثر هنری رو مدیون کارگردان میدونم، کارگردان به واسطه نیروی خلاقه اش خوانش شخصیش رو از متن ارایه میده و به عنوان یک اثر هنری عرضه میکنه اما در هالیوود این کمپانی ها هستند که خوانش خودشون رو از متن ارایه میدند و کارگردان ها این وسط قربانی میشند و کم و بیش به واسطه اعتبار و بزرگی نامشون تحت تاثیر این سلطه قرار میگیرند و بعضا هم خودشون وارد این بدنه میشند و از ارکان این نظام صنعتی، ببین دوست عزیز هالیوود الان به شدت متهم به کلیشه سازیست، اما فراموش نکنیم که این خود هالیوود بوده که موفق به خلق کلیشه شده، کلیشه فرمول در ابتدا موفقیه که به علت تکرار دیگه نزد مخاطب نخ نما شده، پس دستیابی به هسته ی اصلی این کلیشه کار شگرفی بوده که خود اون سینمای الان صنعتی شده از پسش براومده، هر چند باز هم باید خاطر نشان کنم همه ی این حرفها از نظر جذب عوام و استقبال مخاطب گفته میشه و فعلا با کیفیت آثار مورد بحث کاری ندارم، اما این خلق کلیشه کی اتفاق افتاده؟! همون زمانی که عرض کردم هالییود به دنبال پیدا کردن فرمول پول سازی بوده، اکثر قدیسین سینمای بدنه از اون روزگار برخاستند و به خاطر انعطاف پذیری جریان اون موقع، کار های بدیعی هم به دست کارگردان های خلاق صورت گرفت، همون کوبریکی که مثال زدید میاد باری لیندون رو با نور شمع میسازه و اصلا لنز مخصوص سفارش میده و این لوازم رو براش فراهم میکنند، اما همین کارگردان که اینقدر بهش بها داده شده و با وجود کیفیت بسیار مطلوب آثار و دستاورد های خلاقانه اش از ساخت یکی از بزرگترین پروژه هاش به علت کم فروشی اثر قبلیش محروم میشه و شاید هالیوود بزرگترین خیانت رو به سینما دوستان کرده که اونها رو از دیدن ناپلئون به خوانش کوبریک محروم کرده، این صنعت و نگرشش به نظر من بیماره، متاسفانه در حال حاضر که دیگه از این ریسک پذیری ها هم خبری نیست، فرمول های از پیش تعیین شده و فیلم های بنجل، هالییود صنعت احیاگری نیست، صنعت نابود گریه.

    اگر میخوای سینمای شرق رو بشناسی اصلا توصیه نمیکنم که کوروساوا رو سمبل اون قرار بدی، کوروساوا به شدت سینما گر غرب زده ایست و تمامی افتباس هایی که از نمایش های شکسپیر انجام داده و مسیری که در نهایت طی میکنه نشانگر این موضوعه، سینمای شرق رو پرچم دارش، اوزو و کوبایاشی هستند، که به شدت هم در روایت و هم در داستان ساکن عمل میکنند، از معاصرین هم میتونم کیم کی دوک رو برات مثال بزنم، که دیدگاه معنوی شرقی رو به خوبی در آثارش بسط داده، به طور کلی فلسفه شرق در سکون و سکوت و فضاهای خالیست، نقاشی های چینی و ژاپنی رو اگر ملاحظه کنید نقش سکوت و سکون رو به وضوح در اونها در خواهید یافت.

    من با این کلمه ی ضد داستان به شدت مشکل دارم، و بیشتر از اون با اینکه تارکوفسکی رو بهش مربوط کنیم مشکل دارم، مسائل و روایاتی که امثال تارکوفسکی و برگمان و کیشلوفسکی بهشون پرداختند بسیار جهان شمول تر از مسائلی هستند که جان فورد براشون فیلم ساخته، و به علت همین گستردگی مجبور به ترجمه کلامشون به نماد ها و سمبل ها شدند، شما هر کدوم از آثار تارکوفسکی رو که مایلی انتخاب کن، تا بنده بیام و در مورد داستانش برات حرف بزنم، داستانی که پیرو اصول معقول و کلاسیکه.

