برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید
صفحه 10 از 10 اولیناولین ... 8910
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 99 از مجموع 99
  1. #1
    جمله مورد علاقه ندارد
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    ارسال ها
    1,355
    سپاس
    16,112
    از این کاربر 30,060 بار در 1,456 پست سپاس گزاری شده

    The Leftovers |سریالی جدید از خالق Lost [بحث و معرفی]



    نویسنده و تولیدکننده Damon Lindelof را اکثر طرفداران سینما وصنعت سریال میشناسند. او نویسنده وخالق سریال Lostمیباشد که طی این سالها درساخت فیلم Prometheus و Star Trek مشارکت داشته است ولی درکنار این کارها پروژه ی اصلی وی نگارش سریالیست به نام The Leftovers(بازماندگان) که تم اصلی اش برگرفته از کتابی باهمین نام اثر Tom Perrotta میباشد.

    شبکه ی پرآوازه ی Home Box Office مالک این سریال است ودراولین تیزری که ازسریال منتشر شد ؛ شاهد زندگی افرادی بودیم که برروی کره ی زمین زندگی میکنند و ناگهان درسراسر جهان مردم در یک زمان ناپدید میشوند و فقط تعداد کمی باقی میمانند و قراراست که این تعداد پرده از رازهای تیره و تار قصه بردارند. بازماندگان در محیطی به نام Rapture گرفتار شده اند.خود کلمه ی Rapture از دید فلسفی تعاریف متعددی دارد و در انجیل نیز این کلمه درمعناهای :
    از خود بيخودى ، شعف وخلسه روحانى ، حالت جذب و انجذاب ، وجد روحانى ، ربايش ، جذبه ، شور، بوجد اوردن ، از خود بيخود کردن ، خلسه آمده است.ولی معلوم نیست دقیقا چه چیزی درانتظار ماست.

    دیمن لیندلف بیان کرده که این سریال هم به مانند Lost داستان خطی و به هم پیوسته دارد و عنصر فلسفه نیز درنگارش متنها ودیالوگهای سریال دخیل است.

    سریال ممکن است چیزی شبیه Under The Dome باشد و یا حتی پتانسیل تبدیل شدن به Lostی دیگر را داشته باشد.Peter Berg کارگردان قسمت اول سریال(Pilot) خواهد بود و باید دید که این سریال مورد استقبال بینندگان قرار میگیرد یا خیر؛ ولی چیزی که تا این لحظه معلوم شده تاریخ پخش سریال است که برای 15ژوئن 2014 (یک‌شنبه 25 خرداد 1393)برنامه ریزی شده و از شبکه ی HBOپخش خواهد شد.
    ژانر Drama
    سازندگان
    برگرفته از The Leftovers
    by Tom Perrotta
    بازیگران
    محصول United States
    زبان English
    تولیدکنندگان
    کارگردان(ها)
    • Damon Lindelof
    • Tom Perrotta
    • Ron Yerxa
    • Albert Berger
    • Peter Berg
    شبکه
    Original channel HBO






  2. #91
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    ارسال ها
    254
    سپاس
    4,651
    از این کاربر 2,867 بار در 263 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : The Leftovers |سریالی جدید از خالق Lost [بحث و معرفی]

    نقل قول نوشته اصلی توسط ali_n540 نمایش پست ها
    بقول مولانا هر کسی از ظن خود شد یار من( همه نمی تونند یک اثر را دوست داشته باشند چطور که بزرگترین آثار سینما و تلوزیون هم نظرات منفی و بدی می گیرند). راستش من جزئیات سریال یادم نیست که بتونم جوابی بهتون بدم ولی در کل مرگ با قضیه این سریال فرق می کنه تو این سریال یک نفر درگیر این مساله نشده و در مورد بخصوص نورا کل خانوادش رفتند که نمی دونه زنده اند یا مرده اگه مرده بودند بقول شما نهایتا یک الی دو سال سوگواری می کرد و به زندگی عادی برمیگشت این بالاتکلیفی در مورد یک جامعه بزرگ اتفاق افتاده(کاری به واقع گرایی و این که غیر ممکنه چنین اتفاقی در واقعیت بیافته ندارم) من به شما پیشنهاد می کنم اگر سریال سیکس فیت آندر(شاهکار کم دیده شده) را ندیدید اون را هم ببینید که کمی به این سریال نزدیکه و به نظرم سیکس فیت سریال بسیار تاریکیه که همه باید ببینند( حتی تاریکتر از فضای این سریال). شما همین پندمی که در جهان واقعی را در نظر بگیرید ببینید چقدر به روح و روان انسانها صدمه زده فرض کنید ده سال دیگه این قضیه ادامه پیدا کنه به نظرت این مرگ و میرها به روح جامعه صدمه نمی زنه به نظرت کم کم فرقه های خرافه پرستی بوجود نمیاد(همین الان تو خود امریکاش هم بوجود امده چه برسه به ایران و جاهایی که از قبل اسیر خرافاتند). این که به لفت اورز بگی مزخرف با احترام به نظرم اوج بیرحمیه همون سریال لاست هم که پایان بندی در حد خودش نداشت یکی از بهترین آثار تلوزیونه و به نظرم باید به لیندلوف به خاطر این دو اثر احترام گذاشت . مطمعنا از نظر تکنیکی ممکنه مشکلاتی داشته باشه مگر برکینگ بد نداره. در ضمن اچ بی او به این سریال فرصت نداد و خطر کنسلی از همون فصل اول روش بود با این اوصاف فصل 3 و پایان بندی اش یکی از بهترین های تلوزیون هست( نمرات imdb و منتقدین هم نشانگر این قضیه هستند. به نظرم برای بقیه سولاتتان چون جزئیات داستان یادم نیست دوستان دیگر جواب بدهند بهتر است.
    من قبول ندارم /
    ببینید همین الان هم خیلی ها، برای مرگ عزیزانشون حسرتهای خاصی دارن، مثلا من اونجا نبودم، من بهش نگفتم دوستش دارم و یا بسیاری از این جملات
    ولی همشون به زندگی عادی برمیگردن ! حسرت رو دارند ولی زندگی میکنند !! زندگی رو ادامه میدن .


