داستان در رابطه با قسمتي از زندگي يك زوج بسيار سالمند است كه خانوم پير خانه بر اثر يك بيماري و بعد از عملجراحي ناموفق نيمي از بدنش "فلج" ميشه و مرد بامعرفت خانه همسر فلج خود را در خانه و تحت مراقبت قرار ميده. تا آخر فيلم شما شاهد روايت چنين موقعيتي هستيد ... (خود دانيد ...)
كوتاه و خودموني،در رابطه با فيلم "عشق" :
سردترين فيلم امسال يا شايد تمام عمرم!
فيلمي توسط يك كارگردان آلماني و تعدادي بازيگران فرانسوي ساخته شده! (چنين تركيبي چه شود)
خسته كننده و با تايمي 2ساعته و با لوكيشنهاي تكراري و محصور در چارديواري خانه ...
احساس ناشي از يك رياكشن حداقلي اونم توسط يك بازيگر به شدت پير با مليتي فرانسوي انتظار بيمورديست.
فيلمي با مضموني تلخ كه هم خستهكننده است همبيرنگ و بيهيجان است و هم و هم و هم ...
فيلم به شدت ضدهاليوودي و تم كاملا اروپايي دارد
كساني كه به دنبال يك نمونهي كامل از سينماي خالص و حقيقي اروپا هستند اين اثر رو از دست ندن!!!!
نكتهي مثبتي كه چشمنواز بود بازي بينظير بازيگر زن فيلم بود كه به راحتي تمام افعال و منش يك خانوم سالمند و فلج و بيمار را بازي كرد انگار نه انگار كه او حقيقتا سالم است. خيلي خيلي بازي ايشان شاهكار بود. بهش تبريك ميگم.
به اضافهي اينكه آغاز و پايان تقريبا غيرقابل انتظاري داره كه از همين حالا و قبل از شروع فيلم خودتون را آماده كنيد.
در يك سكانس بسيار كوتاه مرد براي هسمرش تكهايي از يك روزنامه رو با صداي بلند ميخواند،كه مضمونش در رابطه با روابط پايدار و گفتوگوي بين دولت آمريكا و رژيم صهيونيستي است! اين قسمت تقريبا شايد در فيلم "مونيخ" اسپيلبرگ معنا داشته باشه ولي اينجا هرگز (عمرا) ...
همين ديگه. بيشتر از اين هم ارزش نداشت كه بخوايم بخاطرش سايت رو سنگين كنيم.
اين فيلم به كساني پيشنهاد ميشه كه بسيار شاداب و هيجاني و شنگول هستن. تا بلكه بعد از ديدن اين فيلم متوجه دنياي انسانهاي افسرده و اخمو و درگير و به شدت مريض بشن.
اميتاز:
5
پ.ن: اين امتياز هم فقط بخاطر اينكه باخودم رودربايستي داشتم و گرنه اينجور فيلمها اصلا ارزش اميتاز دادن هم ندارن. من حاضرم يه آلبوم كامل جاستين بيبر رو از اولين ترك تا آخرين ترك گوش بدم ولي اين فيلم رو دوباره نبينم!