.House Mormont Remembers , The North Remembers. We know no king But the King in the North whose name is Stark
دلم برای روز های قدیم انجمن تنگ شده
منم بالاخره دیدم این قسمتو. یه پایان زیبا و یه شروع زیبا تر برای فصل بعد. در کل فصل خوبی بود اما بهترین نبود. تو این فصل شخصیت ها خیلی تغییر کردند. دبرا قاتل شد دکسترم عاشق.
سکانس اولو دیدید دکس چقدر ضعیف شده بود در برابر هانا. اصلا دکسترو نمیتونستم تصور کنم که به خاطر عشقش گریه کنه! دکستر و گریه!؟ ولی خب اینم بخشی از سیر تحول دکستره.
خوشحالم که تو فصل بعدیم شاهد هانا خواهیم بود. ولی هانا خیلی الکی و راحت فرار کرد. موقعی که یه زندانی میره بیمارستان حتما یکی دوتا نگهبان بالا سرش هستن تا فرار نکنه ولی
اینجا ولش کرده بودن به امون خدا. البته اینم میذاریم به حساب جلو رفتن داستان.وقتی عاشق یه سریالی میشی باید از مشکلاتشم چشم پوشی کنی.
در مورد گلوله هم فکر کنم اگه ردشده باشه از بدن لاگوئرتا میتونن با تفنگ استرادا جای همون گلوله بزنن تا کسی نفهمه.بعد پوکه تفنگ دبرا رو از بین ببرن.
فلش بکا هم بد نبودند ولی منو یه ذره اذیت میکرد جون هم دوکس خیلی تغییر کرده بود هم دکس. یه ذره غیر واقعی شده بود اون سکانس ها.
من از انجل خیلی خوشم میاد امیدوارم تو فصل بعدم ببینمش. شخصیت خیلی خوبی داره این مرد. ولی بهتر که لاگوئرتا مرد و از دستش راحت شدیم.از همون اول بدم میومد ازش.
خلاصه اینکه قسمت خیلی خوبی بود مثل تموم قسمتای اخر فصلای دکستر. امیدوارم فصل بعدم خوب تموم کنن که خاطره ای که ازش داریم خدشه دار نشه.به نظرم همون 8 فصل کافیه براش.
10 میدم چون حقشه
یعنی خفن تر از این می تونستند تموم کنند؟ خیلی غافلگیر شدم
اعصابم به هم ریخته ! نمی دونم چرا؟ چون دب رو قاتل کردند ؟ چون 9 ماه دیگه باید صبر کنیم؟ چون لاگورتا را کشتند؟ واقعا لاگورتا گناهی نداشت. اون بدنبال حقیقت بود . حالا چه حالی داره دبرا؟ هانا هم که حتما فصل بعد یکی از این دو تا رو می کشه!
خلاصه دلم تنگ می شه تا دوباره باتیستا و دب و دکس و ... بقیه رو ببینم
عصبیم عصبی / فقط همین
10
به هیچ سریالی تا حالا اینقدر 10 نداده بودم
اقا شما مثلا طرفدار دکسترید!! اواتارتون رو اینی که من و چندتای دیگه گذاشتیم، بذارید تا به همه نشون بدیم چقدر ما خفنیم.
به هرکی هم میدونید پیام بدید که این کارو کنه!!!!!! همبستگی مون رو نشون بدید
من هنوز تو حسم
Everybody lies / Humanity is overrated
کاشکی آخر این سوز بهاری باشد
کاشکی در بغلت راه فراری باشد
کاشکی از همه مخفی بشود این شادی
کاشکی وصل شود عشق تو به آزادی
واقعا سریالی به این قشنگی ندیده بود و حسابی حال کردم
به نظر من هم این فصل رو خوب تمومش کردن
ولی با برخی صحنه ها نمیتونم کنار بیام
مثلاً لاگوئرتا تنها با یک تلفن استرادا و بدون اینکه حتی شک بکنه این یک تله اس و بدون نیروی کمکی بره اونجا یا حداقل قبلش به یک نفر خبر بده داره کجا میره
فصل متوسطی بود شدیدا به استثنا این سکانس اخر قسمت اخر فصل هفتم!
یعنی این فصل یه چیزی تو مایه های فصل های 2 و س و 5 و 6 بود!
به نظرم ایده جدیدی وارد سریال شد این شجاعت میخواست
خوب خدا رو شکر این تیم سازنده یه کمی شجاعت داشتن.
ولی اصلا دیالوگ های خوبی برای دکستر ننوشته بودن
به هر حال این قسمت اخر ناچارا خوب بود
البته فقط خوب بود
داستان های کوچیکی که در کنار دو معضل بزرگ داستانی قرار داشتن هم اصلا جذاب نبودن یکی ایزاک و هانا و ...
خوب بود فقط خوب بود نه عالی و نه شاهکار
من نمیدونم چی توی این سکانس کانتینر بود که هنوز که هنوزه بعد از چند روز داره ذهن منو میخوره و هرچی بهش فکر میکنم بیشتر دلم به حال دب میسوزه ....... واقعا فکر نمیکنم تا حالا سر یک سکانس سریالی اینقدر درگیر شده باشم .........
برای دبرا دکستر فراتر از خانه ی امن یا عشقه . دکس همه چیزیه که دب داره
.This is bad, Deb -
.I don't wanna f**king hear you say that. You always say that you can fix it -
.I will. Just don't know how yet -
اگه دبرا شلیک نمیکرد بی مزه بود ! کاری بدون انتظار کرد کرک و پر همه ریخته :دی
دوستان بی انصافیه به لینکش سر نزنید و رای ندید :
"Dexter" Surprise, Mother****er! (TV episode 2012) - IMDb