اگر اپیزود 1 این سریال رو ندیدید این پُست رو نخونید چون حاوی اسپویل هست
خوب پیرو پُست قبلی شروع کردیم به دیدن این سریال...
واسه ماهائی که تو هر ژانری اولین انتخابمون "سریال های آمرکایی" هست , ارتباط برقرار گردن با سریال های دیگه(اروپائی) بخصوص انگلیسی کاری بَس دشوارِ
چون علاوه بر تفاوت فرهنگ , یه تِمِ خاصی داره کاراشون , بهمین خاطر این سبک سریال ها باب میل هرکسی نیست(بر خلاف سریال های آمریکائی که همیشه
یه سری اِلمانِ مخاطب پسند داره که حداقل نصف تماشاگر هارو جذب کنه اون اولش) پیکی بلایندرز جزء سریال های استثنائیِ انگلیسی هست , استثنائی از این
جهت که وقتی اپیزود 1 فصل 1 رو تموم کنید نمیتونید تا کُل فصل تموم نشده چشم رو هم بزارید! این سریال از هر جهتی که فکر کنید حداقل معیار رو داره برای جذبِ
مخاطب! از شخصیت پردازی ها بگیرید تا نوع روایت داستان و طراحی صحنه و میزانسنبندی(که مورد چهارم فوق العاده کار شده) , نمونه ی آمریکائی این سریال(از بُعد
گنگستری بودن منظورمِ) امپراتوری بوردواک هست , اما ظرافت موجود تو بار دراماتیک قصه(چه تو روایت داستان چه اکشن و ری اکشن کرکتر ها) اصلا قابل قیاس با
سریال امپراتوری بوردواک نیست! این مثال فقط برای این زده شد تا به عمق عالی بودن این سریال پِی ببرید
, بلحاظ فنی هم این سریال در حده "واقعا عالی"
عمل کرده برای نمونه : بهترین حرکتی که میشد برای برداشت یک سکانس کُشتن انجام داد
یک کلوز آپ
یک لانگ شات
باز هم یک کلوزآپ
و در نهایت
بنگ! حالا سوژه ی اصلی
(توماس شلبی) داره آروم آروم دور میشه و میره و در همین حین یک موسیقی محزون در پس زمینه ی داستان
در حال پخشِ! با توجه به رابطه ای که توماس و دنی داشتن توقع نداشتیم که توماس دنی رو برای یه قتل خیلی ساده بکشه...اما نویسنده برای این
قسمت از داستان هم فکری کرده! همونطور که میبینیم اون اتفاق کاملا صحنه سازی بود طوری پرداخت شده بود که ذره ای مخاطب شک نمیکرد اما
دقایقی بعد... بنگـــــــــــــــ! میبینیم که رو دست خوردیم...
دیالوگ های سریال هم که دیگه جای خود داره! فقط بسنده میکنم به این پلان :
توماس : تو یه زن خراب هستی؟ (خطاب به گریس)
گریس(مردد فقط نگاه میکنه)
توماس: اگه نه , پَس متعلق به اینجا نیستی...
در کُل از همین اپیزود 1 معلومه که از اون سریالای ننه بابادارِ!!