دیالوگ های بیادماندنیِ دنیای فیلم و سریال|قوانین در پست اول

[Moh3eN]

سلام دوستان . توی این تاپیک دیالوگ هایی رو که تو فیلم ها و سریال ها بشون برمیخوریم و به نظرمون جالب میاد رو قرار خواهیم داد. فقط وقتی میخواید دیالوگ موردنظرتون رو توی تاپیک بزارید لطفا به این نکات توجه کنید . اول اینکه دیالوگ هاتون رو گلچین کنید و اونایی که بنظرتون واقعا جالب هستن رو ذکر کنید . حتما نام فیلم ,سریال و فصل و اپیزودی که دیالوگ درش هست رو ذکر کنید . خیلی از دوستانی که به این تاپیک سر میزنن ممکنه سریالی که دیالوگی ازش نقل کردید رو دنبال نکرده باشن و بخوان در آینده برن سراغ اون سریال . پس اگر دیالوگ موردنظرتون بخشی از داستان سریال رو لو میده، حتی اگر مربوط به فصل های ایتدایی سریال هم هست، حتما با ذکرِ اسم سریال، فصل و اپیزود، اون دیالوگ رو توی اسپویلر قرار بدید . مثلا : :Big Bang Theory , S03.E14 مشاهده محتوا اسپویلر محتوای دیالوگ از قرار دادن دیالوگ بصورت صرفا انگلیسی خودداری نمایید و ترجمه فارسی را حتما قرار دهید. بهتر اینه که هم انگلیسی و هم ترجمش ذکر بشه ضمنا بعضی دیالوگ ها توی موقعیت خاصی معنی دار میشن و مثلا اگر کسی سریال رو دنبال نکرده باشه متوجه دیالوگ نمیشه . در اینجور مواقع اگر یه توضیح کوتاه در مورد اتفاقات سکانس بدید و بعد دیالوگ رو بگید حتی کسی که سریال رو دنبال نکرده باشه هم متوجه دیالوگِ موردنظر میشه . لطفا از قرار دادن هرگونه مطالب حاوی الفاظ و کلمات رکیک در تاپیک خودداری شود پیشاپیش ممنون از همکاریتون ....

[Hossein_124]

The Leftovers - S03E01 Jill: This the house where all the ****ed up people live?a

[g0dsend313]

ضمن تشکر از دوستان
مواردی که چند تا عکس هست رو لطفا یه تیکه بذارید که بشه ازش جایی دیگه استفاده کرد
مثلا


اضافه شده در : 38 minutes

[Luca Brasi]

[Luca Brasi]

باحال بود

[علی 56]

سریال سا ایم دانگ 2017 : ممکنه از بیرون یه پروانه ی زیبا باشی اما از درون یه حشره ای .- اگه مسیر زندگی ما دوخط موازی باشه و حتی اگه هیچوقت هم به هم نرسیم همین که در کنار تو قدم میزنم برام کافیه .
سریال شاه ته جویونگ : پسرم من همیشه میتونم شکست های تو رو ندید بگیرم اما اگه تو نتونی بر شکستت غلبه کنی و مایوس بشی اونوقت منم دیگه نمی تونم تو رو ببخشم . من بارها شکست خوردم اما تونستم بالاخره گوگوریو رو احیا کنم .

[DEBB]

بابی پلیت: سه ساعت دیر اومدی سر کار! چه توضیحی براش داری؟

کرت: چون تو مراسم خاکسپاری پدرتون بودم!

بابی پلیت: آهان! شاید اگه پدرم اینجا بود این بهونه رو قبول میکرد، اما حالا رییس منم!

کرت: اگه پدرتون اینجا بود من مراسم تشییع جنازه اون نمیرفتم!

