برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید

نمایش نتیجه ی نظرسنجی: امتیاز شما به این فیلم چند هست؟

رأی دهندگان
25. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • 5

    1 4.00%
  • 5.5

    1 4.00%
  • 6

    1 4.00%
  • 6.5

    0 0%
  • 7

    4 16.00%
  • 7.5

    4 16.00%
  • 8

    5 20.00%
  • 8.5

    2 8.00%
  • 9

    5 20.00%
  • 9.5

    0 0%
  • 10

    2 8.00%
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 از مجموع 29

Threaded View

  1. #1
    There's a storm coming
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    How The F-ck Should I Know
    ارسال ها
    1,962
    سپاس
    10,255
    از این کاربر 29,131 بار در 3,620 پست سپاس گزاری شده

    [Silver Linings Playbook] معرفی، بحث کلی


    « نمایشنامه امید » داستان زندگی مردیست به نام پت سولاتانو ( با بازی بردلی کوپر ) که مدت هشت ماه است در یک بیمارستان روانی بستری شده و دلیل اصلی بستری شدن پت در بیمارستان،خیانت همسرش نیکی باعث روانی شدن پت میشه و معلمی که با زنش رابطه داشته رو انقدر میزنه که کارش به دادگاه و بیمارستان روانی کشیده میشه. پت پس از هشت ماه سپری کردن دوران درمانش از بیمارستان خارج میشه و تصمیم میگیره بار دیگه به سراغ همسر سابق خودش بروه تا شاید دوباره بتونه نیکی رو به زندگیش برگردونه اما وقتی به خونشون بر میگرده میبینه که نیکی رفته و با اینکه پدر و مادرش خیلی تلاش میکنن تا دیگه سراع نیکی نره فایده ندارو و پت کار خودشو میکنه و...تا دوستش به خونش دعوتش میکنه و در اون مهمونی با خواهرزن دوستش تیفانی(جنیفر لورنس)آشنا میشه که اون هم دارای مشکلات روانی خاصی هست و دوتایی از مهمونی میزنن بیرون و....



    نمایشنامه امید بر اساس رمانی به نویسندگی متیو کوییک ساخته شده است.
    دیوید اُ راسل کارگردانی این فیلم را انجام داده است و این رمان زیبا و بی نقص را به فیلم تبدیل کرد و برای انجام این امر به سراغ بازیگرانی از دو نسل متفاوت رفت رابرت دنیرو اسطوره سینمای هالیوود و بردلی کوپر و جنیفر لورنس که شاید یکی از بهترین فیلمهای دوران بازیگری خودشون رو بازی کردن
    دیوید اُ.راسل تصمیم گرفت تا این داستان زیبا و پرکشش جناب کوییک را به فیلم تبدیل کند و برای اینکار به سراغ بهترین تیم بازیگری شامل افراد پرتجربه و جوان رفت که نتیجه اش بسیار عالی از آب درآمده است.
    شاید در نگاه اول به نظر برسد که « نمایشنامه امید » یک موضوع نه چندان خوشایند را برای روایت داستان کمدی اش انتخاب کرده است، داستان مردی که به دلیل خیانت همسرش دچار بیماری روانی شده و این بیماری و مشکلاتش در سرتاسر فیلم در حال به تصویر کشیده شدن هست، شاید یک عامل بازدارنده برای نقش بستن لبخند بر روی لبان تماشاگر باشد اما خوشبختانه اُ. راسل با درک این موضوع، داستان کمدی اش را بدون هرگونه تاکید مستقیم بر بیماری ویرانگر پت ، به مخاطب ارایه کرده و این به معنای آن است که بیماری روانی و مشکلات عصبی پت هرگز به حد و مرزی نمی رسند که تماشاگر را از فضای کمدی فیلم خارج کنند. در بخش ابتدایی فیلم اُ.راسل شخصیت پت را نامتوازن و پریشان نشان می دهد اما در ادامه با اضافه شدن شخصیت عجیب و غریب تیفانی به فیلم، موقعیت های کمدی بیشتری به صحنه می آید که می توانم بگویم تقریباً همگی آنها بامزه هستند.


    اُ.راسل در پرداخت شخصیت پت و تیفانی ، وسواس بسیاری به خرج داده و این را می توان از دیالوگ های ریز و رفتارهای نامطمئن این دو شخصیت در جریان ارتباطشان با یکدیگر مشاهده کرد. تیفانی دختر بی حوصله ای است که تند صحبت می کند و به همان نسبت هم انتظار واکنش سریع اطرافیان در قبال صحبت هایش را دارد. رابطه پت و تیفانی که هر دو نامتعادل هستند - در وهله اول برای تماشاگر دیوانه کننده به نظر می رسد اما خوشبختانه اُ.راسل به خوبی تقابل این دو شخصیت را رهبری کرده و به مدت کوتاهی پس از این آشنایی، تماشاگر خیلی راحت این دو را در کنار یکدیگر قبول می کند و به رفتارهای عجیب و غریب اما بامزه شان علاقه مند می شود.


