Game Of Thrones | بحث اپیزودیک | فصلِ سوم ، قسمت نهم

[AR!@N]

Season 3 , Episode 9 | Rains Of Castamere

خلاصه داستان اين قسمت : راب استارک و کت به برج های دوقلو میرسن و جشن عروسی ادمور برگزار میشه.

از گذاشتن اسپویلر و مطالب کتاب خودداری کنید !

[Irag]

اول بگم عاشق سکوت تیتراژ پایانی بودم واقعا چسبید موسیقی همه چیز این قسمت رو نابود می کرد.

بدجور توی کف این قسمت بودم. یه غافلگیری باشکوه و غیرمنتظره ... ای کاش بیشتر از این مهمونی ها بگیرن عاشقش شدم.

نحوه ی مهمان نوازی و انتقام فرمانروا هم فوق العاده بود:

اول: اول که راب رو مجبور کرد از دختراش عذرخواهی کنه

دوم: بعد همسر راب رو جلوی جمع تحقیر کرد

سوم: نهایت هم خونش رو مکید!

عاقبت هم خیانتکار ها همینه یا بدتر از اینه. فقط تنها ضعف این قسمت قاب بندی های ساده و خشونت کمتر بود می شد ایده ی کشتن این همه ادم رو در یه فضای بسته بهتر و دلچسب تر انجام داد.



ففففففففففففففف ... (همون صدایی که عاشقشم + اینکه بازی خوب مادر که فوق العاده بود)



*خدایان دوست دارند به آدمهای احمق پاداش بدن!*
(این دیالوگ رو هم خیلی دوست داشتم)

[osture]

https://vine.co/v/b3XZMHmxzxh

اینم ببینین جالبه
اسپویل کردن اپیزود 9 توسط میسی ویلیامز یا همون اریا ...

[S@eeƉ]

دوست عزیز با کلمات بازی نکن.وقتی میای با تاکید میگی اینو یادتون باشه دیگه فقط شعار غیر رسمی نیست.حتی همین مدل صحبت کردنتون جوریه ادم حس می کنه دلتون می خواد فخر بفروشید که اره من کتابو خوندم در صورتی که این اثبات حرف شما به قیمت بی مزه شدن سریال برای ماست.خواهشا اینقدر به رخ نکشید چیزی رو

نمی دونم باور کنی یا نه ولی من هنوز به کشته شدن راب تو کتاب نرسیدم ولی یکی از دوستان این جمله رو می گفت درسته من کتاب رو خوندم ولی نه کامل واسه همین نه می خوام فخر بفروشم نه اسپلویر کنم این جمله رو هم فصل ۱ بع از مرگ ند پخش کردن که دیدیم راب جنگ راه انداخت حالا هم راب مرده پس این همون معنی بعد مرگ ند رو میده و به نظر من اسپلویر نداره

[WalTer WhiTe]

