»» اين فيلم از اون جنس فيلمهاست كه "رودست" ميزنه و تنها فقط يه بار "تماشا"يه (مثل فيلم مظنونين هميشگي) بخصوص اين يكي كه در اجرا آنچنان فوقالعاده نيست و شخصيتهاي خوب و بدش كاملا به شكل كتابهاي داستاني كليشهاييان.يعني بد هستند چون كه بايد "بد" باشند و "خوب" هستند چون بايد "خوب" باشند اينطور نيست كه يه حس مجزا يه ايدهي مجزا به غير "بد" بودن يا "خوب" بودن داشته باشند. "سم" يه رئيس قابل پيشبيني با كلي كارهاي بد قابل پيشبيني است و "يان" و رئيس وانگ هم همينطور!
»» برسيم سر قضيهي مقايسه با فيلم "
Departed"،پايان هنگكنگي رو بيشتر دوست داشتم چون پايان مدل آمريكايي زيادي "هاليوودي" بود و بيشتر شبيه يه "نتيجهي اخلاقي" بود ولي اين يكي نه از اصول فيلمنامهش بيشتر پيروي كرده بود و ديالوگها رو تفسير كرد. اينجوري بازهم برام دلچسب نيست ولي با اين يكي راحتترم حتي با وجود فرم و اجراي فوقالعادهايي كه پايان فيلم "Departed" اسكورسيزي پس انداخته بود! تصويرش رو يادتون بياد:
يه مرد جوان با كلي تجهيزات كامل يه لباس پلاستيكي سرتاسري با كفشهاي پلاستيكي شده و يه كلت با صدا خفهكن! و در نهايت يك "هدشات" اخلاقي كه ميگه: اين مسير هرگز به كام آدم بده نخواهد بود.
»» از نشانههاي سينماي شرقي شايد پاك و سالم بودنش باشه ديگه اين وسط چيزي به نام "خيانت" وجود نداشت. در مدل هاليوودي يه ماشين مونث به نام "
Madolyn" بخاطر بياوريد كه چند وقت يكبار در طول فيلم مورد "تجاوز" خودخواسته قرار ميگرفت.
»» به نظرم ما چند مدل سينماي اكشن داريم:
يه مدلش مثل همين سينمايي اين فيلم هنگكنگيه،سينمايي كه از گلوله و تفنگ صاحب گلوله فقط يه صداي پرحجم و يه سري جنازه به عنوان خلاصه كار ارائه ميده! فقط همين كل اكشن يه چيز سطحيه و بيخاصيته.
يه مدل ديگه هستند كه دقيقا نقطهي مقابل نوع اول قرار ميگيرن. در اين سينماي اكشن، "سلاح" صاحب شخصيته. فقط كافيه مراجعه كنيد به دو فيلم: "اراذل بيآبرو" و "جانگو". سلاح در اين دو فيلم يك شخصيت مجزاست با كلي فرزند كه "گلوله" نام دارند اين فرزندان به شدت تشنهي خون و گوشت هستند و به محض برخورد با منبع موردنظر (اندام انسان) فضاي اطراف را با رنگ "قرمز" و بوي "خون" تزئين و معطر مينمايند!!!! بعد از اين لحظه است كه احساس "زندگي" و "حس" تماشاي يه فيلم به مخاطب منتقل ميشه.
»» متاسفانه اين دهمين فيلمي بود كه 1درصد از اون جذابيت عنوان "250" فيلم برتر رو نداشت! بخصوص براي امثال بنده كه داستان از قبل لو رفته و در اجرا هم مدل بهتر هاليوودي اون رو از سينماي يك كارگردان كاربلدي مثل "اسكورسيزي" تماشا كرده.