  9. 10 کاربرِ زیر از kingmiladkh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  10. #35
    No news, Good news
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    محل سکونت
    زیرپاتون!
    ارسال ها
    344
    سپاس
    1,457
    از این کاربر 2,977 بار در 769 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [انجمن سینما] نوعِ خیلی خاصی از سینما

    حرف که زیاد دارم بزنم، مخصوصا که کسی رو تازه پیدا کردم که طرفدار سینمای سمبلیک و نمادگراست ولی فکر کنم این دعوای منو تو (گفتگو بهش بگیم بهتره!) دعوای دو سبک از سینماست که هنوزم پابرجاست و بیشتر از این در سواد من نیست که در موردش نظر بدم. و اینکه از مسیر تاپیک خارج میشیم. پیشنهاد میکنم هم شخص شما که طرفدار این سبک هستید فیلم پیشنهاد بدید ما ببینیم بعد از همگی نظربخوایم. گفتگو کنیم و متوجه بشیم چه چیزایی رو دوست داریم، با چه چیزایی ارتباط برقرار میکنیم و چه چیزایی ما رو به هدف هامون میرسونه. همین.
    ممنون رفیق

  11. 7 کاربرِ زیر از MaMaD بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  12. #36
    Israel Hands
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    ارسال ها
    6,160
    سپاس
    26,418
    از این کاربر 86,415 بار در 9,070 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [انجمن سینما] نوعِ خیلی خاصی از سینما

    بیاید برای شروع نظرتون رو درباره ی همین بالتزار بگید!!! بلاخره دیدمش.
    فیلم خوبی بود، راضی ام ازش. موقع دیدنش یاد روبان سفید هانکه افتادم، بی رحمی بشر رو تو این فیلم دیدیم! در کنارش هم یه خر بود، نماد پاکی!!
    که شاهد کارهای ادمها بود!!! با داستانش حال کردم اما شخصیت پردازی نداشت. یه جاهایی تو فیلم احساس میکردم گم شدم
    صدا گذاری فیلم افتضاح بود اگه بخوام نمره بدم 8.5 میدم. فیلم از نظر داستان و مفاهیم نهفته در عالی بود، اما فنی اصلا جالب نبود.


  13. 6 کاربرِ زیر از Chandler Bing بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  14. #37
    Everybody Lies
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    ارسال ها
    3,463
    سپاس
    30,263
    از این کاربر 49,438 بار در 5,614 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [انجمن سینما] نوعِ خیلی خاصی از سینما

    خوب یک صحبتی هم از سینما ایتالیا بعد از جنگ کنیم و اسم روسلینی و دیسیکا رو بیاریم وسط .
    فیلم دزد دوچرخه کاری به جنگ نداره ، کاری به حکومت نداره اونچیزی که واقعا در جامعه داره اتفاق میوفته رو نشون میده و میخواد مخاطب ارتباط مستقیم با مردم اون جامعه داشته باشه و اونچیزی که واقعا در حال جریانه رو بدون توجه به دلایلش نشون بده ، رابطه پسر و پدر تغییر هویت پدر بر اثر فقر ، این فیلم به یه بچه نشون میده فردا تو یک دنیا بی رحم چطوری باید باشه و این سوال اخلاقی هم با خودش داره ، زندگی و مشکلاتش رو چه باید کنیم ، کار بد رو با بد جواب بدیم ؟






    پ.ن:


  15. 15 کاربرِ زیر از pooya بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  16. #38
    کیشلو پرانگز
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    ارسال ها
    551
    سپاس
    688
    از این کاربر 4,753 بار در 640 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [انجمن سینما] نوعِ خیلی خاصی از سینما

    نقل قول نوشته اصلی توسط MaMaD نمایش پست ها
    اونوقت چطور ممکنه سینمای خرده یا حتی ضد پیرنگ "تارکوفسکی" نزدیک به همچین سبکی از فیلمسازی باشه ؟!
    "رابرت مکی" اعتقاد داره که قصه و داستان از روز آفرینش با انسان بوده و هست (خیلی فلسفیه) و این نکته بسیار بین المللی هم هست.
    باز من از شما میپرسم چطور میشه فیلمی که اساسا ضد داستان هست، در زمره ی فیلم های بین المللی و تاثیر گذار قرار بگیره ؟! اصلا چطور میشه باهاش ذره ای ارتباط برقرار کرد.
    اول اینو بگم که واقعا خوشحالم که می بینم این تاپیک کم کم داره طرفداراش رو پیدا می کنه.بعد از مدت ها یه بحث خیلی خوب دیدم تو این انجمن.