9 دادم به این قسمت

یک نویسنده خوب نویسنده ای هست که همیشه اخر داستان رو اول بسم الله بنویسه و بدونه همیشه ته داستانش چی هست و بتونه شخصیت ها رو با انتهای داستان وفق بده
در اینجا شما شاهد بودید که 3 فصل تمام بیننده با تمام وجود با راب و خاندان استارک ها همزاد پنداری کرد و در غم اون ها ناراحت بود و در شادی اون ها خوشحال بود ولی در این قسمت آقای مارتینه نویسنده با غرور خاصی راب و مادرش رو فقط به خاطر یک بد قولی در ازدواج به کشتن داد فقط به خاطر اینکه صحنه ی حماسی قسمت 9 از فصل یک رو تکرار کنه (که اصلا هم به نظرم به اون قسمت نرسید) و همه رو جنب وجوش بی اندازه و یک سری ها بیان تعریف کنند از کار مارتین و یک سری ها این کار رو عاقلانه ندونند.من به شخصه می گویم پشت حذف ند استارک و کشته شدنش هزار تا هدف بود و هزار تا هدف به وجود آمد ولی در صورتی که در پی کشته شدن راب استارک و مادرش هیچ هدفی رو نویسنده دنبال نمی کرد ونویسنده فقط میخواست یک جور مانور قدرت به خواننده ی کتاب و تماشگره تی وی نشون بدهد و بگوید من هر شخصی رو بی هدف هم می تونم از داستانم حذف کنم.
این کار مارتین و حذف بی هدف و بی مورد راب رو به حساب غرور این نویسنده باید گذاشت.من حتی یک ثانیه هم در هنگام کشته شدن راب و مادرش شگفت زده نشدم چون هنوز هیچ صحنه ای در این سریال و در این کتاب به صحنه ی کشته شدن ند استارک نرسیده هست.ای کاش می توانستم هدف این کار مارتین رو درک کنم.2 فصل تمام روی راب و لقب شاه شمال مانور دادند و در اخر بی هیچ دلیلی اون رو حذف کردند حداقل اگر مثلا حذف راب در جنگ اتفاق می افتاد یا در فصل قبل کشته شده بود ما می تونستیم بگیم این حذف طبیعی بوده و من هر چی فکر میکنم دلیل این حذف غرور آمیز رو توسط مارتین نمی فهمم.
به نظرم بی هدفی باعث شد تا راب توسط دشمنانش کشته نشه بلکه توسط یک پیرمرد هوس باز که یک نوع کنیه داشت از این خاندان کشته بشه.این کینه رو مارتین زیاد پرورش داد و من از این ناراحتم که 2 فصل تمام ما رو با لقب شاه شمال و قدرت راب گول زدند و در اخر بر سر همین بی هدفی و کینه ی بی مورد راب رو به درجه رفیع Martyrdom رسوندند

*خدایان دوست دارند به آدمهای احمق پاداش بدن!*
(این دیالوگ رو هم خیلی دوست داشتم)

واقعا هم بهترین دیالوگ بود





.

[S@eeƉ]

9 دادم به این قسمت

یک نویسنده خوب نویسنده ای هست که همیشه اخر داستان رو اول بسم الله بنویسه و بدونه همیشه ته داستانش چی هست و بتونه شخصیت ها رو با انتهای داستان وفق بده
در اینجا شما شاهد بودید که 3 فصل تمام بیننده با تمام وجود با راب و خاندان استارک ها همزاد پنداری کرد و در غم اون ها ناراحت بود و در شادی اون ها خوشحال بود ولی در این قسمت آقای مارتینه نویسنده با غرور خاصی راب و مادرش رو فقط به خاطر یک بد قولی در ازدواج به کشتن داد فقط به خاطر اینکه صحنه ی حماسی قسمت 9 از فصل یک رو تکرار کنه (که اصلا هم به نظرم به اون قسمت نرسید) و همه رو جنب وجوش بی اندازه و یک سری ها بیان تعریف کنند از کار مارتین و یک سری ها این کار رو عاقلانه ندونند.من به شخصه می گویم پشت حذف ند استارک و کشته شدنش هزار تا هدف بود و هزار تا هدف به وجود آمد ولی در صورتی که در پی کشته شدن راب استارک و مادرش هیچ هدفی رو نویسنده دنبال نمی کرد ونویسنده فقط میخواست یک جور مانور قدرت به خواننده ی کتاب و تماشگره تی وی نشون بدهد و بگوید من هر شخصی رو بی هدف هم می تونم از داستانم حذف کنم.
این کار مارتین و حذف بی هدف و بی مورد راب رو به حساب غرور این نویسنده باید گذاشت.من حتی یک ثانیه هم در هنگام کشته شدن راب و مادرش شگفت زده نشدم چون هنوز هیچ صحنه ای در این سریال و در این کتاب به صحنه ی کشته شدن ند استارک نرسیده هست.ای کاش می توانستم هدف این کار مارتین رو درک کنم.2 فصل تمام روی راب و لقب شاه شمال مانور دادند و در اخر بی هیچ دلیلی اون رو حذف کردند حداقل اگر مثلا حذف راب در جنگ اتفاق می افتاد یا در فصل قبل کشته شده بود ما می تونستیم بگیم این حذف طبیعی بوده و من هر چی فکر میکنم دلیل این حذف غرور آمیز رو توسط مارتین نمی فهمم.
به نظرم بی هدفی باعث شد تا راب توسط دشمنانش کشته نشه بلکه توسط یک پیرمرد هوس باز که یک نوع کنیه داشت از این خاندان کشته بشه.این کینه رو مارتین زیاد پرورش داد و من از این ناراحتم که 2 فصل تمام ما رو با لقب شاه شمال و قدرت راب گول زدند و در اخر بر سر همین بی هدفی و کینه ی بی مورد راب رو به درجه رفیع Martyrdom رسوندند

