تبریک!!!
دب رکورد جدید زد استفاده از 7 تا f word تو 4 دقیقه!
کد:
Deb: Why the MOTHERF*CK do you even care?!
Dr.Vogel: Are you upset?
جواب سنگینی بود
صحنه تصادف رو باهاش حال نکردم به چند دلیل:
- قبلا دیده بودمش
- چرا یهو باید ماشین جیمی خراب بشه که دکس بخواد یه ماشین از اداره برداره!؟ یعنی حیفشون میومد اون ماشین suv گرون قیمت رو بندازن تو آب! یا به خاطر این بود که این ماشین ایربک نداشت تا دکس بعد از تصادف راحت تر بیرون بیاد از ماشین!
- عملیات نجاتش رو نشون ندادن . در اکثر فیلم یا سریال ها خیلی کم پیش میاد کسی از ماشین بیرون بیاد
- آخریش هم با دب مشکل دارم که چطوری تو 20 ثانیه نظرش در مورد دکس عوض شد
بعد از این تصادف درگیری دکس با خودش بر سر اعتماد به دب میتونه جالب باشه
چه همسایه ی خوبی اصن کلن این بشر خوش شانسه تو این زمینه ها! هریسون که دیگه نگو (هم همسایه هم بیبی سیترش)
فک کنم ورود هانا هم همراه باشه با همنشینی دکس و خانم همسایه یعنی اساس انتقامش از دکس هم همین میتونه باشه (جدا از انداختنش تو زندان چون خودش همونجا گف بخشیدمت و اصن اگه نبخشیده بود تو دادگاه دکس رو لو میداد)
در عجبم از جنس دستکش دکستر که چطوری باهاش تونست تلفن بزنه! تو این فصل هم اگه دقت کرده باشین زیاد از محصولات ایفون استفاده می کنن
هفته ی قبل گفتم چرا از زندگی ماسوکا خبری نیس تو این قسمت یه کمی بهش پرداخت حالا میخوام بگم از استر و کدی خبری نیست ببینیم استر با ماریجوانا اوردوس کرد یا نه شاید خدا خواست و اومدن تو قسمت های اینده (البته بعیده چون تو imdb نگا کردم تا قسمت آخر پیداشون نمیشه!)
قسمت نسبتا خوبی بود
8 از 10