.House Mormont Remembers , The North Remembers. We know no king But the King in the North whose name is Stark
دلم برای روز های قدیم انجمن تنگ شده
منم خوشم نیومد از این قسمت:
راب بهتره همون شاه تــــــخــــتــــش بمونه، به شاه شمال نمیخوره. این تیون هم بد جایی گرفتار شده یه مشت روانی مریض.
از این خدای نورم اصلا خوشم نمیاد،حتی به نظرم خدا هم نیست میتونه جادوی سیاه باشه اون هم که 6 بار زنده شده میشه عوض تکه ای ازش که کم شده (شاید روحش!) زنده شده باشه.
آخه خدا از این *** که راهبش میره با مردی که مثلا شرافت داره و به زنش خیانت نمیکنه،از اون حرفا .... و بعد یه توله پس میندازه که یه مشت دود و سایه ی تاریکه!!!! که میره
برادر استنیس رو از پـــــــشــــت بکشه. اگه من تو دنیای فیلم بودم و این خدای نور واقعی بود، ترجیح میدادم بــی خدا بمونم،والا!
من که از خیر دیدن اسپارتاکوس و تروبلاد گذشتم، گیم آو ترونز هم از اول مرزها رو کلا جابجا کرد در مورد صحنه های جنسی سریال و متاسفانه نمیشه از خیر دیدنش گذشت. چند قسمت قبلی متعادل تر بود به نظرم.
درسته. منم نظرم همینه. خیلی صحنه ها اضافی بود. تنها جایی که برام جالب بود صحنه ی اژدهاهای دنریس بود. در کل داستان جلو نرفت.
خب ایرادی به کل سریال نیست. متاسفانه سریال برای مخاطب آمریکاییه و نمیشه چیزی گفت. به نظر من برای سریالی که یه خانواده (حالا هرجایی از دنیا) میشینه پاش و میبینه این حد زیاده. ولی خب موضوع اینه که بعضی شبکه ها به نداشتن قید و بند معروفن و برای جذب مخاطب این چاشنی ها رو به فیلم یا سریال بیشتر از حد معمول اضافه می کنن. ما هم (من نوعی) سریال رو میبینیم. هرجا هم دیدیم زیادی شده، میشیم مثل اسمایلی سوت زن یاهو و خودمونو میزنیم به اون راه. یادمه یه جا خوندم قبلا که عموی شخصیت دنریس هم یه جا گفته بود که شوکه شده وقتی دنریس رو اونجوری دیده. میخوام بگم اینقدرا هم واسه خودشون جا افتاده نیست.
تا این قسمت که فیلم به دستهی اول بیشتر شباهت داشته
اگه واقعا وجود بعضی سکانسها و نمایشها و لذتهای تصویری موثر باشند چه ایرادی داره بیشتر وقت فیلم و سریال صرفش بشه
ولی ما چون 3فصله سریال رو دنبال میکنیم و انتظار قوت بیشتر و درام بیشتر و هیجان از نوع درست و درمونش نه بی منطق و کارتونی و ... داریم.
این قسمت خیلی خیلی وقت تلف کرد ...
یه چیزی که حداقل از دست من در رفته زمان سریال هست
الان چه مدت طبق زمان سریال از کشته شدن ند استارک میگذره
چه مدته جنگ شده
چه مدته راب استارک بیرون وینترفل هست - خوش میگذره بش تو چادر بین راه ؟ همینجور 2فصل اینجاهاست - میشه چند ماه ؟سال؟ اخر سریال فکرکنم نوه راب استارک جاشو بگیره
اونم هنوز تو چادره واسه جنگ
3فصل گذشته - 3سال واسه ما تو سریال هیچی - حداقل زمان رو هم نمیگه
یه نگاه کلی کنیم از اول تا حالا هیچی نشده
کالیسی عروسی کرد شوهرش مرد داره سپاه جمع میکنه
راب باباش مرد داره واسه حمله اماده میشه
لنیستر ها هم دست به دست این ور اونور فقط داره وقت میگذرونه سریال
اصلا هیچی نشده - یه عده فقط متحد میشن - عروسی میکنن - 3 فصل هم همینجوری میگذره
این داستان هم هر اپیزود 50 قسمت میشه یا میره پشت دیوار اینور دیوار اونور دیوار -
این شاه کش لنیستر هم اول ایپزود میفرستنش پیش باباش اخر اپیزود برمیگرده سر جا اولش
مثل بازی شترنج که هیچفکری نداشته باشی فقط مهره عقب جلو بشه !!
