هنر به تصویر کشیدن مفاهیم | برترین آثار تاریخ «نقاشی»

[Julie]

>> نقاشی یک رسانه باستانی است که قدمت آن به حدود 40000 سال پیش می‌رسد، هنگامی که انسان‌های اولیه برای ایجاد تصاویر حیوانات یا شابلون‌هایی از دست خودشان روی دیوارهای غار از گِل و ذغال استفاده می‌کردند. به عبارتی دیگر، نقاشی از بدو تولد اندیشه سمبولیک و 35000 سال زودتر از نوشتار وجود داشت. حتی با شروع دوران مدرن و معرفی عکاسی، فیلم و فناوری دیجیتال، نقاشی همچنان یک شیوه بیان ماندگار است. در این تاپیک قصد داریم معروف‌ترین آثار نقاشی جهان را معرفی کنیم.

Leonardo Da Vinci, Mona Lisa, 1503–19 این نقاشی در بین سالهای 1503 تا 1517 توسط لئوناردو داوینچی کشیده شده است، دو سوال در مورد نقاشی جذاب داوینچی مطرح است: چه کسی مدل این نقاشی است و چرا لبخند می‌زند؟ یکی از تئوری‌ها این است که او مادر لئوناردو، کاترینا است که از خاطرات کودکی لئوناردو برخواسته است و بعضی می‌گویند که یک خودنگاره است. این لبخند معروف و کیفیت مبهم آن قرن‌ها مردم را دیوانه کرده است.

Johannes Vermeer Girl with a Pearl Earring, 1665 نقاشی یوهانس ورمیر در سال 1665 در مورد یک زن جوان بسیار جالب و مدرن است، طوری که انگار یک عکس واقعی است. حتی این موضوع مورد بحث است که آیا ورمیر از یک دستگاه قدیمی عکاسی به نام دوربین تاریکخانه‌ای «Camera Obscura» برای ایجاد تصویر استفاده کرده است یا خیر. شخص داخل تصویر ناشناخته است، هرچند گمان می رود که وی خدمتکار ورمیر بوده. نگاه شخصی که پرتره آن کشیده شده به بیننده خیره شده است، گویی که سعی در ایجاد ارتباط صمیمی در طول قرن‌ها دارد. از نظر فنی، دختر یک پرتره نیست، بلکه نمونه ای از ژانر هلندی به نام ترونی «Tronie» است.

Sandro Botticelli The Birth of Venus, 1484–1486 تولد ونوس ساندرو بوتیچلی اولین نقاشی کاملاً برهنه و غیرمذهبی از زمان باستان بود که در سال 1484 تا 1486 و برای لورنزو دی مدیچی کشیده شد. ادعا می‌شود که چهره الهه عشق از مدل معروف سیمونتا وسپوچی از اشراف‌زادگان جنوا و زیباترین زن زمانه خودش الگوبرداری شده است، نعمت‌های او توسط لورنزو و برادر کوچکترش، جولیانو به اشتراک گذاشته می‌شد. این نقاشی سر برکشیدن ونوس از قعر دریا و پا نهادنش بر ساحل توسط خدای باد زفیروس را نشان می‌دهد که آئورا به‌عنوان شخصی که نشانی از بهار است با لباسی در انتظار او است. تولد زهره قرار بود که توسط راهب ایتالیایی و رهبر فلورانس جیرولامو ساونارولا که مخالف رنسانس بود به آتش کشیده شود اما از این اتفاق جان سالم به در برد.

Gustav Klimt, The Kiss, 1907–1908 یکی از پر زرق‌وبرق‌ترین نقاشی‌های تاریخ، تصویر بوسه، تصویر زیبا و دوستانه گوستاو کلیمت از هم‌آغوشی است که ترکیبی از نمادگرایی و «Vienna Jugendstil» یعنی نوع اتریشی هنر نو است. این تصویر که در سال 1907-1908 کشیده شده است طبع سرزنده و زیباپسند او را بهتر از هر جا نشان می‌دهد اما در عین حال اضطرابی پنهان حس می‌شود که به زوج عاشق نهیب می‌زند که هرگز به این لحظه بیکران پایان ندهند. کلیمت موضوعات خود را به عنوان چهره‌های اسطوره‌ای ترسیم می‌کند که توسط سطوح لوکس و نقوش گرافیکی به‌روز، تصویر شده است. این اثر از نقاط برجسته «دوره طلایی» این هنرمند بین سالهای 1899 تا 1910 است که او اغلب از رنگ روغن بر روی کرباس استفاده می کرد.