    در مورد صحبت هایی که کردین دوست عزیز من نمی خوام خیلی بحث کنم چون ظاهرا یه مدتی از موضوع بحث می گذره و هم خودم رو کوچکتر از این می بینم که بخوام در مورد کیفیت صنعت سینما سازی نظر بدم(هرچند مخالفت هایی دارم)اما این قسمت از صحبت هاتون که مربوط میشد به تارکوفسکی از اونجایی که خودم به شدت علاقه مند کارای تارکوفسکی هستم من رو ناراحت کرد.نمی دونم شما با چه دیدی فیلم های تارکوفسکی رو دنبال کردی که "سینمای خرده" قلمداد می کنی.حتی برفرض این موضوع که از نظر شما این ضد داستان بودن ضعف فیلم های تارکوفسکی محسوب بشه اما ایا جایزه کارگردانی رو که به نوعی مبدع سبک جدیدی هست رو اینطور زیر سوال ببریم؟قطعا شما بهتر از من می دونی که سینما یک هنره هنر هیچ الزامی به جذب مخاطبش نداره بلکه این مخاطبه که باید به دنبال درک هنر بره.شما داستان رو در قالب جزء بی بدیل سینما قرار دادی به حدی که در صورت عدم وجودش محکوم به نابودیه اما کجا همچین حرفی گفته شده؟اگر مخاطب سینما دنبال داستان بود که میرفت کتاب داستان می خوند.اتفاقا دقیقا همینجاست که تغییر ذات سینما از یک هنر به یک صنعت رو می بینیم.اگه دقت کنیم می بینیم که از دهه 80 به بعد چقدر علاقه هالیوود به اقتباس های سینمایی زیاد شد تا بتونه پول بیشتری به جیب بزنه.البته من مخالف حضور پر رنگ داستان نیستم اما الزامی هم برای حیات هنر سینمایی درش نمی بینم.وقت نشد نظرم رو اینجا در مورد سگ اندلسی بگم ولی وقتی من این فیلمو دیدم هی دنبال این گشتم که این فیلم چی میخواد بگه؟دوبارده بادقت دیدم تا یه چیزی بفهمم و دوبار و دوباره و دوباره...تا اینکه بالاخره فهمیدم قرار نیست هدف خاصی از این فیلم دنبال بشه و دقیقا همین موضوعه که خاصش کرده.خود من موقع دیدن اندری ربلوف 4 باز خوابم برد اما هنوزم که هنوزه درگیر این فیلمم.معروف ترین فیلم تارکوفسکی برای تهیه کنندش یک ضرر بزرگ بود در صورتی که از اول هم از این موضوع باخبر بود.حتما می دونید که تک نسخه فیلم استالکر موقع تدوین از بین رفت و مجبور شدند همه ی فیلم رو از اول بسازن.به نظر شما کدوم کمپانی هالیوودی اهمیت میداد که حتی با وجود ضرر اجازه بده یه شاهکار در تاریخ سینما خلق بشه.کیشلوفسکی یه مصاحبه ی خیلی خیلی جالب داره در مورد سریال ده فرمان.توضیح میده در مورد نوشتن فیلمنامه که یه سال زمان برد و همه تلاشم در این بود که از اطراف ادم ها به درون ادم ها نفوذ کنم و ... خلاصه کلی تلاشش برای نوشتن یه شاهکار میگه اخرش هم میگه موقع پخش سریال هم استقبال خیلی خوبی شد و من هنوز نمی فهمم چرا اینقدر زیاد استقبال کردن ...شما می تونی تصور کنی یه هالیوودی 1 سال تمام وقتشو برای یه فیلمنامه بزاره در صورتی که تمام مدت انتظارش اینه که عده ی کمی از این تلاش بی وقفه لذت ببرن؟

    اضافه شده در : 2 minutes

    پویا مرسی از فیلم خوبت..دزد دوچرخه رو دیدم قبلا.الان خوابم میاد فردا حتما می نویسم نظرمو
    It was the best of times, it was the worst of times
    it was the age of wisdom, it was the age of foolishness
    it was the season of Light, it was the season of Darkness
    it was the spring of hope, it was the winter of despair
    we had everything before us, we had nothing before us
    we were all going direct to Heaven, we were all going direct to Hell

  17. 7 کاربرِ زیر از prongz بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  18. #39
    کیشلو پرانگز
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    ارسال ها
    551
    سپاس
    688
    از این کاربر 4,753 بار در 640 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [انجمن سینما] نوعِ خیلی خاصی از سینما

    و اما دزد دوچرخه:

