برای استفاده از تمامی امکانات انجمن و مشاهده ی آنها بایستی ابتدا ثبت نام کنید

نمایش نتیجه ی نظرسنجی: چه امتیازی برای این فیلم در نظر گرفته اید؟

رأی دهندگان
39. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • امتیاز 5

    0 0%
  • امتیاز 5.5

    0 0%
  • امتیاز 6

    3 7.69%
  • امتیاز 6.5

    0 0%
  • امتیاز 7

    4 10.26%
  • امتیاز 7.5

    3 7.69%
  • امتیاز 8

    5 12.82%
  • امتیاز 8.5

    7 17.95%
  • امتیاز 9

    5 12.82%
  • امتیاز 9.5

    5 12.82%
  • امتیاز 10

    7 17.95%
صفحه 2 از 3 اولیناولین 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 از مجموع 23
  1. #1
    Master and Margarita
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    ارسال ها
    524
    سپاس
    2,569
    از این کاربر 7,647 بار در 751 پست سپاس گزاری شده

    [اکران اختصاصی انجمن] فیلم اول: غلاف تمام فلزی



    این فیلم، تصویری گویا و فراموش نشدنی از جنگ و فرهنگ نظامی گری ارائه می دهد و اگر چه بسیاری از منتقدان، آن را فیلمی درباره جنگ ویتنام قلمداد کردند، اما فیلم هرگز مستقیما به سیاست های دوره ویتنام نمی پردازد. بلکه درباره آدم هایی است که در چنبره فرهنگ نظامی گری گرفتار می آیند و به تدریج متلاشی می شوند.

    در این فیلم نگاه "کوبریک" پا به سن گذاشته را به مقوله نظام گری که پیش از این به طور مستقیم در فیلم
    "راه های افتخار" شاهد بودیم، با برداشتی دیگر به تماشا می نشینیم. هر چند اینبار مقوله نظامی گری به طور مشخص با مفهوم بحران هویت عجین می شود، چرا را که فرآیند تبدیل جوانان ساده و بی خبر را به آدم های ماشینی بی روح و دیگر آزار مرور می کند.

    آدم هایی که برچسب روی کلاهشان، بیانگر هویت وجودیشان است. "زاده شده برای کُشتن"... این فیلم، در میان آثار "کوبریک"، آن گونه که شایسته بود، مورد توجه قرار نگرفت و شاید عمده ترین دلیل آن، تاکید "کوبریک" بر روند ضد انسانی کردن سربازان، طی تعالیم نظامی در یکی از پادگان های آمریکاست که نیمه ابتدایی این فیلم را شامل می شود.

    به هر حال این فیلم با خلق شخصیت هایی چون "دونوفریو" در نقش سرباز چاقی که قادر به انجام تعلیمات نظامی نیست، و در نهایت توسط رفتار دیکتاتورمنشانه گروهبانش به جنون کشیده می شود، برای همیشه دراذهان باقی می ماند و بار دیگر دیدگاه منفی و بیزای "کوبریک" را از جنگ و فرهنگ نظام گری به تصویر می کشد.

    خلاصه داستان : در هنگامه جنگ ویتنام، شاهد دو بخش مرتبط از یک داستان هستیم. در بخش اول نحوه آماده سازی سربازان در یکی از واحدهای نیروی دریایی آمریکا که در آنجا سرباز جوکر "متیو مودین" به همراه عده ای دیگر و یک سرباز چاق و دست و پا چلفتی به نام سرباز پایل "وینسنت دآنوفریو" زیر نظر مامور آموزش نظامی سختگیری به نام سرگرد هارتمن "لی ارمی" آموزش می بینند. در بخش دوم همراه با سربازان آمریکایی به درون جنگ ویتنام می رویم...

    امیدواریم از دیدن این اثر در کنار ما لذت ببرید.




  2. #11
    Everybody Lies
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    ارسال ها
    3,463
    سپاس
    30,263
    از این کاربر 49,438 بار در 5,614 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [اکران اختصاصی انجمن] فیلم اول: غلاف تمام فلزی

    میلاد جان من با همون خط اول شما مخالفم نمیشه گفت هر کس سراغ ژانر جنگی رفته ، ضعیفترین کار کارنامه‌اش بوده . همونجور هم نمیشه گلهای جنگ رو با پیانیست مقایسه کرد یا ژانگ ییمو رو با رومن پولانسکی . و قطعا هم نه به دیدگاه من بلکه از نظر اکثر بینندگان و منتقدین پیانیست ضعیفترین کار رومن پولانسکی نیست.
    بله در جنگ شعار هست ، نمایش کشتار هست ، ظلم ِظالم هست . ولی تلاش برای نمایش واقعیت و آنچه واقعا رخ داده را نمیشه نادیده گرفت . فیلمی که در روزهای آخر اشغال ایتالیا و در خرابی های ناشی از جنگ فیلمبرداری شده و در زمان ویرانی صنعت سینما اون کشور ساخته شده و یکی از نویسنده های آن هم فدریکو فلینی هست و به گفت همگان آغازگر سبک جدید در سینما ایتالیا و جهان به حساب میاد رو قطعا نمیشه خیلی راحت خط قرمزی روش کشید و گفت حتی در رده های فیلم خوب کارگردان هم قرار نمیگیره . بله روسلینی 70 سال پیش برای اینکه فیلم و سبک نورآلیسم به سرعت به بایگانی تاریخ فرستاده نشه مجبور شد یک مقدار فیلم رو به درام نزدیک کنه ولی به هیچ وجه زیبایی و تاثیرگذاری فیلم از بین نرفت و نمیره . come and see هم مثال زدم که با توجه به دیدگاهی داری به هبچ عنوان توصیه نمبکنم ببینی، یا مثال دیگه از کارگردان جدید دنیس تانویچ زدم که کلا 6تا فیلم داره و قشنگترین ساخته اش همونی هست که در مورد جنگه .
    بله بسته به دیدگه موجود در فیلم اینکه به جنگ به عنوان موضوع اصلی نگاه کنه یا جنگ به صورت حاشیه ای وجود داشته باشه ، فیلم‌های مختلفی وجود داره که با زندگی زیباست بنینی کاملا موافقم ولی مالنا خیلی نه ، البته دیدگاه های متفاو‌ت‌تری به جنگ هم وجود داره که دیگه از حوصله بحث خارجه . در اینجا هم بحث ما از اینکه X بهتره یا Y گذشته و سر یک مسائل خیلی عمیق‌تر اختلاف نظر داریم و بهتره دیگه به این تاپیک و غلاف تمام فلزی مرحوم کوبریک مرتبطش نکنیم.


    ----------------------------------------------------------

    احسان جان هر کس طرز تفکر و نحوه بیان و نگارش متفاوتی داره و قطعا هر نوشته که براش وقت صرف شده و فکر و تامل هم در موردش شده مخاطب های خاص خودش رو داره یا بالاخره پیدا میکنه و مطمئن باشید انتقاد سازنده روشی داره که بنده با دیدن سطر اول نوشته شما احساس نمیکنم این نوشته بتونه سازنده باشه و چه بهتر بود اینجور مسائل به صورت پیام خصوصی به شخص مخاطب منتقل بشه . به هر صورت نوشته شما به صورت عمومی توی تاپیک بود و چون ارتباط مناسبی با محتوا تاپیک نداره و برای اینکه تاپیک از مسیرش منحرف نشه و جنبه شخصی پیدا نکنه ، چند ساعت بعد این قسمت از پست خودم و پست شما رو پاک میکنم و انتقادتون هم میتونید به صورت پیام خصوصی یا در پیغام پروفایل به گوش میلاد برسونید

  3. 12 کاربرِ زیر از pooya بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  4. #12
    Master and Margarita
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    ارسال ها
    524
    سپاس
    2,569
    از این کاربر 7,647 بار در 751 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [اکران اختصاصی انجمن] فیلم اول: غلاف تمام فلزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Ehsan-M نمایش پست ها
    چقدر تو این انجمن پروفسور داریم .خوب شد این صفحه رو باز کردم این مطالب رو خوندم و با پروفسور های این سایت آشنا شدم .قبلش هم اون یکی مطلب رو که لینکش رو گذاشتم خونده بودم برای همین مجبور شدم این رو بنویسم.
    دوست عزیز اول از این که سعی کنید از الفاظ درست استفاده کنید و کنایه نزنید.
    دوم این که این انجمن عمومی ـه و اگر دوستان مسئله ای رو عنوان می کنند می خواین با یکدیگر بحث کنیم و اطلاعاتمون رو در اختیار بزاریم و اگر میلاد عزیز به این سبک می نویسند به خاطر اینکه تسلط زیادی در نوشتن دارند و اگر کسی متوجه نمیشه و یا درکش براش سخته، یکی از راحت ترین و آسان ترین کار برای این مشکل کتاب خوندن هستش. سعی کنید مطالعه کنید هم مطالب رو متوجه میشید و هم به جمع پروفسوران می پیوندید.

  5. 10 کاربرِ زیر از Gallow بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  6. #13
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    ارسال ها
    231
    سپاس
    528
    از این کاربر 2,536 بار در 341 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [اکران اختصاصی انجمن] فیلم اول: غلاف تمام فلزی

    یک مطلبی رو خدمت دوستان دانشمند و سینما دوست عرض کنم که با این نوع نوشتن های کتابی و مجله ای و با این نگاه های تنگ و بدور از دور اندیشی شما نمی توانید به 4 نفر دیگه که مطالب عالمانه ی شما رو می خونند بفهمانید که شما از جنس روشنفکر و متفاوت هستید.
    کاربر عزیز مسلما مطلبی در نوشته های من این چنین شما رو آزرده کرده، که بنده رو به تنگ نظری محکوم میکنید، در صورت تمایل این موضوعی که در موردش با من موافق نیستید رو مطرح کنید تا در موردش به بحث بپردازیم، صد البته لازم به تکرار نیست که برای بر هم نخوردن جو عمومی این تاپیک، موضوع مورد بحثتون رو در جایگاه مناسبش ارسال کنید، اگر تاپیک مناسبی براش وجود داره و یا اگر نداره برای بنده پیام شخصی بفرستید.
    در صورتی که مطلب جدیدی چه در انجمن به صورت عمومی و چه در پیام به صورت خصوصی مطرح کردید، احترام به طرف مقابل و ادب را فراموش نکنید، در غیر این صورت پاسخی از طرف من دریافت نخواهید کرد.

    میلاد جان بنده قصد جسارت ندارم و قطعا اطلاعات من با اون چه که شما در ذهن داری قابل مقایسه نیست اما من همیشه سر این موضوع برام سوال بوده که آیا قضاوت ما برای فیلمی که به عنوان مثال روسلینی که به گفته خود شما در 70 سال پیش ساخته شده با دیدی که ما الان نسبت به سینما داریم و آثار برگزیده سینمایی زیادی رو تماشا کردیم که موجب شده انتضار ما از دیدن فیلم ها به کلی تغییر کنه، مقایسش با زمان حال باعث نمیشه که اون اثر رو ضعیف خطاب کنیم؟!
    اگر این فیلم رو شما به فرض در همون سالی که ساخته شده بود تماشا می کردی این رو یه شاهکار سینمایی خطاب می کردی یا نه ؟
    زمان مانند یک صافی عمل میکنه، در خودش اولین ها و بهترین ها رو نگه میداره (بعضی مواقع بدترین ها) و بقیه آثار رو محو میکنه. پر واضحه که برای اولین ها صرفا احترام و برای بهترین ها ستایش به جا میگذاره. در مورد این اثر، قطعا جزو بهترین ها نیست و جزو یکی از اولین هاست.
    مخاطب امروز وقتی با اثری مواجه میشود، به هیچ عنوان نباید اثر رو با دید زمان ساخت آن نگاه کند، ما اگر به اثری نگاه میکنیم و قرار است که لذت ببریم و سرگرم شویم، نمیتوانیم با خیال اینکه که در سال تولید این اثر چه اتفاقاتی افتاده به صورت مجازی احساسات و یا منطق خود نسبت به اثر را عوض کنیم، اما میتوانیم درک کنیم، میتوانیم درک کنیم که در آن سالها چنین اثری موجه و قابل قبول بوده است و حرکت سازنده قابل احترام، اما گذر زمان نسخه های بروز تر و بهتری از این اثر را به معرض دید گذاشته و یا با تغییر اصول و منطق بشریت، فیلم دیگر ارزش های خود را از دست داده، امیدوارم فیلم متروپلیس فریتز لانگ را دیده باشی و یا اگر ندیده ای ببینی، این فیلم به قدری در ساخت خلاقانه و در محتوا قویست که برای مخاطب امروز، همچنان ستایش بر انگیز است، یادم می آید در زمان اکران فیلم بیلد رانر در انجمن مقایسه ای بین این دو اثر داشتم که اگر بخواهی میتوانی به آن رجوع کنی و دیدگاهم را در باره آن بخوانی، حالا این سوال پیش می آید که فیلمی که علی رغم اینکه تولید سال 1926 است، همچنان میدرخشد قابل قیاس با فیلمی است که دیگر جز ارزشهای تاریخی و ویترینی، چیز بیشتری از آن باقی نمانده؟!
    من فیلمی مانند رم شهر بی دفاع رو درک میکنم و بهش احترام میگذارم، اما ستایش نمیکنم.

    فیلمی که در روزهای آخر اشغال ایتالیا و در خرابی های ناشی از جنگ فیلمبرداری شده و در زمان ویرانی صنعت سینما اون کشور ساخته شده و یکی از نویسنده های آن هم فدریکو فلینی هست و به گفت همگان آغازگر سبک جدید در سینما ایتالیا و جهان به حساب میاد رو قطعا نمیشه خیلی راحت خط قرمزی روش کشید
    پویا جان به صرف نیت خوب سازنده نمیشود نخ نما شدن یک اثر بعد از گذشت سالها از روزگار تولید آن را نادیده گرفت، همین پشتوانه ای که برای ساخت فیلم وجود داشته موجب شده این اثر به طور افراطی خودش رو وقف ملی گرایی کنه، این فیلم آغاز گر راهی نو بوده و در ویترین تاریخ سینما خواهد درخشید، اما مخاطب امروز با هیچ متر و معیاری نمیتونه این اثر را شاهکار بنامه، چون نسخه های بسیار بهتر و با کیفیت تری از موضوعی که در موردش صحبت کرده ساخته شده. دعوت میکنم جوابی که به سوال حامد هم دادم بخونی، تا با ذهنیات من بیشتر آشنا بشی و در آخر ذکر این نکته الزامیست که یکی از دلایلی که از سینمای جنگ بیزارم همین موضوع‌ه که فاکتور های خارجی روی ذهن مخاطب برای تشخیص خوبی یا بدی فیلم اثر میگذارد.
    | سه چیز پایدار نماند

    | ملک بی سیاست

    | مال بی تجارت

    | علم بی بحث

  7. 12 کاربرِ زیر از kingmiladkh بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  8. #14
    Everybody Lies
    تاریخ عضویت
    Oct 2011
    ارسال ها
    3,463
    سپاس
    30,263
    از این کاربر 49,438 بار در 5,614 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [اکران اختصاصی انجمن] فیلم اول: غلاف تمام فلزی

    اول یک نکته بگم به فرض اینکه یک فیلم، کارگردان یا نویسنده اش یک فرد خاص هست و یا بسته به موقعیتی که توش ساخته شده و یا حتی بازیگری خاص توش قرار داره، به صرف این موضوعات براش ارزش قائل نمیشم و اول محتوا فیلم برام مهمه ولی نکته ای که هست بعضی فیلم ها چه بخوایم چه نخوایم اگه در رابطه با تاریخ زمانی خاصی باشن نمی‌تونیم بدون توجه به اتفاقات تاریخی اون زمان درک درستی داشته باشیم . بله موضوعات کلانی مثل بحث خالق و مخلوق و در حوزه عقیده و حکومت ها بحث آرمان و یا بحث توتالیتاریسم و اینگونه موارد هیچ گاه هیچ تاریخ مصرفی ندارن و نخواهد داشت . میلاد جان از بحث که هیچی داریم از ریل هم خارج میشیم و بهتره بیخیال این شهر بی دفاع بشیم، کل صحبت های من مخالفت و نقد این دو جمله بود .
    آثار با محوریت جنگ عموما ضعیف ترین آثار سازندگان بزرگشان هستن
    اصل کلام من در این بود که کارگردان های بزرگ هر گاه به سراغ موضوع جنگ رفتند، اثر تبدیل به یکی از ضعیف ترین آثار کارنامه اشان شده

  9. 8 کاربرِ زیر از pooya بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  10. #15
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    ارسال ها
    489
    سپاس
    18,552
    از این کاربر 5,413 بار در 510 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [اکران اختصاصی انجمن] فیلم اول: غلاف تمام فلزی

    من این فیلم رو تازه دیشب دیدم بعد تموم شدن هم به زباله دانی لپ تاپم انتقال دادم تا بتونم از 800 مگ فضای خالی شده به نحو احسن دوباره استفاده کنم ( موضع هجومی )
    برخلاف معرفی که تو این تاپیک دیدم ، به نظر من این فیلم عملا هیچ ربطی به جنگ ویتانم نداشت ، یه مقداری فرهنگ نظامی گری رو نشون میده
    یه مثال بزنم ، شما فرض کنین ، حرفی زده نمیشد تو این فیلم که این جنگ تو ویتنام انجام شده ، فرض کنین عراق بود یا افغانستان ، اصلا جنگ جهانی ، واقعا واسه بیننده فرقی میکرد؟(متوجه میشد؟)تنها ربطی که این فیلم با ویتنام داشت ، حضور بازیگران ویتنامی بود که به شدت هم افتضاح بودن
    فیلم به نظر من به شدت شعاری بود در حالی که چیزی نداشت و در بعضی مواقع هم تناقض های بزرگی رو از نظر من داشت
    مثلا همین نوشته ی رو کلاه جوکر ، واسه بقیه ی سربازها تقریبا وجود نداشت ، من خودم به عنوان یه بیننده عوام وقتی این رو دیدم ، گفتم حتما میخواد الان یه دیالوگ باهاش سر هم کنه تا جایی که دیالوگ بحث تناقض نشان صلح و نوشته ی رو کلاه پیش اومد
    نمیدونم اسم این رو چی باید بذارم ، واسه من شبیه این بود که انگار یه چیزی رو کرده باشن تو چشم بگن این رو ببین زود باش ببین بهش هم دقت کن میخوام ازش استفاده کنم
    هیچ بحران هویتی تو این فیلم من ندیدم ، مثلا همون سربازی که خود کشی کرد ""پایل""، اوایل فیلم نیشش تا بناگوش باز بود ، دقیقا تغییرش از جایی شروع شد که دوستاش بهش حمله کردن و تحت تاثیر حرفهای گروهبان که داشت از مهارت قاتل کندی صحبت میکرد به نظر من خواست خودی نشون بده و شروع به تغییر کرد ( یعنی اگه این آدم سر کوچه هم با هم محله ایهاش بازی میکرد و دعواش میشد و دوستاش میزدنش تو اصل موضوع فرقی نمیکرد و هیچ صنمی با آموزشهای نظامی و شرایط جنگ نداشت بحث خودکشی و عوض شدن شخصیت پایل )
    ای کاش این فیلم بعد خود کشی همین سرباز چاق (( پایل )) تموم می شد.
    از این قسمت به بعد این فیلم من واقعا چیزی نفهمیدم ، تنها جایی که میتونه یه مقدار اعتبار به بخش دوم ببخشه ، شاید شاید ، اون قسمتیه که میان با سربازها و دلیل اومدنشون به جنگ مصاحبه میگیرن هست
    شخصیت جوکر اصلا واسم هضم نشد ، باز شخصیت پایل رو به نظر من کوبریک میخواست بگه تو این شرایط به جنون کشیده شده ( که اشتباه آدرس داده تو فیلم ) ، من نفهمیدم دقیقا این شخصیت جز اون دیالوگ ربط بین نوشته ی رو کلاهش و نشان صلحش و اون حرکت بی معنیش ( همون بحث تناقضات این فیلم ) و حس محبتش به اون دختر ویتنامی دقیقا چی رو میخواست بگه؟
    فک کنم این قسمت نوشته ی kingmiladkh بهترین تحلیل این کاراکتر هست
    نقل قول نوشته اصلی توسط kingmiladkh نمایش پست ها
    ما برسیم به شخصیت جوکر، یک شخصیت کاملا خنثی نسبت به خشونتی که در اطرافش موج میزند.این شخص به هیچ عنوان قهرمان یا انسان دوست نیست، همانطور که در زدن گروهی پاول مشارکت میکند، قتل ویتنامی ها را در هلیکوپتر فقط تماشا میکند و حوصله اش از آتش بس سر میرود، یک تناقض عمل و گفتار در وجود او موج میزند، این تمایل به قتل و خشونت در او وجود دارد اما آموزه های اجتماعی سدی به نام وجدان ساخته که او را از ارتکاب به آنها منع میکند، حالا هارتمن کلنگی به دست گرفته و دست به تخریب این سد میزند.
    اون روزنامه نگار است، به ظاهر معترض به شرایط وجود، اما در عمل علاقه مند به رسوخ بیشتر در لایه های جنگ، و از طرفی ترسو، هیچ پیشنهادی برای نجات قربای های تک تیر اندازی نمیدهد، هنگامی که به دختر ویتنامی که دوستانش را آنگونه سلاخی کرده است میرسد، انسان دوستی در حدی نزول پیدا کرده که با کشتن کسی به مهربانی شهره میشویم.
    حالا دیگه از بحث سکانس هاس مرگ و کشتار که به شدت مسخره از آب در اومده بودن به دلیل اینکه فیلم واسه سال 1987 هست میگذریم ، ولی هر کاری میکنم نمیتونم از مسخره بودن قسمتی که دختر ویتنامی میزنه اول سیاه پوسته رو میکشه و حماقت سیاه پوسته با حضور تو فضای باز ، ایضا صحنه ی مرگ سرجوخه کابوی.
    شرمنده دایره ی لغات و ادبیات بنده نمیتونه پاش رو از این فراتر بذاره