Horrible Bosses

[dazraf]

Horace and Pete S01 E01

---

شما محافظه کارا همش دنبال یه چیزی توی ایمیل های هیلاری میگردید چون هیچی علیهش ندارید شما توانایی یه مناظره ی درست رو ندارید. خب مشکل شما لیبرال ها اینه که فکر میکنید شما آدم خوبه اید فکر میکنید حق انجام همه کار رو دارید حق انجام هر جرمی، میدونی؟ اون، من... من جون یه جغد رو نجات دادم حالا میتونم برم یه بچه رو بکشم این حرفت دیگه .خودت هم میدونی که همچین چیزی حقیقت نداره. . . یجورایی خیلی جالبه اینکه شماها خودتون و بقیه رو چطوری تعریف میکنید. مثلاَ لیبرال، محافظه کار. تو یه لیبرال رو چطوری تعریف میکنی؟ مثلاَ از نظر تو یه لیبرال یعنی کی؟ از نظر س.ی.اسی درست، آدم‌های فیک ،طرفدارِ حقوق حیوانات و حقوق ه.م.ج.نس‌باز‌ها، و اینکه می‌خوان لیبرال بودنشون رو تو چشم همه فرو کنن. از مسیحی‌ها و سفیدپوست‌ها متنفرن. میدونی چرا؟ چون همه‌ی جوانب رو درنظر نمیگیرن و فکر میکنن از همه بهترن و باید به بقیه بگن چطوری فکر کنن.همه‌شون یه مشت عوضی‌ان. اوکی. تو محافظه‌کارها رو چطور تعریف میکنی؟ اه، همه‌ش درگیر مسیحیت و اینان و از ه.م.ج.نسگراها متنفرن و نژادپرستن ولی وانمود میکنن ،نیستن. و خودخواه هستن و همه‌ش به فکر پولن و فکر میکنن همه باید ک/@/ش/عرای مسیحیت‌وارِ محافظه‌کارانشون رو انجام بدن. ببینید، با این طرز فکری که شماها درباره هم دارید، منظورم اینه، چطوری میشه که اصلاَ بتونید به هم احترام بذارید یا سر چیزی توافق کنید؟ آره خب، اونها اهل این کاران، نه من. الان گفتی که هستی همین الان رگباری به ماها توهین کردی. مثه خودت آره . . . اوکی، اوکی، اوکی داره جالب میشه .حالا تو، محافظه‌کاری رو تعریف کن. محافظه‌کاری یعنی ارزش داشتن ارزش و پایبندی بهشون و دفاع از حقیقت، نه اینکه فقط حزب باد باشی و هرچی که بقیه میگن رو تایید کنی، میگیری چی میگم؟ تو دنیا یه سری درست و غلط داریم که از اول اینطوری بودن و باید به خاستگاه این کشور احترام بذاری و حفظش کنی. حقیقت اینه که کشور و خدا و زندگی چیزهای مقدسی هستن و مردم هم باید به همدیگه احترام بذارنو نقش دولت هم اینه که زندگی رو راحت کنه، خب؟ دولت واسه کنترل مردم بوجود نیومده و روشی که میتونی باهاش بهترین بازده رو از مردم بگیری اینه که به نقطه‌قوت‌هاشون فضا بدی نه اینکه نقطه‌ ضعف‌هاشون رو جبران کنی. خب، منطقی بنظر میاد. بنظر چیزیه که اکثر مردم میتونن بهش احترام بذارن، درسته؟ آره حالا تو لیبرال رو تعریف کن اینکه نسبت به چیزهایی غیر از خودت یه تفکر باز داشته باشی، چشمات رو باز کنی و به فکر بقیه مردم باشی و بدونی که سیاره‌ی زمین ارزشمنده و ما هم مسئول حفاظتش هستیم و مردم باید به حرف هم گوش کنن و نجیب و صبور باشن و اینکه یه جامعه‌ی متنوع یه جامعه‌ی قدرتمنده و بعضی‌وقت‌ها باید دست فقرا رو گرفت و کشور ما اونقدر قدرت داره که این کارو بکنه، پس باید همینکارو بکنیم. بعضی‌وقت‌ها آره . آره، اوکی. آره؟ خب، اگه تو تعریف این از خودش رو قبول کنی و اون هم همین کارو بکنه، اینطوری شانس بهتری بوجود نمیاد که به یه اجماع و توافق نظر برسید؟ کی گفته اینها همچین چیزی میخوان؟ خب، این یه موضوع دیگه‌ست. اینها که نمیخوان باهم توافق کنن. واقعاَ مزخرفه. ببین، میدونی چقدر خوش‌شانسیم که تو این کشور زندگی میکنیم؟ بنظرت همچین گفتگویی میتونه تو بارِ یه کشور دیگه اتفاق بیفته؟ ناموساَ بکش بیرون . . . این کشور اونقدرهام عالی نیست. اصلاَ دیگه دموکراسی در کار نیست. پس برو تو افغانستان زندگی کن، ریش و پشمش رو که داری.

