◀زخم ها زد راه بر جانم ولی ❂ زخمِ عشق آورده تا کوی ـَت مرا▶

[wlh]

*** کمی آن طرف تر دنیایی است سرتاسر زخم، دنیایی که آدام اسمیت ها بردگی مدرن را در آن به بشر هدیه دادند، چرا که آنان نیز به طبقات همین دنیا تعلق داشتند به دنبال بهره کشی از دیگران بودند، به دنبال دیکته کردن همه چیز بر همه کس. کثافتی که تجارت خوانندش ولی برایشان به صرفه نیست بگویند بهره کشی از همنوعِ فرودست و سیر کردن شکم فرادستان.شاید اینجا هم خبری از این دست نباشد ولی مگر نمی گفتند؟*** " آزموده را آزمودن خطاست" دوست داشتم با داستان تقابل ویکی پدیا و دانشنامه مایکروسافت شروع کنم از لینوکس بگویم برایت و از سازمان های ناسودبر، ولی چه سود در هر کدام از این ها رخنه ای به موازات زمان پیش آمده و از همان چماقی خواهی ساخت و بر سر منطقم فرود خواهی آورد، نه اینکه نخواهی به استدلال اولیه جریان آزاد اطلاعات و دسترسی همگانی فکر کنی نه، دوست نداری حرفت دو تا شود. در همان راهی بوده ای که من ابتدایش هستم به انتها رسیدی و پوچی انتهایش را دیدی در حالی که اشتباه کردی پوچی نبوده، شکست نبوده، تباهی نبوده بلکه تنها آن چیزی که انتظار داشتی باشد نبوده، حال اولین فکری که به ذهنت رسیده تباه بودن راه بوده نه انتظارات خودت، البته تقصیر تو نیست تو هم انسانی تو هم بزرگ شده ای، تو هم دغدغه های دیگری داری که شاید این صحبت ها به نظرت مضحک جلوه کند، حق هم داری چه کسی با این وضعیت ..... به فکر ناسودبری است. پستی می دهی در سایتی که بمانند زالو خون مردم را می مکد و اندکی از بهای خونی را که از هم نوعت کشیده به تو می دهد، به ازای پستی که فرستادی، فیلمی که نقد کردی، مطلبی که هزار لایک خورد، پیجی که هزاران بازدید داشته تا بخود بیایی میخواهی مستقل شوی برای دیگران کار نکنی با اسم و رسم خودت بروی و دنیا را در مشتت بگیری، صفحه ای میسازی، پروفایلی ولی اینبار زالویی دیگر در زنجیره اقتصاد سود محور به سراغت می آید که حتی از رئیس قبلی هم زالو صفت تر است، صفحات شرط بندی، اینبار با سمبه پر زورتر به دیدارت آمده اند و قراردادی با تو می بندند و از منفعت قلم ات روزگاری که بد نیست را بهتر می گذرانی... در این روزها که همه چی بوی مرگ گرفته به جای آنکه کمی به فلسفه و لحظه ای بودن زندگی فکر کنیم بی اختیار به دلیل نوع زندگی ای که بر ما تحمیل شده مدام به فکر پول، سود، بورس، منفعت می افتیم، نمی دانیم تمام اینها در واقع معادل بهر کشی از غیر است و ما هم خرده جنایت های ناآگاهانه خود را انجام می دهیم، فقط اطلاعی از زنجیره اتفاقات جبری نداریم، پس خودمان را تبرئه می کنیم و کانسپتی خیالی که نامش را گناه کرده اند، را به گردن دیگران می اندازیم. حقیقت شاید متوجه نشوید چه می گویم ولی بدانید فروم های ناسودبر از فعالیت کاربران، عمر کمی دارند نیاز به مثال زدن ندارد خودتان بیشتر از من عضوشان بوده اید و زوال تک به تک شان را دیده اید یا شنیده اید، اینکه پلتفرم انجمن قدیمی است، درست است ولی چه کسی اهمیت می دهد، اینکه محتواهای ترجمه ای انجمن به سمت سلیقه مترجم سوق پیدا کرده چه اهمیتی دارد، تعداد کاربران کمتر شده چه؟ این هم ماه عسل رخت بربستن تولید کنندگان محتوا از اینجا و دیگر جاها به قصد عزیمت به پلتفرم های شیک خودشان است، از آن هم ناامید می شوند رو به موجزی سخن می آورند و به پلتفرم های غیر متنی چنگ می زنند ولی اجازه دهید بگویم بهترین کاری که بعضی از دوستان این انجمن انجام داده اند کاری بوده که مجانی و از سر ذوق و عشق به اتمسفر انجمن انجام داده اند. نوبه به نوبه افراد زیادی در اینجا فعالیت داشته اند و موفق در جذب نظرات یا نا موفق، حیات اینجا هیچوقت به خطر نیافتاده است، شاید در روزگار حضیض ـمان به سر ببریم ولی هنوز هستیم و این مصداق آهسته و پیوسته رفتن است. شاید اگر کمی به سازمان های ناسودبر توجه کنیم و بخوانیم در مورد آن ها بتوانیم رمز موفقیتشان را بفهمیم، به نظر من که چیزی نیست جز دوستی، هدفی غیر تجاری مبتنی بر مفهوم جریان آزاد اطلاعات و مهم تر از همه برنامه ریزی. نمی خواهم داغ گزافه گویی در مورد قیاس انجمن با سازمان های ناسودبر بر پیشانیم بخورد ولی حداقل به خودم اجازه می دهم فعالیت های ناسودبر بنامم ـشان. دلـــــنوشته من به دوســــــــتانی که بر ذات فعالیت های مجانی و کم اهمیت ما نقـــــــدی دارند باشــــد که اثـــــری افتد

نظر شما چیست؟ لطفا در نظر سنجی .:انتخاب چند گانه:. شرکت کنید