دوست خوبم زیاد دارید تند میرین به نظر من باید صبر کرد و دید شاید اتفاقاتی در رابطه با این مرگ بیافته شاید داشت قدرت خون پادشاه رو نشون می داد چون تو قسمت استنیس باراتیون . راب و جعفر و بیلون گرجویی رو نام برد آیا اینا هم قراره بمیرن ؟؟؟؟؟؟ و بعدش در آخر بولتون به راب گفت لنستر ها احتراموشون رو رسوندن ایم میتونه دسیسه ی لنستر ها باشه و .....

دوستان این آخرین پست من در این تاپیک هست من به احترام بچه ها اینجا پست می دم و الله می تونم مثل بقیه ی انجمن ها و فروم های فقط عضو باشم و متاسفم برای کسانی که فکر می کنن چون من کتاب رو خوندم دارم بهشون فخر می فروشم به من به خاطر خوندن یه کتاب که از اینترنت دانلودش کردم و با موبایل خوندم هیچ جایزه ای نمی دن و هیچ قدردانی از من نمی شه و این که من میام شعار غیر رسمی شمال رو می نویسم هیچی رو نمی رسونه مثل اینه که من بیام و بگم یک لنستر همیشه دینشو می ده هیچ معنی خاصی نداره ولی خب بعضی ها بد برداشت کردن ..
من از حرفای شما خیلی ناراحت شدم و امیدوارم دیگه فکر نکنید که هرکی بیشتر از شما می دونه داره به شما فخر می فروشه و هرکی که کمتر دونست رو باید اذیت کنیم من خودم بسیاری از سوال هامو از آرین ( Ari@n ) میپرسیدم و اونم بهم جواب می داد اون می تونست بگه خودت برو کتاب رو بخون و یا سریال رو ببین ولی بهم جواب داد اگه همه ی ما می تونستیم مثل آرین بشیم خیلی زندگیمون راحت تر میشد....

[AR!@N]

یه چیزی رو فراموش کردم در باره مرگ بی افتخار ( منظورم اینه که عین گوسفند سرشون رو بریدن ) بگم یه جمله هست که در توصیف بلایی که به سر جنازه این 2 میاد میزارم . گریه حضار

Sansa did not need to hear how her brother’s body had been hacked and mutilated, he decided; nor how her mother’s corpse had been dumped naked into the Green Fork in a savage mockery of House Tully’s funeral customs. The last thing the girl needed was more fodder for her nightmares.
It was not enough, though. He had wrapped his cloak around her shoulders and sworn to protect her, but that was as cruel a jape as the crown the Freys had placed atop the head of Robb Stark’s direwolf after they’d sewn it onto his headless corpse

.

[hadi2006mi]

بینندگان قسمت جدید سریال «بازی تاج و تخت» با دیدن صحنه‌های متعدد دلخراش به گریه افتادند.
به گزارش خبرگزاریها ، طرفدران سریال «بازی تاج و تخت» محصول شبکه اچ‌بی‌او به خون و خونریزی در این سریال عادت داشتند، اما اصلا انتظار چیزهایی را نداشتند که یکشنبه شب در سریال دیدند.