Vincent van Gogh, The Starry Night, 1889 معروف ترین نقاشی وینسنت ون گوگ، «شب پرستاره» توسط وی در سال 1889 با استفاده آسمان در شبی پوشیده شده با ابرهایی چرخ‌چرخان، ستارگانی فروزان و هلال درخشان ماه، پس‌زمینه رؤیاگونهٔ این اثر را تشکیل می‌دهند. اگرچه در توصیف عناصر اثر به وضوح اغراق شده‌است اما به سادگی می‌توان با آنها عجین شد. این آسمان چشم بیننده را روی تابلو در تعقیب خطوط خمیده‌اش به حرکت درمی‌آورد و دیدی نقطه به نقطه با ستارگان به وجود می‌آورد. در پایین خط افق و در زیر تپه، شهر کوچکی قرار دارد که آرامش در ساختمان‌هایش موج می‌زند. رنگ‌های تیره خانه‌هایی با پنجره‌های روشن. برج بلند کلیسا در مرکز شهر روی ساختمانهایی کوچک‌تر، تلقینی از مقیاس زمینی به همراه حس ثبات و خداگرایی که معمولاً در کارهای دیگر ونگوگ نیز تکرار شده‌است می‌دهد. در سمت چپ اثر، ترکیبی بزرگ، تاریک و تاحدودی مبهم دیده می‌شود که مقیاس‌ها را به هم می‌ریزد و ذهن بیننده را درگیر ماهیت آن می‌کند. حدس‌ها از کوه تا بوته‌ای بزرگ و پر شاخ و برگ، متفاوت است و شناخت به بیننده واگذار شده‌است.

در این تاپیک می‌توانید نقاشی‌های مورد علاقه خود را با ذکر نام اثر و توضیحاتی در مورد آن معرفی کنید.

[ashley_1986]

سلام و تشکر برای تاپیک
واقعا این تاپیک میتونه مفید باشه برای دوست داران هنر مخصوصا نقاشی



این کار استاد علیرضا نمدچی هستش ، نقاش ، نویسنده ، آرشیتکت و طراح داخلی که بیشتر هنر این آقا در طراحی های داخلی هستش
علی رضا نمدچی فارغ التحصیل از دانشگاه هنر های زیبای پاریس میباشد و تخصص ایشان روی نقاشی های دکوراتیو و نقاشی سقف بوده و هست
از فعالیت های علیرضا نمدچی میشه به
فعالیت و همکاری با استاد پیر لویجی پیتزی
طراحی و اجرای نقاشی در رویال اپرای پاریس
دیزاین و اجرای نقاشی در Showroom Guy Laroche
اجرای نقاشی روی بوم منظره ونیز در اندازه ۲۴ خ ۱۲ متر
اجرای نقاشی روی بوم نمای Madeleine پاریس
و .... بوده است و ایشان بدون شک یکی از اساتید با ارزش طراحی داخلی در کشورمان هستند
احتمالا بعدا در این تاپیک بیشتر فعالیت خواهم داشت و خواستم در ابتدا با یک هنرمند ایرانی نسبتا گمنام کار را شروع کنم و بعدا بیشتر از اثر های معروف تر پست ارسال خواهم کرد

[peyman_eun]

نقاش: لئوناردو داوینچی:دی
مدل: IU
نکته‌اش اینه که بجز معرفی یه خواننده خوب کوچکترین مفهومی نداره ولی همچنان جزو برترین آثار تاریخ نقاشی محسوب میشه

_{پ.ن1: همینجوری برای تنوع کشیدم زیاد حرفه‌ای نیستم
پ.ن2: ممنون بابت تاپیک جذاب}

[ashley_1986]