مقایسه کنم - فقط به مقایسه ایراد نگیرین
هوملند 2 فصل گذشت با این ریتم کند برودی امریکا رو به هم ریخت
این 3فصل گذشته - حد اقل از 3فصل انتظار بالاست
سریالش خوبه قشنگه - ولی هیچی نشده دور هم میگردن
8
این سریال از روی یه مجموعه کتاب با یه داستان خیلی خیلی عظیم و گسترده ساخته شده!تمام صحنه هایی که الان به نظر میرسه کش دادن داستان و وقت تلف کردنه ،یه معنایی دارن،روی شخصیتها تاثیر دارن،رو روند داستان و اتفاقهایی که در آینده پیش میان تاثیر دارن.....همه شون مهمن!از یه طرف تعداد زیاد شخصیتها و اینکه در حال حاضر همه جدا از هم هستن روند قصه رو کند تر میکنه!اگه شما از کل قصه خبر داشتین الان خیلی راحت این ارتباط ها رو می دیدین!
راجب صحنه های +18 هم ،این مسائل به صورت خیلی گسترده تر تو کتابش هم هست و تو بعضی قسمتها گریزناپذیرن.... این سریال اینقدر زیبا ساخته شده و داستان بینظیری داره که واقعا این مشکلاتش توش حل میشن!
یه مساله ی دیگه ای هم که هست تفاوت رده ی سنی شخصیتها تو کتاب و سریاله!که به خاطر همین صحنه های +18 مجبور شدن رده ی سنی رو تو سریال بالا ببرن،مثلا تو شروع قصه دنریس 13 سالشه، یا راب و جان 15 سالن،سنسا 11 سالشه...ولی تو شروع سریال سنسا 13 سالست،دنریس 18 ساله ست و راب و جان هم 19 یا 20 ساله دیگه باید باشن...
یه سری از تصمیمهای اشتباهی که شخصیتها میگیرن به سن کمشون برمیگرده...مثلا راب وقتی یهو ازدواج میکنه 16 سالش بوده...خب از یه 16 ساله با اون بار سنگین روی دوشش مگه چقدر میشه انتظار داشت که عاقلانه رفتار کنه...یا مثلا قضیه سنسا،سنسا وقتی صحبت ازدواجش با تیریون میشه حدودا 13 سالشه...خب از یه دختر13 ساله چه انتظاری میشه داشت؟؟که ارزش شخصیت تیریون رو درک کنه؟!اونم کسی که تا چند وقت قبلش تو عالم افسانه ها سیر میکرده و منتظر شاهزاده ی سوار بر اسب سپید بوده؟!این ناراحتی هاش و گریه وزاری اش کاملا طبیعیه!ولی حالا همین اشتباهات وقتی تو سریال دیده میشن شخصیتها بزرگترن،به خصوص شخصیت راب،ازشون انتظار داریم که عاقل و منطقی رفتار کنن!
من دقیقا نمیدونم چه بازه ی زمانی گذشته ولی اگه اشتباه نکنم از شروع داستان باید یه 2 سالی گذشته باشه
دقیقا شما انتظار دارین چه اتفاقی بیافته؟؟دنریس یه بچه ی وحشت زده بود وقتی با کال دروگو ازدواج کرد،شما که این اپیزود رو دیدید،واقعا تغییر به این عظمت رو تو شخصیتش ندیدین؟؟این تغییر که یهو اتفاق نیافتاد،اگه اینجوری بود که اصلا جالب نمیشد تمام اتفاقهایی که دنی از سر گذروند به اینی که الان هست تبدیلش کردن!
راب چندین جنگ انجام داد و تو همه شون پیروز شد!ولی حالا یه سری از متحدهاشو از دست داده و میخواد برای بقا بجنگه!
دیوار و وایت واکرها و آدرها و وحشی ها و بقیه مسائل مربوط بهش یکی از مهمترین بخشهای سریاله،حالا بماند که یکی از شخصیتهای اصلی هم درست تو مرکز این اتفاقهاست!
اینکه "جیمی لنیستر" تصمیم میگیره برای نجات جون کسی خارج از دایره خانواده اش زندگی خودشو به خطر بندازه حرکت بسیار مهمیه!"وجدانش"بهش اجازه نداد که برین رو رها کنه! و جیمی همون کسیه که یه بچه ی 10 ساله رو از بالای یه برج پرت کرد پایین!چطور ممکنه این قضیه مهم نباشه؟؟!!
به نظرم همین کش و قوس ها و تغییر شخصیتها یه بخش مهمی از جذابیت داستان رو تشکیل میدن،البته قبول دارم که وقتی داستان رو تیکه تیکه تماشا میکنین و بینش فاصله می افته اونقدر که باید نمیشه از قضیه لذت برد!من واقعا بهتون توصیه میکنم که اگه فرصتش رو دارید کتابش رو بخونید،اینجوری خیلی بیشتر میشه از داستان بینظیرش لذت برد.