واکنش بینندگان به این اپیزود جیغ و ترس و لرز و نفرین بوده است.

برای آن‌هایی که رمان‌های جرج آر. آر. مارتین (منبع الهام قصه سریال) با عنوان کلی «آواز یخ و آتش» را نخوانده‌اند، اپیزود نهم فصل سوم «بازی تاج و تخت» بسیار غریب بود و آن‌هایی که در جریان بزم «عروسی سرخ» از ترس و وحشت خشکشان زده، خیالشن راحت باشد که تنها نبوده‌اند.

برخی از این واکنش‌ها را بینندگان سریال با گوشی‌های موبایل خود ضبط کرده‌اند و روی سایت‌های مختلف از جمله یوتیوب قرار دادند.

«بازی تاج و تخت» ماجرای تلاش‌های چند خانواده برای رسیدن به تاج و تخت پادشاهی وستروس است.

در اپیزودی که یکشنبه شب روی آنتن رفت و «Rain of Castamere» نام دارد مادر و همسر باردار یکی از مدعیان پادشاهی با بی‌رحمی کشته می‌شوند، قتل این دو خیلی سریع به یکی از خونین‌ترین صحنه‌های پخش شده از تلویزیون بدل شده است.

این دو شخصیت در حالی کشته شدند که در جلد سوم از هفت رمان جرج آر. آر. مارتین به نام «توفان شمشیرها» چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد.

هر قسمت سریال موفق و محبوب «بازی تاج و تخت» که فصل به فصل بر تعداد بینندگانش افزوده شده 10 قسمت دارد و آخرین قسمت فصل سوم که بالاترین آمار بیننده را برای سریال داشته هفته آینده روی آنتن می‌رود.

[kooshasf]

[QUOTE=WalTer WhiTe;119268]9 دادم به این قسمت

یک نویسنده خوب نویسنده ای هست که همیشه اخر داستان رو اول بسم الله بنویسه و بدونه همیشه ته داستانش چی هست و بتونه شخصیت ها رو با انتهای داستان وفق بده
در اینجا شما شاهد بودید که 3 فصل تمام بیننده با تمام وجود با راب و خاندان استارک ها همزاد پنداری کرد و در غم اون ها ناراحت بود و در شادی اون ها خوشحال بود ولی در این قسمت آقای مارتینه نویسنده با غرور خاصی راب و مادرش رو فقط به خاطر یک بد قولی در ازدواج به کشتن داد فقط به خاطر اینکه صحنه ی حماسی قسمت 9 از فصل یک رو تکرار کنه (که اصلا هم به نظرم به اون قسمت نرسید) و همه رو جنب وجوش بی اندازه و یک سری ها بیان تعریف کنند از کار مارتین و یک سری ها این کار رو عاقلانه ندونند.من به شخصه می گویم پشت حذف ند استارک و کشته شدنش هزار تا هدف بود و هزار تا هدف به وجود آمد ولی در صورتی که در پی کشته شدن راب استارک و مادرش هیچ هدفی رو نویسنده دنبال نمی کرد ونویسنده فقط میخواست یک جور مانور قدرت به خواننده ی کتاب و تماشگره تی وی نشون بدهد و بگوید من هر شخصی رو بی هدف هم می تونم از داستانم حذف کنم.
این کار مارتین و حذف بی هدف و بی مورد راب رو به حساب غرور این نویسنده باید گذاشت.من حتی یک ثانیه هم در هنگام کشته شدن راب و مادرش شگفت زده نشدم چون هنوز هیچ صحنه ای در این سریال و در این کتاب به صحنه ی کشته شدن ند استارک نرسیده هست.ای کاش می توانستم هدف این کار مارتین رو درک کنم.2 فصل تمام روی راب و لقب شاه شمال مانور دادند و در اخر بی هیچ دلیلی اون رو حذف کردند حداقل اگر مثلا حذف راب در جنگ اتفاق می افتاد یا در فصل قبل کشته شده بود ما می تونستیم بگیم این حذف طبیعی بوده و من هر چی فکر میکنم دلیل این حذف غرور آمیز رو توسط مارتین نمی فهمم.
به نظرم بی هدفی باعث شد تا راب توسط دشمنانش کشته نشه بلکه توسط یک پیرمرد هوس باز که یک نوع کنیه داشت از این خاندان کشته بشه.این کینه رو مارتین زیاد پرورش داد و من از این ناراحتم که 2 فصل تمام ما رو با لقب شاه شمال و قدرت راب گول زدند و در اخر بر سر همین بی هدفی و کینه ی بی مورد راب رو به درجه رفیع Martyrdom رسوندند



ابداً این طور نیست ،مرگ راب کاملا حساب شده و قابل پیش بینی بود چون تو وستروس کلا احترام نذاشتن به یه همچین عهدی گناه بزرگیه و از اون طرف کاملا معلوم بود که رابرت با این همه کله شقی ها و ریسک کردن ها سرشو از دست میده بعد از طرفی اصلا این مرگ کار وادر فری نبود کاملا کار تایوین لنیستر بود که بولتون تنفر برانگیز هم به راب گفت لنیستر ها سلام رسوندن ،پس اصلا کار غیر حرفه ای نبود چون نقشه ای بود که تایوین دشمنش رو حذف کنه،بعد از طرفی من تو چند تا نظر سنجی سریال هم دیدم همه جا پیش بینی کرده بودن شخصیت بعدی که حذف بشه راب هستش بعد یه نکته دیگه اتفاقا این فصل ابدا تمرکز رو شاه شمال نداشت مارتین تو کتاب کلا تمرکزش رو دنریس بود تا شاه شمال که تو سریال هم تقریبا همین بود چون معلوم بود یه پسر 16 17 ساله با 20 هزار نفر نمیتونه با پول دار ترین قوی ترین و بزرگترین آدم وستروس اونهم از روی احساسات درگیر شه و پیروز بیرون بیاد پس میشه نتیجه گرفت که کلا غرور نبوده که مارتین رو وادار به کشنش کرده بلکه چیز های واضحی بود که اگر تو این دنیا اتفاق می افتاد هم همین جور پیش میرفت البته من با شما در این که مارتین بی هدف خیلی ها رو حذف میکنه موافق بودم

مشاهده محتوا اسپویلر

تو زمانی که جان رو کشت ولی بعد نظرم با یه کار قشنگی که کردعوض شد :بذارین فصل 4 بیاد تموم این تهمت ها رو پس میگیرید البته یه بار دیگه تا اون موقع باید فحشش بدید که از این بار خیلی بد تره و من خودم به شخصه اونجا به همه کس مارتین فحش دادم! ولی بعد تشکر کردم!!

[prongz]

این دو شخصیت در حالی کشته شدند که در جلد سوم از هفت رمان جرج آر. آر. مارتین به نام «توفان شمشیرها» چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد.

یعنی چی این؟یعنی تو کتاب نمی میرن؟؟

[Sherlock]

9 دادم به این قسمت

یک نویسنده خوب نویسنده ای هست که همیشه اخر داستان رو اول بسم الله بنویسه و بدونه همیشه ته داستانش چی هست و بتونه شخصیت ها رو با انتهای داستان وفق بده
در اینجا شما شاهد بودید که 3 فصل تمام بیننده با تمام وجود با راب و خاندان استارک ها همزاد پنداری کرد و در غم اون ها ناراحت بود و در شادی اون ها خوشحال بود ولی در این قسمت آقای مارتینه نویسنده با غرور خاصی راب و مادرش رو فقط به خاطر یک بد قولی در ازدواج به کشتن داد فقط به خاطر اینکه صحنه ی حماسی قسمت 9 از فصل یک رو تکرار کنه (که اصلا هم به نظرم به اون قسمت نرسید) و همه رو جنب وجوش بی اندازه و یک سری ها بیان تعریف کنند از کار مارتین و یک سری ها این کار رو عاقلانه ندونند.من به شخصه می گویم پشت حذف ند استارک و کشته شدنش هزار تا هدف بود و هزار تا هدف به وجود آمد ولی در صورتی که در پی کشته شدن راب استارک و مادرش هیچ هدفی رو نویسنده دنبال نمی کرد ونویسنده فقط میخواست یک جور مانور قدرت به خواننده ی کتاب و تماشگره تی وی نشون بدهد و بگوید من هر شخصی رو بی هدف هم می تونم از داستانم حذف کنم.
این کار مارتین و حذف بی هدف و بی مورد راب رو به حساب غرور این نویسنده باید گذاشت.من حتی یک ثانیه هم در هنگام کشته شدن راب و مادرش شگفت زده نشدم چون هنوز هیچ صحنه ای در این سریال و در این کتاب به صحنه ی کشته شدن ند استارک نرسیده هست.ای کاش می توانستم هدف این کار مارتین رو درک کنم.2 فصل تمام روی راب و لقب شاه شمال مانور دادند و در اخر بی هیچ دلیلی اون رو حذف کردند حداقل اگر مثلا حذف راب در جنگ اتفاق می افتاد یا در فصل قبل کشته شده بود ما می تونستیم بگیم این حذف طبیعی بوده و من هر چی فکر میکنم دلیل این حذف غرور آمیز رو توسط مارتین نمی فهمم.
به نظرم بی هدفی باعث شد تا راب توسط دشمنانش کشته نشه بلکه توسط یک پیرمرد هوس باز که یک نوع کنیه داشت از این خاندان کشته بشه.این کینه رو مارتین زیاد پرورش داد و من از این ناراحتم که 2 فصل تمام ما رو با لقب شاه شمال و قدرت راب گول زدند و در اخر بر سر همین بی هدفی و کینه ی بی مورد راب رو به درجه رفیع Martyrdom رسوندند








واقعا هم بهترین دیالوگ بود





.

من خودم زیاد موافق این کشتن ها نیستم ولی همین طوری بی دلیل هم نبود.
راب به قولش برای ازدواج با یکی از دخترای فری خیانت کرد قولی که می تونست سرنوشت فری رو عوض کنه، قولی که به حدی توی داستان های مارتین مهمه که شعار یکی از خاندان هاست.
راب نباید این بلا سرش میومد ولی خام بود و تصمیمات درستی نمی گرفت، به مشاورات مادرش گوش نمی داد و اگه این جا نمی مرد یه جا دیگه می کشتنش.
بولتون از دشمنان دیرین استارک هاست چه موقعیتی بهتر از این جا برای خیانت به راب و گرفتن سهم زیادی از حکومت شمال.
و در آخر نباید دسیسه ی لنیستر ها رو فراموش کنیم اونا با بهترین سیاست و زیرکی بدون هیچ تلفاتی تونستن یکی از بزرگترین دشمناشون رو بکشن.
بعدم الان زوده که بخوایم قضاوت کنیم که این قتل بیهوده بوده یا نه؟ طبعاتی داره یا نه؟

آقا بیخیال کتاب!

این ویدئو رو ببینید حالشو ببرید.. مثل اینکه 5 دقیقه ی آخر بازسازی شده: http://www.youtube.com/watch?v=rfaovoSaoSY

یکی می تونه این کلیپ رو جایی آپلود کنه؟
سپاس

من این داستانو بعد از The Lord Of Ring جورج ار ار تالکین این داستان رو خیلی دوست دارم

موافقم :دی
ولی جی آر.آر تالکین درسته (جان رونالد روئل تالکین)