    دوربین یه مرد رو نشون میده که از نردبون بالا رفته و داره پوستر می چسبونه بعد یه لگد نثار پسرک دوره گرد می کنه.پسر دوم دوره گرد دنبال یه مرد متمول میره تا پولی گیرش بیاد اما دست خالی برمیگرده کنار دوستش تا باهم به سمت هیچ قدم بزارن...فکر زیادی نمی خواد تحلیل این سکانس چون کاملا حضور پر رنگ بچه ها توی این فیلم،نشون دهنده ناراحتی عمیق دیسیکا از تاثیرات جنگ روی نسل اینده ی ایتالیاست.گریه ی تلخ برونو کنار پدر سرافکندش (نسل امروز)رو در اخر یادتون میاد؟فیلم به شدت حال هوای سیاسی داره.نمادگرایی در فیلم بی داد می کنه.دوچرخه ای که نماد امید زندگی هست چیزی که بعضی وقت ها حتی حاضریم وزنش رو روی دوشمون تحمل کنیم اما فقط داشته باشیمش تا برامون لبخند بیاره.یادتون میاد سکانسی رو که برونو با چه وسواس خاصی داشت دوچرخه ی قراضه رو سرویس می کرد و از ناراحتی عمیقش بابت یک فرورفتگی ساده حرف میزد؟انگار نه انگار که فلاکت از سر روی اون دوچرخه میباره.در مورد درونمایه ی فیلم زیاد میشه حرف زد ولی با این حال این فیلمم به نظر من شهرتش رو مدیون فرم ظاهریش هست تا درون مایه.وگرنه که همیشه جنگ بوده و سینمای جنگ کنارش و فیلم هایی با درونمایه های مشابه.اما یا اینقدر عمیق ساخته میشه که مخاطب عام ازش فراریه ویا اینقدر سطحی که فقط به درد گیشه ها می خوره.هنر اصلی دیسیکا در دزد دوچرخه ایجاد توازن مناسب بین این دو موضوع والبته بهره گیری از از نماد گرایی ملموسه.شما برای درک مضمون اصلی فیلم نیازی به تحلیل سنگینی ندارین و کاملا حرف اصلی کارگردان رو می فهمید.توی ساختار فیلم حرف اول رو پارادوکس ها میزنه.توی یک سوم ابتدایی فیلم ترکیب بسیار بسیار موزونی از شادی و دلهره و غم احساس می کنیم.شما شاهد یه سری تصویر از یه سری مردم بدبخت هستید که دارن می خندن در صورتی که طبیعتا از این وضع باید گریه کنن.موسیقی متن اینجا به شدت به حال هوایی که دیسیکا دنبالشه کمک می کنه و با یه تم شاد و شنگول شما رو بیشتر به سمت این شادی غیر منطقی سوق میده (تنها به این دلیلکه هنوز امید به زندگی وجود داره)در کنار این تضاد مخاطب همیشه حس دلهره و ترس رو در خودش حس می کنه که الانه که دوچرخه رو بدزدن...در مورد پایان بندی فیلم هم که کاملا مشخصه.همه چیز توی دیالوگ اخر فیلم که از زبون صاحب دوچره بیرون میاد خلاصه میشه.در کل فیلم اثر قابل تقدیریه ولی من در حد یه شاهکار نمی بینمش.یه جورایی به نظرم میاد دیسیکا دنبال ساختن یه فیلم خاص بوده اما زیاد از حد سر راسته.فیلم میخواد خودش رو معناگرا جلوه بده اما المان های لازم رو برای قرار گرفتن تو این دسته نداره.خلاصه که خیلی روده درازی کردیم
    It was the best of times, it was the worst of times
    it was the age of wisdom, it was the age of foolishness
    it was the season of Light, it was the season of Darkness
    it was the spring of hope, it was the winter of despair
    we had everything before us, we had nothing before us
    we were all going direct to Heaven, we were all going direct to Hell

  19. 6 کاربرِ زیر از prongz بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  20. #40
    Everybody Lies
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    ارسال ها
    3,463
    سپاس
    30,263
    از این کاربر 49,438 بار در 5,614 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [انجمن سینما] نوعِ خیلی خاصی از سینما

    این تاپیک رو بعد از چند وقت خاک خوردن بکشونم بالا ،
    این فیلم میخوام براتون بذارم هم خیلی خاصه و هم کوتاه و راحت میتونین بدون مشکل کمبود وقت ببینید ، این فیلم ساخته شان الیسه و در سال 2004 نامزد دریافت اسکار شد دو سال بعد شان الیس یک فیلم بلند با همین بازیگر ها و شخصیت ها و همین موضوع ساخت به شخصه فیلم بلند رو بیشتر ترجیح میدم ولی دیدن این فیلم هم خالی از لطف نیست ، داستان فیلم تو یک فروشگاه زنجیره ای اتفاق میوفته و گذروندن زمان توسط چندتا شخصیت رو روایت میکنه ولی شخصیت اصلی داستان ما قضیه اش فرق داره ، مفهوم قدرت ، استعداد ، هنر ، شهو.ت و مسائل ج.نسی تو این فیلم خیلی فرق داره و رابطه ای که بینشون وجود داره رو شاید نشون میده .





    Password: just4rslinks.org



    پ.ن:با توجه به پوستر فیلم با خانواده نبینین بهتره .

  21. 22 کاربرِ زیر از pooya بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 
صفحه 4 از 7 اولیناولین ... 23456 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.