    « نمایشنامه امید » علاوه بر دو شخصیت اصلی پرداخت شده و بامزه ای که دارد، چندتایی هم شخصیت مکمل دوست داشتنی دارد که اینبار اصلاً حضورشان تنها به جهت پر کردن مدت زمان فیلم نبوده بلکه بخشی از روایت داستان و هویدا شدن زوایای مختلف زندگی شخصیت های اصلی داستان، توسط آنها شکل میگیرد. از جمله این شخصیت های مکمل تاثیرگذار در فیلم، پدر و مادر پت( با بازی رابرت دنیرو و جکی ویور ) می باشند که ارزش حضورشان در فیلم پر رنگ است.
    رابرت دنیرو در یکی از بهترین بازیهای چند سال اخیرش، بهترین حضور را در جلوی دوربین تجربه کرده است و ما شاهد یک رابطه پدر و پسری جذاب در جریان فیلم هستیم که مطابق معمول با اختلافات خاص دو نسل همراه است. شخصیت پدر و مادر در « نمایشنامه امید » به حدی خوب و درست پرداخته شده اند که به سرعت می توان با آنها ارتباط برقرار کرد و آنها را دوست داشت، خیلی کم پیش می آید که شما در حال تماشای یک کمدی رمانتیک باشید و در آن به جز شخصیت های اصلی داستان، به شخصیت های مکمل هم بها داده شود که خوشبختانه « نمایشنامه امید » این مشکل را برطرف کرده است.


    با اینحال ، با تمام نکات مثبتی که « نمایشنامه امید » در خود دارد، نمی توان گفت که این فیلم کاملاً خارج از کلیشه و قرارداد ساخته شده است. این فیلم اگرچه شخصیت های پرداخت و قابل احترامی دارد و دیالوگ هایش هم شنیدنی و بامزه است ، با اینحال پایبند به قوانین کلاسیک ژانر رمانتیک است و این به معنای آن هست که شما می توانید از اواسط فیلم به بعد، داستان را به راحتی پیش بینی کنید و کار سختی هم پیش روی خودتان نخواهید داشت. شاید تنها اشکالی که بتوان به کارگردانی اُ.راسل گرفت این باشد که در 30 دقیقه پایانی، بیش از حد معمول به کلیشه ها پایبند می شود و مسیری کاملاً قابل پیش بینی را برای پایان یافتن داستانش بر می گزیند. البته نکته ای که همیشه درباره ژانر " رمانتیک " عنوان شده این است که بسیار کم می توان انعطاف در بدنه اصلی این نوع فیلمها ایجاد کرد و با توجه به این تعریف، شاید اصلاٌ بتوان این نقص را درباره « دفترچه ای با خطوط نقره ای » کم اهمیت تلقی کرد.

    با اینحال بازی بازیگران فیلم به حدی خوب هست که این نقیصه هرچند کم اهمیت را بتوان تا حدودی فراموش کرد. بردلی کوپر که اینروزها در حال تثبیت جایگاهش به عنوان بازیگر نقش اصلی است، حضور بسیار موفقی را در این فیلم تجربه کرده است. وی در نقش مردی که ذهن آشفته ای دارد و اصلاً نمی تواند رفتار معقول و یکدستی داشته باشد، بهترین بازی ممکن را انجام داده است. جنیفر لارنس محبوب هم اینبار در یک نقش کمدی جذاب، بهترین فرم ممکن را دارد. لارنس در چند سال اخیر نشان داده که بازیگر بسیار با انعطافی است و به راحتی می تواند هم در یک نقش جدی و هم در کمدی بر تصویر بدرخشد. کرکتر تیفانی که لارنس آن را ایفا می کند، بسیار دوست داشتنی 1است و مطمئنا شیمی مناسب وی با بردلی کوپر حداقل می تواند در « گلدن گلاب » امسال ، توجه ها را به خود جلب کند. نکته خوشحال کننده دیگر فیلم حضور موفق رابرت دنیرو در نقشی است که بسیار خوب نوشته و پرداخته شده است. دنیرو که در سالهای اخیر در فستیوالی از نقش های معمولی و بعضاً سطحی دیده شده، در « دفترچه ای با خطوط نقره ای » درخشان است و بخشی از قدرت ستاره ای خودش را به رخ تماشاگر کشیده است. در فیلم شخصیت بامزه ای هم به نام دنی حضور دارد که کریس تاکر آن را ایفا می کند. جالب اینجاست که این نقش هرچند کوتاه، اولین نقش تاکر بعد از بازی در سه قسمت « ساعت شلوغی » از سال 1998 می باشد!

    اگر یک انتقاد بتوان به فیلم دفترچه ای با خطوط نقره ای کرد، این است که موارد مربوط به بیماری روانی در نیم ساعت پایانی فیلم کنار می رود و اجازه می دهد تا فیلم بیشتر به عنوان یک کمدی رمانتیک با قواعد مرسوم این ژانر خود را نشان دهد. این تغییر موضع در فیلم٬ ناهنجار یا ناخوشایند نیست، به خصوص وقتی که مخاطب متوجه ارتباط عاطفی قوی بین جنیفر لارنس و بردلی کوپر می شود که انرژی بینشان به نقطه انفجار می رسد

    « دنمایشنامه امید » یک اثر رمانتیک تماشایی است که تماشایش را به هر تماشاگری توصیه می کنم. در این فیلم موقعیت های کمدی بسیاری شکل می گیرد ولی هرگز این موقعیت ها به لودگی کشیده نمی شوند. چندتایی هم پیام اخلاقی در فیلم گنجانده شده که خوشبختانه در پس زمینه داستان و با تصویر به تماشاگر ارائه شده است و نه از زبان شخصیت های داستان. « دفترچه ای با خطوط نقره ای » بهترین فیلم کلیشه ای سال در ژانر " رمانتیک "است!

    تاپیک زیرنویس فیلم




    منبع : مووی مگ
    Fool Me Once Shame On You Fool Me Twice Shame On Me


    One must have chaos in oneself to give birth to a dancing star

    Friedrich Nietzsche


 

 

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.