1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
".Life doesn't have to be perfect; it just has to be lived"
-DEXTER-
اصلا خوب نبود ! افتضاح !
این داستان های تد و زنش و مخصوصا قضیه ای که بین تد و رابین هست , خیلی تکراری و مسخره شده ...
قسمتهای قبلی این فصل , فوق العاده بودند ! ولی این قسمت واقعا بیخود بود !
فقط چند لحظه ی قشنگ داشت !
مارشال خیلی بامزه شده بود و Feminine شدنش باحال بود . و حرکاتی که با لیلی میکردن ! نگاه کن داره چیکار میکنه :
و صحنه ی آخر و مخصوصا دیالوگی که بارنی گفت :
! So You DO Have Balls
6 بدم خوبه ؟!!!
مارشال دیگه گندشو در اورده خوبه بارنی Gay ه .... این از اون بد تره کلا این قسمت هیچ چیز جالبی نداشت نمی دونم چرا 6 دادم 1 هم زیادشه
.House Mormont Remembers , The North Remembers. We know no king But the King in the North whose name is Stark
دلم برای روز های قدیم انجمن تنگ شده
چرند
ِA man scaped
افتضاح نبود اما خوب هم نبود، تیکه های مارشال به شدت لوس بود و اصلا خنده نداشت، بازم بارنی یه ذره سریال رو سرپا نگه داشته بود.
تیکه هایی که با سگه مینداخت باحال بود، تیکه کلام های دوست پسر رابین هم خنده دار بود!!! و اما داستانش:
مسخره ترین راهی بود که میشد اون دختره رو از سریال پرت کرد بیرون، واقعا قسمت افتضاحی بود
7
بابا من که گفتم باید این فصل سریال رو تموم کنند و بگذارند همون خاطرات خوبه فصلهای اولیه تو ذهن ما بمونه
دیگه واقعاً دارن ما رو از این سریال متنفر میکنند
قسمت بدی نبود. اما خیلی خوب هم نبود... مشکلش اینه که فقط بعضی وقت ها خیلی oversentimental میشه که اغلب دوست ندارن و اون بامزگی و خنده دار بودن قبل رو طلب میکنن. میشه گفت انتظاراتمون رفته رفته از فصل های قبل بیشتر شده و حالا موقع یکم جدی شدن سریال نا امید میشیم. (حداقل من که اینطوری هستم)
تازه یکی از ساب ژانر های این سریال خوب رومنس هست.. فقط انتظار تیکه های خنده دار نباید داشته باشیم
نقطه های قوتی هم هنوز براش مونده. مثل همین بازی های دیوانه وار بارنی، ادا درآوردن مارشال... مخصوصا اونجایی که میگه bitch, please ! باحال بود...
تیکه های تلویزیونی اون پسره هم خیلی خنده دار بود. اونم مخصوصا اینجاش که بعد از گفتن who's ready to eat my meat میگه
درآخر هم اینکه زود نا امید نشید.. حتما در ادامه اپیزود های بهتری کنار گذاشته شده.
can't figure out why everyone's so excited about life. haven't found anything to live for.
guess i'm losing hope.
من احساس می کنم همه سر کارند و مادر رابینه.من خودم دوست دارم مادر رابین باشه.البته این نظر منه چون تد بعد از این همه سال هنوز رابینو دوست داره و توی این داستان خیلی عشق تد به رابین نشون داده شده.اگر مادر رابین نیست چه دلیلی داره وقت داستانو بگیرن و روی رابین و تد مانور بدن..به نظر من رابین رازهایی داره که نمی گه.به هر حال نمیدونم چرا احساس میکنم مادر رابینه.
و اینکه کلا فصل هشت بسیار تا اینجا از نظر من ضعیف بوده اما این قسمت و قسمت اولش بهتر بود.
.House Mormont Remembers , The North Remembers. We know no king But the King in the North whose name is Stark
دلم برای روز های قدیم انجمن تنگ شده