جیغ / ادوارد مونک جیغ نام یک مجموعه نقاشی، شامل چهار تابلوی رنگی و رشته‌ای از طرح‌های قلمی و زغالی، اثر ادوارد مونک است که در فاصلهٔ زمانی ۱۸۹۳ تا ۱۹۱۰ خلق شده‌است. جیغ معروف‌ترین اثر ادوارد مونک است و از نمادهای اکسپرسیونیسم (هیجان‌نمایی) برشمرده می‌شود. ادوارد مونک بین قرن نوزدهم تا بیستم چهار نسخه از تابلوی «جیغ» را خلق کرد. این اثر مردی تنها را روی پل و زیر آسمان قرمزرنگی نشان می‌دهد که از وحشت در حال جیغ زدن است. ادوارد مونک چهار تابلوی «جیغ» را اواخر دهه ۱۸۹۰ میلادی و در طول دهه اول قرن بیستم به‌صورت رنگی و رشته‌ای از طرح‌های قلمی و زغالی به نقاشی کشید. «جیغ» یکی از شاهکارهای هنر مدرن و از الگوهای آشنای سبک اکسپرسیونیسم به‌شمار می‌آید. تابلوی جیغ روز دوم مه سال ۲۰۱۲ به قیمت ۱۱۹ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار (۱۰۰ میلیون یورو) در حراجی «ساتبی» فروخته شد و عنوان گران‌قیمت‌ترین اثر هنری جهان در آن زمان را به خود اختصاص داد. این رکورد از آن زمان تا کنون چهار بار شکسته شده‌است ادوارد مونک نقاش برجسته نروژی در سبک هیجان‌نمایی بود. دوران کودکی او توأم با فشار و بیماری، بر روحیاتش تأثیر زیادی گذاشت. «مونک» هنرمندی به شدت «شخصی» بود که حال و هوای او در آثارش در دوره‌های مختلف متجلی شدند. خودنگاره‌های او در دوره‌های گوناگون، احوال روحی‌اش را که غالباً ملتهب بود، نمایان می‌کند آثار این نقاش نروژی بارها دزدیده شده و در سال ۱۹۹۴ و ۲۰۰۴ نیز نسخه‌هایی از طراحی‌های مختلف تابلوی «جیغ» به سرقت رفت. این تابلو در سال ۲۰۰۴ از موزه اسلو به سرقت رفت اما در سال ۲۰۰۶ از دست سارقان نجات پیدا کرد و به موزه بازگردانده شد. در جریان این سرقت گوشه پایینی تابلو، اندکی خسارت دید اما به کل اثر صدمه‌ای وارد نشد. آخرین نسخه از «جیغ» که مونک با رنگ روغن در سال ۱۹۱۰ روی تخته نقاشی کرد، هم‌اکنون در موزه مونک در اسلو نگه‌داری می‌شود +

[dazraf]

بی‌نام (مشکی بر روی خاکستری) مارک روتکو یکی از آثار هنری که به شدت درگیرم کرده از زمانی که دیدم این اثر "بی‌نام" از مارک روتکو هست. هر زمان که صحبتی از نقاشی و یک نقاش بزرگ پیش بیاد حتما به این اثر و به مارک روتکو اشاره می‌کنم. اثری عمیق، عجیب و درعین حال ساده. مارک روتکو از شروع کنندگان سبک مینیمالیسم در دنیاست، خالق آثاری ساده و در عین حال درگیر کننده. جایی خواندم برای این که بهترین درک را از اثر داشته باشید باید به تابلو خیلی نزدیک شوید و طوری در مقابل آن بایستید که تمام زاویه دید شما را پر کند. این اثر شبیه دریچه‌ای به افکار و تلخی‌های زندگی برای من است، بوی مرگ می‌دهد. مثل پیاده‌روی در یک شب سرد در صحرایی از تنهایی ... آسمانی خالی که زمینی بی‌روح‌تر را پوشانده. شاید زمین یخ زده و من تنها در این صحنه قدم می‌زنم، به خودم، گذشته و سختی‌ها فکر می‌کنم... به این که این زندگی چقدر برای ما سخت می‌گذرد. آثار روتکو از آن دسته از هنر است که بیننده به آن معنی می‌دهد، شعری است که شاعر آن خودتان هستید و ذهن بی انتهای شما ... پ.ن 1: برای آشنایی بیشتر با روتکو این ویدیو کوتاه رو ببینین. پ.ن 2: خیلی تاپیک خوبیه، مرسی :** کارهای گوستاو کلیمت رو خیلی می‌پسندم به‌خصوص همین "بوسه" کلا یک فضای خانوادگی توی آثارش هست. پ.ن 3: پیمان واقعا خیلی خوب بود، فکر نمی‌کردم اهل این داستانا باشی پ.ن 4: به موزه هنرهای معاصر هم سربزنین.

[Saber-j]