    نورا سه عضو خانواده رو ازدست داد، نیست شدن یا محو شدن یا هر اتفاق دیگری
    تا چند ماه باید حسرت خورد، تا چندماه باید خود خوری کرد !!!!!!!

    اگر کل سریال در 270 روز اتفاق می افتاد (هر فصل نماینده یک فصل طبیعت می بود مثلا) . من نظرم با شما هماهنگ بود غم و اندوه در طول سه فصل درست میبود ولی کل سریال در طول بیش از 3 سال رو روایت میکنه، این غم غیر واقعی، فیک و تقلبی هست !!!

    همین دوره کرونا که ذکر کردید، بسیاری از خانواده ها، عزیزانشون را غریبانه به خاک سپردند، سوم و هفتم و چهلم هم نگفتن (بهتر که خرج الکی نکردند و جای بهتری خرج کردن) !!!
    ولی تا سه سال باید غصه دار و دارای حزن و اندوه و جنون باشند !!!!!!!!
    اینطور نیست واقعا/ من که میبینم بعد 6ماه زندگی نرمال دارند !


    در مورد سیکس فیت آندر، سریال رو دیدم و سریال خیلی خیلی بهتری هست از لفتورز !

    در استعداد و نبوغ لیندلوف شکی نیست ولی سریالهاش مشکل داره !! در پیچ و تاب دادن داستان درجه یکه ولی وقتی باید مخاطب رو اقناع کنه، میگه بیخیال !!



  3. 5 کاربرِ زیر از del@ بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  4. #92
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    ارسال ها
    220
    سپاس
    552
    از این کاربر 1,503 بار در 225 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : The Leftovers |سریالی جدید از خالق Lost [بحث و معرفی]

    نقل قول نوشته اصلی توسط del@ نمایش پست ها
    من قبول ندارم /
    ببینید همین الان هم خیلی ها، برای مرگ عزیزانشون حسرتهای خاصی دارن، مثلا من اونجا نبودم، من بهش نگفتم دوستش دارم و یا بسیاری از این جملات
    ولی همشون به زندگی عادی برمیگردن ! حسرت رو دارند ولی زندگی میکنند !! زندگی رو ادامه میدن .


    نورا سه عضو خانواده رو ازدست داد، نیست شدن یا محو شدن یا هر اتفاق دیگری
    تا چند ماه باید حسرت خورد، تا چندماه باید خود خوری کرد !!!!!!!

    اگر کل سریال در 270 روز اتفاق می افتاد (هر فصل نماینده یک فصل طبیعت می بود مثلا) . من نظرم با شما هماهنگ بود غم و اندوه در طول سه فصل درست میبود ولی کل سریال در طول بیش از 3 سال رو روایت میکنه، این غم غیر واقعی، فیک و تقلبی هست !!!

    همین دوره کرونا که ذکر کردید، بسیاری از خانواده ها، عزیزانشون را غریبانه به خاک سپردند، سوم و هفتم و چهلم هم نگفتن (بهتر که خرج الکی نکردند و جای بهتری خرج کردن) !!!
    ولی تا سه سال باید غصه دار و دارای حزن و اندوه و جنون باشند !!!!!!!!
    اینطور نیست واقعا/ من که میبینم بعد 6ماه زندگی نرمال دارند !


    در مورد سیکس فیت آندر، سریال رو دیدم و سریال خیلی خیلی بهتری هست از لفتورز !

    در استعداد و نبوغ لیندلوف شکی نیست ولی سریالهاش مشکل داره !! در پیچ و تاب دادن داستان درجه یکه ولی وقتی باید مخاطب رو اقناع کنه، میگه بیخیال !!
    برای من هر دو دریک سطح اند و شاید لفت اورز به خاطر موسیقی اش کمی برام بچربه بخصوص که فصل های اولیه سیکس فیت فضای سنگینی دارند. فکر کنم شما در مرود نورا اشتباه می کنید و نتونستید از لحاظ روانی با سریال ارتباط برقرار کنید. بخصوص در زمان عزمیت بزرگ نورا با بچه هاش رفتار درستی نداشت و این قضیه را تشدید می کنه. شرایطی که تو این سریال بوجود اومد اگر فرض محال در واقعیت اتفاق بیافته. بدتر از این می شه بخصوص که ما انسانها اسیر خرافات هستیم حتی در امریکا و کشورهای جهان اولی. بعضی هامون بسادگی تو دام خرافات میافتیم بعضی بسختی و بعد از مدت زمان بیشتر و بعضی ها هم نمی افتیم. فیلم مه دارابونت مثال خوبی برای این قضیه است. این سریال بخوبی این واقعیت را نشان می ده که چطور انسانها در شرایط سخت همدیگر را درک نمی کنند و حتی وقتی می خواهند به همدیگر کمک کنند قضیه بدتر می شه.
    به نظرم تو لفت اورز بهتر از لاست عمل کرد. قبول دارم که لفت اورز ممکنه عامه پسند نباشه( که اینطورم نیست) ولی فکر کنم قویترین سریالی هست که اگر باهاش ارتباط برقرار کنی و باید برای این کار خودت را رها کنی کامل حسش می کنی.
    منظورم از مثال کوید خرافات هست و جوی هست که بعضی ها از مردم سواستفاده می کنند و روی ذهن مردم کار می کند مثل فرقه ای که تو سریال حرف نمی زند. در حالی که کوید مساله خاصی نیست( و بارها از این پندمی ها اتفاق افتاده) و همین مساله باعث گسترش خرافات شده طوریکه تو خود امریکا نصف مردم حاظر نیستند واکسن بزننند.

