Peaky Blinders : بحث و تبادل نظر پیرامون فصل ششم

[yaser63]

در این تاپیک می‌توانید پیرامون فصل ششم و پایانی مجموعه Peaky Blinders که پخش آن از شبکه B|B|C One از بیست و هفتم فوریه 2022 (هشتم اسفند1400 ) آغاز می شود بحث و گفتگو بفرمایید. لطفا اگر می‌خواهید در مورد قسمت خاصی بحث کنید، در ابتدا عنوان قسمت موردنظرتان را بیان کنید تا دیگران متوجه بحث شما بشوند، و از اسپویل شدن مطلب برای دوستانی که هنوز قسمت مورد نظر را ندیده اند، جلوگیری شود. در موارد ضروری استفاده از تگ اسپویلر را نیز مد نظر قرار دهید.

[sarkhail]

قسمت اول

شروع این فصل رو دوست داشتم. تامی از گل و لای شروع کرده و خدا میدونه که این بار تا کجا میخواد پیش بره؛ اونم وقتی که برمیگرده میگه برای من محدودیتی وجود نداره. همین جمله رعشه به تن و جون آدم میندازه. تغییرات بعد از چهار سال زیاد بوده و باید یکی دو تا قسمت دیگه ببینیم تا بشه کامل تر نظر داد.

به نظرم به بهترین وجه ممکن مرگ ناکام lمک کوری رو جمع و جور کردن. حس می کنم قشنگ بابت این موضوع فیلمنامه این فصل رو شخم زدن و از نو نوشتن. به شدت هم دوست دارم که اون فیلمنامه اوریجینال با حضور پالی رو بخونم. آیدا خودش تکذیب میکنه و میگه من پالی نیستم، اما خب کاملا مشخصه که داره نقش پالی رو برای خونواده بازی میکنه. از اون طرف خدایی از لیزی هم خوشم میاد؛ زن زندگیه.

تو این قسمت خبری از حزب فاشیست انگلستان نبود و اینجوری به نظر می رسید که تامی هم از کارهای سیاسی دور شده باشه، اما با توجه به تریلرهایی که منتشر شده بود، مطمئنا در قسمت های بعد باید منتظر موزلی باشیم. وسط صحبت های جینا و تامی یه صحبتی هم از الفی شد و به رسم فصل های قبل شاید تام هاردی یه چند دقیقه بیننده ها رو به فیض برسونه.

گفتم جینا؛ یعنی تو پیکی بلایندرز هیچ فصلی خالی از بچ نیست و این فصل هم باید این جینا رو تحمل کنیم، هر چند که به شدت امیدوارم تامی به سی و شش روش ممکن، غیر ممکن، سامورایی، هارد و سافت این زنیکه رو بنشونه سر جاش.

[Raylan Givens]

روبی: یه مَرده با چشم‌های سبز. مرد خاکستریه. می‌گه میاد سروقت من... سروقت بابایی هم میاد.

مورد جالب دیگه هم این‌که جیمز فرش‌ویل بازیگر نقش جک نلسون توی فیلم Animal Kingdom نقش «جاشوآ» رو بازی کرد، و توی نسخۀ سریالی همین فیلم کی نقش‌ش رو بازی می‌کرد؟ فین کول بازیگر نقش مایکل گری.

فصل درجه‌یکی هست. طبق پی‌ریزی‌ای که فصل پنجم انجام دادن داره پیش می‌ره و داریم عواقب تمام کثافت‌کاری‌های شلبی‌ها و خردشدن‌شون رو می‌بینیم. خود سازنده هم فصل قبل گفت فصل پایانی دو بخش (دو نیم‌فصل) هست، و فصل پنجم نیمۀ اول هست و حکم مقدمه‌چینی رو داره و فصل ششم نیمۀ دوم و نشون‌دهندۀ عواقب هست.