میدونید نکته‌ی ناراحت‌کننده‌ چیه؟ این کشور پتانسیل فوق‌العاده‌ای داره. دیگه دموکراسی نداریم،آره حق با توئه. ولی ممکنه فردا دوباره بوجود بیاد.اگه مردم بیدار بشن، میتونن همه چیز رو تغییر بدن. کل سیستم آماده و منتظر مردمه. مثه تجهیزات ورزشی یه گوشه افتاده و منتظره که یکی ازش استفاده کنه ولی تو با ک/و/نِ گ/شادت نشستی تلویزیون میبینی. اگه همه مردم فردا بیدار بشن و بگن، "عمرا یه دلار دیگه خرج کنیم یا دوباره رای بدیم یا تو یه جنگِ ت/خ/می دیگه شرکت کنیم "مگه اینکه به حقمون برسیم اوضاع همین فردا تغییر میکنه. ولی اینطوری نمیشه و قانون‌گذارها این رو میدونستن قسمت مریضش اینه. قانون‌گذارها با اون کفش‌های سگک دارشون تو اتاق نشسته بودن و یکیشون، احتمالاَ جفرسون، که بخاطر تفکری که نسبت به برده‌داری و اینا داشته از همه‌شون روشن‌فکرتر بوده، برمیگرده میگه، "هی، روش کنترل این آدم‌ها سرکوب کردنشون نیست این روش دیگه جواب نمیده" درسته، تاریخ همین رو بهمون نشون میده. مثلاَ یه نگاه به فرانسه، یا کرامول بندازید. اونا میدونستن که هروقت کنترل اوضاع رو بدی دست مردم،کنترل همه چیز رو،اونها نمیخوانش درجا پسش میدن. چون یه مشت گوسفندن. فرانسوی‌ها اینطوری‌ان . دلیل اینکه قدرت دست اقلیّت پولداره اینه که اکثریتِ فقیر و احمق این اجازه رو بهشون میدن. اونقدر ترسوئن که هیچ تلاشی واسه موفقیت نمیکنن، فقط میخوان درباره‌ی پولدارها رویاپردازی کنن و هیچوقت مثه اونها نباشن؛ رقت انگیزه. و بعد شماها نشستید اینجا و نمایش عروسکی "پانچ و جودی"ـتون رو اجرا میکنید، انگار که لیبرال یا محافظه‌کار بودنتون واسه بقیه خیلی مهمه، هردوتون بدبختید.

» اول این که دم مترجماش گرم، سفره شون پر برکت باشه همیشه
» دوم این که هوراس و پیت رو هر 6ماه، یک مرور بکنین درس زندگانیه

[Hossein_124]

LOGAN مشاهده محتوا اسپویلر Logan: Take your friends and run... They'll keep coming, and coming... You don't have to fight anymore.a [holds Laura's hand] Logan: Go... Don't be what they made you.a [pause] Logan: Laura.a Laura: [crying] Daddy.a Logan: [smiles] So... this is what it feels like.a

[Hossein_124]

True Detective - Season 1 یـادی کنیـم از "راسـت کـوهل"ِ کبیـر که یکی از به یاد ماندنـی ترین نقـش هایِ "متیـو مکـانهی" بود.

[Raylan Givens]

Fargo - S03 E06

وارگا: من خیلی به‌ندرت دیده میشم. شاید اصلاً وجود ندارم.