  5. 6 کاربرِ زیر از ali_n540 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  6. #93
    I had a marvelous time ruining everything
    تاریخ عضویت
    May 2016
    ارسال ها
    463
    سپاس
    5,825
    از این کاربر 6,157 بار در 476 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : The Leftovers |سریالی جدید از خالق Lost [بحث و معرفی]

    نقل قول نوشته اصلی توسط del@ نمایش پست ها
    من قبول ندارم /
    ببینید همین الان هم خیلی ها، برای مرگ عزیزانشون حسرتهای خاصی دارن، مثلا من اونجا نبودم، من بهش نگفتم دوستش دارم و یا بسیاری از این جملات
    ولی همشون به زندگی عادی برمیگردن ! حسرت رو دارند ولی زندگی میکنند !! زندگی رو ادامه میدن .
    یعنی چی قبول نداری؟! چی رو قبول نداری؟ «همشون به زندگی عادی برمیگردن» همه‌شون؟ اصلاً چطور می‌شه همچین چیزی رو با اطمینان گفت؟ از کِی واکنش به غم و اندوه و روان همه‌ی انسان‌ها یک جور بوده؟ کلاً موضوع تموم شد رفت دیگه. صد درصد آدم‌ها حالشون خوب می‌شه. به‌ همین راحتی. شما باید بهترین روانشناس تاریخ باشین که به سادگی مسئله‌ی به این بزرگی رو حل کردین

    اینطور نیست عادل. اگه شما n نفر رو دیده باشین که در واکنش به چیزی، رفتار مشابهی داشته‌ن، به این معنی نیست که تمام انسان‌های جهان همین رفتار رو خواهند داشت. درک این موضوع سخت نیست... راجع به واقعه‌ی سریال هم حرف نمی‌زنم، همین دنیای خودمون. نمی‌شه واکنش تمام انسان‌ها در مواجهه با هیچ چیزی رو پیش‌بینی کرد

    حالا از اتفاقی که تو سریال افتاده حرف بزنیم؛ تو سریال، حتی اگه رفتار تمام انسان‌ها رو قابل پیش‌بینی و یکسان در نظر بگیری (که نظر به‌هیچ‌وجه معقولانه‌ای نیست) نورا نماینده‌ی تمام انسان‌های دنیای ما نیست، نماینده‌ی گروه خاصی از انسان‌ها هم نیست، که بخواد مطابق انتظار شما عمل کنه. نورا یه شخصیت ساختگیه که اگه بخوای نقدی بهش وارد کنی باید از سریال باشه، نه بیرون سریال. بگی کجای سریال رفتاری ارائه داد که با شخصیتش همخونی نداشت

    یکم از واقعه‌ی سریال و تفاوت‌هاش با از دست دادن عزیزی با مرگ بگم. وقتی انسان‌هایی ناگهانی رفته‌ن، چرا همونجوری نتونن برگردن؟ همچین انتظاری بیراه نیست. وقتی یکی عزیزی رو از دست می‌ده (مرگ)، براش یه چیز شخصیه، برای تمام دنیا اتفاق نیفتاده. نورا هر جا رو نگاه می‌کنه بچه‌هاش رو می‌بینه. خونه‌ش پر از خاطرات بچه‌هاشه (که البته این با مرگ مشترکه)، تو تلویزیون دائم از عزیمت حرف زده می‌شه، تو شهرش قدم می‌زنه بنر و چیزهایی که برای یادآوری عزیمت‌کننده‌هاست رو می‌بینه. اعضای فرقه‌ی Guilty Remnant رو می‌بینه که دائم در حال یادآوری واقعه هستن، قابل درک نیست چرا نسبت به مرگ تجربه‌ی سخت‌تریه؟

    یکی از موضوعات سریال تو فصل اول همینه. یه نویسنده که چند عضو خانواده‌ش رو از دست داده کتابی نوشته که باهاش مردم بتونن به قول شما move on کنن از این واقعه. اما رفتار تمام انسان‌ها مشابه نیست، همونطور که یکی با یک بغل حالش خوب می‌شه، راجع به گذر از غم واقعه کتاب می‌نویسه، همونطور که خیلی‌ها با خوندن همین کتاب حالشون بهتر می‌شه، برای بعضی‌ها سخت‌تره

