قسمت 8 خیلی خوب بود. حیف شد آرلو مرد، ازش خوشم میومد. اون بیخیالی که ریلن در ظاهر نسبت به مرگ پدرش داشت و اون بغضی که توی کل این قسمت به خاطر مرگ پدرش تو گلوش بود خیلی خوب دراومده بود. همش حس میکردم الآن میخواد گریه کنه!
چند تا سکانس خیلی قشنگ هم داشت این قسمت که یکیش اونجایی بود که برای آخرین بار درباره ی درو تامسون از آرلو پرسید و جواب باحالی که آرلو بهش داد:
واقعاً دیگه فکر کردم که توی این وضع میخواد همه چی رو بگه!
و یکی دیگه هم این سکانس که سکانس پایانیِ این قسمت بود و عالی بود: