The Walking Dead | بحث اپیزودیک | فصل چهارم , اپیزود دوم

[pooya]

Season 4, Episode 2

"Infected"

خلاصه داستان اين قسمت : گروه با دشمن جدید روبه رو میشه واکر های پشت حصار رو به افزایش هستن و بعد از تخلیه ساکنین از قسمت اصلی زندان واکرهای داخل زندان هم زیاد میشن ، ریک و دیگر اعضا برای آنچه به سختی بدست آوردند میجنگند و ..............

[9353980174]

اینجور که بوش میاد همتون از این قسمت خوشتون اومده
پس چرا به نظر من همه چیش ضعیف میومد؟
به نظر من نه کارای گرافیکیشون مالی بود، نه گریم و نه هیجان کافی و نه داستان
بازم بزرگان صاحب نظرند

[Shёrlock]

این قسمت عالی بود و حرف نداشت
فقط من نفهمیدم بقیه ار کجا فهمیدن که پسره مریض بوده و ویروس از اون منتقل شده
چون این همه ادم بعد اون زامبی شدن و مردن از بین این همه این ها واقعا چطوری تشخیص دادند که عامل اصلی اون پسره بوده

10

[linkinpark20]

خوب این قسمت رو 9 دادم نوش جونش جبران اون2 که به قسمت قبلی دادم شد
اون سکانس که زن سیاهپوسته بچه ریک بغلش بود و گریه میکرد خیلی دردناک بود دلم گرفت
اما همونجور که دوستان گفتن یک کمی داره روند سریال به فصل اول بر میگرده باید دید فرماندار داره موش های بخت برگشته رو قربانی میکنه یا ...
این آنفلولانزا هم که خیلی خفن کرد ماجرا رو کلا همه گیجن ببینن چی میشه در ادامه امیدوارم دیگه از این روند خوب خارج نشه ریک هم که دیگه لباس رو سوزوند آماده شد برای نبرد های خفن بعدی تا هفته دیگه منتظر میمونیم ببینیم چی میشه

[amingeneral]

از این قسمت راضی بودم. واکینگ دد ـی که ما میخوایم همینطوری باید باشه. البته بازم داستان خیلی پیش نرفت و برگشتن سر همون روز اول. منتظر بودم از این زندان لعنتی بزنن بیرون که نزدن! امیدوارم قسمت بعدی این اتفاق بیافته. ریک توی این قسمت خیلی خوب بازی کرد. از ژست هایی که میگیره خوشم میاد. با لباسش هم بای بای کرد!
امیدوارم گاورنر رو دیگه نبینم تو سریال! ازش بدم میاد. اصلا شخصیت منفی دوست داشتنی ای نیست.
9 میدم...

فقط من نفهمیدم بقیه ار کجا فهمیدن که پسره مریض بوده و ویروس از اون منتقل شده
چون این همه ادم بعد اون زامبی شدن و مردن از بین این همه این ها واقعا چطوری تشخیص دادند که عامل اصلی اون پسره بوده

از اونجا که فقط پسره جای زخم رو بدنش نداشت و از چشاش خون اومده بود! البته به اضافه یکی دیگه که اون خودشو تو سلول زندونی کرده بود و نمیتونست بقیه رو زامبولی کنه

[Boronka]

آموزش کودگان برای مبارزه با زامبی ها و به صورت مخفی اصلا جالب نیست برام.یک جورایی آرمانگرایانه به نظر می رسه
درسته باید از خودشون مواظب کنند ولی نه دیگه اینکه این زنه بیاد به اینها به صورت مخفی یاد بده
حالا هم که پدر اون دخترها مردش و راحت این دوتا بچه رو هم حتما جنگجو بار می آره
از اون شعری هم که بث برای بچه می خوندش خیلی خوشم اومدش
صحنه ای که زامبی ها فشار می آوردند و ریک رفت خوک ها رو تومه کرد هم جالب بود
این قسمت رو دوست داشتم چون همه چی داشت

[pro_translator]

برای اون صحنه که گفت: "به کسی که بچه‌اشو از دست داده چی می‌گن؟" ما یه واژه داریم...

داغدیده/داغدار/داغ‌دل‌دیده...

[AmiR RezA]

بازم مثل همیشه واکینگ دد داره قشنگ تر میشه

جدا من این سریال رو خیلی دوست دارم و واقعا قشنگ بود

اون جا که ریک لباسشو انداخت تو آتیش پیش خودم گفتم آفرین ریک

اون جا که اون دو نفر به آتیش کشیده شده بودن به نظر من 100% یه نفر این بلا رو سرشون اورده, خودکشی نبوده! درباره ی این که چه کسی این کارو کرده ایده ای ندارم!
درباره ی اون بیماری هم ایده ای ندارم! ولی بالاخره باعث میشه از زندان خراب شده فرار کنن البته با تعداد کم ( به نظرم تا آخر فصل تو زندان میمونن )

چون سریال مورد علاقم هست 9 میدم

[pro_translator]

با لباسش هم بای بای کرد!

امین از لج تو لباسش رو آتیش زدها!

[MaMaLoM]

این قسمت همه چی داشت همه چی!
سکانس های احساسی زیاد و هیجان فراوون
ولی حیف که این یه هیجان کاذب بود! با اینکه راضی کرد ولی روند رو به جلویی ندیدیم متاسفانه
از دیروز که این قسمتو دیدم فقط خدا خدا میکنم که دوباره فرماندارو واسه انتقام وارد داستان نکنن که دیگه داره حالم از زندانو فرماندار به هم میخوره
اگه این قسمتم مثل قبل درجا نمیزدن دیگه عالی میشد
اما بازم خوب بود
8/10

[amingeneral]

امین از لج تو لباسش رو آتیش زدها!

آره مسعود! سازنده ها اون تاپیک رو دیدن تازه یادشون افتاد این لباسه 3 ساله تن این بنده خداست!
ولی با اون همه خون خوک که روش ریخته بود چاره ای جز آتیش زدنش نداشتن. منتظرم ببینم لباس بعدیش چی هست. میترسم دوباره لباس کلانتری بپوشه