    نورا هم کم تلاش نکرد از غمش بگذره، فصل اول می‌ره سراغ وین مقدس و در حالی که به‌نظر حالش بهتر شده اعضای فرقه اون کار رو می‌کنن و غمش تازه می‌شه، فصل دوم رفته جایی که هیچ‌کس ازش عزیمت نکرده و اتفاقی می‌افته که فکر می‌کنه کوین رو هم از دست داده. اول فصل ۳ بعد از این‌که به‌نظر با بچه و خانواده‌ی جدیدش حالش داشت بهتر می‌شد، یه بچه‌ی دیگه رو از دست می‌ده. مادر لی‌لی برمی‌گرده و بچه‌ش رو می‌گیره و باعث یادآوری غم از دست دادن بچه‌هاش می‌شه


    (راستی، اول فصل ۳ حدود ۷ سال از واقعه گذشته. احتمالاً اگه این یادت بود تنفرت بیشتر می‌شد)


    به‌هرحال؛ این موضوع به‌هیچ‌وجه حتی مشکل محسوب نمی‌شه، چند مشکل هم با سریال داشتی که سعی کردم راجع بهشون چیزی بنویسم

    راجع به پایان شخصیت لاری؛ اول این‌که فصل آخر ۸ قسمته، و لاری آخر قسمت ۶ می‌ره غواصی، قسمت ۷ فقط مربوط به کوینه و قسمت ۸ سرنوشت لاری رو می‌بینیم. اینجوری نبود که بیننده مدتی طولانی معطل بمونه. و در رابطه با به پایان قسمت ۶. فکر می‌کنم قصد لاری خودکشی بوده اما با مکالمه‌ای که قبلش با بچه‌هاش داشته پشیمون می‌شه. راستش برای من قابل درکه تغییر نظرش به‌خاطر همچین چیزی... اما نمی‌تونم برای همه حکم بدم

    نمی‌دونم راجع به دین چی بگم واقعاً... اگه نخوای از جنبه‌ی ماورایی نگاه کنی دین خب فقط یه عضو معمولی شهر بود که سگ‌های وحشی رو می‌کشت! و با کوین (تقریباً) دوست شد. اون بخش تاریک‌تر وجود کوین که وقتی تو خواب راه می‌رفت بیرون می‌اومد باهاش رابطه‌ی خوبی داشت. نمی‌دونم این دیگه چه سوالیه...

    راجع به مگ؛ یعنی چی مگ مشکلش چی بود؟ یکم مشخص‌تر مطرح می‌کردی بهتر بود. اگه کلی بخوام بگم، فکر کنم حرف مت به مگ آخر قسمت ۹ فصل ۲ توضیح خوبی بوده. مادر مگ ۱ روز قبل واقعه می‌میره و دیگه هیچ‌کس اهمیتی به چیزی جز عزیمت نمی‌ده. حس می‌کنه غمش دزدیده شده. می‌شه گفت کل دنیا رو مقصر این موضوع می‌دونه. مگ اول سریال سال‌ها بود که عصبانیت نهفته‌ی زیادی تو وجودش بود. با رفتاری که با اعضای فرقه قبل از عضو شدن داره، یا تو اولین قسمتی که عضو فرقه شده و لاری روش کار می‌کنه و نهایتاً با تبر به جون درخت می‌افته، یا قسمتی که مت رو کتک می‌زنه، مقداری از عصبانیتش رو دیدیم. فصل ۱ هم چند بار دیدیم که با روش کار فرقه مخالفه و به نظرش باید شدیدتر رفتار کنن، اما چون فقط یه عضو معمولی بود به همون قناعت می‌کرد، که با رفتن پتی و لاری، روش خودش رو پیش گرفت

  7. 9 کاربرِ زیر از Mia_3D بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  8. #94
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    ارسال ها
    254
    سپاس
    4,651
    از این کاربر 2,867 بار در 263 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : The Leftovers |سریالی جدید از خالق Lost [بحث و معرفی]

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mia_3D نمایش پست ها
    یعنی چی قبول نداری؟! چی رو قبول نداری؟ «همشون به زندگی عادی برمیگردن» همه‌شون؟ اصلاً چطور می‌شه همچین چیزی رو با اطمینان گفت؟ از کِی واکنش به غم و اندوه و روان همه‌ی انسان‌ها یک جور بوده؟ کلاً موضوع تموم شد رفت دیگه. صد درصد آدم‌ها حالشون خوب می‌شه. به‌ همین راحتی. شما باید بهترین روانشناس تاریخ باشین که به سادگی مسئله‌ی به این بزرگی رو حل کردین

    اینطور نیست عادل. اگه شما n نفر رو دیده باشین که در واکنش به چیزی، رفتار مشابهی داشته‌ن، به این معنی نیست که تمام انسان‌های جهان همین رفتار رو خواهند داشت. درک این موضوع سخت نیست... راجع به واقعه‌ی سریال هم حرف نمی‌زنم، همین دنیای خودمون. نمی‌شه واکنش تمام انسان‌ها در مواجهه با هیچ چیزی رو پیش‌بینی کرد
    باشه، قبول / رفتار همه یکسان نیست

    پس چرا تو سریال فقط مجنون ها و محزون ها و غم زده ها رو نشون دادن!!
    شما 4 تا شخصیت سریال رو نام ببر، که بعد عزیمت به زندگی عادیشون برگشتن!؟

    در تمام سریال غم میبینی و وقتی میگیم چرا نباید زندگی میکردن و به زندگی ادامه میدادن، جواب میشنویم، همه رفتار یکسان ندارن/
    خوب، 2 نفر که زندگی نرمال دارن هم پس نشون بده!!

