Dexter | بحث اپیزودیک | فصل هشتم، اپیزود دوازدهم (پایان سریال)

[Joey]

Season 8, Episode 12: "Remember the Monsters?" فصل هشتم، قسمت دوازدهم: "هیولاها رو یادته؟" تاریخ پخش: 22 سپتامبر 2013 خلاصه ی داستان: به دلیل حضور "الوی" در فرودگاه، دکستر و هانا در نهایت موفق به پرواز نمی شوند. دب به بیمارستان منتقل می شود و متیوس با دکستر تماس گرفته و موضوع را به او اطلاع می دهد. قرار می شود هانا همراه هریسون به وسیله ی اتوبوس، میامی را ترک کرده و دکستر بعدا به آن ها ملحق شود. "سکـسون" خود را به بیمارستانی که دب در آن بستری است می رساند و با دکستر روبرو می شود. سکـسون اسلحه ش را به سمت دکس بالا می آورد، ولی باتیستا و نیروهای پلیس از پشت سر او را غافلگیر کرده و بازداشت می کنند. دب پس از عمل دچار یک سکته ی مغزی شدید شده که باعث می شود برای همیشه توانایی فکری و حرکتی خود را از دست دهد. "الوی" موفق می شود هانا و هریسون را در اتوبوس پیدا کند، اما هانا با زدن یک سرنگ M99 به پای او، موفق به فرار می شود. دکستر به بهانه ی گرفتن تستی روی "سکـسون" وارد بازداشتگاه می شود. دکس خودکاری روی میز می گذارد و به سکـسون می گوید آمده ام با این خودکار تو را بکشم. سکـسون خودکار را برداشته و به شانه ی دکس فرو می کند، دکس بلافاصله خودکار را بیرون کشیده و به شاهرگ سکـسون فرو کرده و او را می کشد. در اتاق بازجویی باتیستا، کوئن و دکستر فیلم لحظه ی کشته شدن سکـسون را بازبینی می کنند. پرونده دفاع از خود تلقی شده و بسته می شود. دکس در مونولوگی اظهار می کند همیشه می خواسته مثل بقیه عادی باشد و همانند آن ها احساس کند، ولی حالا با اتفاقاتی که افتاده، تنها می خواهد این روند را متوقف کند. دکستر به بالین دب در بیمارستان می رود و به او که در کما به سر می برد، می گوید اگر می توانستم همه چیز را تغییر میدادم، ولی نمی توانم تو را در این وضعیت رها کنم. دکس دستگاه اکسیژن رسانی به دب را قطع می کند و ...

[zzzbj]

من تو يه تاپيك ديه هم اينو گفتم يجورايي داستان سريال ـو باز گذاشتن تا اگه شوتايم نتونه تو 3-4سال آينده سريالي با اينهمه حجم مخاطب جايگزين كنه بازم به دكستر متوصل بشن كه اصلا دوست ندارم اين اتفاق بيافته اكثر سريالها و فيلمهايي كه از داستانهاي كميك بوك ـي ساخته ميشن چون يجورايي هيچوقت پايان ندارن (عرض كردم اكثرشون نه همه)

[R3ZA]

تیکه مردن دبرا منو یاد یه قسمت از فصل 3 میندازه که کامیلا (که تو بایگانی کار میکرد) به خاطر سرطان تو بیمارستان بستری بود و حالش خیلی بد بود. دبرا و دکس در این مورد صحبت میکردن که دبرا به دکس گفت اگه من هم تو یه همچین شرایطی بودم منو بکش و اگه تو اینجوری بودی من یا یه بالش میزارم رو سرت خفت میکنم یا سیمها رو جدا میکنم

[amirali0098]

به نظر من سريال ميخواست اينو بگه كه افراد نميتونن شخصيت خودشونو تغيير بدن.و ميخواست سريال اينو بگه كه مثل يه سياستمدار كه باعث ميشه خانواده اش هميشه در خطر باشن بهترين راه مراقبت دوري از آنهاست.

[amin47]

سلام دوستان ، من امروز به یک نکته ای دقت کردم حالا نمی دونم درسته یا نه ولی به نظر در دقیقه ی 51:59 ، سمت راست تصویر عدد 9 ظاهر می شه که اشاره به فصل بعد داره.

مشاهده محتوا اسپویلر

Amin Aliari

[رها]

5 واقعا ضعیف بود.

[babibell]

افسانه دکستر هم تموم شد... یعنی امیدوارم تموم شده باشه!
همین! حرفی واسه گفتن ندارم.

[amirroya]

با این نوع پایان خیلی از طرفدارای این سریال منتظر ادامه خواهند بود از طرفی طرفدارای این سریال احتمالا زیاد احساسی نبودن بنابر این نباید به این صورت اونو تموم میکردن ، طوری که هم خیلی احساسی تموم شد اونم با نشون دادن سکانسای قبلی سریال در مورد تولد پسر دکستر ، این کار اشک طرفدارای دب رو درآورد هم دکستر زنده موند کاش اون سکانس آخر پخش نمیشد اینجوری تو خماری میمونیم
در پایان از تمامی کشائی که تو این سایت کمک کردن تا ما بتونیم این سریال رو به بهترین نحو ببینیم ممنونم دستتون درد نکنه و خسته نباشید

[akamian]

بعد ار مرگ ریتا که گریم گرفت این دومین بار بود برای دب در کل با این سریال خاطره ی قشنگی ساختیم.

اضافه شده در : 3 minutes

اون اهنگ عم انگیز تو قایق واقعا ادمو دگرگون میکنه

[elibanoo]

با قسمت آهنگ زمینه صحنه قایق موافقم .من عاشق این آهنگم .البته من عاشق همه ی آهنگ های زمینه ی این سریالم .همشونم دانلود کردم در کل فصل آخر با رمانتیک شدن دکستر در مورد هانا (ایش) کلی نا امید شدم از این سریال .دوست نداشتم با این خاطره ی بد از دکستر خداحافظی کنم .طوری که با وجود اینکه از طرفدارای پرو پا قرص سریال دکستر بودم ولی دلم نمیومد قسمت آخرشو ببینم نه به خاطر اینکه بترسم که آخرشه ،بلکه به خاطر اینکه با این روال نا امید کننده ای که پیدا کرده بود قسمت آخر خداحافظیش از همه نا امید کننده تر باشه ..خلاصه با چند هفته تاخیر بالاخره خودمو راضی کردم ببینم و سعی کردم انتظارات خودمو پایین بیارم .ولی خداییش وقتی قسمت آخر و دیدم هم گریه کردم و هم از تصمیم نهایی دکستر تا حدی خوشحال شدم...یه جورایی انگار دبرا آخر وابستگی هاش بود و با خداحافظی از دبرا از بقیه ی وابستگی های احساسیش هم خداحافظی کرد و اینکه تصمیم گرفت طریقه ی خداحافظی با دبرا رو هم خودش رقم بزنه خیلی خفن احساسی بود کلی گریه گردم...در کل راضی هستم ...بازم میگم خدا لعنت کنه باعث و بانی ضایع شدن فصل 8 رو (هانا!)

[HAMID13]

پایان دکستر
سریال بسیار زیبایی بود مرگ دب واقعا ناراحتم کرد انتظار مرگ دکستر رو داشتم ولی دب نه
فقط میتونم بگم خیلی خیلی عالی بود و تعریف هایی که ازین سریال شنیده بودم کاملا درست بود
پایان جالبی هم داشت و تو خاطرم موند