[sarkhail]

هنوز قسمت پنجم رو ندیدم

هومن باهات مخالفم و تا اینجای کار اصلا از این فصل خوشم نیومده. سریال پتانسیل بالایی برای ادامه کار داره، ولی نمیدونم چرا اینقدر گیر دادن به وضعیت روحی و روانی تامی شلبی و به صورت کلی خانواده شلبی و ول کن ماجرا نیستن؛ تا جایی که حس می کنم سریال سقوط کرده به ورطه سانتیمانتالیسم. اگه قراره تو این فصل فروپاشی امپراتوری پیکی بلایندرها رو ببینیم، بهتره که رو جنبه های جذاب تر داستان مثل رقابت های سیاسی اون دوره بیشتر پرداخته بشه، ولی در عمل اون آمریکایی رو آوردن و چیزی ازش نشون نمیدن. بازم اگه میدونستیم هر فصل از سریال مثلا 20 قسمته جای نگرانی نداشت و میگفتیم داره مقدمه چینی میکنه، اما خب دو قسمت دیگه سریال به آخر خط میرسه و عملا چیز خاصی تو داستان ندیدیم. تامی مثل فصول قبل کماکان خوددرگیره، آرتور مثل همیشه با مواد و الکلی جات درگیره، بانوان محترمه هم آنچنان تحولی تو شخصیتشون نداشتن و همون درگیری های قدیمی. ظاهرا اینجا بیشترین تغییر مال فین میشه که خانواده به شدت نگرانش بودن و برای همین واسه این فصل کلا از داستان حذفش کردن که النگوهاش یه وقت نشکنه. این ایستایی تو شخصیت ها چیزی نیست که تو سریالی به عظمت پیکی بلایندرز قابل قبول باشه.


فصل که تموم بشه بهتر و بیشتر میشه صحبت کرد، واسه همین پایین میام و بیشتر از این سرتون رو درد نمیارم.

[sarkhail]

تمام

1- چرا کسی تو تاپیک چیزی نمی‌نویسه؟ خیلی دوست دارم نظرات بقیه دوستان رو هم بدونم، ولی خب نمی‌دونم چرا چیزی نمیگن.

2- تشکر ویژه از هومن بابت ترجمه‌های بی‌نقصش تو این چند تا فصل. هومن جزء مترجم‌های انگشت شماریه که برای دیده شدن یا مسائل مالی دست رو یه پروژه نمیذاره و وقتی اسمش رو پای کاری می‌بینی، خیالت بابت کیفیت (هم فیلم/سریال و هم ترجمه) راحته

3- من قسمت آخر رو با کیفیت 720 دان کردم، ولی متاسفانه فایل مشکل داشت و دائم می‌پرید جلو. در نهایت مجبور شدم برم از تو یکی از سایت‌ها به صورت آنلاین ببینم و یه جورایی میشه گفت قسمت آخر کوفتم شد.

4- این که چهار قسمت گذشته رو درگیر توهمات و دردهای خسته‌کننده‌ی تامی شلبی و خونواده‌اش باشی (یه جاهایی دیگه شکل چس ناله می‌گرفت) و اینجوری توجیهت کنن که خانواده‌ی شلبی و علی‌الخصوص تامی داره تقاص گناهانش رو پس میده یه چیزه، این که قسمت آخر همه چی ختم به خیر بشه و طبق معمول تامی تموم دشمناش رو زمین بزنه یه چیز دیگه؛ و اینجاست که باید گفت دم خروس رو باور کنیم یا قسم حضرت عباس رو؟

5- با توجه به چهار قسمت قبلی، حس می‌کنم قسمت آخر خیلی ایده‌آل‌گرایانه تموم شد و حتی خون از دماغ یه شلبی هم نیومد. البته گفته میشه که یه فیلم هم در ادامه ساخته خواهد شد و کاملا هم پایان‌بندی جوری بود که یه فیلم دو ساعته می‌طلبید. روی هم رفته باید بگم این فصل فرسنگ‌ها از اون پیکی بلایندرزی که می‌شناختم به دور بود و صرفا میشد محو نورپردازی و فیلمبرداری و دیالوگ‌های حماسی سریال شد؛ وگرنه که تو داستان‌گویی سریال حرفی برای گفتن نداشت.

