Texas Chainsaw 3D | پرفروش ترين فيلم هفته اول سال 2013 [معرفی، بحث، تریلر و پوستر]

[Hesam]

Texas Chainsaw 3D تاریخ اكران: 4 ژانويه 2013 ژانر: ترسناك - رازآلود - هيجاني کارگردان: John Luessenhop نويسنده: Adam Marcus و Debra Sullivan بازیگران: Alexandra Daddario, Tania Raymonde و Scott Eastwood محصول كشور: آمريكا كمپاني سازنده: Lionsgate پخش کننده: Lionsgate ترس و خون‌ريزي و قاتلی با اره برقی كه مي‌آيد تا قربانیان خودش را تکه تکه کند، طرفداران این سبك فیلم‌ها حتما سري اين فيلم را به خاطر دارند. اما در این فیلم بازیگر اصلی الساندرا داداریو و بازیگر مکمل زن تانیا ریموند میباشند که قرار است با قاتلی بالفطره روبرو شوند. کمپانی عظیم Lionsgate در ساخت این فیلم دست دارد که مطمئنا طبق تجربه اين قبيل فيلم‌ها هرگز با مشكل فروش برنميخورند وخصوصا اين فيلم كه در قسمت‌هاي پيشين خود حسابي در دل طرفدارانش جا باز كرده است. جان لوسنهاپ كه با فيلم Takers در سال 2010 به شهرت رسيد كارگرداني اين فيلم را بر عهدا دارد. طبق پيش بيني ها كه گفته مي‌شد با وجود فيلم‌هايي از قبيل بينوايان، هابيت و جانگوي آزاد شده ممكن است نتواند شروع اول هفته خوبي داشته باشد اما اين فيلم توانست بعد از سه روز پخش جا پاي هابيتي بگذارد كه سه هفته صدرنشين فروش هفته بود و در صدر فروش هفتگي باكس آفيس قرار بگيرد. داستان فيلم: داستان درباره ی دختریست که با درگذشتن مادربزرگش ارثیه ای به او رسیده است و او باید برای انجام کارهای دفتری به تگزاس سفر کند اما او با دوست صمیمی خود کاملا بی دفاع هستند و در راه با زن و شوهری روبرو میشوند که در ادامه ی داستان قاتلی چشم انتظار آنها و تشنه به خونشان است. در این تاپیک درباره این فیلم بحث میکنیم، و اخبار و تریلر های فیلم در این تاپیک قرار داده میشود.

[rezarbn]

منتقد: اوون گلیبرمن- اینترتینمنت ویکل - امتیاز 5 از 10----

---







دنباله های به درد نخور و بازسازی هایی که از روی فیلم«کشتار با اره برقی در تگزاس» ساخته شده اند، آنقدر راحت فراموش می شوند که اگر از تعداد آن ها باخبر شوید، تعجب می کنید. فیلم سه بعدی «اره برقی تگزاس» ششمین فیلمی است که آبروی شاهکار اصلی که در سال 1974 ساخته شده بود، برده است. این هم یک فیلم دیگر است که در آن تلاش شده تا خون ریزی، تعفن، قطع شدن اعضای بدن و ...گنجانده شود. چیزی که نشان دهنده بیچارگی تهیه کنندگان این فیلم است، پیچش دادن به شخصیت صورت چرمی است. این شیطان سلاخ که در پوست انسان رفته است حالا آدم خوب داستان شده است! (البته این می تواند اولین پیشرفت در داستان اره برقی باشد)!

البته صورت چرمی هم به شکل آدم خوب شروع نمی کند. این بار فولکس واگنی که دختری جذاب و جوان در هر قسمت آن به گشت زنی در تگزاس می پردازند، هیتر (با بازی الکساندرا داداریو) نام دارد. آخرین عضو باقیمانده از خاندان سویر (که البته صورت چرمی هم عضو همین خاندان است). هیتر هیچ ذهنیتی در مورد ارث و میراث خود ندارد چرا که او به فرزندخواندگی گرفته شده است. اما مادربزرگش فوت می کند و خانه قدیمی را برای او به ارث میگذارد و به همین دلیل هیتر به تگزاس می رود تا مالکیت خانه را بگیرد. البته که صورت چرمی در زیرزمین خانه مخفی شده است و روزهایش را پشت در آهنی می گذراند و به کار با جعبه سوزن هایش و ابزار آلاتش و کلکسیون استخوان هایش سرگرم است.

وقتی هیتر و دوستانش برای جشن گرفتن به خانه می آیند، صورت چرمی از پناهگاهش بیرون می آید و وحشیگری و خشونتی را آغاز می کند که این قسمت فیلم را به چیزی با عنوان «پرطرفدارترین های اره برقی» تبدیل می کند: مثل آویزان کردن قربانیان به چنگک های آویزان کردن گوشت، بیرون افتادن یک جسد از یخچال مثل جسدی که در تابوت یخ زده است، قطعه قطعه کردن بدن انسان و صورت چرمی تا جایی که جثه تنومندش اجازه می دهد با سرعت به سمت جنگل می دود، درحالی که اره برقی اش در دستش است و یک نور کابوس وار عالی هم در پس زمینه تصویر دیده می شود.

اما این ها همه تشکیلات و ظواهر کار است. هیتر در حالی که کشته شدن و سلاخی شدن دوستانش را یکی یکی تماشا می کند، یک چیز را می فهمد، که در یک روز شوم در اوایل دهه هفتاد میلادی وقتی سالی هاردستی به پشت یک کامیون گذری برای فرار از دست صورت چرمی پرید، خاندان سویر در آن روز خودشان همان قربانیان «کشتار با اره برقی» بودند. انتقامی دسته جمعی توسط نیروهای خودجوش امنیتی از آن ها گرفته می شود و خانه شان را آتش می زنند و احتمالاً هر کسی که در آن بوده هم آتش می گیرد. «اره برقی تگزاس سه بعدی» ما را به این باور می رساند که مجازات می تواند به بدی خود جنایت باشد. حتی بدتر از آن. (که من را به این فکر می اندازد که از زمانی که فیمسازان قسمت اصلی را دیده اند، چند وقت می گذرد؟)

و حالا منتظریم که صورت چرمی تلافی گذشته را بکند و به دخترخاله اش هیتر بپیوندد. با حسابی که من کردم هیتر باید الان چهل ساله باشد.اما الکساندارا داداریو در این نقش یک دخترک عروسکی با پوستی ظریف و زیباست. یک صحنه خوب سه بعدی در فیلم وجود دارد که در آن تیغه اره برقی در یک نمای کلوز آپ هیجان انگیز از بالای یک تابوت شروع به بریدن می کند و دوربین در پایین تابوت است و آن بالا را نشان می دهد و البته ما هم همانجایی هستیم که دوربین هست. وقتی هیتر را می بینیم که نسبت به فامیل خود یعنی صورت چرمی، دچار حس ترحم و مهربانی می شود، اصلاً نمیتوانیم قانع شویم. در صحنه ای که هردوی آن ها بعد از غلبه بر دشمن مشترکشان در آشپزخانه نشسته بودند، بزرگ نمایی به سر حد نهایت خود رسید. من دائم منتظر بودم که هیتر مثلاً چنین جمله ای هم بگوید: «خب, حالا یه آبجو میخوای؟» در این لحظه شاید صورت چرمی هم به کمدی موقعیت خود نیاز داشت یا حتی می توانست یک برنامه کودکانه هم اجرا کند و عروسک های بارنی و المو را با اره اش تکه تکه کند تا نشان دهد که چطور نباید با غریبه ها بازی کنند!

نقد فارسی