    وجود ندارن/ چون همه باید غم داشته باشن/ از این ور بوم افتادن /

    اصلا 7 سال رو یادم نبود !! که دیگه بدتر !!!!



  9. 5 کاربرِ زیر از del@ بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  10. #95
    I had a marvelous time ruining everything
    تاریخ عضویت
    May 2016
    ارسال ها
    463
    سپاس
    5,825
    از این کاربر 6,157 بار در 476 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : The Leftovers |سریالی جدید از خالق Lost [بحث و معرفی]

    نقل قول نوشته اصلی توسط del@ نمایش پست ها
    باشه، قبول / رفتار همه یکسان نیست

    پس چرا تو سریال فقط مجنون ها و محزون ها و غم زده ها رو نشون دادن!!
    شما 4 تا شخصیت سریال رو نام ببر، که بعد عزیمت به زندگی عادیشون برگشتن!؟

    در تمام سریال غم میبینی و وقتی میگیم چرا نباید زندگی میکردن و به زندگی ادامه میدادن، جواب میشنویم، همه رفتار یکسان ندارن/
    خوب، 2 نفر که زندگی نرمال دارن هم پس نشون بده!!

    وجود ندارن/ چون همه باید غم داشته باشن/ از این ور بوم افتادن /

    اصلا 7 سال رو یادم نبود !! که دیگه بدتر !!!!
    زندگی نرمال دیگه چیه؟! زندگی رو اینقدر صفر و یکی می‌دونی؟ حال انسان یا خوبه یا بد؟ افرادی که زندگی خوبی دارن دیگه هیچوقت نباید «غم داشته باشن»؟ زندگی همینه، شخصیت‌های سریال‌ هم چندوجهی هستن و بالا و پایین دارن. صابر یه مثال از کوین و نورا و سکسشون تو دستشویی زد. اونجا نورا ناراحته؟ یا مواقعی که با لی‌لی وقت می‌گذرونه، حالش بده؟ زندگی هیچ‌وقت صفر یا یک نیست

    هی می‌گی زندگی نمی‌کردن (که اشتباهه). بگو چرا باید زندگی می‌کردن. این همه نوشتی و هنوز یک جمله نگفتی چرا باید به شرایطی که «عادی» می‌نامی برگردن. فقط می‌گی چرا غم دارن. بیا بگو مسیر طی شده کدوم شخصیت چه ایرادی داره. بگو مشکلات شخصیت‌ها الکی بوده که نمی‌تونستن «غم نداشته باشن»؟

    اصلاً از کِی نشون دادن شخصیت‌های بدبخت به‌همراه شخصیت‌های خوشبخت معیار سنجش اثر شده؟ احمقانه‌ست، ولی باشه می‌گم، شخصیت می‌خوای که حالش خوب بوده. دوقلوهای فصل ۱ «زندگی نرمال» دارن. اِیمی زندگی نرمال داره. مت اکثر اوقات حالش خوبه. مری فکر می‌کنم شخصیت نزدیکیه به چیزی که از «نرمال» مدنظرته. جیل تو فصل ۲ حالش خوبه و فصل ۳ خیلی بهتر هم شده. تام حالش از نقطه‌ی شروع سریال تا پایان بسیار بهتر می‌شه. مایکل. جان، که حتی قبل از واقعه هم وضعش بد بود فصل ۳ با لاری به آرامش می‌رسه. خود لاری، رسماً عضو یه فرقه شده بود و همه‌چیز رو تموم شده می‌دونست. ولی تونست به زندگی برگرده. و تو دنبال یه شخصیتی که زندگیش بهتر شده باشه
    از خودم بدم اومد برای همچین انتقادی جواب نوشتم. و همچین چرندی نوشتم

  11. 12 کاربرِ زیر از Mia_3D بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  12. #96
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    ارسال ها
    220
    سپاس
    552
    از این کاربر 1,503 بار در 225 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : The Leftovers |سریالی جدید از خالق Lost [بحث و معرفی]

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mia_3D نمایش پست ها
    زندگی نرمال دیگه چیه؟! زندگی رو اینقدر صفر و یکی می‌دونی؟ حال انسان یا خوبه یا بد؟ افرادی که زندگی خوبی دارن دیگه هیچوقت نباید «غم داشته باشن»؟ زندگی همینه، شخصیت‌های سریال‌ هم چندوجهی هستن و بالا و پایین دارن. صابر یه مثال از کوین و نورا و سکسشون تو دستشویی زد. اونجا نورا ناراحته؟ یا مواقعی که با لی‌لی وقت می‌گذرونه، حالش بده؟ زندگی هیچ‌وقت صفر یا یک نیست

    هی می‌گی زندگی نمی‌کردن (که اشتباهه). بگو چرا باید زندگی می‌کردن. این همه نوشتی و هنوز یک جمله نگفتی چرا باید به شرایطی که «عادی» می‌نامی برگردن. فقط می‌گی چرا غم دارن. بیا بگو مسیر طی شده کدوم شخصیت چه ایرادی داره. بگو مشکلات شخصیت‌ها الکی بوده که نمی‌تونستن «غم نداشته باشن»؟