6- با تموم این حرفا باید بگم پیکی بلایندرز یکی از بهترین سریال‌هایی بود که تو عمرم دیدم و به شدت تماشای اون رو به دوستان توصیه می‌کنم.

[Raylan Givens]

صحنۀ آغازین و پایانی. تامی خیلی با نیمۀ روشن و تاریک درگیر بود، و در آخر به این نتیجه رسید که هیچ‌وقت دیر نیست و کمی به روشنایی نزدیک شد؛ هرچند بعد از اون‌همه جنایت، حق‌ش دیدن روشنایی کامل نبوده و نیست، هرقدر هم که طرفدار این شخصیت باشی. تامی شلبی من رو بیش‌تر از هر کسی یاد چیرو دی‌مارتزیو می‌ندازه؛ کسی که خبیث‌ترین و تاریک‌ترینه و رستگاری‌ای براش وجود نداره، ولی باز هم نمی‌شه طرفدارش نبود. البته هر کاری هم بکنی، نمی‌شه بازیگر و شخصیت رو از هم جدا کرد، و اون موضوع شاید هم بخشی‌ش به‌خاطر علاقه‌مون به کیلیان مورفی باشه که ذاتاً آدم دوست‌داشتنی‌ای هست. من هیچ‌وقت نذاشتم حواشی و نظرات منفی روی دیدم نسبت به این سریال تأثیر بذاره و در طول حدود 9 سال هیچ‌وقت از سریال نااُمید نشدم و هر فصل از کیفیت سریال شگفت‌زده شدم. فکر نمی‌کنم بعد از این‌همه سال، از لحاظ فنی، هنوز سریالی نزدیک به «پیکی بلایندرز» دیده باشم؛ یک نوع استاندارد هست برای خودش در این زمینه. حالا این رو بذاریم کنار انتخاب موسیقی‌های به‌جا و بازی‌های درجه‌یک. و در آخر، هلن مک‌کروری یکی از وزنه‌های اصلی سریال بود و جای خالی‌ش توی فصل پایانی خیلی حس می‌شد، ولی ناتاشا اُکیف کمی جاش رو پُر کرد و با همین یک فصل خودش رو تبدیل کرد به یکی از برترین بازیگرهای این سریال.

این هم واسه اون افرادی که به‌قول جوون‌های امروزی دنبال «خفنیت» سریال بوده‌ان :دال مشاهده محتوا اسپویلر

[pejmanmm]

برای من این سریال بهترین سریال عمرم هست و شماره یک لیست من هست
داستان بازیگران کارگردانی فیلمبرداری . همه چیز در حد عالی هست
تامی شلبی با اختلاف زیاد بهترین شخصیت سریالی هست
ممنون از هومن برای ترجمه عالی این سریال که کارش شاهکار بود
همه باید این سریال را ببینند

[:: ERFAN ::]