  11. 12 کاربرِ زیر از 86471181 بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  12. #16
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    ارسال ها
    982
    سپاس
    4,048
    از این کاربر 5,958 بار در 1,101 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [اکران اختصاصی انجمن] فیلم اول: غلاف تمام فلزی



    دوستان دیگه واقعا هر چی کلمه و جمله بوده رو استفاده کردن، من موندم چی بگم اصن!
    اگه بخوام فیلم رو تو یه جمله توصیف کنم:

    فیلم غلاف تمام فلزی نمود واضحی از نیمه خالی و پر یک لیوانه

    نیمه پر لیوان فقط دربرگیرنده قسمت آموزشی سربازان و بازی این شکلی () کننده سرباز پایل، ارشد گروهان و باقی سربازاست و نیمه خالی هم از اعزام به منطقه شروع میشه، بنظر من فیلم باید بعد از خودکشی پایل تموم میشد.
    امید کوکبی

  13. 10 کاربرِ زیر از Headache بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  14. #17
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    محل سکونت
    TeHraN
    ارسال ها
    747
    سپاس
    1,230
    از این کاربر 9,269 بار در 890 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [اکران اختصاصی انجمن] فیلم اول: غلاف تمام فلزی

    واقعا حیفِ همچین تایپیک های پُرمحتوائی که پُتانسیل جلو رفتن تا حداقل 10صفحه رو داره تو حداکثر 2صفحه خلاصه شه و بعد به زیرخاکی ها بپیونده...

    کُلا تو سینما بعضی کارگردان ها , صرفا کارگردان خالی نبودن(و نیستن) همونطور که "آلفرد هیچکاک" یه روانشناس بود تو لباس یه کارگردان
    جوزف تورناتوره یه جامعه شناسِ تو لباس یه کارگردان , استنلی کوبریک فقید هم یه فیلسوف بود تو لباس یه کارگردان! کوبریک از ابتدا تا انتها
    13 اثر رو بیشتر نساخت , آثاری که همگی اقتباسی بودن , با توجه به حدودا 50 سال زندگی سینمائی و ساخت تنها 13 اثر , به خودیِ خود
    این فرصت براش پیش میومد که قبل ساخت آثار وقت کافی برای پرداخت به تک تک جزئیاتِ رو تو آثارش داشته باشه! بهمین خاطر آثار اقتباسیِ
    کوبریک ناب هستن بدون اینکه بخوان با داستان های حاشیه ای کلیشه ای که معمولا نشئت گرفته از ذهن کارگردان یا نویسنده ی اثرِ به ... برن


    و اما کوبریک و غلاف تمام فلزی!
    کوبریک از خیلی سال قبل با ساخت "پُرتقال کوکی" نشون داد تو فرم و محتوی از نشون دادن حقیقت(هر چند غیرقابل تحمل) ابائی نداره
    با اینکه تو دهه ی 70 کوبریک به شدت مورد انتقاد قرار گرفت برای ساخت این اثر , اما این روحیه ی کوبریک سالها بعد تو غلاف تمام فلزی
    و حتی تو آخرین سالهای عمرش(فیلم Eyes Wide Shut) بازهم تو پرده ی سینما نمایان شد!