    اصلاً از کِی نشون دادن شخصیت‌های بدبخت به‌همراه شخصیت‌های خوشبخت معیار سنجش اثر شده؟ احمقانه‌ست، ولی باشه می‌گم، شخصیت می‌خوای که حالش خوب بوده. دوقلوهای فصل ۱ «زندگی نرمال» دارن. اِیمی زندگی نرمال داره. مت اکثر اوقات حالش خوبه. مری فکر می‌کنم شخصیت نزدیکیه به چیزی که از «نرمال» مدنظرته. جیل تو فصل ۲ حالش خوبه و فصل ۳ خیلی بهتر هم شده. تام حالش از نقطه‌ی شروع سریال تا پایان بسیار بهتر می‌شه. مایکل. جان، که حتی قبل از واقعه هم وضعش بد بود فصل ۳ با لاری به آرامش می‌رسه. خود لاری، رسماً عضو یه فرقه شده بود و همه‌چیز رو تموم شده می‌دونست. ولی تونست به زندگی برگرده. و تو دنبال یه شخصیتی که زندگیش بهتر شده باشه
    از خودم بدم اومد برای همچین انتقادی جواب نوشتم. و همچین چرندی نوشتم
    دقیقا روی نقاط قوت سریال دارن ایراد می گیرند و چون با سریال ارتباط برقرار نکردن فضای سریال را با منطق سریال برکینگ بد مقایسه می کنند( این سریال در منطق خودش بسیار قوی ظاهر شده) ولی توجه ندارند احساس قدرتمند افسردگی و غم در یک فضای واقعی انسانها را سالها گرفتار خودش می کنه و گاهی تا اخر عمر التیام پیدا نمی کنه( همین افراد را می تونه تو جامعه به وفور ببینیم ) حالا بماند این حس به خاطر اتفاق رخ داده در یک جامعه جهانی تو این سریال هزاران مرتبه قوی تر است( همون قسمت اول غیب شدن ناگهانی و قطع شدن صدای گریه نوزاد مگر می شه این مادر به زندگی عادی برگرده) تعجب می کنم این سریال با بازی فوق العاده بازیگراش این حس را به بینندگان تزریق می کنه و مثلا بیینده با تمام وجود احساس نورا و غم بزرگش را درک و ارتباط برقرار می کنه نمی دونم چه جوری می شه به این سریالی که با این قدرت ساخته شده بشه گفت مزخرف ؟ انگار داری پایینتر از سریال های تینیجری درجه بندی می کنی. من قبول دارم شاید باشند کسایی که از سریال اصلا خوششان نیاید مثل کسایی که از برکینگ بد یا فیلمهای بزرگ خوششان نمیاد و امتیاز 1 می دهند( ولی این باعث نمی شه برکینگ بد از رتبه 1 سریال ها بیاد پایین) ولی حمله به نقاط قوت سریال تعجب داره.
    نقطه تعجب دیگر ارتباط برقرار نکردن با سریاله چون فضای سنگینی نداره و داستانش خسته کننده که نیست، بیشتر بیینده را جذب می کنه( برعکس بعضی سریال های خوب اچ بی او)

  13. 11 کاربرِ زیر از ali_n540 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  14. #97
    Smoke WeeD EvEryDaY
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    محل سکونت
    021
    ارسال ها
    1,050
    سپاس
    1,910
    از این کاربر 13,622 بار در 1,063 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : The Leftovers |سریالی جدید از خالق Lost [بحث و معرفی]

    مقدمه :

    وقتی برای اولین بار Blow-up آنجلو آنتونیونی رو دیدم فیلم که تموم شد انگار وسط غذا خوردنت تو رستوران گارسون بیاد خیلی آروم انگار که کاره منطقی میکنه ظرف غذات ور داره ببره... دقیقا انتهای این فیلم این حس رو داشت برای من... فکر نمیکردم به دقایق پایانی نزدیک شده فیلم که یهو تیتراژ آخر اومد

    یکی از هم دانشگاهیام که عکاس هم بود و هر ازگاهی حین چایی و سیگار باهم صحبت فیلم داشتیم براش تعریف کردم که اَه این چی بود... و اون از یک منظر دیگه این فیلم رو برام "تشریح کرد" داستان همون بود ولی "از اون زاویه ای که باید" من فیلم رو ندیده بودم



    این قضیه نمودش تو سریال پر رنگ تره چرا که یه قضیه دو سه ساعت نیست و با حداقل 30 - 40 اپیزود طرفیم هیچ موقع قرار نیست "منطق بریکینگ بد" تو "leftovers" برقرار باشه (با اینکه زمین تا آسمون فرق دارن) همونطور که تو دسته سریال های survival واکینگ دد اولاش داشت منو نا اُمید میکرد اونم بخاطر "کاراکتر ریک گریمز" اعصابمو ریخته بود بهم با اون ایدئولوژی بچه مثبتانش ولی به مرور دیدم این کاراکتر "پرداخت بهش داره بلوغ پیدا میکنه" و همسوی با لیدر شدنش تو خط داستانی پیش میره خوشم اوومد و دیگه یه ضرب ادامش دادم.