The Umbrella
(1858-1884)Artist : Marie Bashkirtseff
Year: 1883

در اکراین به دنیا آمده است اما اصلیت اش به روسیه بازمیگردد.زمانی که بچه بود رویای خوانندگی را در سر میپراند اما بیماری اش این ارزو را سرکوب کرد.با مادرش به اقصی نقاط اروپا سفر میکرد ، در یکی از سفرهایش به فرانسه نقاشی هنرمندان بزرگ نظرش را جلب کرد و در آکادمی جولیان فرانسه شروع به اموختن نقاشی کرد.در ۲۵ سالگی بیماری سل جان او را گرفت اما در همین مدت کوتاه زندگی اثار فراوانی را خلق کرد که پاره ای از این اثار در جنگ جهانی دوم توسط نازی ها تخریب شدند.اما مهم ترین اثر او که چتر بود برجا ماند تا ما را شگفت زده این خلقِ بانویِ اکراینی کند.بیشتر سوژه هایش را از محله های فقیرنشین فرانسه برمیگزید.در یکی از پرسه زنی هایش اطراف یتیم خانه ای واقع در بیغوله های فرانسه دخترکی سیاه پوش او را مسخ و مبهوت خود کرد.این نقاشی را دقیقا یک سال قبل مرگش افرید.پس زمینه ای کاملا سیاه و تیره و مات و صورتی گلگون ،‌ ظریف و معصوم نشان از یک دختر بی گناه در دنیایی خشن دارد.چتر ،‌ لباس و پوس زمینه چیزی جز اشکال ساده نیستند.آن ها عقب می افتند و اجازه می دهند صورت دختر جلوه نمایی کند.

[wlh]

Without Hope The Two Fridas 0000000000000000000000

جرعه ای از تاریخ فراموش شدگان یه بانوی خوش قلمی اینجا حضور داشتند که نمونه کارهاش رو می تونید توی تاپیک حذف به قرینه مستی میکادو ببینید، و بعدا مثل شخصیتی که دوستش داشتند احتمالا به اتوبوسی چیزی خوردند یا دچار بیماری polio شدند و نمی تونند بیاند پیشمون، تاپیک بسیار جالبیه من که سر در نمیارم ازش مثل بقیه چیزهای که از طرف من اینجا در جریانه و فقط تق و توق رو کیبورده، ولی گفتم که بدونید و آگاه باشید یه همچین زنی وجود داشته توی دنیای نقاشی مردمان مکزیکی و بانویی (؟) هم اینجا حضور داشتند که عاشق ایشون بودند و اسم پروفایلشون رو هم از روی اسم Magdalena Carmen Frida Kahlo y Calderón عاریه گرفته اند، امیدوارم سرنوشتشون یکی نبوده باشه فقط. حالا اگه خواستید ازش بیشتر نقاشی ببینید می تونید رو آیکون آبی کوچیکه پایینی کلیک کنید، اگه مطلب بیشتری هم از بانوی خودمون خواستید که پروفایلش رو گذاشتم براتون

[Miss Harley]

اول ژان-پل مارا که بود و چه کرد؟ + Wikipedia (چون اون جواب Quora یکم بایسد به نظر میاد. )

The Death of Marat
by Jacques-Louis David Neoclassicism

و حالا ورژن موردعلاقه‌ی خودم؛

The Death of Marat I
by Edvard Munch Expressionism

[Julie]

Hope By Gary Akers

[Marlon Brando]

>> ایوان آیوازوفسکی نقاش مشهور روسی-ارمنی یکی از بزرگترین هنرمندان تاریخ روسیه که تابلو های نقاشی آن در سبک رئالیسم جریان دارند او در اغلب آثارش از چشم اندازهای طبیعی کمک گرفته و دریا عنصری است که در اغلب نقاشی های بزرگ وی دیده می شود."موج نهم" از بزرگترین و مشهورترین کارهای او می باشد که انسان هایی را در تقلا با مرگ نشان می دهد. انسان هایی که بر بقایای دکل کشتی در این واقعه ی آخر الزمانی بی رمق در انتظار اندک امیدی هستند.اگرچه که موقعیت در این تصویر دردناک و تکان دهنده است اما آیوازوفسکی با خلق آسمانی نارنجی(اگه نارنجی نبود بزاریم به حساب کور رنگی بنده) نه تاریک که در میان آن نوری زرد رنگ جلب توجه می کند اندک امیدی را برای مای بیننده به تصویر کشیده.آیا این نور زرد رنگ حضور قدرت ماورایی ست؟آیا شباهت دکل به صلیب اتفاقی رخ داده است؟هر چه است این نقاش بزرگ روس دست به خلق شاهکاری بدیع زده است دقت او در خلق جزئیات تکان دهنده می نماید...بار دیگر این بار به جای انسان ها به تلاطم موج ها دقت کنید به حرکت آب گویی واقعه ایی حقیقی در حال رخ دادن است و ما شاهد آن هستیم.تابلویی آیوازوفسکی در یک قاب به سه بخش تبدیل شده آدمیان در بخش جلویی , موج(حضور طبیعت) در میان قاب و نور زرد رنگ (حضور قدرتی ماورایی) در بالای نقاشی جایی که باید حضور داشته باشد. من که از دیدن این اثر سیر نمی شوم!