1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
مثل اپیزود قبلی افتضاح
حسابی آب بستن به داستان
من خوشم امد، اون قدرها بد نبود، مارشال و لیلی خیلی باحال بودن، تیکه های بارنی و نیک و رابین هم خنده دار بود.
تد هم که خوب بود. نمیدونم چرا همه از لیلی بدشون میاد، اما خیلی باحاله، این قسمت اصل خنده بود، مرده بودن از خنده
8 میدم، میشد 9 هم داد
خوب بود خداییش.از قسمت قبلی که خیلی خیلی بهتر بود.میشه گفت به خوبیه فصلای اول بود.به نظر من بهترین قسمت این فصل بود.کلی خندیدم. 9 میدم چون بعد از چند قسمت بیمزه خیلی بهم چسبید
بسیار عالی بود ...
همه چیز در مورد این قسمت بدون نقض کارشده بود , از داستانش تا دیالوگ ها و فضا سازی ها و ...
تا اینجا این بهترین قسمت فصل بوده / کلا تو این فصل همه ی قسمت ها عالی بودن !!
این قسمت و کلا این فصل باعث شد به این نتیجه برسم که اگه یه قسمت زیادی احساسی و لوس میشه (قسمت قبل) , اونم جزیی از داستانه و توی سریال جای خودش رو داره
10 میدم و امیدوارم که اگه همینطوری ادامه پیدا کرد تا فصل 10 بره ...
لوس و بی مزه تکراری.... معلوم نیست کمدی ه یا درام اینم رفت پیش vampire diaries دیگه دان نمی کنم
.House Mormont Remembers , The North Remembers. We know no king But the King in the North whose name is Stark
دلم برای روز های قدیم انجمن تنگ شده
چقدر مسخره دوست دختر دوست پسرای اینارو از داستان می ندازن بیرون.
واقعا دیگه مثل اینه که دارم برنامه کودک می بینم.
اول خدمت دوستانی که عقیده دارن مادر ممکنه یکی از شخصیت های فعلی داستان باشه (رابین، استلا، ویکتوریا...) ، توصیه می کنم یه 4-5 دور دیگه سریال رو ببینن! اگرم حوصله ندارین، این مقاله رو بخونین:
The Mother - How I Met Your Mother Wiki
به عنوان کسی که یه 20-30 دوری این سریال رو دیده، نظرم رو می گم خدمتتون:
سریال در دو فصل اخیر، کاملا دچار افت شده و دلیلش هم به نظرم اینه که نویسنده ها یه اشتباه استراتژیک بزرگ کردن : اونم پر کردن قسمت های مهم پازل مربوط به آینده ی داستان
همه ی ما تا اینجا می دونیم که مادر، چه ویژگی هایی داره و تد اولین بار اون رو کجا می بینه. حالا درسته جزئیات اون شخص معلوم نیست. شاید خواهر ناتنی بارنی باشه! شاید... ما دقیق نمی دونیم کیه، ولی دیگه دیگه دقیق می دونیم کی نیست! دیگه اگه تد هزار بار با رابین و ویکتوریا و استلا و زویی و بلابلا و... خلاصه هرکس دیگه ای، غیر از دختری که قراره تو عروسی بارنی ببینه، دوست شه یا حتی ازدواج هم بکنه(!) همه منتظریم که دیر یا زود به هم بزنن.
در مورد بارنی هم، می دونیم که نهایتا جشن ازدواجش با رابین رو در پیش داریم. حتی اگه قراره این جشن به هم بخوره، یا ازدواجشون به طلاق منجر شه یا هرچی، تا اون روز اگه رابین و بارنی با صد نفر دیگه دوست یا حتی نامزد شن، هیجانی برای ما نخواهد داشت.
خوب! حالا راه حل چیه؟
ساده ست! باید داستان رو از این سیکل معیوب روابط عاطفی خارج کنن. کار، زندگی، بیماری، تفریح، ترس، رقابت... به این موضوعات بپردازن و موقعیت های جدید خلق کنن. مثل فصلای اول
در ضمن با اون جریانات مسخره ی نورا و کویین، و استحاله ای که به کاراکتر بارنی دادن، باید زود تر تکلیف رو مشخص کنن. بارنی یا باید بارنی بمونه، یا به یه کپی مسخره از تد تبدیل شه و یا به یه بارنی جدید و متکامل تر. نمی شه هر قسمت یه شخصیت داشته باشه.
اما در مورد این قسمت، به طور مستقل، قسمت بدی نبود و دیالوگ ها و روند قابل قبولی داشت. به نظرم می تونه شروع خوبی برای متعادل کردن داستان باشه
امیدوارم هفته ی بعد، دوباره شاهد این نباشیم که تد عاشق یکی تو رستوران می شه، بعد شیش هفته منتظر بمونیم تا بفهمیم طرف فلان ایراد رو داشته و به هم بزنن!
من 7 می دم.
من کلا به بهترین قسمت اسن فصل تا به اینجا بالاتر از 6 نمیدم
-------------------------------------------------------------------
من نمیدونم چرا اینا یه سره نمیرن سر اصل مطلب
خوب بارنی قسمت بعد با رابین عروسی کنه
قسمت بعدشم بریم سراغ تد کلی میشه سوژه تو همین فصل درست کرد