    "سوگ" تو leftovers و واکینگ دد وجه اشتراک با این تفاوت که کاراکترهای سریال اول نمیدونن چیشده! ولی کاراکترهای سریال دوم میدونن که تموم فلانی مرد! هر دو به سوگ هستن و اتفاقا امثال نورا و کوین شرایط براشون سخت تره چون پا در هوان نه مطمئنن که خانوادشونو از دست دادن نه میدونن که هنوز زنده ان ولی خوب چه باید کرد؟ زندگی عین جریان آب یا همسوش حرکت میکنی یا درجا میزنی و ثابت می مونی و غرق میشی (عین همون خل و چلای لباس سفید پوشی که خفه خون گرفته بودن و فکر میکردن دارن تلاش میکنن)


    و در مورد انتهای داستان "زاویه دید شما" برای شما تعرفی از پایان خواهد داشت عین همون که هیچ وقت نفهمیدیم چیشد یهو نصف ملت نیست شدن! نه علتی براش اوومد نه چیزی هیچی تو این سریال "هر بیننده متناسب با عقاید خودش برداشت میکنه" اگر توجه کنید "معیارهای شرعی و عرفی و اخلاقی و انسانی" خیلی تو این سریال زیره ذربینه - یه سری با سکوت واکنش میدن یه کشیش فک میکنه زجر ببینه در درگاه الهی کار راه میوفته - یکی دنبال دلیل علمیه - وووو






  15. 12 کاربرِ زیر از Luca Brasi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  16. #98
    There's no tyrant like a brain
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    محل سکونت
    تهران
    ارسال ها
    804
    سپاس
    9,058
    از این کاربر 18,350 بار در 1,172 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : The Leftovers |سریالی جدید از خالق Lost [بحث و معرفی]

    حس میکنم بهتر باشه از شما خواهش کنم کمی از جزئیات سریال و داستان جدا بشید و دید کلی تری نسبت به سریال داشته باشید. به نظر من سریال از ابتدا تا انتها در مورد غم و اندوه در یک دنیای غیرعادی است و تلاشی که انسان ها میکنن تا نظم و یکپارچگی رو به دنیای خودشون برگردونن. به یک دلیل ساده، این ذات ما آدم هاست، ژنتیک ماست، ذهن ماست که تلاش میکنه تا برای دفاع از خودش در برابر ناملایمات با دستکاری خاطرات، ساخت fake memory، یا دور کردن شما از به یاد آوری گذشته، از خودش و در واقع از شما محافظت کنه.


    این دور شدن از غم و اندوه برای هرکسی متفاوت هست، برای کسی ورزش، برای فردی سیگار، برای کسی ملحق شدن به گروه (کالت)، برای دیگری پرخوری، برای دیگری دین یا خدا و همینطور ادامه خواهد داشت تا هر انسانی از طریقی که جز خودآگاه یا ناخودآگاهش هست به یک زندگی نرمال، یا حداقل آن زندگی که در اون زجر نمیکشیده، غم نداشته و غصه نمیخورده برگرده.


    حال اگه کمی عقب برگردید و از فصل اول یک خرده اتفاقاتی رو به یاد بیارید خاطرتون خواهد آمد که کوین کسی بود که سعی داشت کنترل رو به دست بگیره. کنترل امور، کنترل شهر، کنترل بر روی بقیه و کنترل بر روی ذهن. و دقیقا اینجا مرز فروپاشی هست، شما نمیتونید بر ذهن خودتون غلبه کنید، نمیتونید تلاش کنید تا ذهن رو وارد بازی کنید که فکر میکنید در اون می تونید پیروز بشید. ذهن همیشه از خودآگاه شما جلوتره و شاید کفاره مبارزه با ذهن، دیوانگی کوین بود. میخواهید بر ذهن خودتون غلبه کنید، از اون جلو بزنید و یک میانبر برای مشکلات روحی پیدا کنید؟ نمی تونید. ذهن یک دنیای خیالی برای شما ایجاد میکنه که بهش دیوانگی میگن، دیدن تصاویر و شنیدن صداهایی که دیگران نمی شنوند و ذهن اون رو فقط برای شما خلق کرده، چرا؟ تا باز از هم شما در برابر شکستی که دربرابر ذهن خودتون قراره بخورید محافظت کنه. دنیای خیالی که ذهن شما ساخته تا پاسخ سوال هایی که پاسخی براش ندارید در اون وجود داره. دنیایی که در اون قدرتی دارید که دیگران ندارند، دنیایی که در اون شما فرد برگزیده هستید، یک سوپرقهرمان هستید یا هرچیزی که باعث میشه از دنیای واقعی جدا بشید.

    به قسمتی برگردید که هرکدوم از ما میخواد تا دنیای اطرافش رو در کنترل خودش بگیره. یک عمل کاملاً طبیعی، انسانی و بالفطره. وقتی دنیای اطراف شما از حالت نرمال خارج میشه و بقای شما به خطر می افته تمامی معادلات ذهنی و رفتاری شما به هم میریزه. چیزی که خیلی به اون خوی حیوانی میگن، اما در واقع طبیعت شماست. ما انسان ها، انسان های حال حاضر، انسان های کنونی، نواده انسان های اولیه ای هستیم که به حیوانی ترین شکل ممکن تونستن در جنگ بقا پیروز بشن. پس تا اینجا اونقدری جلو هستیم که نتونیم این خوی درنده رو از خودمون جدا کنیم. چیزی به نام تمدن، روستا، شهر و زندگی اجتماعی باعث میشه تا ما با بالارفتن از هرم مازلو بیشتر به قسمت اجتماعی ذهن و رفتارمون اهمیت بدیم. اما هرگونه اتفاق غیر منتظره، بلای طبیعی، رخداد غیر منطقی و فشار اجتماعی زیاد ما رو برمیگردونه به رفتارهای اولیه پدربزرگ های خودمون.