خیلی به نکته زیبایی اشاره کردی که برای خودشون هم جا افتاده نیست
پارسال از Michelle Fairley (کاتلین استارک مادر راب ) یک مصاحبه پخش شده بود که گفته بود من خودم خجالت می کشم از اینکه این سریال رو با بچه های خودم ببینم
و سعی میکنم که نگذارم بچه هام صحنه های مشکل دار رو ببیند
این نشون میده توی بازیگر ها هم افراد با اعتقاد پیدا میشه ولی کارشون این هست و نمیتونند سیاست شبکه یا هر نهاد دیگه ای رو عوض کنند
این قسمت خوب بود
مخصوصا صحنه های اژدهای دنریس که واقعا عالی بود و جلوه های ویژه قشنگی داشت
تیون بنده خدا واقعا هیف شد که اون بلا سرش اومد .گناه داشت .حالا دیگه چطوری خوش بگذرونه
جیمی یکی از شخصیت هایی هست که اصلا از ابتدا طوری این شخصیت رو آوردن جلو که ابتدا بیننده ازش متنفر بشه و بعد بیننده عاشقش بشه و باهاش همدردی کنه
وقتی برگشت که برایان رو نجات بده واقعا عالی بود و من خیلی لذت بردم از اون صحنه
از این ایگریت زنه جان اسنو هم از اول خوشم نمی اومد خیلی جلف بازی میکنه نمی دونم واقعا چرا ؟
در مورد منش اسپارتاکوس مانند دنریس هم که بچه ها گفتندمن فقط میتونم بگم که اسپارتاکوس برده هایی رو آزاد می کرد که
همشون عقده های زیادی از اربابان خود داشتند و برای کشتن اربابان خود له له می زدند
ولی کالیسی برده هایی رو آزاد میکنه اصلا اسمشون رو نمیشه برده گذاشت
طرف برده هه که رئیس برده های دنریس هست خودش می گفت مثلا دوست داره اسمش چیز ناجوری باشه و از اون زندگی راضی بوده
این که اسمش رو نمیشه گذاشت برده معمولی که
این برده یک برده ای هست که با درک و ادراک خودش بردگی رو با جان و دل خریده هست
این برده هایی که کالیسی باهاشون سرو کار داره مثل برده های فیلم Django Unchained هستند
منظورم استیفن (Samuel L Jackson ) هست که در عین بردگی عاشق رئیسش دی کاپریو بود و این برده ی خاص واقعا جور دیگری برای دی کاپریو بردگی میکرد
اون برده ها ی آزاد شده توسط کالیسی هم شباهت زیادی با استیفن سیاه دارند (البته این نظره من هست و ممکنه اشتباه باشه )
و همچنین اسپارتاکوس و بردگان آزد شده همگی یک هدف داشتندو اون هم غلبه بر روم بود . ولی اینجا دنریس هست که فقط یک هدف دارد
و این بردگان همگی به خاطر مرام خود و به پاس تشکر از دنریس هست که از او پیروی میکنند. پس گفتن اینکه دنریس مثل اسپارتاکوس عمل می کنه به نظرم اشتباه هست
امتیاز: 9
واقعا با یه قسمت در این حد باید سریال رو بیاریم پایین؟سریالی رو که حتی اگه از صحنه های جنسی استفاده می کنه،در کنارش تمام تلاشش رو می کنه که جدا از درام ماجرا نباشه رو بااسپارتاکوسی که تمام تمرکزش روی صحنه های جنسیه داری یکی می کنی؟شبکه های کابلی راه رسمی هالیوودی دارن.حالا اگه یه فیلم هالیوودی با صحنه های مشابه می دیدیم بازم به همین راحتی مبنای قیاس رو میزاشتی رو همین سکانس ها؟
در مورد خود سریال البته دفاعی ندارم.البته کمی دوستان دارن زیاده روی می کنن تو انتقادات.اما افت سریال رو نمیشه نادیده گرفت که به نظر من بر می گرده به شخصیت پردازی ضعیف این سیزن.شما رو ارجاعتون میدم به سکانسی از فصل اول جایی که تریون با جان اسنو به سمت دیوار همسفر هستن.دیالوگ های تلخ و جسورانه تریون رو به یاد بیارید که چطور زشتی روزگار رو خیلی شفاف به رخ اسنو می کشید و حرامزاده بودن و کوتوله بودن رو به نوعی یکسان می دونست.فصل بعد هم بار اصلی سریال روی دوش تریون بود.اما به جای اینکه کارگردان (ِا بهتر بگم نویسنده)دنبال ایجاد فضای مناسب برای درخشش بیشتر نقاط قوت سریال باشه با یه تریون عاشق پیشه طرف هستیم که بزرگترین دغدغش شده.ازدواج .همین چرخش ها و بی ثباتی کاراکتر هارو می شه تعمیم داد به بقیه ی ارکان سریال مثل جیمی مهربون،سرسی بی سر وصدا ،داینریس دانا و ...