    جنگ و آثار مرتبط با آن
    کُلا آثاری که با محوریت جنگ ساخته میشن دو حالت دارن :
    میخوان حقیقت ـی رو که طی بازه ی از زمان به شکل جنگ
    رُخ داده ـَرو نشون بدن
    میخوان حقیقت ـی رو که طی بازه ای از زمان به شکل جنگ
    رُخ داده اونطور که میخوان نشون بدن
    آثاری مثل : پیانیست , فهرست شیندلر , از شاخص ترین آثار
    دسته ی دوم هستن در حالی که غلاف تمام فلزی جزء معدود
    آثاریِ که متعلق به دسته ی اولِ , این اثر زمانی "فوق العاده"
    میشه که میبینیم کوبریک به عنوان راوی داستان میخواد باشه

    جنگ ویتنام
    دوستان میدونن , تنها دلیلی که ایالات متحده رو مجبور(!) کرد وارد جنگ با ویتنام بشه
    تئوری دومینو بود! این کشور برای جلوگیری از رواج کمونیسم تو ویتنام جنگی رو شروع
    کرد که با کُلی هزینه و تلفات انسانیِ جز شکستی فضاحت بار هیچ نتیجه ی دیگه ای
    رو در بر نداشت... و اینجا بود که کوبریک با بهانه ی این جنگ اثری رو ساخت که انتقادی
    باشه برای کُلیه ی جنگها!

    بازهم کوبریک و غلاف تمام فلزی
    کوبریک در این اثر سرگذشت سربازهایِ معصومی رو به تصویر میکشه که تقدیرشون
    تبدیل شدن یه حیواناتی درنده است که جز تفنگ و کُشتن هیچ چیز دیگه ای براشون
    معنا نداره! کوبریک با مبنا قرار دادن این موضوع از ابتدا تا انتها داستانی رو روایت میکنه
    که نتیجش رو در انتهای اپیزود 1 این داستان میبینیم زمانی که پایل گروهبان هارتمن رو
    به ضرب گلوگه از پا درمیاره! البته تاثیرات جنگ فقط محدود به پایگاه نظامی و میدون جنگ
    نیست! همونطور که تو راننده تاکسی اسکورسیزی میبینیم این جنگ خارج از محدوده ی
    خودش "تروایس بیکل" هائی رو خلق میکنه که نه فقط برای خودشون بلکه برای جامعه هم
    خطر بزرگی محصوب میشن , چون جنگ "معنی ازش و انسانیت" رو برای اونا خیلی وقته که
    عوض کرده...


    پ.ن:استیون اسپیلبرگ میاد با کُلی هزینه اثری جنگی رو میسازه که در اون علاوه بر توجیه جنگ آمریکائی ها در جنگه جهانی دوم
    بنوعی ازشون ستایش و تقدیر کنه و کوبریک میاد با هزینه ای کمتر , اثری ضدجنگی رو خلق میکنه که چهره ی واقعی جنگ رو به
    تصویر میکشه! این تفاوت کارگردان های بزرگ در آثار مُشابه!

  15. 21 کاربرِ زیر از Léon بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  16. #18
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    محل سکونت
    TeHraN
    ارسال ها
    747
    سپاس
    1,230
    از این کاربر 9,269 بار در 890 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [اکران اختصاصی انجمن] فیلم اول: غلاف تمام فلزی


    به یاد کوبریک به یاد علاف تمام فلزی

  17. 12 کاربرِ زیر از Léon بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  18. #19
    جمله مورد علاقه ندارد
    تاریخ عضویت
    Oct 2012
    ارسال ها
    1,354
    سپاس
    16,112
    از این کاربر 30,047 بار در 1,455 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [اکران اختصاصی انجمن] فیلم اول: غلاف تمام فلزی


    نقل قول نوشته اصلی توسط Mikado نمایش پست ها
    شب قبل از اینکه به سربازی بروم، به توصیه برادرم که قبل از من به سربازی رفته بود، این فیلم را دیدم... سال ها پیش.
    من که سربازی ندارم دیروز با دایی کچل خودم که امروز عازم ویتنام شد به تماشای اثر نشستیم.

    بدون در نظر گرفتن اسم کوبریک به تماشای فیلم نشستم..برای من فیلم یک نگاه مستندگونه به تبدیل شدن انسان به حیوان در پروسه ای 2 قسمتی قبل و هنگام جنگ بود. فیلم برخلاف جنگی بودنش ریتم فوق العاده آرومی داره.انگار هدفش اصلاً تعریف جنگ از نوع خشن نیست بلکه اصلاً دوست نداره جنگی رو به تصویر بکشه و با یک نگاه تحقیر آمیز از ابتدا تا انتها دوربین رو به حرکت در میاره...هرچی فیلم جلوتر میرفت و درعین اینکه اکشنش بیشتر میشد ، مانعی بین بیننده و خودش که دقیق نمیدونم اسمش رو چی باید گذاشت شکل میگرفت..فیلم طوری پیش میره که از شات اول کارگردان دوست داره فیلم رو تموم کنه..خیلی سریع انزجارش رو از جنگ وارد فیلم میکنه ولی درعین حال اثری خلق میکنه که درعین سادگی دربرابر اثر مشابه در ژانر متفاوت در معنا به اسم Saving Private Ryan کم نمیاره و در خیلی موارد استانداردهای ژانر جنگ رو از نو مینویسه و دراین راه با کمک فیلم برداری عالی و نورپردازی و البته طراحی صحنه شاهکار و موسیقی متنی فراخور به کمک کارگردان میان..

