خوب با اجازه دوستان من شروع می کنم به نوشتن.
این قسمت بر خلاف قسمت های دیگر شروع خوب و پایان هیجان انگیزی داشت. و اتفاقات زیادی در طی این اپیزود شاهد بودیم و روند سریال در طول این قسمت سرعت به سزایی را به خود گرفته بود.
مثل همیشه شاهد ایفای نقش چشمگیر دب بودم،سعی و تلاش دکتر وگول برای بهبود دب و بهتر شدن رابطه میان دکستر، که بعد از گذشت زمان در جریان سریال متوچه قضایای گوناگونی می شویم که باعث رسوا شدن
چهره واقعی دکتر وگول و اعصبانی شدن دکستر از آن و فاصله گرفتن از او شد. بهتر شدن حال دب پرداختن به ورزش و اجتناب از خوردن نوشیدنی های (چیز دار)
و سرحال قبراق شدن او را مشاهده می کنیم.
دب با دیدن ویدئویی قدیمی از آخرین گفتگوی پدرش و دکتر وگلبه به همان حال قبل خود بازگشت و تصمیم ناگهانی گرفته که تعجب آور بود .
_________________________________________________
"دب" برای من یه تکیه گاه نیست، مثل پدرِ "بیتز" برای پسرش.
اون چیزی بیشتر از یه آیندست.
اون خانوادمه.
اگه من یه هدف، ارزش و حقی برای زندگی دارم ...
پس احساساتم برای "دب" هم واقعی هستن.
_________________________________________________
امتیاز 10 از 10