برعکس نظر دوستان من فکر نمی کنم داستان نسبت به قبل افت پیدا کرده باشه چون اصولا بازی تاج و تخت تو دو قسمت قبلش هم بیشتر از اینکه داستان محور باشه،کاراکتر محور بوده.همیشه got رو با دیالوگ های انچنانی به یاد داشتیم نه ریتم تند داستانی.
It was the best of times, it was the worst of times
it was the age of wisdom, it was the age of foolishness
it was the season of Light, it was the season of Darkness
it was the spring of hope, it was the winter of despair
we had everything before us, we had nothing before us
we were all going direct to Heaven, we were all going direct to Hell
امتیاز بنده 4 :
سریال واقعا بی محتوا بود توی این قسمت و داستان درجا زد ( شاید هم مقدمه برای قسمت بعد بود که بعید میدونم )
این رابطه جان استو دیگه خیلی کسل کننده شده ، تو هر قسمت باید اینا سرگرمیشون رو داشته باشن توی دو قسمت که کلا تمرکز این رابطه روی دهن جان اسنو بود ...
شخصا انتظار داشتم جان اسنو اون مرتیکه رو از بالا پرت کنه پایین ... دیگه قسمت های تیون واقعا کسل کننده شده ... برن هم که هیچ پخی نشد ... راب که دیگه اصلا نمی تونم دربارش حرف بزنم ...
تیریون همیشه یه دلیل خوب داشت برای همه چی ، هیچوقت ندیده بودم تو چیزی انقدر کم بیاره بعد باا اون حرفاش با شی فقط یه جورایی ک*لی** ( ببخشید کلمه مناسب نیافتم ) کرد ، انتظار بچه هم داشت ... خای نور به نظرم همون شیطان خودمون باشه ....
تنها صحنه یکم جالب سریال ( ولی احمقانه ) سکانس جیمی بود که تونست تغییر شخصیت جیمی رو به وضوح نشون بده ...
اما یه بحثی رو می خوام مطرح کنم اونم نحوه بیان دیالوگ هاست ... اگر توجه کنین مثل همین دیالوگ اخیر آریا ( خدای تو کیه ؟ مرگ ) ، سعی میشه به هنگام حرف زدن طرف یه جورایی رو چهره فوکوس کنه به طوری که میگین : "خوب الان قرار شاه دیالوگ سریال رو بگن " ... در حالی که راز موفقیت دیالوگ معروفی مثل دیالوگ پدرخوانده رو نگاه کنین بدون هیچگونه فضاسازی بیان شد و به نظر من دیالوگ های اینشکلی بیشتر مانده گار هستن .
به هر حال امیدوارم پیشرفتی رو تو قسمت بعد ببینیم .
Opie: With this ring, I vow my love. And I promise always to cherish and protect you
?Jax: What else
Opie: And treat you as good as my leather
?Jax: And
Opie: ride you as much as my Harley...
امتاز 10 دادم
ولی با وجود اینکه اکثرا افراد از قسمت قبل انزجار داشته و با این قسمت حال کردند، برای من قسمت قبلی شدیدا جذاب بود و این قسمت افت داشت
البته اقتدار دنریس تارگریان رو خیلی زیبا به تصویر کشیده بودند و از صحنه های مورد علاقم بود
با نظر بیشتر افرادی که اینجا بحث کردند موافقم و باید بگم این قسمت متممی بود برای قسمت قبل که خوب با تدوین خاصی که شده بود رضایت مخاطب ر. جلب نکرده بود
شاید بهتر بود مثل قسمتهای اول و دوم همین فصل، هر داستان به طور کانل در یک قسمت نقل بشه و مابقی برای قسمتهای بعدی باقی بماند
ولی حتما پشت این قضیه ساست گذاری های خاصی پنهانه
چون همونطور که آقا امیر رضا عکس گذاشت (با تشکر) میبینیم که روند فصلهای گذشته داره تکرار میشه و دور از انتظار نیست که در این قسمتهای باقیمانده نظاره گر پیشرفتی چشمگیر باشیم
10 دادم چون از علاقم به این سریال کم نشد با یک قسمت
Change will not come if we wait for some other person or some other time.
We are the ones we've been waiting for. We are the change that we seek.
Barack Obama