God is a Concept, By Which We Measure our Pain
نیویا دیگه شورش رو در آورده بود.این کریکسوس هم از اون زن ذلیل های حرفه ای هست ها
اسپارتاکوس هم فقط باید دیگه به فکر کریکسوس و شورش این زن ذلیل باشه ...
سزار هم واقعا قشنگ نفوذ کرد به داخل شهر و واقعا هم خوب همه رو به جون هم انداخت
من نفهمیدم واقعا چرا قضیه زخم سزار رو این جوری نشون دادن
فکر می کنم من و خیلی های دیگه فکر می کردیم زخم سزار مربوط به داداش کوچیکه سزار یا بهتر بگم سزار کوچیکه میشه
ولی زخمش چرا یکمی اون ور تر بود...و اصلا ربطی به ناموس سزار نداشت
روی سزار کوچیکه کلی ما فکر کرده بودیم اخرش چی شد ...هیچی...سره کار بودیم
شایدم من بد فهمیدم .... نمیدونم
مارکوس کراسوس هم خوب داره پسرش رو مرد میکنه ها واقعا ازش خوشم میاد
دست می زاره روی نقطه ضعف پسره و بعدش همچین پسره رو می پیچونه که پسره قشنگ فیتیله پیچ میشه
ولی فقط از یک چیزی می ترسم و اون اینکه اگر مارکوس کراسوس زیاده روی کنه نسبت به پسرش
ممکنه که پسره عقده ای تر بشه و خیانت کنه ....توی قسمت اول هم گفته بودم این حرف رو که از این پسره من می ترسم
حالا دیگه واقعا می ترسم یک گندی بزنه
قسمت خوبی بود ولی جا داره که بهتر بشه
9 می دهم
خوب شد این تاپیک رو زدید، وگرنه حناق میگرفتم
چندتا نکته به ترتیب پیشروی روند داستان
اختلاف نظر کرکسس از همون اول داستان که با اسپارتاکوس سر کشتن رومیها بحث میگرد خوب پرداخت شده بود، اتفاق خیلی خوبی بود
اگر دم دروازه شهر وستی و ملت اونطوری اثبات کنن که خودین، منم پایه ام برم مجانی واستم و اون زنه بیاد من تشخیص بدم وارد بشه یا نه، خیلی خوشمزه بو اون صحنه، من که دهنم آب افتاد
اون یارو که تبر پشتش هست هم از همون اول داستان با کنار کشیدن اون پسره و قصد کردن برای گرفتن پولش خوب شخصیتش پرداخت میشه و مفهمی که این از اون لاشیاشه
صحنه نفوذ رومی ها و اومدن سزار هم خیلی باحال بود، پیرو پیگیری شدیدی که داشتم در مورد قضیه سزار کوچیکه، باید بگم اون تیکه ای از پوستش که کنده شده بود ربطی به سزار کوچیکه نداره، طرف اون رو نشون داد تا اثبات کنه داغ زده شده رو پوستش رو کنده، ولی باید منتظر سزار کوچیکه باشیم
من از پسر مارکوس کراکسوس خوشم اومد حاجی، anyone who is like him call me
به نظر من اون دختره خوب کاری کرد زنه و نونای اضافی که بر میداشت رو لو داد، ایول به وطن پرستیش
صحنه ای که شزار با اون دختر چاقو چاقوهه صحبت میکرد اصلا متاثرم نکرد، چون بدترش رو رومیها سر برده ها آورده بودن، پس حقشونه
تنبیهی که مارکوس کراسوس پیشبینی کرده بود خیلی باحال بود، من دهنم وا موند و از اون تعجبآور تر کاری بود که با پسرش کرد
صحنه مردن رفیق پسر کراسوس هم که نابودم کرد
و همچنین جنگ داخلی برده ها و کشتن رومیها خوب به تصویر کشیده شده بود
حرف پسره رفت رو مخم Your lesson well learnt , ... Emperitor
Change will not come if we wait for some other person or some other time.
We are the ones we've been waiting for. We are the change that we seek.
Barack Obama
این زنه چقدر رو مخه!!!! یعنی قشنگ نقش یه زن حال به هم زن رو بازی میکنه!! ایکبیری فقط داره گند میزنه.
از گانیکوس و اسپارتاکوس فقط خوشم میاد!!! کریکسوس رفت تو لیست منفورها!! مگه اینکه به خودش بیاد. قسمت های سزار خیلی مسخره بود، اصن حال نکردم
اما چون اخرش خیلی خفن بود بهش 9 میدم. بهترین قسمت فصل تا اینجا
خیلی عالی بود ، مخصوصاً صحنه ی مقایسه ی رومی ها با برده ها
ســزار هَم واقعاً از شخصیتش خوشم داره میــاد .
منفورترین شخصیت زن سریالی ـَم هم توی همین قسمت شکل گرفت
اون صحنه که با سنگ زدن تو سر اون یارو با خودم گفتَم : اِنا کُشتِش
ولی شانس آوردن که زنده موند و گرنه دیگه نمیدیدم سریال رو .
این دختره زَن شهردار هم میخوره که بعداً با اسپارتاکوس بریزه روهَم .
8/10
بله بالاخره تفرقه افتاد بین دوستای صمیمی . اسم قسمت بعدی هم هست blood brothers که می تونه معنی زیادی داشته باشه بهترین قسمت فصل بود تا به حال ...
از 2 قسمت اولی بهتر بود ولی به پای قسمت 3 نمیرسید من فکر کنم چرچیل داستان زندگی سزار رو حتما خونده بوده که اینجوری تفرقه مینداخته و حکومت میکرده اولاش فکر میکردم سزار از اون ادمای دل سنگه که به هیچکی رحم نمیکنه ولی اون صحنه که مجبور شد اون دختر رومی رو بکشه خیلی احساس به خرج داد به نظرم اسپارتاکوس تفرقه رو جمع جور میکنه ولی توی جنگ مارکوس کراسوس فیتیله پیچش میکنه
قسمت خوبی بود
ولی یک سوال همچنان برام بی پاسخ مونده اون هم اینکه آن خانم محترمی(اسمش میرا بود ) که فصل قبل با اسپارتاکوس خیلی نزدیک بودند الان کجاست ؟؟؟
من که یادم نمیاد رفته باشه
please Help me
If You Meet Buddha on the Road، Kill Him