این سریال از اینکه "خستهکننده" نیست و حسابی باهاش حال میکنیم خدایی غنیمتیه.
هر قسمت یه چیز فوقالعاده داره این قسمت به نظرم "موسیقی" جو و فضای مناسبی رو درست کرده بود.
احساس میکنم خیلیها بخاطر موسیقی فیلم تحت تاثیر این قسمت قرار گرفتن چون واقعا در لحظات عاطفی که کم هم نبود خیلی کمک کرد. البته "هیت" من موسیقی مربوط به نفله کردن خوکها بود.
چیز خاصی دیگه نداشت.
سریال ساده و سرگرمکنندهایی. من یکی که ازش انتظار "شاهکار" یا چیزی نزدیک به "عالی" ندارم. با همین روال پیش بره از 90درصد سریالهای در حال پخش آمریکایی جلوتره. (به غیر از تولیدات خاص HBO)
حاشیه: فکر نمیکردم پست "دوهزار"م خودم رو در این تاپیک برای این سریال آپ کنم.
لباس آینده ی ریک
اینم قبلا تنش بودا ...
اینکه اونی که به واکر ها غذا میداد یا دختره رو اتیش زد گاورنر باشه اینجوری خیلی اسون میشه
واسه همین بنظر من هیچ ربطی به گاورنر نداره و یه چیز جالب باید باشه - اخه یجورایی معمای داستان همینه
و معمولا معما ها به این راحتی ها حل نمیشه که بیایم راحت بگیم گاورنره یا یه نفر از طرف اون
این فصل تا اینجا 3تا چیز جالب داشته - یکی مریضی - یکی این کسی که داره توطئه میکنه
یکی اینکه پرداختن به میشون بعد از 1فصل شاید از گذشتش بگن که هنوز هیچی نگفتن
کاش این خوک ها زامبی میشدن جالب میشد
من منتظرم واکینگ دد وارد یه شهر شه یا از یه شهر رد شن و چند اپیزود طول بکشه - معمولا تو شهر بودن هیجان داره
مثل جنگ جهانی زامبی یا زامبیلند
9
اول اینکه به این عکسی که ایرج گذاشته نگاه کنید:
صد در صد یکی اینها را کشته و خود کشی در کار نیست: چونکه خیلی منظم و تروتمیز کنار هم دراز کشیدند و این فقط از عهده نفر سومی برمیاد!
دوم اینکه : من هم با نظر بچه ها موافقم که این قسمت اون هیجان و تعلیقی رو یک سریال اینجوری نیاز داره داشت
و سوم اینکه: اصلا دوست ندارم این فصل مثل فصل 2و3 شخصیت های اصلی بمیرند/ کاش که تا آخر این فصل همشون زنده بمونند
و نهایتا اینکه 10 میدهم/ فکر کنم آخرین باری که به این سریال 10 دادم فصل قبل قسمت 4 ، مرگ لوری بود
حقش 9 بود ولی به خاطر پیشرفت خوبش نسبت به اپیزود اول، 10 دادم! :دی
در مورد اون سکانس آخر که دو نفرو سوزونده بودن و همچنین غذا دادن به زامبی، فقط به یه نفر مشکوکم ... همون سیاهپوسته که تو اپیزود قبل
تو فروشگاه طبقه افتاد روش ... کلاً شخصیت مرموزی داشت و جالب اینکه تو این اپیزود هم هیچ اثری ازش ندیدیم که به نظر من این میتونه
حقۀ کارگردان باشه واسه دور کردن ذهن بیننده از حدس درست.
سکانسی که "ریک" اسلحه رو می بست به کمرش هم بهترین سکانسش بود. خیلی امیدوار کننده بود!
اگر می گید کشتن اون دو نفر کار گاورنره پس چرا اون دو نفرو که مریض بودن کشت؟ می ذاشت تا همه بمیرن از آنفولانزا! کسی که کشته نیتش خیر بوده مثل اون یارو سیاهه که تو مغازه گند زد اسمش یادم رفته
هر قسمت که میگذره قشنگتر از قسمت قبل میشه برعکس سریال سوپرنچرال که هر قسمت که میگذره بی نمک تر چرت تر میشه من میگم غذا دادن به زامبیا کار اون کچل سیاهس که تازه وارد گروهشون شده مطمئنن کار فرمانده نیست برای اینکه چطور اصلا وارد زندان شده باید کار کسی باشه که داخل زندانه.
نه،خوشم اومد...8 بستشه..! ریک پیراهنو پاره کرد بالاخره..!!
اون دختره مگی بعداز دوقسمت دراز کشیدن تو جای خواب این قسمت یه تکونی داد به خودش..!!یه قسمت هم ریک با کمونش زد توسره یه زامبی..چقدر پلاستیکی بودنه صورته اون زامبی ضایع بود..
پ.ن: همین
این که یه جاسوس از طرف فرماندار تووی زندان وجود داره میتونه حدس نزدیکی باشه، چون با در نظر گرفتن حصار ها وارد شدن از بیرون به داخل زندان کار سختی به نظر میرسه.
بازم ریک با اون ایده ی جالبش ثابت کرد فرد فوقالعاده ای برای مدیریت گروه هست
با توجه به اینکه رد خونها طوری بود که انگار رووی زمین کشیده شدن، به نظرم فرضیه خودکشی نمیتونه زیاد درست باشه
نمیدونم چرا ولی احساس میکنم یه جای کار کارل میلنگه!
پ.ن: دختر هرشل صدای فوق العاده ای داره خداییش! من جای کارگردان بودم واسش یه البوم میبستم :دی