    اوج فریاد فیلم زمانیه که سرباز آمریکایی با کشتن دختر بچه ای با خوشحالی ، ورودش به ورطه ی حیوانیت رو جشن میگیره : حالا منم یه وحشی ام؟؟منم به جمع بی رحم ها پیوستم؟؟

    نتیجه گیری : غلاف تمام فلزی یکی از هزاران روایات تلخ ژانر جنگی بود که کل ماهیت انسانیت رو زیر رادیکال برد...!!

    نمره فیلم : 7 از10

  19. 22 کاربرِ زیر از anzalichi بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


  20. #20
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    محل سکونت
    TeHraN
    ارسال ها
    747
    سپاس
    1,230
    از این کاربر 9,269 بار در 890 پست سپاس گزاری شده

    پاسخ : [اکران اختصاصی انجمن] فیلم اول: غلاف تمام فلزی

    نقل قول نوشته اصلی توسط anzalichi نمایش پست ها
    فیلم برخلاف جنگی بودنش ریتم فوق العاده آرومی داره.انگار هدفش اصلاً تعریف جنگ از نوع خشن نیست
    انزلیچی عزیز
    نمیدونم تا چه اندازه با "کوبریک" آشنائی داری
    اما تفاوت این بشر تو فیلمسازی با خیلی های دیگه همین" نوع نگاه متفاوتش نسبت به سوژه" ها و "روایت کوبریک گونه ـش" بود!
    کوبریک کلا تو عمر 48 ساله ی فیلمسازیش 13تا فیلم بیشتر نساخت , همه ی آثارش هم اقتباسی بود همین فاصله ی طولانی بین آثار(حدود 3سال) وسواس کوبریک رو کاملا مشخص میکنه تو فیلم سازی و توجه فراونش به جزئیات تو تک تک فیلمهاش
    بهمین خاطر که آثار این کارگردان رو با 1 بار دیدن نمیشه نظری قطعی من باب ـشون داد!

    از طرفی کوبریک یه نگاه فلسفی رو نسبت به سوژه هاش داره(با چاشنی توجه فراون به جزئیات) این 2مورد تو روایت داستان نمود پیدا میکنن
    زمانی که میبینیم فیلم با یک ریتم خیلی آروم پیش میره...(بهت توصیه میکنم حتما "اودیسه ی فضائی" رو ببینی تا قشنگ متوجه این جمله ی من بشی)
    تو غلاف تمام فلزی کوبریک "جنگ" رو زیر سوآل میبره , نگاه انتقادیش رو نسبت به "سوژه ی جنگ" بیان میکنه , والی هدف کوبریک ساختن یه فیلم جنگی مثل
    "نجات سرباز رایان" , "سقوط شاهین سیاه" , "تنها بازمانده" و ... نبود! و با هدف گرفتن جنگ بیخود و بی جهت ویتنام "نگاه" خودش رو در قالب فیلمنامه جلوی دوربین میبره!

    +به کاراکتر "R. Lee Ermey" توی اپیزود اول توجه کن بعد خودت به یه جواب میرسی من باب این جملت که میگی "انگار هدفش اصلاً تعریف جنگ از نوع خشن نیست"

  21. 13 کاربرِ زیر از Léon بخاطرِ این مطلب مفید سپاس گزاری کرده اند :


 

 
صفحه 2 از 3 اولیناولین 123 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
  • قدرت گرفته از سیستم vBulletin نسخه ی 4.2.3
  • قالب اختصاصی انجمن TvWorld نسخه ی 1.0
  • طراحی و اجرای قالب : نوژن
  • تمام حقوق مطالب و محتوا برای تی وی وُرلد محفوظ می باشد
Powered by vBulletin® Version 4.2.1
Copyright ©2000 - 2009, Jelsoft Enterprises Ltd.