The Big Bang Theory | بحث اپیزودیک | فصلِ هفتم، قسمتِ اول و دوم

[FarboƉ]

Season 7 , Episode 1 & 2 | The Hofstadter Insufficiency & The Deception Verification

فصل هفتم ، قسمت اول و دوم | کمبود هافستدر و تأیید نیرنگ

تاریخ پخش : 27 سپتامبر 2013 ( 5 مهر 1392 )

خلاصه داستان اين قسمت : در قسمت اول میبینیم که نبودن لئونارد روی پنی و شلدون تأثیر گذاشته، ولی خود لئونارد داره از زندگیش لذت میبره. در قسمت دوم هم استروژنی که وارد بدن هاوارد شده باعث شده رفتار های عجیبی رو از خودش نشون بده.

[Sham!m]

مدت ها بود نخندیده بودم پای یه سریال کمدی! یادم رفته بود سریال کمدی خنده داره!
منم 9 میدم.

[Shayea]

قسمت اول خیلی خوب نبود ولی قسمت دو عالـــــــــــی بود !!

هاوارد خیلی باحال بود !!
اصلا هنوز یادش میوفتم میمیرم از خنده ..

یاد چندلر افتادم که گریه نمیکرد ولی از یه قسمت یهو احساساتی شد و همش بیخودی میزد زیر گریه !!

اون صحنه ای که با راج بود و هردو لخت شده بودند و بالا پایین میپریدند وای خدا !!

میگفت : I'm Definitely Up a Cup size


مخصوصا تیکه ی آخر که گریه میکرد !
از خنده کف زمین خوابیده بودم !!

!! This man held my breast the other day And I love him for it


کاش هاوارد همیشه همینطور میموند !

[FarboƉ]

هر دو قسمت خوب بودند، ولی قسمت اول یه چیز دیگه بود... خیلی حال کردم با قسمت اول. صحنه ی محشر هم کم نداشت، ولی عاشق صحنه های لئونارد توی اون کشتیه بودم.

هاوارد و راج هم باحال بودند.

10 میدم، بازگشت خیلی خوبی بود واسه سریال

[legendary]

چند ماهی بود سریال کمدی نمیومد کف کرده بودم

بعد از این صحنه روحم شاد شد

http://www.8pic.ir/images/95153732113398385929.jpg

[kavehmj]

قشنگ ترین صحنه قسمت 1 که همون رقص لئونارد بود. همه اعضا هم انگاری با این موضوع موافقن.
صحنه بعدی هم قصه ی پنگوئن های راج که داشت واسه مسئول نیروی انسانی دانشگاه تعریف می کرد عالی بود. واقعا شخصیت راج خیلی جالبه.

قسمت 2 هم به نظرم آخر که پنی کوپن رو به هاوارد می ده عالی بود.

بازگشت خوبی رو سریال تا به الان داشته.

[Headache]

تو قسمت اول یه سری شوخی ها تکراری بود اما بعضی جاهاش واقعا خنده رو کشوند رو صورت اخمویه من (:
اون قسمت که گفت لبخند لوسی رو، روی این کلوچه نمیبینی عالی بود حرکتش، جواب دادن های راج، خلاصه که 9 کمتر حقش نیست.

[Headache]

وااای
قسمت دوم معرکه بود! من یه مدت یه کپسولی مصرف میکردم(نه اینکه فکر کنید روانی چیزی بودم D: ) کلا، بعد یکی از عوارض ترک این دارو زودرنجی و نازک نارنجی شدن بود، یه بار یادمه سر سفره داداشم بهم گفت اون پارچ آبو بده من.. بعد قشنگ اشک تو چشام جمع شد! لحن گفتنش یه جورایی تحقیر آمیز بود آخه! P:
آقا این قسمت 10! برا من کلی خاطره خنده دار زنده کرد