    اتفاق غیرمنطقی و عجیبی که در این سریال می افته و باعث ناپدید شدن دو درصد از مردم دنیا میشه یک تریگری هست که ساختار ذهنی و اجتماعی و رفتاری تمام آدم ها رو به هم میریزه. بعضی ها میتونن دوباره به این ساختار برگردن و بعضی ها نمی تونن. دقت کنید به فردی که لوری تلاش داشت تا به زندگی عادی برگردونه، در فصل دوم اگر اشتباه نکنم. با دور کردنش از کالت. قسمتی که لوری و پسرش در مورد ذات اون کالت صحبت میکردن بسیار عالی بود. کاری که لوری به عنوان روانشناس کرد این بود که تونست کالت رو از دنیای اون زن پاک کنه و اون رو برگردونه پیش شوهر و بچه اش. خاطرتون هست موقع رانندگی در اتوبان اون زن چیکار کرد؟ فکر میکنید مشکل کجا بود؟ لوری تونست کالت رو پاک کنه، اما نتونست اون قسمت خالی ذهن زن رو دوباره پر کنه، دوباره سازمان بده و دوباره از نو بسازه. و اونجاست که ذهن به فروپاشی کامل میرسه وقتی دیگه نمیتونه چیزی خلق کنه تا از تو محافظت کنه. وقتی ذهن فردی رو از مذهب پاک میکنید باید مراقب باشید چی جاش میذارید، وگرنه تمام نگه دارنده های ذهنی فرد به دنیا و ساختاری منظمی که پیرامونش هست از بین میره و ذهن فرو می پاشه. دنیای که یک فرد با مذهب برای خودش میسازه میتونه همون ساختار محافظتی ذهن در برابر درد و غمی باشه که فرد با خودش حمل می کنه. شاید غم از دست دادن یک فرد یا غم بی هدف بودن دنیا، یا ذهنی که نمیتونه بفهمه اگر دنیا علت و پایانی نداره چرا پس باید دنیایی وجود داشته باشه. همه افراد برای خودشون به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه ساختاری برای دنیای پیرامون خودشون می سازنن که نابود شدن اون ساختار عواقب غیر منتظره ای داره.

    چیزی که در فصل سوم می بینیم و اشاره به یک نقطه اشتراک تمامی مذاهب: دنیای پس از مرگ. چیزی که برای بیشتر افراد در واقع علت و چرایی و معنی زندگی است.

    ساده است. آدم ها در زندگی درد میکشند، مریضی جسمی دارن، غذای کافی ندارن، عدالتی نمی بینن، درک نمیکنن که چرا با تلاش بیشتر نمیتونن موفق بشن اما، اما دنیایی براشون بعد از مرگ وجود داره که در اون به تمام چیزهای نداشته میرسن، اینطوری تمامی اتفاقات زندگی براشون معنا دار خواهد شد، تمامی درد ها رو تحمل میکنن و دیگر از ثروتمندان متنفر نخواهند بود. دیگر از سرطان گرفتن بچه شون غم نخواهند خورد و وقتی پدر، مادر و یا فرزندشون رو از دست بدن شالوده ذهنی شون از هم نمی پاشه. دین ساختاری است برای محافظت از ذهن در برابر غم دنیا.

    دین، مذهب، کالت، اتفاقات غیر منتظره، غم و اندوه شالوده اصلی سریال هست، چرا جوابی بهش داده نمیشه؟ چون جوابی نیست. شما هیچ وقت نمیتونید عدم رو درک کنید، چون ذهن شما تجربه ای از عدم نداره، ذهن شما همیشه وجود داشته و وقتی دیگه وجود نداشته باشه به عدم میرسه و چون وجود نداره نمیتونه تجربه عدم وجود رو به دیگران منتقل کنه. مرگ پایان همه چیزه. پایان بازی ذهن و زندگی. اما این شمائید که چگونگی زندگی خودتون رو تعیین میکنید و این حرف اصلی سریال هست، شخصیت هایی متفاوت که کاملا ساخته و پرداخته میشن تا انواع تجربه زندگی در مقابل چنین بیهودگی، مرگ، غم و بی نظمی رو ببینید و شاید خودتون انتخاب کنید کدوم تجربه رو برای زندگی خودتون میخواهید.



  17. 22 کاربرِ زیر از Mikado بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  18. #99
    Yo .... Miste White
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل سکونت
    قزوین
    ارسال ها
    2,739
    سپاس
    32,999
    از این کاربر 45,665 بار در 2,812 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : The Leftovers |سریالی جدید از خالق Lost [بحث و معرفی]

    دیمن لیندلف:
    The Lost Daughter تمام آن چیزی است که The Leftovers آرزویش را داشت. این فیلم عمیق و زیباست و مهم‌تر از همه، صادقانه است. نویسندگی حیرت‌آور، اجراها ورای تصور و کارگردانی باظرافت است.

  19. 20 کاربرِ زیر از Raylan Givens بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 
صفحه 10 از 10 اولیناولین ... 8910

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.