با اختلاف برای من ضعیف ترین فصل سریال بود .....
تا وسط قسمت 5 این فصل رو رسما میشد تو یه قسمت یک ساعته جمع و جور کرد دیگه مثلا وضعیت روحی آرتور واقعا لازم بود این همه بی جهت وقت فصل پایانی رو بگیره اونم در حالتی که به حد کافی تو فصل های قبل سر داستان پدرش و زنش و .... مشابهش نمایش داده شد؟
یا شصخیت مایکل رو 2 فصل کامل بهش پرداختن که برای فصل آخر 5 قسمت رو تو زندان بپوسه دم آخری برای قسمت ٖٖآخر یه لحظه بیاد بیرون؟
حتی دوئل نهاییش با تامی هم اصلا چیزی که انتظار میرفت در نیومد وقتی اینهمه جمله “there will be a war, and one of you will die, but which one I cannot tell” پالی تو ذهن شخصیت ها تکرار میشد به قابل حدس ترین شکل ممکن با جا به جایی بمب از این ماشین به اون ماشین فیصله دادن ,سکانس نهایی مربوط به آرتور و کپتان سویینگ رو به مراتب بهتر جمع کردن
بخش سیاسی داستان هم که کلا لنگ در هوا بود یه جرقه هایی مثل سخنرانی شروع فصل تامی بین هوادران حزب کارگر دیده شد که از جذاب ترین صحنه های فصل بود. در ادامه میشد یکم نمود شخصیت شیطانی مازلی رو بیشتر ببینیم اما صحنه های مازلی در این فصل محدود به تیکه های خالی زنکی لیزی و دایانا شد که من با شوهرت خوابیدم نه منم خوابیدم و فلان و .....

[smh2011]

فصل پایانی تاکید کمتری بر لحظات خفن طور و عامه پسند بود و اتفاق خوبی هم بود.
سیگار کشیدن و دود سیگار، اسلوموشن هایی که تامی و رفقاش با یه شرایط نوری جذاب مسیری رو بعد گرفتن تصمیمی طی میکنن.. همه و همه کمتر شده بود.
از طرفی بالاخره سریال سعی کرد با کوتاه اومدن از ارائه چنین صحنه هایی بیشتر به درون کاراکتر هاش بپردازه اما باز هم در لحظات آخر دلش نمیومد کار رو تموم کنه و به مسیر قبلی خودش که من اسمش رو میزارم داستان گویی محافظ کارانه برمیگرده.
روال داستانی فصول قبل هم اینجا تکرار شد. اول فصل یه دشمن خفن برای شلبی ها و در راسشون تامی معرفی میشه که میخاد دهنشون رو سرویس کنه. چند اپیزود غائب هست و در اپیزود یکی مونده به آخر وارد میشهو اپیزود آخر درگیری رو داریم که معمولا هم با سرعقل اومدن آرتور سر بزنگاه نسخه طرف پیچیده میشه. بعدش هم تام هاردی میاد و برامون توضیح میده که تامی چیا رو گذرونده.
با این تفاوت که دشمن این فصل خودی هست و اتفاقن کمترین مانور هم روش داده میشه و کمترین قدرت رو هم داره.
خرده داستان حرکات سیاسی تامی هم به هیچ نتیجه خاصی نمیرسه و باید امیدوار باشیم که تکلیفش در فیلم آینده مشخص بشه
سریال اثر قابل احترام و خوبی هست. طراحی صحنه، طراحی لباس، نورپردازی، موسیقی متن، بازی بازیگرا و اکثر فاکتورهای فنی در بالاترین سطح ممکن هستن اما داستان و نویسندگی اون جسارت لازم رو برای این حجم از خوبی فنی نداره. تعداد قسمت ها کم هست و داستان و شخصیت ها تا میان شاخ و برگ بگیرن پرونده اون فصل بسته میشه.

[Ahmad_n]

بالاخره تونستم فصل پایانی این سریال معرکه رو شروع کنم. از همون ابتدا می‌دونستم که اپیزود اول خیلی قوی قراره داشته باشه که دقیقا همین طور بود. صحنه آغازین جایی که تامی با کله افتاده بود تو گِل و لجن واسم خیلی جالب بود. این گِل در تمام طول سریال اشاره داشت به اون آسیب‌هایی که جنگ به تامی زده بود و تمام اون ضربه‌های روحی از گذشته سختی که داشته و اینکه خودش رو از تو این لجن بلند کرد و وایساد واسم معنی این رو داشت که تامی قدیمی مرده و با یه تامی جدید روبه‌رو هستیم. بالاخره تونست گذشته‌ش رو بذاره کنار و یه شروع جدید داشته باشه.